عصمه الله الکبری، انسیهی حورا، حضرتِ فاطمهی زهرا، سلام الله علیها
کنارِ احمدِ خاتم، خدیجهی کبرا
ظهورِ نورِ علی نور، میشود زهرا
همان که از لَمَعانش جوانههای بهشت
ز عرش سر زند و عشق را دهد معنا
نکاحِ عصمت و حکمت، شهادت است بَرَش
مبارک است عروسیِ سمع و عینِ خدا
اگر نبود بتول و حدیثِ سبزِ کِساء
کویرِ تیرهی غم بود و آستانِ بلا
اگر نبود بتول و قبولِ عصمتِ او
نبود بر سرِ ما آسمانِ آلِ عبا
در این سپهر اگر پَر زنند آدمیان
زمین ز شرم، زند سر به آفتابِ سما
اگر که شیرزنِ کربلاست نورِ دمشق
وگر که خونِ حسین است خاکِ کرب و بلا ،
وگر بشر متنسّم شود به روضهی خُلد
رهد ز دوزخِ شرّ و رسد به باغِ لقا ،
وگر کنون که لهیبِ تجمّلاتِ بلیس
به آبپاشیِ ایمان و دین شود اطفا ،
بساطِ نعمتِ امّ الائمّه است و بهحق
نهاده نام بر او عرش، حُرّهی حورا
مدافعِ حرمِ بوتراب و ارثِ رسول
مقابلِ عَلَمِ کفر، با صدای رسا
«تو ارث میبری و من ز ارث محرومم ؟ ،
به جُرمِ این که منم دختِ مصطفی ! عجبا »
فدک، مشابهِ املاکِ خاکیان نبوَد
که جبرئیلِ ملَک، باغبان بوَد آنجا
قبالهاش همه از برگهای رضوان است
نگینِ ختمِ نبوّت، نشانِ فتحِ ولا
کنون که غصبِ فدک، غصبِ جنّت است، ببین
که بر نتابد سدِّ بهشت را عذرا
فدک ستاندن، غصبِ ولایتِ علوی است
صلات یعنی: سبحانَ ربّیَ الاَعلی
هر آنکه ظلم بر این خاندان کند، جانش
ز خوانِ معرفت و دین، ندیده نان و نوا
مگر نگفت رسولِ امین که «آذانی»
هر آنکه فاطمه را رنج داد و «آذاها»
ز خشمِ فاطمه، حق میرود به جلوهی خشم
چنین بُوَد که عقب مانده امّتِ طاها
اگر به فاطمه اکنون رسد کلیدِ فدک
یقین بدان که مسلمان شوند انسانها
نه کفر مانَد بر جا، نه تیغِ تکفیری
شود هویدا، معنای والَ مَن والا …
حمیدرضا شیرعلی مهرآیین
پنجشنبه – ۱۱ اسفند ۱۳۹۵ / ۲ جمادیالثانیه ۱۴۳۸