بخشی از گفتگوی هراز نیوز با امام علی حبیبی به مناسبت5 خرداد سالگرد تولدش پیش روی شماست .
همچنین کاریکاتور این قهرمان نامدار ،کاری ازایمان نعمتی تقدیم می شود.
در سال ۱۳۳۵ جهت انتخابی به مسابقات المپیک ملبورن استرالیا به اردو تیم ملی دعوت شدم.
نه مربی داشتم نه سرپرست که مرا همراهی کند. خودم تک و تنها رفتم تهران در آنجا برای من ۱۷ کشتی گذاشتند که من همه را یکی پس از دیگری بردم حتی مرحوم جهانبخت توفیق را که در آن زمان قهرمان جهان بود ولی قبول نکردند و گفتند باید شما دو نفر یک بار دیگر باید جلو مقامات کشوری کشتی بگیرید. هدفشان این بود که مرا انتخاب نکنند. خلاصه برای من و توفیق در سالن حیدرنیا فعلی که قبلاً نامش ثریا بود کشتی مجدد گذاشتن.
خدا را گواه می گیرم که با وضو وارد سالن و روی تشک رفتم چنان جو سالن برعلیه من بود که حتی گوینده سالن جهت دعوت کردن از من و توفیق تبعیض قائل بود. برای اینکه روحیه مرا خراب کند با آب و تاب پشت بلندگو اعلام کرد. قهرمان نامدار دنیا جهانبخت توفیق به روی تشک بیاید. یادم هست داور وسط مان آقای سعدیان بود. سالن مملو از جمعیت فقط اندکی از شهرهای قائمشهر، ساری، بابل و آمل حضور داشتند.
وقتی داور سوت شروع مسابقه را زد ظرف مدت یک دقیقه و ده ثانیه توفیق را ضربه فنی کردم. سعدیان داور وسط گفت ولش کن. من گفتم تا دیگر داوران نیایند من گردنش را ول نمی کنم چون ممکن است شما دوباره پشیمان شوید و بخواهید کشتی مجدد بگذارید. در همان لحظه در بین جمعیت یک نفر مازندرانی با صدای بلند فریاد زد، زنده باد ببر مازندران و از آنجا این لقب به من داده شد بعد از پایان مسابقات من به عنوان وزن چهارم انتخاب و به المپیک ملبورن اعزام شدم. در آنجا استاد بلور که انصافاً خیلی به من لطف داشت گفت تو باید مدال طلا بگیری. من هم به اون قول دادم که من قهرمان خواهم شد.
وقتی قرعه کشی شروع شد اولین کشتی من با نفر اول دنیا یعنی اندریک سوئدی بود. باور کنید برایم اصلاً مهم نبود حریفم کیه. وقتی وسط تشک رفتم ظرف مدت چهار دقیقه او را ضربه فنی کردم بعد از برد اندریک سوئدی دیگر حریفان را یکی پس از دیگری بردم تا به فینال رسیدم در روز فینال به علت وزن کم کردن زیاد کبدم از کار افتاد و ۴۰ درجه تب داشتم دکتر زاهدی پزشک تیم گفت: اگر من روی تشک بروم زنده برنمی گردم. حریف من قهرمان دوره گذشته المپیک به نام پسیدیوف از شوروی سابق بود.
در سالنی که همه کشتی گیران در آن حضور داشتیم من با آن حال وخیم دیدیم حریفم خیلی خوشحال است که مدال طلا را مفت می خواهد بدست آورد. توی دلم گفتم من که ذاکر امام حسین هستم و مولایم علی است خدایا به من توانائی بده تا روی تشک بروم و شرمنده برنگردم به ایران
شاید باورتان نشود ولی خدا را گواه می گیرم انگار تب بدنم قطع شد به دکتر زاهدی گفتم من کشتی می گیرم و در همین موقع هم نوبت کشتی گرفتن من بود وقتی روی تشک کشتی رفتم و داور سوت بازی را به صدا درآورد یک دقیقه و چهل ثانیه طول نکشید که من پسبدیوف را ضربه فنی کردم همین قدر یادم هست نزد مربیان رفتم و جهت دریافت مدال برروی سکو بعد از آن بیهوش شدم و مدت چهل روز در بیمارستان ملبورن استرالیا بستری بودم و بعد از بهبودی کامل به ایران آمدم بعد از کسب مدال المپیک ملبورن چهار مدال دیگر از مسابقات جهانی که عبارتند از:
۱۹۵۹تهران ،۱۹۶۱یوکوهاما ژاپن،۱۹۶۲آمریکا،ئویک مدال طلا هم در مسابقات قهرمانی المپیک آسیایی کسب کردم .