هراز نیوز :سمانه متو دختر (شهید قاسم متو) در شب قدر امسال سر به منزل (شهید رضا حاجی زاده) شهید مدافع حرم زده است ، حاصل این دیدار دل نوشته است که در اختیار هراز نیوز قرار داده است و ادامه می خوانید .
سلام بر دلهای دلتنگ و بیقرار فرزندان شهدا که در این روزها اشک های یتیمی شان، حس مسئولیت را در ما زیاد میکند.
بچه های کوچکی (دختران کوچک) هستند که علاوه بر اینکه به فرزند شهید بودن خود افتخار میکنند ولی دلتنگی بهترین پدر دنیا، دل های کوچک شان را فرا میگیرد، کودکانی (با روح بزرگ) روز به روز قد میکشند، برای روز های مقاومت و ایستادگی آرمان های انقلاب.
ایام رمضان و شب های پر فضیلت قدر است ((لیله القدر خیر من الف شهر…..))
شب شهادت مولایمان علی علیه السلام است، ایشان به شهادت رسیدند و ما شیعیان علی هستیم تا رهرو راه مولایمان باشیم، آمدم در کنار خانواده محترم شهید جاوید الاثر، رضا حاجی زاده، تا در کنار همسر گل و فرزندان نازنین اش باشم، آمدم به عنوان فرزند و دختر شهید هشت سال دفاع مقدس (شهید قاسم متو) به دختر شهید مدافع حرم (شهید رضا حاجی زاده)، به فاطمه حلما جانم حرف های نهفته چند ساله ام را بزنم.
ما دو فرزند شهید با اختلاف سنی، در کنار هم قرار گرفته ایم،تا بگویم به گفته شهید مطهری : (( ای شهید، تو مثل شمعی که خدمتش از نوع سوخته شدن و فانی شدن و پرتو افکندن است، تا دیگران در این پرتو، که به بهای نیستی تو، بنشینند و آسایش یابند و کار خویش را انجام دهند))
شهیدان با شهادت شان ثابت کردند که مسلمانان حقیقی، شرف و عزت خود را از اهل بیت میگیرند،شهدایی که جان خود را در طبق اخلاص نهاده اند تا هم وطنان وهم شهریان شان با امنیت کامل در شهر قدم بردارند و به زندگی خود ادامه دهند.
شهید رضا حاجی زاده و امثال شهدای مدافع حرم (سربازان امام خامنه ای) ثابت کردند که ادامه دهنده راه شهدای هشت سال دفاع مقدس و شهدای انقلاب و شهید قاسم متو ها و همت ها و باکری ها و خرازی ها و… (سربازان امام خمینی ره) و حتی قبل تر، سربازان ائمه اطهار سلام الله علیهم هستند و این راه تا حضور حضرت حجت (عج) ادامه دارد.
آنها ثابت کردند اگر در کربلا بودند، دست نامحرمی به ناموس شیعه و ناموس اهل بیت نمیرسید، گوشواره ای با گوش کنده نمیشد و بدن های مقدس امامان معصوم و فرزندان شان زیر سم اسبان قرار نمیگرفت.
اکنون با سن سی و دو سالگی ام و اینکه سی و دو سال پدر شهیدم را ندیدم، آمدم در این شب های قدر، به فاطمه حلما عزیزم حرف های نهفته چند ساله ام را بزنم و از تجارب چند ساله بی پدری ام در اختیارش بگذارم و بگویم شاید زمانه ای شده است که به فرزندان شاهد و خانواده های شهدا با دید مثبت نگاه نمیشود، شاید به عملکرد زیبا و فداکارانه مدافعان حریم و حرم کم توجهی میشود، آمدم بگویم درست است که پدرها یمان برای حفظ ناموس و وطن و قرآن رفتند، اما آیا میدانستند که بعد از رفتن شان که برای آرامش و امنیت هم وطنان شان بوده ، از آرامش و امنیت خانواده های خودشان گذشتند؟!!!! و همین امر موجب تنهایی های بسیار، نا امنی و عدم رفاه روانی برای خانواده های شهدا شده و خواهد شد….
آمدم در این شب ها که شب شهادت مولایمان حضرت امام علی علیه السلام،پدر همه ما یتیمان بوده، حداقل بعنوان شیعه علی و دختر شهید با دستان خود حقیرم، تنهایی را از خانواده شبیه به خودم دور سازم و لحظاتی مهمان و همدم خانه دل شان باشم تا شاید برای چند ساعت غم نبود پدر را که دردیست مشترک با دورهمی مان فراموش کنیم.
در این شب های پر فضیلت و غریب و همینطور دیگر روز ها و شب ها، هر چند انتظار میرود که این دیدار ها با خانواده های معزز شهدا از جانب هموطنان و هم شهریان عزیزمان به جهت همراهی با لحظاتی از زندگی شان، فراموش نشود، که آنها عزیزان خود را برای امنیت و آرامش و رفاه همان هم وطنان شان در راه دفاع از کشور دادند و این شهدا بودند که از جان و مال و خانواده هایشان گذشتند تا ملت ما با آرامش زندگی کنند.
بیاییم با همراهی در کنار هم یاد و نام شهدا را زنده نگه داریم و به دیدار خانواده های محترم شان برویم و لحظاتی را در کنار آنها سپری کنیم، خواسته زیادی نیست..
نفس عملم و دیدارم را تقدیم به رهبر فرزانه ام، پدر همه فرزندان شهدا میکنم.
درود بر ارواح طیبه شهدا
فرزند شهید هشت سال دفاع مقدس، شهید قاسم متو
دکتر سمانه متو