محمدرضا تاجیک به روزنامه شرق گفت: اصولگرایان واقف شده اند که امکان ندارد در مرحله نخست انتخابات با یک کاندیدا پیروز بشوند؛ بنابراین به این نتیجه رسیدند که شانس خودشان را در مرحله دوم امتحان کنند؛ بنابراین گریزی ندارند جز اینکه در مرحله نخست با تعدد کاندیداها وارد صحنه بشوند.
اهم سخنان وی از این قرار است:
* اصولگرایان می خواهند در مرحله دوم، بر یک فرد خاص تمرکز کنند. به نظر می‌رسد در نگاه نخست، این فرد خاص در جریان اصلی اصولگرایی، آقای رئیسی باشد. اما این معادله با ورود آقای احمدی‌نژاد صورت دیگری پیدا کرده که باید ببینیم اصولگرایان برای این موضوع چه تمهید و تدبیری دارند و چگونه با این فضا برخورد می‌کنند.  به‌هرحال تلاش اصولگرایان این است که بتوانند در مرحله اول رأی نه‌چندان مطمئن سال ٩٢ آقای روحانی را بشکنند.
* اصولگرایی احتیاج به یک چهره متفاوت داشت و باید با یک کارت متفاوتی بازی می‌کرد. کارت‌های مرسوم و معروفشان کارت‌های سوخته‌ای بود. کارتی برای بازی‌نکردن و کارتی برای شکست‌خوردن بود. فراسوی این کارت‌ها هم چهره‌ای نساخته بود و فرد دیگری را نمی‌توانست چهره کند؛ بنابراین باید سمت‌گیری خود را به‌سوی چهره‌ای که متفاوت باشد، قرار می‌داد.
چهره ناشناخته‌ای که به‌اصطلاح نتوان از آنچه کرده و آنچه نکرده، طوماری ساخت و به‌اصطلاح علیه خودش به کار گرفت؛ بنابراین تلاش کردند که از چهره‌ای استفاده کنند که به‌هرحال در یکی از قوه‌های این کشور مشغول بوده و مسئولیت بالا داشته است. همچنین نظیر بقیه کاندیداهایی که بارها آمدند و شانس خودشان را امتحان کردند و موفق نبودند هم نیست؛ بنابراین می‌توان پیرامون او فضاسازی و چهره‌سازی کرد.
*آقای رئیسی شرایطی را دارد که می‌تواند گفتمان متفاوتی را ارائه کند، مستقل عمل کند و حتی برخی جاها منتقد اصولگرایی باشد. همچنین می‌تواند بعضی جاها به فضای اصلاح‌طلبی هم نزدیک شود. در مجموع می‌تواند یک چهره بسیار متفاوت ارائه کرده و یک کنش و واکنش متفاوتی از آنچه مرسوم بوده و به بن‌بست رسیده را به منصه ظهور برساند.
به‌نظر من رئیسی یک کارت برای نوع دیگر بازی‌کردن و خروج از این بن‌بست بوده که خب طبیعتا در جای خود می‌تواند عقلایی باشد. بر‌این‌اساس معتقدم آمدن او را باید به فال نیک گرفت. اصولگرایان هم طبعا خودشان می‌اندیشند و تلاش می‌کنند که راهی را برای ورود متفاوت او به عرصه انتخابات بگشایند.
*در شرایط کنونی، بی‌تردید ضربه‌‌خور جناب آقای رئیسی ملس است و به ‌اصطلاح اگر تمهید و تدبیر نکند و اگر تیمش نتواند متفاوت سخن بگوید، اگر خودش نتواند متفاوت عمل کند و نتواند حرکت‌های نوینی را در فضای انتخاباتی راه و جا بیندازد، به نظر من به‌سرعت به حاشیه می‌رود. به نظرم تیم رئیسی باید تیم متفاوتی بوده و بتواند پیرامون ایشان این فضا را تولید کند. باید دید در آینده چه اتفاقی می‌افتد.
 *من اگر جای آقای رئیسی بودم، نمی‌گذاشتم حرکت اولم برای نام‌نویسی به این شکل (حضور برای ثبت نام به همراه یاران سابق احمدی نژاد) انجام بشود. اگر من بخواهم از یک پوزیشن مستقیم وارد صحنه بشوم، یا اصرار داشته باشم خودم را به جریان خاصی منتسب نکنم، باید این رویکرد را در کنش عملی‌ خود هم نشان بدهم.
بنابراین به نظرم رئیسی در حرکت اول خود یک اشتباه استراتژیک کرد که که موقع ثبت نام، مدیران دولت احمدی‌نژاد همراهش بودند. این اقدام حتما هزینه‌هایی برای او در پی خواهد داشت و اگر می‌توانست در آینده در عرصه جغرافیای جمعیتی ایران، حرکت خود را ساماندهی کند و امید داشته باشد موفق ظاهر شود، با این حرکت اول، خیلی از این باب‌ها به روی او بسته شد.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *