شوآف است اما ادامه دهید!

سلبریتی

«به سلبریتی‌ها بگوییم تا اینجا هر کاری کردید، باز هم انجام بدهید. دستتان درد نکند. شوآف کردید؟ آن هم محصول همین جامعه است. ما این موضوع را می‌دانیم اما ادامه بدهید.»

چندی پیش بود که همایون شجریان در مشهد به یک مرکز توان‌بخشی رفت و در آنجا با «تکتم همدم» هم‌آواز شد؛ تکتم دختری ۲۵ ساله است که با وجود محدودیت‌هایش استعداد ویژه‌ای هم در موسیقی دارد. ویدیوی همخوانی این دو، فضای مجازی را پر کرد و محل گفت‌وگوهای زیادی شد.

عده‌ای کار شجریان را پسندیده و انتشار فیلم او را بدون اشکال می‌دانند و عده‌ای معتقد هستند هنرمندان اگر قصد کار خیر دارند، باید بدون سر و صدا و بدون «شوآف (خودنمایی)» کار خیر خود را انجام بدهند و به قولی صدایش را درنیاورند. از طرفی تکتم روز پیش از همخوانی‌اش با همایون، با ارکستر ویژه ملی ایران هم در تهران روی صحنه رفته بود؛ ارکستری ۲۰ نفره متشکل از هنرمندانی با کم‌توانی‌های ذهنی و جسمی که توانست موج توجه را در رسانه‌ها ایجاد کند؛ موج‌هایی که به همان سرعت که منتشر می‌شوند، مثل تب تند، زود هم عرق می‌کنند و نمی‌توان به دوامشان امید چندانی داشت.

همایون شجریان اولین هنرمندی نیست که در مقطعی با چنین قشرهای آسیب‌پذیری همراه می‌شود و مسلما آخرین آن‌ها هم نخواهد بود. انتشار ویدیوی آوازخوانی او بهانه‌ای شد که ایسنا بی هیچ اظهارنظری درباره این ویدیو و نقدهای مثبت و منفی آن، بر آن شود تا با جویا شدن نظر یک کارشناس، به شکل کلی به بررسی رفتارهای هنرمندان در کارهای خیریه و ارتباط آن‌ها با افراد آسیب‌پذیر و کم‌توان جامعه بپردازد.

یک بررسی جامعه‌شناسانه

احمد بخارایی ـ جامعه‌شناس ـ در این زمینه می‌گوید: مانند همه پدیده‌های اجتماعی، درباره شوآف کردن، خودنمایی و پز دادن نیز، ما می‌توانیم از سه زاویه به موضوع نگاه کنیم. سطح خرد که واحد تحلیل آن، فرد است به حوزه روانشناسی مربوط می‌شود. این بخش به این می‌پردازد که چگونه افراد در حالی که احساس ناامنی می‌کنند و توانایی‌های خاصی هم دارند که دوست دارند این توانایی‌ها را به شکل مبالغه‌آمیز نشان بدهند. البته این موضوع شاید کم و بیش ویژگی بسیاری از انسان‌ها باشد.

او ادامه می‌دهد: وقتی انسان‌ها در محیط خودشان احساس ناامنی می‌کنند، بیشتر به «شوآف کردن» روی می‌آورند. درباره سلبریتی‌ها نیز، در سطح خرد، میانه و کلان می‌توان به این قضیه و همه پدیده‌های اجتماعی نگاه کرد. اگر از هر سه زاویه نگاه کنیم نگاه جامع و تحلیل فراگیر و کاربردی‌تر خواهیم داشت.

این جامعه‌شناس توضیح می‌دهد: این موضوع در سطح خرد، به ویژگی‌های شخصیتی افراد برمی‌گردد. شخصی احساس نیاز می‌کند از طریق خاصی خودنمایی کند و خودش را بیشتر برجسته کند؛ طبیعتا همه اینگونه نیستند. جامعه‌شناسی از سطح میانه تا کلان را دربرمی‌گیرد. شما ممکن است در سطح جامعه انواع مختلف خودنمایی‌ها را مشاهده کنید. فرقی نیست بین یک سلبریتی و فردی که می‌خواهد با خودرو خود در خیابان شوآف کند.

فردی که بهتر دیده می‌شود و صدایش بلندتر است بیشتر مستعد شوآف استاو می‌گوید: اگر در سطح کلان نگاه کنیم گونه‌های متفاوتی از جلوه‌های پز دادن را می‌بینیم؛ از فردی که کف خیابان در ماشین خودش مرتکب این رفتار می‌شود تا فردی که سلبریتی است. طبیعی است فردی که بهتر دیده می‌شود و صدایش بلندتر است بیشتر مستعد شوآف است. از جانب این افراد بیشتر امکان دارد این اتفاق رخ بدهد. پس اینکه سلبریتی‌ها بیشتر به شوآف رو بیاورند امری طبیعی است زیرا سکو و جایگاهی دارند که صدایشان بلندتر شنیده می‌شود.

