خـواص مجالس حســینی
یکی از لوازم محزون بودن برای سیدالشهداء (ع)، برپایی مجالس عزاداری آن حضرت است؛ که اضافه بر فضل و عظمتش لیاقت هم میخواهد و این لیاقت را باید از آن حضرت خواست.
فضل میگوید: در اول محرّم امام صادق (ع) به من فرمود: دیشب کجا بودی؟ عرض کردم: دیشب بین ما کسی بود که میگفت: هلال ماه محرّم را دیدهام. لذا یکی از دوستان و محبین شما به مناسبت اول محرّم مجلسی منعقد نموده بود؛ و ما برای گریه و ناله و عزاداری بر جد بزرگوارتان حضرت سیدالشهداء (ع) و اهل بیت آن حضرت ـ به خاطر مصائبی که بر آن بزرگواران در این ماه وارد شده ـ در مجلس او شرکت کردیم و بر مصائب شما اهل بیت گریستیم.
امام صادق (ع) فرمود: (نَوَّرَ اللهُ قَلْبَک وَ شَرَحَ صَدْرَک وَ آجَرَک عَلی حُسْنِ صُنْعِک وَ وِلائِک لأَهلِ بَیتِ نَبیک): (خداوند دلت را روشن کند، و به تو شرح صدر مرحمت فرماید، و تو را بر این عمل خوب و موالات تو با اهل بیت پیامبرت (ص) پاداش دهد. ای فضل! هنگامی که از مجلس عزا بیرون آمدی جلو در خانه به چیزی برخورد نکردی؟
عرض کردم: بلی، خداوند مرا فدای شما گرداند. با مردی که جلوی در نشسته بود برخورد کردم. فرمود: آن شخص را شناختی؟ گفتم: هوا تاریک بود و نتوانستم او را بشناسم.
حضرت فرمود: خود من جلوی در نشسته بودم! گفتم: الله اکبر، پس برای چه به مجلس ما نیامدید تا در صدر مجلس باشید؟ به خدا قسم شما صاحب عزا هستید و واجب است به شما تعزیت بگوییم.
امام صادق (ع) فرمود: من خواستم وارد مجلس شوم، اما دیدم در صدر مجلس جدم پیامبر و امیرالمؤمنین و فاطمه زهرا (ع) حضور دارند، و با شما بر اباعبدالله الحسینبن علی (ع) میگریستند و نوحه و زاری میکردند.
امیرالمؤمنین (ع) میفرماید: خداوند متعال برای ما پیروانی برگزیده که ما را یاری میکنند. برای شادی ما شاد و برای غم ما اندوهناک میشوند.
همچنین فرمود: آگاه باشید که هر چیزی را سیدی است، و سید مجالس، مجالس شیعه است.امام صادق (ع) به فضیل فرمود: آیا مینشینید و برای یکدیگر حدیث میگویید؟ عرض کرد: بلی فدایت شوم. فرمود: من آن مجالس را دوست دارم. امر ما را زنده گردانید. خداوند رحمت کند هر کس امر ما را زنده کند. هر کس ما را یاد کند یا نزد او یاد شویم و از چشمش به اندازه بال مگسی اشک خارج شود، خداوند گناهانش را میآمرزد اگرچه بیشتر از کف دریاها باشد.
امام رضا (ع) فرمود: (هر کس در مجلسی که امر ما اهل بیت: در آن زنده میشود بنشیند، روزی که دلها میمیرند دل او نمیمیرد.)
امام باقر (ع) به یکی از اصحاب فرمود: (دوستان ما را سلام برسان و امر به تقوی کن و بگو در خانههای خود یکدیگر را ملاقات کنند، زیرا ملاقات شما با یکدیگر احیاء امر ماست). آنگاه دستان مبارک را بلند کرده فرمود: (خدا رحمت کند کسی را که امر ما را زنده گرداند)
از وصایای امیرالمؤمنین (ع) به امام مجتبی (ع) در هنگام شهادت آن است که فرمود: (عَلَیک بِمَجالِسِ الذِّکرِ): بر تو باد رفتن به مجالس ذکر.
