شاید برای ناظران جوامع دیگر این امر عجیب باشد که چگونه می‌شود پس از گذشت نزدیک به چهار دهه از انقلاب، و آمد و رفت نسل‌های گوناگون و اتفاقات بسیار مهم و حتی اختلافات بعضاً اساسی، مردم همچنان یاد این اتفاق تاریخی را گرامی بدارند و مثل سال‌های گذشته وارد عرصه شوند و مهر تأییدی بر آن اتفاق بزنند؟ علت اساسی این است که مردم یا هر کسی از اراده خود و احترام به آن روی‌گردان نیست. اگر کسی یا مردمی اراده خود را نفی کنند، کاری نادرست انجام داده‌اند. ملتی که زنده است حتماً از خواست و اراده خود حمایت می‌کند. انقلاب اسلامی ایران در سال ١٣۵٧ مهم‌ترین نماد تحقق تاریخی اراده یک ملت است. فارغ از اینکه با چه نتایجی پس از این واقعه روبرو شده‌ایم، باید گفت که این نتایج نسبت به اصل احترام به آن اراده و تداوم آن اراده در حال حاضر یک مسأله به نسبت حاشیه‌ای محسوب می‌شود. اگر امروز هم بخواهیم بر مشکلات غلبه کنیم، به ناچار باید به اراده امروز ملت ایران احترام گذاشت. اراده‌ای که بزرگ‌ترین سلاح تدافعی مردم ایران در برابر زورگویی‌های جهانی و منطقه‌ای است. راهپیمایی امسال نیز در تداوم مراسم چهار دهه گذشته تأکیدی دوباره بر مردمی بودن انقلابی است که بدون شلیک یک گلوله به پیروزی رسید. این راهپیمایی اصرار و تأکید همیشگی بر مهم‌ترین عنصر انقلاب یعنی خواست و اراده عمومی است. ولی راهپیمایی امسال از یک جهت با سال‌های گذشته بسیار متفاوت است. زیرا کمتر از یک ماه است که رئیس‌جمهوری جدید آمریکا از سیاست و ادبیاتی پیروی می‌کند که در طول تاریخ نیم قرن اخیر بی‌سابقه است. ادبیاتی که نه تنها برای ایران بلکه برای جهان و حتی مردم آمریکا نیز خطرناک است و فعالان و صاحب‌نظران آمریکایی بیش از بقیه جهان به خطرناک بودن این فرد برای صلح و امنیت جهانی اشاره کرده‌اند. بنابراین باید به این سیاست و فرد نیز پاسخ مناسبی داده می‌شد. پاسخی شایسته که احترام دوست و دشمن را برانگیزد و هیچ چیز بهتر از یک حضور گسترده، همراه با مجموعه‌ای از شعارهای سازنده و دقیق و بالاخره گام برداشتن در جهت وحدت و آشتی ملی نبود و نیست. دو مورد اول به نحو مناسبی رخ داده است و امیدواریم که راهپیمایی ٢٢ بهمن امسال که با دعوت همه نیروهای انقلابی و مردمی که به ملت ایران، کشور ایران و انقلاب ایران ایمان و اعتقاد دارند، برگزار شد، گامی بزرگ در جهت تحقق یک آشتی ملی باشد. آشتی ملی تعیین تکلیف کردن برای یکدیگر نیست. موضوعی که آقای رئیس‌جمهوری به خوبی در سخنان خود به آن پرداختند و گفت که ما همه در پیروی از رهبری معظم انقلاب در پی اجماع، آشتی و انسجام ملی هستیم. آشتی ملی نادیده گرفتن اختلافات هم نیست، هرچند بسیاری از اختلافات بیش از آنکه واقعی باشد، ناشی از توهم و خیال است و به دلیل فقدان رابطه و گفت‌وگو و در فضای بدبینی به وجود آمده است. آشتی ملی یعنی احساس و عقیده به وجود خطری بزرگ برای مردم، کشور و انقلاب ایران از سوی کسانی که خواب منطقه‌ای کردن وضعیت ایران را می‌بینند و سپس متحد شدن همه نیروها حول دستگاه‌های حکومتی و مدنی برای حفظ این سه عنصر و رفع خطر از آن است. فراموش نکنیم تاریخ نسبت به رفتار ما قضاوت خواهد کرد. هر کس خود را به این سه عنصر متعهدتر می‌داند، باید با گذشت و صبر بیشتری رفتار کند. امیدواریم که راهپیمایی دیروز ضمن آنکه پاسخی شایسته به تهدیدات خارجی و تأکیدی چندباره بر احترام به حاکمیت و اراده ملی و مردم باشد، گام مهمی برای آشتی ملی نیز تلقی شود.
منبع شهروند

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *