شرق: جوانی که متهم است بعد از درگیری با چند پسر به خاطر دختری، یکی از آنها را با خودروی شخصیاش زیر گرفته، بار دیگر پای میز محاکمه حاضر شد و ادعا کرد مقتول را عمدا زیر نگرفته است.
به گزارش خبرنگار ما، چهارم مهر سال ٩٤ کلانتری نواب از جدال سرنشینان دو پراید در اتوبان نواب که به خون کشیده شد، باخبر شد؛ همچنین به آنها خبر رسید راننده پراید سفید به نام احمد پس از زیرگرفتن یکی از سرنشینان خودروی روبهرو به نام مهران از محل گریخته است. مهران ١٧ساله به بیمارستان منتقل شد؛ اما به خاطر شکستگی جمجمه و خونریزی مغزی جان خود را از دست داد. یک روز از جنایت گذشته بود که احمد ٣٥ساله بازداشت شد و به درگیری خونین و قتل اعتراف کرد. او به مأموران گفت: من و دوستانم اشکان، کامران، احسان و دختری به نام لیلا در حال خوشگذرانی در خیابان بودیم که ناگهان فرهاد، آریا و مهران که سوار یک پراید بودند، سر راهمان پیچیدند، آنها به لیلا متلکی گفتند. آریا با دست به من اشاره کرد ماشین را نگه دارم؛ اما من به حرف او توجه نکردم و به راه خود ادامه دادم. راننده ماشینی که آریا در آن نشسته بود، پایش را روی گاز گذاشت و ما را تعقیب کرد. آنها جلوی راه ما را گرفتند و من مجبور شدم ماشین را متوقف کنم؛ اما قبل از اینکه آنها از ماشین پیاده شوند، دندهعقب گرفتم که ماشینم با گاردریل برخورد کرد؛ ولی توانستم فرار کنم. تقریبا ٦٠٠ متر از آنجا فاصله گرفته بودم و دیگر آنها را پشت سرم ندیدم. برای اینکه بدانم چقدر خسارت به ماشین وارد شده، کنار زدم و از ماشین پیاده شدم. کمی خم شدم تا جلوی ماشین را ببینم که ناگهان آنها را دیدم که به ما نزدیک شدند. قمه در دست داشتند؛ خیلی ترسیده بودم، فقط میخواستم هرچه سریعتر آنجا را ترک کنم. به سرعت پشت فرمان نشستم و پایم را روی گاز گذاشتم. ناگهان صدایی شنیدم و مهران پرت شد. نمیدانستم چه اتفاقی افتاده، ترسیدم نگه دارم و درگیری شود؛ برای همین با سرعت هرچه بیشتر از محل دور شدم. بهاینترتیب با توجه به گفتههای متهم و نظریه پزشکیقانونی نسبت به ضربهمغزیشدن مقتول و سایر مدارک موجود در پرونده و شکایت اولیایدم، کیفرخواست علیه متهم صادر و پرونده برای رسیدگی به شعبه ١١٣ وقت دادگاه کیفری استان تهران فرستاده شد.
احمد در دادگاه، روز حادثه را همانطور که در جلسات بازجویی گفته بود، تعریف و ادعا کرد: در آن شرایط ترسیده بودم و نمیدانستم چه کار کنم، همهچیز خیلی سریع اتفاق افتاد و من قصد کشتن مهران را نداشتم. با توجه به همه مدارک و گفتههای متهم، دادگاه رأی به قصاص متهم صادر کرد. پس از ارسال رأی، دیوان عالی کشور خواستار بررسی مجدد این مسئله شد. روز گذشته بار دیگر جلسه رسیدگی به این پرونده در شعبه دوم دادگاه کیفری استان تهران برگزار شد که در آن جلسه احمد بار دیگر گفتههای خود را تکرار کرد و بر بیگناهی خود اصرار داشت. در پایان قضات به دلیل غیبت دو شاهد پرونده جلسه رسیدگی را تجدید و حکم جلب دو شاهد غایب در دادگاه را صادر کردند. صبح روز گذشته بار دیگر جلسه رسیدگی به این پرونده برگزار شد. در ابتدا نماینده دادستان کیفرخواست را قرائت کرد؛ سپس اولیایدم بار دیگر درخواست خود را مطرح کردند. در ادامه نوبت به شاهدان رسید. کامران در جایگاه حاضر شد و گفت: هر چهار نفر ما آن روز شیشه مصرف کرده بودیم و در حال خود نبودیم. زمانی که آنها به طرف ما حمله کردند، احمد ترسید و مهران را زیر گرفت. او قصد کشتن مهران را نداشت.
سپس لیلا در جایگاه حاضر شد و گفت: کامران راست میگوید. ما شیشه مصرف کرده بودیم؛ اما من فکر میکنم احمد میتوانست مهران را زیر نگیرد. در ادامه احمد در مقابل قضات ایستاد و بار دیگر در دفاع از خود گفت: قصد کشتن مهران را نداشتم. او روز حادثه مست بود و خودش را جلوی ماشین انداخت، من ترسیده بودم و فقط دنبال راه فرار بودم. در پایان جلسه قضات برای تصمیمگیری درباره این پرونده وارد شور شدند.
به گزارش خبرنگار ما، چهارم مهر سال ٩٤ کلانتری نواب از جدال سرنشینان دو پراید در اتوبان نواب که به خون کشیده شد، باخبر شد؛ همچنین به آنها خبر رسید راننده پراید سفید به نام احمد پس از زیرگرفتن یکی از سرنشینان خودروی روبهرو به نام مهران از محل گریخته است. مهران ١٧ساله به بیمارستان منتقل شد؛ اما به خاطر شکستگی جمجمه و خونریزی مغزی جان خود را از دست داد. یک روز از جنایت گذشته بود که احمد ٣٥ساله بازداشت شد و به درگیری خونین و قتل اعتراف کرد. او به مأموران گفت: من و دوستانم اشکان، کامران، احسان و دختری به نام لیلا در حال خوشگذرانی در خیابان بودیم که ناگهان فرهاد، آریا و مهران که سوار یک پراید بودند، سر راهمان پیچیدند، آنها به لیلا متلکی گفتند. آریا با دست به من اشاره کرد ماشین را نگه دارم؛ اما من به حرف او توجه نکردم و به راه خود ادامه دادم. راننده ماشینی که آریا در آن نشسته بود، پایش را روی گاز گذاشت و ما را تعقیب کرد. آنها جلوی راه ما را گرفتند و من مجبور شدم ماشین را متوقف کنم؛ اما قبل از اینکه آنها از ماشین پیاده شوند، دندهعقب گرفتم که ماشینم با گاردریل برخورد کرد؛ ولی توانستم فرار کنم. تقریبا ٦٠٠ متر از آنجا فاصله گرفته بودم و دیگر آنها را پشت سرم ندیدم. برای اینکه بدانم چقدر خسارت به ماشین وارد شده، کنار زدم و از ماشین پیاده شدم. کمی خم شدم تا جلوی ماشین را ببینم که ناگهان آنها را دیدم که به ما نزدیک شدند. قمه در دست داشتند؛ خیلی ترسیده بودم، فقط میخواستم هرچه سریعتر آنجا را ترک کنم. به سرعت پشت فرمان نشستم و پایم را روی گاز گذاشتم. ناگهان صدایی شنیدم و مهران پرت شد. نمیدانستم چه اتفاقی افتاده، ترسیدم نگه دارم و درگیری شود؛ برای همین با سرعت هرچه بیشتر از محل دور شدم. بهاینترتیب با توجه به گفتههای متهم و نظریه پزشکیقانونی نسبت به ضربهمغزیشدن مقتول و سایر مدارک موجود در پرونده و شکایت اولیایدم، کیفرخواست علیه متهم صادر و پرونده برای رسیدگی به شعبه ١١٣ وقت دادگاه کیفری استان تهران فرستاده شد.
احمد در دادگاه، روز حادثه را همانطور که در جلسات بازجویی گفته بود، تعریف و ادعا کرد: در آن شرایط ترسیده بودم و نمیدانستم چه کار کنم، همهچیز خیلی سریع اتفاق افتاد و من قصد کشتن مهران را نداشتم. با توجه به همه مدارک و گفتههای متهم، دادگاه رأی به قصاص متهم صادر کرد. پس از ارسال رأی، دیوان عالی کشور خواستار بررسی مجدد این مسئله شد. روز گذشته بار دیگر جلسه رسیدگی به این پرونده در شعبه دوم دادگاه کیفری استان تهران برگزار شد که در آن جلسه احمد بار دیگر گفتههای خود را تکرار کرد و بر بیگناهی خود اصرار داشت. در پایان قضات به دلیل غیبت دو شاهد پرونده جلسه رسیدگی را تجدید و حکم جلب دو شاهد غایب در دادگاه را صادر کردند. صبح روز گذشته بار دیگر جلسه رسیدگی به این پرونده برگزار شد. در ابتدا نماینده دادستان کیفرخواست را قرائت کرد؛ سپس اولیایدم بار دیگر درخواست خود را مطرح کردند. در ادامه نوبت به شاهدان رسید. کامران در جایگاه حاضر شد و گفت: هر چهار نفر ما آن روز شیشه مصرف کرده بودیم و در حال خود نبودیم. زمانی که آنها به طرف ما حمله کردند، احمد ترسید و مهران را زیر گرفت. او قصد کشتن مهران را نداشت.
سپس لیلا در جایگاه حاضر شد و گفت: کامران راست میگوید. ما شیشه مصرف کرده بودیم؛ اما من فکر میکنم احمد میتوانست مهران را زیر نگیرد. در ادامه احمد در مقابل قضات ایستاد و بار دیگر در دفاع از خود گفت: قصد کشتن مهران را نداشتم. او روز حادثه مست بود و خودش را جلوی ماشین انداخت، من ترسیده بودم و فقط دنبال راه فرار بودم. در پایان جلسه قضات برای تصمیمگیری درباره این پرونده وارد شور شدند.