در کنار این حدیث امام باقر (ع) میفرماید: إِنَّ ذِکرَنا مِنْ ذِکرِ اللهِ وَ ذِکرُ عَدُوِّنا مِنْ ذِکرِ الشَّیطانِ: یاد کردن ما یاد خداست و یاد کردن دشمن ما یاد شیطان است.
همچنین امام صادق (ع) فرمود: مَا اجْتَمَعَ قَوْمٌ فی مَجْلِسٍ لَمْ یذْکروُا اللهَ وَ لَمْ یذْکروُنا إِلّا کانَ ذلِک الْمَجْلِسُ حَسْرَه عَلَیهِمْ یوْمَ الْقِیامَه: هر قومی که در مجلسی اجتماع کنند و یاد و فکر خدا و ما اهل بیت را نکنند، آن مجلس روز قیامت برای آنان موجب حسرت خواهد بود.
در حدیث دیگری پیامبر (ص) فرمود: هر گاه باغی از باغهای بهشت را دیدید وارد آن شوید و از نعمتهای آن بهره ببرید. عرض شد: یا رسول الله، باغ بهشتی چیست؟ فرمود: مجالسی که مؤمنین در آن جمع شده باشند.
امام صادق (ع)به داود بن سرحان فرمود: ای داود، به شیعیان ما سلام رسان و از جانب من به ایشان بگو: «خداوند رحمت کند بندهای را که با دیگری جمع شود و امر ما را ذکر کند. سومین نفر ایشان ملکی است که برای ایشان طلب مغفرت میکند تا آنکه متفرق شوند. جمع نمیشوند دو نفر بر ذکر و یاد ما مگر آنکه خداوند به ملائکه مباهات میکند. آنگاه که جمع میشوید و به ذکر ما مشغول میگردید، در آن احیاء امر ماست. بهترین مردمان بعد از ما کسانیاند که امر ما را ذکر کنند و مردم را به سوی ما بخوانند.
امام حسن عسکری (ع) میفرماید: خداوند ذکر ما را شفای سینهها و صلوات بر ما را محو کننده گناهان و پاک کننده از عیبها و مضاعف کننده حسنات قرار داده است.
امام صادق (ع) میفرماید: روزی با پدرم بین منبر و قبر پیامبر (ص) جمعی از شیعیان را دیدیم که نشسته بودند. پدرم بر آنان سلام کرد و فرمود: من بوی خوش شما و ارواح شما را دوست دارم. مرا با پرهیزکاری و زحمت در عبادت یاری کنید. کسی که به امامی اقتدا مینماید باید مثل امام خود عمل کند. سپس فرمود: از برای هر چیزی سید و آقایی است، و
سید مجالس، مجالس شیعه است.
در حدیث قدسی فرمودهاند: هر درهم و دیناری که در راه امام حسین (ع) مصرف شود، خداوند هفتاد برابر آن را در دنیا برکت میدهد. این برکت عمومی است؛ جدای از دوستان و شیعیان اهل بیت (ع)، که هر روز آثار و نتیجه بذل مال در راه اهل بیت (ع) بالاخص حضرت سیدالشهداء (ع) را میبینند.
در اکثر کشورها و شهرهای غیر شیعه، مانند هندوستان، حتی غیر مسلمانان مانند بتپرست و آتشپرست و گاوپرست و امثال آنها در دهه عاشورا دست از خوشگذرانیها و بعضی از کارهای خود برمیدارند و به طریقی به اقامه عزای حضرت سید الشهداء (ع) میپردازند. آنان مبالغ بسیاری در این خصوص صرف میکنند، و بر سر و سینه میزنند و شبیه شیعیان عزاداری میکنند. سبب اقدام خود به عزاداری را نجات از مهالک دنیوی و برکت در عمر و مال و تجارتشان میدانند؛ و معتقدند هر چه سالیانه در راه امام حسین (ع) خرج میکنند، به زودی چندین برابر آن را دریافت میکنند، و اگر انجام ندهند به مال و اولاد ایشان خسارت وارد میشود!
