کمربن و هلی چال وکپین و…ازمناطق خوش آب و هوای کوهستانی اندکه بر سرشان کلاه خودی سنگین گذاشته اند تا سریز شدن شهاب های رنگارنگ که از آسمانن هفتم شبانگاه برسرورویشان فرود می آیند ؛ بتابابندوشب را با ستاره زهره بهم سازند و در آغوش هم آرام بخسبند؛در حالیکه ماه این دو معشوق همدم همیشگی را پاسبابانی می کند .
بر پیشانوی این گنجینه پنهان جنگلهای انبوهی آرمیده اند تا بر آسمان بلند سربر آرندو بر آن بوسه زنند و از سویی دل به زمین بنهاده اندتا هربار با باد و مه و خورشید بهه رقص و پایکوبی به پر دازند و نوید ظهور بهار را دهندتا پرندگان را در لابلای برگهای لطیف و نرم خویش به گرمی در آغوش گیرندو با آنان به هم نوایی و آواز خوانی به پر دازند وبه همراه نغمه های” کبکان دری” به سرود خوانی مشغول شوند و به هرسو ؛پرواز کنند تا آمدن بها را پس از عسرت دهشتناک زمستانه ؛جشن بگیرند و وبه وقت اردیبهشت همه سر و رویشان پر از شکوفه های الوان شوندکه به رنگهای سرخ و سفید بر او آذین بسته اند وبرگردنشان مروارید شبنم نشانده اند تا رخساره به بهار بنمایندوسخن از طراوتی نو بمیان آورند ودر این بازی زیبای طبیعت بره ها به هرسو می دوند وچم چمان و رقص کنان به همراه مادرشان گاه بر تیغه کوه می نشینند و زمانی در اعماق دره ها خودرا پنهان می کنندتا شعاع زرین وتیز و هزار رنگ خورشید از آنان با خبر نشود؛ گویا سنفونی بهاررا هم جا بر پا داشته اند که به مناطق زیبایی خاصی عطا کر ده است و چون آخرین برف های زمستانی به پایان می رسدبهاردل انگیز فرش زمردین گستر ده است تا مصایب سنگین برف زمستانیش را به پو شاند خبر از حیات دو باره دهد که چون دم مسیحایی روح در کالبد طبیعت می دمند و دو باره با او جان و حیات می دهند توگویی همان قیامت است که مر دگان سر از خاک بر دارند و به همهمه به پر دازند و هریک دارایی خویش را به رخ هم کشند .
چون گل “گون “شگوفه دهند .طراوت گلها همراه با نسیم دلکش بادبهاری زیبایی صد چندان بدان عطا می کند. چو پانان این انسانهای مومن و بی ادعا که هماره ازز چشم دولتمردان دورند وعلی رغم اثر بخشی شان در اقتصاد و تغذی ملت ومردم نه از بیمه ای بر خور دارند ونه در زمان کار افتادگی از سوی دولتمر دان پشتیانی می شوندونه برخوردار از بیمه بیکاری و سایر مواهب دوره مدرنیته !؟چون اجدادشان به گله داری عشق می ورزند و آنرا حلالترین روزی خدا می پندارند که پیامبران شان هم با آن مانوس بوده وخود چو پان ؛روح بزرگ و با صفای شان همراه با نوای کپک و بربط که همه کوهستان را به ولوله و جوش و خروش می آوردوبا تنها ترین ابزار مو سیقایی شان “نی” آنچنان بهم نوایی وآواز خوانی می پر دازند که همه ذرات خاک ؛سر بر می آورند وگل های” بنفشه وگل گاو زبان” تقدیم نوای او می کنند وبه وجد می آیند و به سرور می پر دازند که صدای بلند تان ؛ای همنشینان همیشگی مان راباگوش جان شنیده ایم به رقص و پایکوبی به استقبال “نی “ونوای تو آمده ایم ومست سرور آن شدیم گفته ایم که: :
گربگویم مرا با تو کاری نیست +++در ودیوار گواهی دهد کاری هست
مردمان این دیار ساده و بی آلایش چون آب چشمه های ساری ؛زلال ؛اینان مردان مردند و با غیرتانی وصف نا شدنی که به وقت مصایب کشور و هجمه دشمنان برایرانن زمین شجاع و راسخانه به یاری دیگر هم وطنان تاخته اند و گاها”فرزندانشان در خون خویش غلتیدهاند تاشجاعت و بیباکی و همگرایی با دیگر همو طنان را به ثبوت رسانند وخصم زبون با خفت وخواری از ملک ومیهن خویش دور سازند ؛اینان همچنین برای اینکه از قافله علم دور نمانند فرزندانشان را به مدارس کلاسیک سپرده اند که اکنون شمار تحصیل کرده هایشان با دیگر مناطق میهن هماوردی می کند. .
ازویژگیهای گو هستان ما نزدیکی آن به شهر آمل است بطوریکه اگر مسئولین با چشمان متوازن نگاه کنند و به مانند دیگر مناطق نیم نگاهی به کوهستانهای ما داشتهه باشند نزدیکترین مناطق کو هستانی نسبت به آمل خواهید داشت واز پتانسیل بالایش جهت توسعه دامداری و پرورش گیاهان داروی استفاده خواهید کردو از وسعت زیبای “للون”وپیشانوی بر درخت نشسته اش به عنوان فضای کوه نوردی و گر دشگری اسفاده خواهد شدکه همچون ناهار خواران گر گان که برای تنوع در زندگی مر دم اطراف و اکناف ایران فر سنگها تا دل جنگل نفوذ کر ده تا طراوت و زیبایی را برای مردم خسته از دود و زمختی صنعت به آنجا برند و لختی فارغ از غم و اندوه دنیای شهر و مرارتها و آسیب های آن در امان باشند و روح خویش را به آواز پرندگان و نسیم شاخه های در هم تنیده درختان سر بر آسمان کشیده اش و اسپهبد جان شان را پالایش دهند امید آنکه مسئولین شهری از آن غا فل نباشند آمین یا رب العالمین .دبیر صلواتی (آمل)

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *