آی اسپورت: خودش همه را از بازیگر سینما تا خبرنگار تلویزیون «چکی» میکند و به احدی جوابگو نیست ولی رادوی مظلوم را بزن بهادر میخواند. «علی دایی» را میگوییم. طفلک هوادار پرسپولیس که برای این عزیز بیجهت رقص شاطری میکند و رای جمع میکند و ایسلندی میرود اما جواب درشت میگیرد؛ «که پرسپولیس تیم نیست و تاکتیک ندارد.»
جای شکرش باقی است که طرفداران پرسپولیس هنوز خاطرهی تیمهای شتره و شلختهی دایی و درگیریهای و یقهدرانیهای «خلعتبری» و «صادقیان» و «حقیقی» و دیگران را از یاد نبردهاند وگرنه لابد امر بهشان مشتبه میشد. باز خوب است این آخر عمری «برانکو»یی پیدا شد و مزه فوتبال حقیقی را بهمان چشاند تا نخورده از دنیا نرفته باشیم. تا سره را از ناسره تمیز دهیم. بعضی میگویند مربیان سابق پرسپولیس چشمشان برنمیدارد که ببیند عراده تیم روی غلتک افتاده است. وگرنه نه به آن آرزوی موفقیت کردنها و حلالبود طلبیدنها، نه به این جر و منجر کردن در طول بازی.
علی دایی فوتبال ما، آنقدر کنار خط سروصدا کرد و با بازیکن و داور اره داد و تیشه گرفت که مسابقهای که در نیمه اول میرفت یکی از تاکتیکی مسابقات چند سال اخیرمان باشد را به میدان جنگ مبدل کرد. این حال خراب را به بازیکنانش هم تسری داد تا با دهانهای کف کرده و رگهای متورم و چشمان به سرخی گراییده بر سر هر اوت و صحنه معمولی گریبان چاک دهند و یقه بدرانند.
هیچکس نفهمید چه بر «کفشگری» گذشت که آنطور خونی و تونی به «کمال» پرخاش میکرد. «کفشگری»ای که یک من شارت و شورت و هارت و هورت داشت که «من پرسپولیسیام» و ظاهرا به عشق «هادی» به سران پرسپولیس میتاخت حالا صحبت از این است که به بازیکنان پرسپولیس فحاشی کرده است.
هم اویی که چندی پیش در اوج گرفتاریهای باشگاه شکایت به ایافسی برد و همین روزها حکم میگیرد تا نشان دهد آن «هادی هادی» گفتنها هم نه از عشق علی که از بغض معاویه بوده است.
القصه روزی میرسد که نقابها فرو میافتد و ماهیت چهرهها آشکار میشوند. بهرحال خانه قاضی گردو بسیار است، اما شمارش دارد. هوادار پرسپولیس هم لابد یک روز کلاهش را قاضی میکند و از خود میپرسد چرا اتوبان رفاقت ما و دایی همواره یکطرفه است؟ چرا اگر مربی تیممان است پیش از مسابقات حیاتی با اعتصاب بازیکنان پولکی همراه میشود و قهرمانی را پس میزند.
مربی حریفمان هم باشد قبل از بازی با عشق تشویقش میکنیم اما جناب شهریار این عشق را به ثمن بخس میفروشد؟ هوادار به دایی عزت میگذارد ولی او عزتش را در سرنگون کردن پرسپولیس میداند. لسانا مدعی است که آرزوی قلبیاش قهرمانی پرسپولیس در آسیاست، اما عملا فینالیست محروم و پر مصدوم آسیا را به تپه ماهورهای تختی میکشاند و خداخواهی است که «مصدومین همیشگی» در این زمین چوگان تلفات نمیدهند.
جناب دایی؛ به عمل کار برآید به اینستاگرام نیست! حافظ منافع ملی «جلالی» و پیکان بودند که یک مسابقهشان را با «افتخار ملی» تاخت زدند نه شمایی که تیم سابقتان را با جنجال بدرقه کردید.