مجلس عزاداری امام حسین (ع) مانند مجالس خانوادگی یا عزاداریهای شخصی نیست، بلکه علاوه بر ثواب و انجام وظیفه، مجلس الهی است. اظهار محبت به ائمه هدی (ع) و بیزاری جستن از دشمنان دین است.
در این نشست و برخاستها به روایاتی عمل شده که در آداب زندگانی و معاشرت اجتماعی و دینی وارد شده است. برخی از مجالس که به آنها سفارش شده عبارتند از:
مجالس عزای سیدالشهداء (ع)، مجالس زیارت و سلام بر ائمه طاهرین (ع)، مجالس مذاکره علم، مجالس ذکر، مجالس ادای حقوق اهل بیت پیامبر (ص)، مجالس صلهی پیامبر و امیرالمؤمنین و حضرت زهرا (ع)، مجالس احیاء امر ائمه، مجالس فضایل و مناقب آل الله (ع)، مجالس بیان فضایح و مثالب اعداء الله لعنه الله علیهم، مجالس رفع صوت به صلوات، مجالس لقاء اخوان و زیارت ایشان، مجالس کسب اخ صالح فی الله، مجالس تحیت و سلام بر مؤمنین، مجالس قضاء حوائج، مجالس احسان به دوستان اهل بیت (ع)، مجالس زیارت علما، مجالس نظر به صورت علما و ذریه طاهره، مجالس لعن بر اعداء دین، مجالس دعا برای برادران دینی…،
مجلس عزای امام حسین (ع) جامع بسیاری از این جهات است که باعث رسیدن به آثار و نتایج آن میشود.
خدمت به مجالس عزای سیدالشهداء (ع)
این خدمت میتواند به هر گونه باشد مانند آب دادن، ظرف شستن، غذا پختن، زنان بنیهاشم در شهادت امام حسن (ع) یک ماه عزاداری کردند، و یک سال پوشیدن لباس اندوه و عزا و … را ادامه دادند.
هنگامی که امام حسین (ع) به شهادت رسید، زنان بنیهاشم لباس پشمی مشکی پوشیدند و از گرما و سرما شکایتی نداشتند و حضرت زین العابدین (ع) برای عزاداری آنها غذا آماده میکرد.
امام صادق (ع) میفرماید: هنگامی که امام حسین (ع) به شهادت رسید تا پنج سال هیچ زن هاشمی سرمه نکشید و خضاب نکرد؛ و دودِ اجاقی در خانهای از منازل بنیهاشم دیده نشد؛ تا زمانی که عبیدالله بن زیاد ملعون کشته شد.
آیا در عزایی که معصوم (ع) میفرماید: چشمان ما در اشک بر آن حضرت مجروح شده، باید سرمه کشید و آرایش کرد؟ آیا زن و مرد در عزای پدر و مادر و برادر و بستگان خود زیور میکنند و بر سر قبر با بوی عطر میروند؟ هر کس شناختی نسبت به امام معصوم (ع)، اهل بیت، کربلا، تربت، عاشورا، امام حسین (ع)، علی اصغر (ع)، تشنگی، یتیمی و آوارگی حضرت رقیه (ع)، ناسزا شنیدن و کتک خوردن آل رسول (ص) داشته باشد، در عزای امام حسین (ع) نمیتواند رنگ عزا نگیرد، و نمیتواند محزون نباشد.
در نقاط مختلف جهان جهت اظهار غم و اندوه در سوگ عزیزان از رنگ سیاه استفاده میشود. تاریخ اقوام و ملتها نمونههای زیادی را بیان میکند که با لباس سیاه اظهار اندوه نمودهاند.
ما نیز در هر مناسبتی از ایام شهادت با پوشیدن لباس مشکی نشان میدهیم هنوز آن داغها برای ما تازه است. اظهار میداریم اگرچه سالها از آن واقعه گذشته ولی ما هنوز برای شما عزاداریم.