بخارایی اضافه می‌کند: اما چرا اینکار در میان این اقشار گسترش پیدا می‌کند؟ در سطح میانه، اگر آن سازمان‌ها و نهادهایی که باید افراد به طور طبیعی در جایگاه واقعی خود قرار بگیرند و بر اساس لیاقت و شایستگی‌ها رشد و ارتقا پیدا کنند؛ کمتر وجود داشته باشد افراد به میان‌برها روی می‌آورند. یکی از میان‌برها همین است؛ افراد برای اینکه خودشان را ثابت کنند و بیشتر تایید دیگران را بگیرند، به شوآف روی می‌آورند.

این جامعه‌شناس در ادامه اظهار می‌کند: از هر چیزی نمی‌توانیم به عنوان شوآف یاد کنیم. کار آقای همایون شجریان ممکن است یک نوع برساخت (reconstruction) یا به تعبیری بازساخت باشد؛ مثلا شما در دل زمستان، موضوع کارتن‌خوابی را برجسته می‌کنید؛ این شوآف نیست بلکه برساخت‌گرایی است. اگر در تابستان که هوا خوب است و شب در خیابان خوابیدن چندان مشکلی ندارد و شاید لذت‌بخش هم باشد، موضوع کارتن‌خوابی را مطرح کنید،  برساخت نیست. زمانی که سرما هست و مردم در کنار بخاری‌هایشان نشسته‌اند و احساس می‌کنند سرمای بیرون جان‌فرساست اگر گزارشی تهیه‌ شود، سر و صدا می‌کند.

برساخت هرچیزی، شوآف نیست و هر شوآفی، بد نیست

او اضافه می‌کند: این یعنی زمانی که چشم‌ها بهتر می‌بینند و گوش‌ها بهتر می‌شنوند موضوعی را مطرح می‌کنید. برساخت هرچیزی، شوآف نیست و هر شوآفی، بد نیست. سلبریتی‌ها از آن جهت که از ویژگی خاصی برخوردارند برجسته شده و بالاخره از جامعه نمره قبولی گرفته‌اند. این افراد مستعد هستند که شوآف کنند. در جامعه‌ای که سازمان‌ها و نهادها از کارکردهای درست برخوردار نیستند و افراد احساس می‌کنند در پروسه تعریف شده و استاندارد مورد قضاوت و داوری واقع نمی‌شوند، طبیعتا به شوآف، پز دادن و خودنمایی بیش از حد روی می‌آورند. این موضوع فقط مختص هنرمندان و سلبریتی‌ها نیست بلکه امری فراگیر در جامعه است.

بخارایی بیان می‌کند: هرچه موضوعی در جامعه فراگیرتر شود، تجزیه و تحلیل آن به سمت سطح کلان می‌رود؛ یعنی آنجا که ساختارها باید دیده شود. وقتی ساختار فرهنگی نتواند فرهنگ‌های جدید را بپذیرد و با آن‌ها تعامل کند، طبیعتا آدم با بن‌بست مواجه می‌شود و از میان‌بر می‌رود که صدایش به گوش‌ برسد.

او می‌گوید: این‌ها را گفتم که توضیح بدهم چرا در جامعه، خودنمایی بیشتر و بیشتر و بیشتر می‌شود. اگر یک سلبریتی به این موضوع روی آورد جدای از ویژگی‌های شخصی او، ممکن است یک برساخت باشد و لزوما نمی‌توان به کار او برچسب منفی و نادرست زد. لازم است افرادی که صدایشان بلندتر است و چهره‌شان بیشتر دیده می‌شود در جاهایی برساخت کنند. در مواردی هم شوآف جواب می‌دهد.

این جامعه‌شناس با بیان اینکه شوآف کردن در نفس کار درستی نیست، اظهار می‌کند: در جامعه سالم مسائل در حد خودش به درستی مطرح شده و درباره آن بحث می‌شود. جامعه سالم، جامعه‌ای است که اگر کوچکترین مسئله اجتماعی در جایگاه خودش که رسانه‌ها است، به درستی طرح می‌شود اما وقتی رسانه‌ها با شرایط بسته مواجه هستند، شوآف هم گسترش پیدا می‌کند. حالا مخاطبان این شوآف‌ها چگونه باید از بینشی برخوردار باشند که این موضوع را تشخیص بدهند. با توصیه من و شما سواد رسانه‌ای و بینش عمیق به مخاطب منتقل نمی‌شود آن هم بحث ساختاری دارد.

بخارایی بیان می‌کند: طبیعتا رفتارهایی از نوع پز دادن، کوتاه مدت و گذراست و تداوم نخواهد داشت. ماهیت اینگونه رفتارها این است که لحظه‌ای و توأم با هیجان باشد. وقتی سازمان‌های مردم‌نهاد (NGO) به درستی شکل بگیرند و دولت به درستی با آن‌ها وارد تعامل شود نیازی نیست هنرمندی ابن‌الوقت، حرکتی انجام بدهد، مطرح شود، برای این حرکت تایید اجتماعی بگیرد و بعد از چند روز اوضاع به شرایط سابق برگردد. به نظرم این مشکل‌گشا نیست که به مردم توصیه کنم که حواستان جمع باشد این کارها موقت است.

