ماجرای امید نورافکن و استقلال چیزی نیست که در فوتبال ایران تاکنون پیش نیامده باشد.
به گزارش ایسنا، در دقیقه ۸۹ دیدار تیمهای استقلال و فولاد خوزستان امید نورافکن جای خود را به جابر انصاری داد ولی این پایان کار نبود و او درگیری لفظی شدیدی با یعقوب کریمی دیگر بازیکن نیمکتنشین پیدا کرد و نزدیک بود که کار به زد و خورد جدی بکشد که سایر نیمکتنشینان مانع از این اتفاق شدند.
شب گذشته علیرضا منصوریان در اظهاراتی که با برنامه ۹۰ داشت این ماجرا را اینگونه توضیح داد: با وساطت مهدی رحمتی، خسرو حیدری و امید ابراهیمی از اتفاق گذشته نورافکن عبور کردیم. روز بازی با فولاد به همراه ابراهیمی و حیدری خیلی او را راهنمایی کردیم. جدا از این مسئله که نیاز به تنبیه او است، در مسیرکارمان به او نیاز داریم. به احترام ابراهیمی و کریمی باید با او برخورد شود تا نسل بعد هم به نورافکن احترام بگذارد. امروز نورافکن نتواند حرف بزرگترها را ببیند بعدا برای خودش اتفاق میافتد. فعلا نخواستیم نورافکن در تمرین باشد ولی باید ببینیم امید متوجه اشتباه خود شده است یا نه. امید ابراهیمی حامی نورافکن بوده و جدا از تنبیه این بازیکن نیاز به کمک دارد. نورافکن بازیکن مکتب استقلال است و باید در این مسیر بداند وقتی بیاحترامی میکند، آقایان عبداللهی و فریبا روی نمیکت هستند که بزرگتر ما بودهاند. امیدوار هستم به امید کمک کنیم تا از این شرایط خارج شود.
ماجرای امید نورافکن قصه جدیدی در فوتبال ایران نیست و موارد مشابهی را میتوان به راحتی در این زمینه پیدا کرد. نورافکن سن زیادی ندارد و لازم است تا متوجه رفتار اشتباهش باشد. در زیر نمونهای از بازیکنانی که راه نورافکن را رفتهاند را مشاهده میکنید:
* محمدرضا خانزاده:
مدافع ۲۵ سالهای که در همه ردههای ملی ایران بازی کرده است، این روزها در سیاه جامگانی توپ میزند که برای سقوط نکردن میجنگد. خانزاده میتوانست هم اکنون مثل پورعلی گنجی، منتظری و سید جلال حسینی از مدافعان تیم ملی باشد اما بی احترامی او به یک هوادار پرسپولیس و انتشار فیلم آن اتفاق باعث شد تا شش ماه محروم شود و علاوه بر از دست دادن پرسپولیس، تیم ملی را هم از دست بدهد.
* شیث رضایی:
درست است که شیث هیچگاه در حد یک ستاره در خط دفاع نبود ولی مدتی توانست حتی به بازوبند کاپیتانی پرسپولیس دست پیدا کند. بی انضباطیهای او و اختلافاتش با علی دایی که اوج آن بعد از داربی و بستن بازوبند کاپیتانی پرسپولیس روی مچ دستش بود، موجب شد چند بار به پرسپولیس رفت و آمد داشته باشد اما اتفاق معروف دیدار پرسپولیس و داماش باعث شد تا عملا او برای همیشه از فوتبال حذف شود.
شیث اگر دچار حواشی نمیشد، امروز با ۳۳ سال سن اگر در پرسپولیس نبود، حداقل در یک تیم متوسط لیگ برتری بازی میکرد.
* پیام صادقیان:
بازیکن ۲۶ ساله فعلی ماشینسازی وقتی که در ذوبآهن و پرسپولیس بازی میکرد، نوید یک علی کریمی یا مجتبی جباری جدید را میداد اما حواشی بی پایان او و اظهارات عجیبش باعث شد تا خیلی زود از دور ستارهها خارج شود. صادقیان استعداد بزرگی بود که برای تیم ملی در همه ردهها به میدان رفته بود. با اینحال حواشی ناتمام او در نهایت به بازی با سایپا رسید و وقتی که او حاضر نشد به عنوان تعویض سوم به میدان برود و با کریم باقری درگیری لفظی پیدا کرد، در آخر حکم اخراج این بازیکن از پرسپولیس صادر شد.
بعد از جدایی این بازیکن از پرسپولیس، علیرضا منصوریان خواهان حضور او در نفت تهران شد و قول داد که او را دوباره راهی تیم ملی کند اما سرمربی آن روزهای نفت تهران خیلی زود فهمید که کار صادقیان به پایان رسیده است و او به این راحتی نمیتواند به تیم ملی و سطح بالای فوتبال ایران بازگردد.
* سخن آخر:
در فوتبال ایران میتوان چندین و چند نام دیگر را هم نام برد که با بی انضباطی یا احساس رشد سریع و ستاره شدن، خود را به نابودی کشاندهاند. امید نورافکن دوبار استقلال را برای حضور در تیم ملی جوانان، بی اجازه ترک کرد و تنبیهاتی هم که دربارهاش اعمال شده ظاهرا خیلی کارساز نبوده است. شاید این بازیکن لازم باشد مشاوران بهتری برای خود انتخاب کنند؛ مشاورانی که نخواهند او هم به زودی به چرخه سقوط بیفتد.