در نگاهی دیگر بر تن کردن لباس مشکی برای اهل بیت (ع) پوشیدن لباس توسل و خدمت به ایشان است. لباس مشکی یعنی اظهار محبت به ائمه دین بالاخص سید الشهداء (ع). لباس مشکی یعنی اعلام بیزاری از سقیفه نشینان و بنی عباس و بنی امیه و بنی مروان. لباس مشکی یعنی همدردی با پیامبر (ص) و علی مرتضی و فاطمه زهرا در آنچه دشمنان دین بر اولاد آنها روا داشتند.
در جلوهای دیگر لباس مشکی یعنی لباس کمک به مظلومان، لباس غلبه حق بر باطل، لباس شرف و سرافرازی شیعیان، لباس اعلان نفرت از دشمنان خدا، لباس اعلان نفرت از دنیا پرستانی از قبیل یزید و معاویه و … .
لباس مشکی یعنی لباس صبر و شکیبایی، لباس همراهی و همسویی با اُسرای کوفه و شام، لباس نظاره کردن به خرابهنشینان.
لباس مشکی پوشیدن برای مصائب معصومین (ع) یعنی لباس استقامت در مقابل زور، زیرا آن بزرگواران زندانها و شکنجههای جسمی و روحی بسیاری متحمل شدهاند تا به شهادت رسیدند، و در نتیجه تشیع با این عظمت به ما رسیده است.
شواهدی در تاریخ اسلام وجود دارد که پوشیدن لباس مشکی را به عنوان عزا نشان میدهد. به مواردی از آنها اشاره میکنیم:
۱. در عزای جعفر طیار (ع) که در جنگ موته به شهادت رسید، همسر او اسماء بنت عمیس به دستور پیامبر (ص) لباس مشکی پوشید.
در شهادت شهدای اُحُد زنها لباس مشکی پوشیدند.
۳. امام حسن (ع) پس از شهادت امیرالمؤمنین (ع) بر منبر مسجد کوفه برای مردم خطبه خواند در حالی که لباس سیاه بلندی بر تن داشت و عمامه مشکی بر سر داشت و در عزای پدرش امیرالمؤمنین (ع) میگریست.
۴. در فضایل روز نهم ربیع الاول و اسامی آن روز حضرت هادی (ع) فرمود: یوْم نَزْعِ السَّوادِ: روز کندن و بیرون آوردن لباس مشکی است. چنان که درباره روز غدیر نیز نام یوْم نَزْعِ السَّوادِ؛ روز بیرون آوردن لباس سیاه آمده است.
امام باقر (ع) میفرمایدکه امام حسین (ع) کشته شد، لباس تیره مایل به مشکی یا مشکی در تن شریف حضرت بود.
پس از شهادت امام حسین (ع)، فرشتهای از آسمان به دریاها فرود آمد و صیحهای زد و گفت: (اِلْبِسوُا أَثْوابَ الْحُزْنِ فَإِنَّ فَرْخَ رَسُولِ اللهِ مَذْبُوح)ٌ: جامههای عزا بپوشید که فرزند پیامبر (ص) را سر بریدند.
همچنین فرشته دیگری در آسمانها و زمین ندا کرد: (یا عِبادَ اللهِ، اِلْبِسوُا أَثْوابَ الأَحْزان وَ أَظْهِروُا التَّفَجُّعَ وَ الأَشْجان): ای بندگان خدا، لباسهای حزن بپوشید و ناراحتی و نالههای خود را آشکار کنید.
اولین سیاه پوشان در عزای امام حسین (ع) اهل بیت حضرت بودند. وقتی یزید در شام مفتضح شد و پس از آن همه جسارت مجبور شد به ایشان اجازه عزاداری دهد در کنار اهل بیت امام حسین (ع) که درخواست لباس عزا کردند، همه بانوان بنیهاشم و زنان قریش ساکن شام نیز به یاری ایشان آمدند و برای آن حضرت لباس مشکی پوشیدند و هفت روزعزاداری کردند