نقل شده است هنگام عروسی محمد رضا شاه پهلوی و زن مصری اش فوزیه در سال 1317 به سبب گذر مهمانان مصری و همراهان عروس به وسیله راه آهن جنوب به تهران ، از طرف دربار و شهربانی دستور اکید صادر گشته بود که دیوارهای تمام دهاتهای مجاور راه آهن را سفید کنند . در یکی از دهات چون گچ در دسترس نبود ، بخشدار دستور می دهد که با کشک و ماست که در آن ده فراوان بود دیوارها را موقتا سفید نمایند و به این منظور با پولی که از کدخدای ده می گیرند و با خرید مقدار زیادی ماست کلیه دیوارها را ماست مالی کردند و ماجرای این ماستمالی مدتها موضوع اصلی شوخی های محافل و مجالس بود… با این مقدمه به سراغ موضوعی میرویم که برای شهروندان شهرهای شمالی مشکلی دست و پا گیر می باشد. استانهای شمالی ایران به علت شرایط آب و هوایی و موقعیت جغرافیایی ، دارای میزان بارش زیادی می باشد . از این رو در مناطق شهری به علت آنکه اکثر سطوح شهر دارای روکش آسفالتی می باشند و دارای ضریب نفوذپذیری کمی می باشند شاهد جاری شدن روانآب ناشی از بارش باران در کوچه ها و خیابانها می باشیم که این موضوع مشکلات جدی برای شهروندان ایجاد کرده است . نخستین راهکارهایی که برای حل این مشکل توسط مدیران شهری پیشنهاد و اجرا شد ، استفاده از چاههای جذبی در کوچه ها و معابر بود که بدین ترتیب تقریبا در هر کوچه یک چاهی تقریبا عمیق حفر گشته و روانآب ناشی از بارش با شیبی که برای کوچه تعبیه شده بود به این چاهها هدایت می شد . پس از سالها بنا بر هر علتی ، این چاهها نتوانستند آبهای سطحی را به خود جذب کرده و بنابراین آن قسمت از کوچه ها و خیابانهایی که در پایین دست قرار داشتند دچار آب گرفتگی شدند. این امر نه تنها سبب اخلال در تردد شهروندان شد بلکه سیمای شهر را به شدت تخریب کرد . پس از این مشکل شهرداری تصمیم گرفت این روانآب را به هر صورتی از این مناطق دور کند تا بعدا چاره ای بیاندیشد . بنابراین در آن کوچه هایی که دارای چاههایی بودند که نمی توانستند آبهای جذبی را به خود جذب کنند سیستمی تعبیه گشت که آب وقتی در چاهها به سطح مشخصی رسید توسط موتور پمپ هایی که در آنها قرار داده شده بود ، پمپاژ گشته و توسط لوله هایی که پس از عملیات کنده کاری به جوی های کنار خیابان اصلی متصل می گشت ، هدایت شد . این سیستم که شباهت زیادی به سیستم (Underground Detention Pond) دارد در جاههایی بکار می رود که دفع روانآب سطحی چاره ای جز این ندارد و بیشتر جنبه مدیریت بحران به خود می گیرد . حال آن روزی تصور شود هنگام بارش شدید باران ، برق مناطق هم قطع گشته و موتورپمپ هایی که به وسیله جریان برق فعالیت می کنند ، نتوانند پمپاژ کنند ! تصور شود روزی این موتور پمپها به هر علتی از کار بیافتند و تا زمانی که تعمیر شوند در کوچه ها و معابر چه اتفاقی می افتد ؟! این مشکلات با اعزام یک گروه نقشه بردار به مناطق جهت تعیین شیب مناسب و اصلاح شیب بندی کوچه ها و معابر قابل رفع می باشد . از این رو با شیب مناسب می شود روانآب را به جوی های اصلی هدایت و سپس به کانالهای اصلی که به رودخانه ها متصل هستند ، هدایت نمود . هر چند مناطقی وجود دارند که سطح آن محله از خیابانهای اصلی پایین تر است ، لذا پس از هدایت تمامی روانآب یک محله به یک نقطه و سپس با نصب موتور پمپ مناسبی که قابلیت انتقال دبی مناسب باشد ، می توان مشکل انرا هم برطرف کرد ؛ یعنی نصب آن همه موتور پمپ ها در کوچه ها ، به مانند حفر چاهها در سالهای قبل ، شباهت بسیاری با داستان ماست مالی که در ابتدا اشاره شد ، دارد . باید یادآور شد که عملیات نصب و نگهداری این سیستمها که در کوچه ها نصب گردیده هزینه بالایی در بردارد و چنانچه این هزینه ها برای یک گروه مهندسین مشاور می شد ، شاید هزینه ای کمتر از این برای شهرداری در پی داشت . به امید آن روزی که مدیران مرتبط با مسائل شهری به خوبی توجیه شوند که اخذ مهندسین مشاور جهت مطالعات یک پروژه هزینه نیست، بلکه سرمایه گذاری است و کارهایی که اصولی و مهندسی طراحی و اجرا نشوند ، مطمئنا نتیجه مطلوبی نخواهند داشت . محمد اتقائی ۱۸/۱۲/۹۰ |