شهروند| راز پرونده سرهای بریده شیخ بهایی فاش شد. یکی از پرسروصداترین جنایتهای چند سال اخیر پایتخت. پروندهای که با کشف سرهای نیمهسوخته یک زن و مرد جوان در نزدیکی ساختمانهای آ.اس.پ به جریان افتاد، اما نبود شواهد و مستندات کافی پلیس و بازپرس جنایی و تیم ویژه قتل اداره آگاهی را در برابر پرونده مبهم و سربستهای قرار داد. مشخصنبودن زمان قتل، هویت و نسبت زن و مرد به قتل رسیده، نامشخصبودن مکان بقایای جسد این دو مقتول، محل رهاشدن سرهای بریده، علت و انگیزه قاتل یا قاتلان از ارتکاب به این جنایت و سوالهای بیپاسخ دیگری باعث شده بود تا یکی از پیچیدهترین و معماییترین پروندههای جنایی تهران کلید بخورد. با این همه این جنایت مبهم و رازآلود پس از دو هفته رمزگشایی شد و قاتل سالخورده در آخرین ساعات چهارشنبه گذشته از سوی پلیس دستگیر شد.
شلیک گلوله قبل از جداکردن سرها
چهارشنبه صبح یازدهم مردادماه، وقتی راننده اتوبوس شرکت واحد دو سر بریده در زمینهای خاکی کنار پل روگذر شیخبهایی را دید، فکرش را هم نمیکرد او یکی از جنجالیترین جنایتهای تهران را به پلیس اطلاع داده باشد. این راننده حتی به واقعیبودن سرهای بریده هم شک داشت. او در نگاه اول گمان میکرد که آنها دو ماکت هستند که در خرابهها رها شدهاند، اما با نزدیکشدن به محل حادثه و کشف این جنایت هولناک موضوع را به پلیس ١١٠ اعلام کرد. ماموران کلانتری ١٢٥ یوسفآباد دقایقی بعد در محل کشف سرهای بریدهشده حاضر شدند. مراتب به قاضی کشیک قتل تهران، بازپرس منافیآذر اعلام و او مسئولیت این پرونده را برعهده گرفت. در بررسیهای نخست مشخص شد که سرهای پیداشده متعلق به زن و مردی حدودا ٣٠ساله است. آثار شلیک گلوله به سر هر دونفر آنها نشان میداد که این زن و مرد قبل از جداشدن سرهایشان به ضرب گلوله به قتل رسیدهاند و قاتل یا قاتلان به منظور شناسایینشدن هویت این زن و مرد جوان اقدام به سوزاندن آنها کردهاند. این پرونده با موضوع قتل عمد به دستور بازپرس شعبه سوم دادسرای جنایی تهران در اختیار اداره دهم ویژه قتل پلیس آگاهی تهران بزرگ قرار گرفت.
دستور هوشمندانه
در یکی از نخستین اقدامات در روند تحقیقات و بررسی این پرونده مبهم، محل بازیافت زبالهها در کهریزک تهران به دستور سرپرست دادسرای جنایی مورد بازرسی قرار گرفت. محمد شهریاری سرپرست دادسرای جنایی تهران، در اینباره به «شهروند» میگوید: «همان روزی که خبر کشف این سرها به دادسرا اعلام شد، ما احتمال میدادیم که بقایای جسد در داخل سطلهای زباله سطح شهر رها شده باشد. به همین دلیل با هماهنگی بازپرس پرونده دستور جستوجو محل تفکیک و بازیافت زبالههای تهران در منطقه کهریزک صادر شد.»
به دنبال این دستور، فردای روز کشف سرهای بریده شیخبهایی اعضای بدن زنی در محل بازیافت زباله در کهریزک کشف و برای تطبیق دیانای به آزمایشگاه ارسال شد. با پیگیریهای سرپرست دادسرای جنایی جواب آزمایش دیانای زودتر از روال معمول، مشخص کرد که نیمتنه کشفشده متعلق به سر نیمهسوخته خیابان شیخبهایی است. همزمان ماموران اداره آگاهی هم در بررسی دوربینهای مداربسته حوالی خیابان شیخ بهایی به سرنخهای جالبی دست پیدا کردند. آنها موفق به شناسایی یک دستگاه خودرو شاسیبلند شدند که ساعاتی قبل از کشف سرها در نزدیکی محل توقف داشته و دقایقی پس از پیادهشدن راننده از خودرو، آتش در محل کشف سرهای بریدهشده شعلهور شده است، اما دوربینها هیچ تصویری از شماره پلاک خودرو را ثبت نکرده بودند. از سوی دیگر، با گذشت چند روز از این حادثه هیچگونه شکایتی مبنی بر فقدان زن و مرد جوانی با مشخصات مورد نظر کارآگاهان در هیچ یک از مراکز انتظامی و کلانتریها ثبت نشده بود. بیاطلاعی پلیس از پلاک خودروی موردنظر و نامشخصبودن هویت مقتولان، کار رسیدگی به یکی از حساسترین پروندههای جنایی پایتخت را بیش از پیش با مشکل مواجه کرده بود. با این همه کارآگاهان پیگیری تنها سرنخ این پرونده یعنی لندرور مشکی قدیمی را ادامه دادند تا اینکه شناسایی صاحب سالخورده یک لندرور مشکی در نزدیکی محل حادثه روند رسیدگی به این پرونده را تغییر داد.
لندرور مشکی کلید شناسایی قاتل شهرام و نسرین
این پیرمرد ٧٥ساله همراه با همسرش در یک خانه ویلایی در امیرآباد تهران زندگی میکند. همسایگان این پیرمرد در تحقیقات به ماموران پلیس گفتند: «در این خانه علاوه بر پیرمرد و همسرش، پسر و عروسشان هم با آنها زندگی میکنند، اما چند روزی است که از شهرام و نسرین خبری نیست.» تحقیقات درباره علت غیبت شهرام و نسرین در دستور کار کارآگاهان قرار گرفت اما پیرمرد در اظهارات اولیه همچنان مدعی بود که شهرام و همسرش نسرین ١٠روز پیش، از خانه خارج شدهاند و از آن زمان تاکنون دیگر اطلاعی از آنها ندارد، اما شواهد و مدارک نشان میداد که این پیرمرد چیزی را از پلیس مخفی میکند. با هماهنگی بازپرس پرونده، کارآگاهان به محل سکونت این پیرمرد مراجعه کرده و در نخستین مرحله موفق به شناسایی یک لندرور مشکی دقیقا مشابه تصاویر دوربینهای مداربسته محدوده کشف سرهای بریده شده، شدند. با توجه به قویشدن احتمال ارتکاب جنایت توسط ناپدری شهرام، بازرسی از محل سکونت او در دستور کار کارآگاهان قرار گرفت و با حضور تیمهای تخصصی و تشخیص هویت پلیس آگاهی در محل، آثار وقوع جنایت در محل کشف شد. درنهایت هم این پیرمرد بعدازظهر چهارشنبه لب به اعتراف گشود و به قتل شهرام و همسرش اعتراف کرد.
افشای راز هولناکترین جنایت سال
پیرمرد تحصیلکرده به قتل و بریدن سرهای پسرخوانده و عروسش اعتراف کرد