با انتشار مقاله ای در وب سایت رادیو فردا؛
اکبر گنجی: جنبش سبز که محصول مشارکت همه مخالفان بود، شکست خورد
گنجی: «تا حدی که من می فهمم باید به سراغ اقشار متفاوت اجتماعی رفت، آنان را سازماندهی کرد و مطالبات آنها را بیان و پیگیری کرد./ هرگونه تحلیلی نیازمند تصویری صادق از واقعیت است. تصویر کاذب از «رژیم» و «مردم» آدمی را به خیال پردازی سوق می دهد.»
سایت رادیو فردا پنج شنبه 29مارس (10 فروردین) مقاله ای از اکبر گنجی درنقد و بررسی مخالفان جمهوری اسلامی ایران منتشر کرد.
گنجی در بخشی از یادداشت خود ضمن اعتراف به شکست جنبش به اصطلاح سبز می نویسد: «جنبش سبز که محصول مشارکت همه مخالفان بود، شکست خورد. اگر چه دلایل و علل اعتراض سیاسی همچنان وجود دارد، اما شکست، گرد مرگ بر همه جا می پراکند، یأس و سرخوردگی پدید آورد و همه را به لاک تنهایی و تک افتادگی باز گرداند.»
وی در ادامه با اشاره به طرح های براندازی مخالفان نظام جمهوری اسلامی ایران افزود: «گروه هایی می گویند همه راه ها بسته است و هیچ کاری نمی توان انجام داد. رژیم اصلاح ناپذیر است و تنها راه پیش روی، سرنگونی رژیم با کمک خارجی، تحریم های فلج کننده اقتصادی، حمله نظامی، پول گرفتن اپوزیسیون از دولت های خارجی و اپوزیسیون سازی مطابق مدل لیبی و سوریه است.
این گروه نیز این نوع پروژه ها را تعقیب می کنند. برخی از سازمان ها وارد مراحل عملیاتی مشترک با دولت های خارجی شده اند، اما برخی دیگر، پول گرفتن اپوزیسیون از دولت های خارجی، تحریم های اقتصادی فلج کننده، تهاجم نظامی دولت های خارجی به ایران، همکاری و همسویی با دولت های متجاوز را توجیه کرده و به دنبال جمع کردن نیروهای همسوی با دولت های غربی و ساختن اپوزیسیون مورد حمایت آمریکا هستند. اپوزیسیونی که بخواهد مفت و مجانی به قدرت برسد، باید هم تحریم های اقتصادی کمرشکن و تهاجم نظامی به ایران را تشویق نماید.»
گنجی در پایان به راهکار خود برای براندازی نظام اشاره کرده و می نویسد: «تا حدی که من می فهمم، راه دیگری نیز وجود دارد که نتیجه بخش است. به جای دولت، باید به جامعه نظر انداخت. به جای تسخیر قدرت سیاسی، باید به فکر تسخیر مردم- یا هژمونی در جامعه ی مدنی- بود. اگر خواهان دموکراسی هستیم، باید مردم را از طریق سازمان یابی های متنوع و متکثر قدرتمند ساخت. باید در میان مردم پایگاه اجتماعی پدید آورد. با طرح شعارهای انتزاعی معطوف به تسخیر دولت، لزوماً نمی توان به مقصدی رسید. باید به سراغ اقشار متفاوت اجتماعی رفت، آنان را سازماندهی کرد و مطالبات آنها را بیان و پیگیری کرد.»
گفتنی است در حالی اکبر گنجی که خود چند سالی است با پناه بردن به دامان غرب به جمع اپوزیسیون پیوسته از راه کار خود برای “تسخیر مردم” سخن به میان آورده است که وی چندی پیش در یادداشتی که در سایت اینترنتی روز آنلاین منتشر شد ضمن بررسی این پرسش که چرا در ایران جنبش ضد رژیم وجود خارجی ندارد؟ با “غیر واقعی” و “خیال پردازی” خواندن تحلیل های اپوزیسیون نسبت به مردم ایران نوشت: «اپوزیسیون طی 33 سال گذشته دائماً سقوط شش ماهه رژیم را به مردم وعده داده است. اما آن وعده ها نقد نشده است. چرا؟ یکی از دلایل این امر این بوده که مخالفان مقیم خارج «آرزوی» خود را «واقعیت» قلمداد می کردند. هرگونه تحلیلی نیازمند تصویری صادق از واقعیت است. تصویر کاذب از «رژیم» و «مردم» آدمی را به خیال پردازی سوق می دهد.»
گنجی در ادامه یادداشت خود در روز آنلاین، اپوزیسیون خارج نشین را فاقد قدرت بسیج اجتماعی توصیف کرده و افزود: «مسائل و مشکلات موجود موجب «استیصال» کامل اپوزیسیون شده است. آنها می گویند ما هیچ پایگاهی در داخل نداریم و رژیم هم به هیچ طریقی ساقط کردنی نیست پس تنها راه ممکن، تهاجم نظامی دول خارجی به ایران است بنابراین ما باید خود را به دولت های غربی بشناسانیم و آمریکا و اسرائیل را به تهاجم نظامی تشویق کنیم.»
گنجی در بخشی از یادداشت خود ضمن اعتراف به شکست جنبش به اصطلاح سبز می نویسد: «جنبش سبز که محصول مشارکت همه مخالفان بود، شکست خورد. اگر چه دلایل و علل اعتراض سیاسی همچنان وجود دارد، اما شکست، گرد مرگ بر همه جا می پراکند، یأس و سرخوردگی پدید آورد و همه را به لاک تنهایی و تک افتادگی باز گرداند.»
وی در ادامه با اشاره به طرح های براندازی مخالفان نظام جمهوری اسلامی ایران افزود: «گروه هایی می گویند همه راه ها بسته است و هیچ کاری نمی توان انجام داد. رژیم اصلاح ناپذیر است و تنها راه پیش روی، سرنگونی رژیم با کمک خارجی، تحریم های فلج کننده اقتصادی، حمله نظامی، پول گرفتن اپوزیسیون از دولت های خارجی و اپوزیسیون سازی مطابق مدل لیبی و سوریه است.
این گروه نیز این نوع پروژه ها را تعقیب می کنند. برخی از سازمان ها وارد مراحل عملیاتی مشترک با دولت های خارجی شده اند، اما برخی دیگر، پول گرفتن اپوزیسیون از دولت های خارجی، تحریم های اقتصادی فلج کننده، تهاجم نظامی دولت های خارجی به ایران، همکاری و همسویی با دولت های متجاوز را توجیه کرده و به دنبال جمع کردن نیروهای همسوی با دولت های غربی و ساختن اپوزیسیون مورد حمایت آمریکا هستند. اپوزیسیونی که بخواهد مفت و مجانی به قدرت برسد، باید هم تحریم های اقتصادی کمرشکن و تهاجم نظامی به ایران را تشویق نماید.»
گنجی در پایان به راهکار خود برای براندازی نظام اشاره کرده و می نویسد: «تا حدی که من می فهمم، راه دیگری نیز وجود دارد که نتیجه بخش است. به جای دولت، باید به جامعه نظر انداخت. به جای تسخیر قدرت سیاسی، باید به فکر تسخیر مردم- یا هژمونی در جامعه ی مدنی- بود. اگر خواهان دموکراسی هستیم، باید مردم را از طریق سازمان یابی های متنوع و متکثر قدرتمند ساخت. باید در میان مردم پایگاه اجتماعی پدید آورد. با طرح شعارهای انتزاعی معطوف به تسخیر دولت، لزوماً نمی توان به مقصدی رسید. باید به سراغ اقشار متفاوت اجتماعی رفت، آنان را سازماندهی کرد و مطالبات آنها را بیان و پیگیری کرد.»
گفتنی است در حالی اکبر گنجی که خود چند سالی است با پناه بردن به دامان غرب به جمع اپوزیسیون پیوسته از راه کار خود برای “تسخیر مردم” سخن به میان آورده است که وی چندی پیش در یادداشتی که در سایت اینترنتی روز آنلاین منتشر شد ضمن بررسی این پرسش که چرا در ایران جنبش ضد رژیم وجود خارجی ندارد؟ با “غیر واقعی” و “خیال پردازی” خواندن تحلیل های اپوزیسیون نسبت به مردم ایران نوشت: «اپوزیسیون طی 33 سال گذشته دائماً سقوط شش ماهه رژیم را به مردم وعده داده است. اما آن وعده ها نقد نشده است. چرا؟ یکی از دلایل این امر این بوده که مخالفان مقیم خارج «آرزوی» خود را «واقعیت» قلمداد می کردند. هرگونه تحلیلی نیازمند تصویری صادق از واقعیت است. تصویر کاذب از «رژیم» و «مردم» آدمی را به خیال پردازی سوق می دهد.»
گنجی در ادامه یادداشت خود در روز آنلاین، اپوزیسیون خارج نشین را فاقد قدرت بسیج اجتماعی توصیف کرده و افزود: «مسائل و مشکلات موجود موجب «استیصال» کامل اپوزیسیون شده است. آنها می گویند ما هیچ پایگاهی در داخل نداریم و رژیم هم به هیچ طریقی ساقط کردنی نیست پس تنها راه ممکن، تهاجم نظامی دول خارجی به ایران است بنابراین ما باید خود را به دولت های غربی بشناسانیم و آمریکا و اسرائیل را به تهاجم نظامی تشویق کنیم.»