چرا فرزندحضرت سلیمان (ع) ناقص الخلقه بود؟

ماجرای غفلت از یاد خدا و غَّره شدن حضرت سلیمان (ع) به خود را در اینجا بخوانید.

قصه‌های قرآن؛یکی از مورخین و تاریخ نگاران بزرگ بشریت، پروردگار عالم و کتاب مقدس قرآن کریم است که با بیان روایت های مختلف، تاریخ اسلام را ورق می زند.

مکافات یک تَرک اَوُلی‌

حضرت سلیمان همسران متعددی برای خود انتخاب کرد و هدفش این بود که از آن همسران دارای فرزندان متعددی شود تا در اداره مملکت و جهاد با دشمن به او کمک کنند. بر همین اساس گفت: «من با آن‌ها همبستر می‌شوم و به زودی فرزندان متعددی نصیبم شده و همه آن‌ها یاران من و رزمندگان در جبهه جهاد خواهند شد.»

او در این گفتار، تنها به همسران و خودش اتکا کرد، خدا را از یاد برد و «ان‌شاء‌الله؛ اگر خدا بخواهد» نگفت و به این ترتیب بر اثر یک لحظه غفلت، لغزش پیدا کرد و تَرک اَوُلی‌نمود. از این روی وقتی که در هنگام به سراغ همسرانش رفت، تنها دارای یک فرزند از آن‌ها شد، آن هم ناقص الخلقه بود. جسد مُرده آن فرزند را آوردند و روی تخت او افکندند.

سلیمان (ع) دریافت که در این آزمایش الهی، لغزیده است، توبه کرد و از درگاه خدا تقاضای بخشش نمود، و گفت: «خدایا مرا ببخش، و به من حکومت بی نظیر عنایت کن.» خداوند حکومت بسیار با اقتداری به او داد. باد را تحت فرمان او نمود، تا به فرمان او درآید، و او را دارای مقامات ارجمندی کرد. (۱)

منبع: قصه های قرآن به قلم روان، محمد محمدی اشتهاردی

پی نوشت:
۱. اقتباس از آیات ۳۴ تا ۴۰ سوره «ص»، با استفاده از تفاسیر از جمله تفسیر مجمع البیان، ج. ۸، ص. ۴۷۵.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *