بسيج
از خدا مىخواهم كه با بسيجيان محشور شوم.
افتخار مىكنم كه يك بسيجى باشم.
اگر بخواهيم انقلاب و كشور بيمه باشد و جمهورى اسلامى آسيبناپذير باشد؛ بايد روزبهروز اين شور و شوق، اين حركت عمومى مردم و اين بسيج عظيم نيروهاى ملت را تقويت كنيم.
بسيجى بايد از همه جهت نمونه باشد.
بسيجى بايستى در وسط ميدان باشد تا فضيلتهاى اصلى انقلاب زنده بماند.
بسيج يك افتخار و ارزش است.
بسيج، يكى از بركات پروردگار عالم بر كشور و بر انقلاب و بر امام بزرگوار ما بود.
بسيجى گل سرسبد خيل عظيم انقلاب و اسلام است.
بسيجى، يعنى دل با ايمان، مغز متفكر، داراى آمادگى براى همهى ميدانهايى كه وظيفهيى انسان را به آن ميدانها فرا مىخواند.
بسيجى، يك عنوان ارزشمند و والا است.
بهترين جايى كه اين گروههاى مقاومت بسيج دارند، همين مساجد است.
به عنوان يك بسيجى، هرجا كه انقلاب به وجود من نياز داشته باشد، حاضرم خدمت كنم.
جبهههاى جنگ و دفاع مقدس، در طول سالهاى متمادى، از خون عزيزان بسيجى رنگين شد و ناصيهى انقلاب را درخشان كرد.
سعى كنيد روحيهى بسيجى را براى كشور، انقلاب و اسلام حفظ كنيد.
محور دفاع از انقلاب، همين آحاد عظيم ميليونى بسيج هستند. بسيج در زندگى معمولى، جزيى از تودههاى ميليونى مردم است؛ اما بايد سازماندهى و آموزش و بازآموزى داشته باشد. نبايد بهآموزشى كه طى چند ماه داده مىشود، اكتفا كرد؛ بلكه بايستى آن را تكرار نمود.
اگر يك فرد بسيجى، در مدرسه و دانشگاه و حوزهى علميه و كارخانه و مزرعه و اداره مشغول است، بداند كه جزو ارتش عظيم مردمى و انقلابى است و بايد به آن افتخار كند.
انتظارى كه امام از بسيج داشت، آمادگى و حضور دايمى بود؛ زيرا بسيج، پشتوانهى اصلى انقلاب است.