این جامعه‌شناس اظهار می‌کند: همه پدیده‌های اجتماعی کارکرد مثبت و کارکرد منفی دارند. این پدیده نیز همین‌طور است. در جامعه‌ای که مسیر درست تحول فرهنگی را طی نمی‌کند، ممکن است افراد ویژه، موضوعی را برساخت کنند و دارای تاثیر مثبت هم باشد. کارکرد منفی این است این افراد بیش از حدی که شایستگی دارند ممکن است مورد توجه و تشویق مردم قرار بگیرند. مگر ما می‌توانیم مطلق ببینیم و مطلق تحلیل کنیم؟

او معتقد است: جامعه سالم، جامعه‌ای است که این رفتارهای شوآف‌گونه در آن کمتر شود.

مگر سلبریتی دولت و NGO است؟

بخارایی درباره اینکه چرا در جامعه بعضی حرکت‌ها کوتاه مدت است و سریع فروکش می‌کند؟ می‌گوید: اینکه چرا کاری ادامه پیدا نمی‌کند به موانع بیرونی برمی‌گردد. یک سلبریتی در جایی توانایی دارد و از معروفیت خودش استفاده می‌کند و برساخت می‌کند و توجه نکردن به افراد کم‌توان را یادآور می‌شود. مگر آن سلبریتی دولت و NGO است؟ مگر رسالت هنری او این است که مدام افراد کم‌توان را برجسته کند؟ اگر او چنین کاری کرده به عنوان ایفای نقش دوم باید به او گفت بارک‌الله.

او با طرح این پرسش که در چه جامعه‌ای با چه ویژگی‌هایی، کنش‌های فردی شکل می‌گیرد؟ توضیح می‌دهد: در حال حاضر مشکل این است که چرا کنش‌ها جمعی و عمیق نمی‌شوند و تدوام پیدا نمی‌کنند. در جوامعی که با انسداد مواجه هستیم، متاسفانه کنش‌های فردی است که می‌توانند کارساز باشند. این خوب نیست؛ ما از جامعه و جمع حرف می‌زنیم. چرا همیشه باید قهرمان‌ها و افراد خاص، سدشکن باشند؟ متاسفانه در جامعه ما چاره‌ای جز کنش‌های فردی نیست. آیا ما می‌توانیم به این کنش‌های فردی برچسب شوآف بزنیم؟ البته ممکن است مقداری شوآف هم در آن دخیل باشد؛ چاره‌ای جز این نیست.

مگر ما می‌توانیم بگوییم سلبریتی‌ها به صحنه بیایند، هیچ حرکت شوآف‌گونه هم نداشته باشند و کارشان تداوم داشته باشد؛ آن‌وقت آنچه خوبان همه دارند را از یک سلبریتی می‌خواهیم

او می‌گوید: مگر ما می‌توانیم بگوییم سلبریتی‌ها به صحنه بیایند، هیچ حرکت شوآف‌گونه هم نداشته باشند و کارشان تداوم داشته باشد. آن‌وقت آنچه خوبان همه دارند را از یک سلبریتی می‌خواهیم.

این جامعه‌شناس درباره آسیب دیدن قشرهای آسیب‌پذیر از حرکت‌های زودگذر، اظهار می‌کند: این قشرها آسیب‌پذیرند؛ چه فردی که توسط آن سلبریتی برجسته شده است و به فراموشی سپرده می‌شود و آن‌هایی که به فراموشی سپرده شده‌اند. این چه جامعه‌ای است که اقشار آسیب‌پذیر اینقدر پنهان زندگی می‌کنند. این جامعه شوآف‌گونه است. بنابراین از سلبریتی چه انتظاری داریم؟

بخارایی اظهار می‌کند: در جامعه‌ای که کنش‌های فردی خیلی تاثیرگذارند، کار این‌ها کارکرد مثبت دارد. در یک جا کارگران یک کارخانه زنگ اقتصاد بیمار را به صدا دربیاورند نه اتحادیه کارگران. به سلبریتی‌ها بگوییم تا اینجا هرکاری کردید، بازهم انجام بدهید. دستتان درد نکند. شوآف کردید؟ آن هم محصول همین جامعه است. ما این موضوع را می‌دانیم، اما ادامه بدهید.

او اضافه می‌کند: نه اینکه بگوییم چون می‌خواستی پز بدهی دیگر این کار را انجام نده. فرد کم‌توان درمعرض آسیب است و اینگونه نیست اگر روزی برجسته شد و روز دیگر نه، آسیب بیشتری ببیند. او آسیب خودش را از قبل دیده و تداوم خواهد داشت. پیام من به سلبریتی‌ها این است که برساخت کنید. ممکن است آشفتگی پدید بیاید، ممکن است کارکرد منفی هم داشته باشد اما از دید من در این شرایط ما به حداقل کارکردهای مثبت برساخت‌گرایی احتیاج داریم؛ به هر طریقی که هست.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *