هراز نیوز : وقتی روزهای نخست پای رفاقت با یک نارفیق می نشست،هیچ گاه فکر نمی کرد بعد از سالها قهرمانی و پهلوانی،ضربه فنی اش خواهد شد.

پهلوان وقتی نیم تنه وارد میدان کشتی لوچو می شد،ویا به اتفاق دیگر بچه محله ها دور پهلوانی در میادین مختلف می زد تا هماوردی پیدا کند.

اکثرتماشاچیان یا با چشمان از حدقه بیرون زده به پهلوان نگاه کرده ویا با نوک انگشتان به سمت وی در میان آن همه جوان بلند بالا به سوی وی نشانه می رفتند،در میان مردم وپهلوانان شهرستان خود نام اور و خوشنام بود.

کمتر کشتی گیری در میان کشتی لوچو جرات سرشاخ شدن با پهلوان را داشت،کمتر اتفاق می افتاد تا اینکه کشتی به وقت دوم برسد،به قول ما مازندرانی ها همان نیمه اول کشتی شو” پاک می کرد” و یا طرف را ضربه می کرد.

اون اواخر که نسبت به ورزشکاران دیگر سن و سالی ازش گذشته بود، رفته رفته داشت قدرت واقعی اش را از دست می داد،ظاهرا به علت افزایش سن داشت از روزهای اوج خود فاصله می گرفت،دیگر مانند سابق همان نیمه نخست کشتی را به پایان نمی رساند ویا با زحمت فراوان پهلوانان را از میدان بیرون می کرد،تا اینکه به یکباره خود از همه میادین خارج شد.

روزهای نخست خداحافظی پهلوان از میادین کمتر کسی به ذهنش خطور می کرد که شاید پهلوان خودزنی هایی داشته باشد،اما بعدها همه مطمئن شدند که پهلوان بدون اطلاع از عواقب خطرناک مصرف برخی از داروهای توان افزا به دام اعتیاد گرفتار شد.

نظر کارشناس:

بسیاری از افراد که در دام اعتیاد گرفتار می شوند به دلیل انگیزه های مختلفی که در ذهن خود دارند،بدون اطلاع از عواقب خطرناک تصمیم خود،به سوی انوع داروها و مواد مخدر روی می آورند.

اما در خصوص ورزشکاران متاسفانه باید گفت که بیشتر افرادی که با انگیزه رسیده به قله های قهرمانی ویا پیروزی در میادین ورزشی بویژه ورزش هایی که نیاز به توان جسمی بالا می باشند،نخست به هوای افزایش توان از داروهای توان افزا ویا برخی از مواد مخدر استفاده می نمایند،اما در ادامه به دلیل وابستگی مدام به سوی مواد مخدر گرایش پیدا می کنند،اما چرا این اتفاق رخ می دهد.؟

شاید این سوالی باشد که بسیاری از شهروندان،ورزشکاران ویا حتی افراد معتاد به مواد مخدر در ذهن خود پرورش می دهند،

اما جقیقت این است که مغز افراد مرکز فرماندهی بدن بوده و وقتی فرد از داروهای توان افزا و محرک استفاده می نماید این مواد سلولهای عصبی مغز افراد رامورد تحریک شدید قرار داده و این تحریک و فشار بیش از حد که معمولا تحرک بالای ورزشکارو استفاده بالا از ماهیچه ها را به همراه دارد،منجر به از بین رفتن تعداد زیادی از سلولهای انتقال دهنده عصبی مغز وی می گردد.

از آنجایی که سلولهای مغز در صورت نابودی جایگزینی نخواهند داشت فرد مدتی بعد از هر بار مصرف و تحرک فراوان و یا درگیری های ورزشی در میادین،در نهایت احساس ضعف بالایی را تجربه خواهد کرد،و در میادین بعدی ورزشی نوعی خلاء ویا احساس وابستگی به دارو ویا مواد در ذهن فرد تقویت خواهد شد،چرا که دیگر تعداد سلولهای موجود در سیستم عصبی مرکزی مغز،به همان تعداد سابق نبوده .

این موضوع باعث ضعیف عمل کردن فرد و در نهایت افزایش احساس وابستگی در فرد و گرایش بیش از پیش به مصرف مجدد توسط ورزشکار شده و چون تعدادی از سلولها نابود شده اند،دیگر همان مقدار سابق برای تحریک عضلات و ماهیچه ها کافی نخواهد بود.

به این ترتیب بعد از هر مرحله مصرف و حضور در میادین ورزشی فرد احساس ضعف بالاتر و وابستگی بیشتری را تحمل کرده و رفته رفته بر مقدار مصرف خود افزوده تا اینکه توان خود را بیشتر و بیشتر از دست داده و تبدیل به معتادی حرفه ای بجای اینکه ورزشکاری حرفه باشد،می گردد.

سروان قاسم گرجی،کارشناس ارشد روانشناسی،معاون اجتماعی فرماندهی انتظامی شهرستان بهشهر

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *