هراز نیوز : در جهان امروزمان شاهد نوعي پرخاشگري مخرب و عنان گسيخته هستيم که پژوهشگران اجتماعي را بيش از گذشته نگران کرده است.
پرخاشگري معضلي که جوامع انساني هميشه به آن دچار بوده است،ساختار اجتماعي جامعه صدمات زيادي از اين هيجانات منفي و به اصطلاح خصمانه ديده است.
در جهان امروزمان شاهد نوعي پرخاشگري مخرب و عنان گسيخته هستيم که پژوهشگران اجتماعي را بيش از گذشته نگران کرده است، در تعريف پرخاشگري آمده است، رفتاري که هدف آن صدمه زدن به خود و ديگران باشد و اين رفتار از روي قصد و عمد انجام گيرد.
در قرآن کريم20 مورد از آيات به غضب و خشم اشاره و به دوري از آن توصيه شده و مومنان را در آيات متعدد به خاطر کنترل خشم شان مي ستايد.
خداوند در سوره “شوري” آيه 37 مي فرمايد: ( و همان کساني که از گناهان بزرگ و از کارهاي زشت دوري مي کنند و هنگامي که به مردم خشم مي گيرند، راه چشم پوشي و گذشت را برمي گزينند.)
پيامبراکرم (ص) مي فرمايند: ( واستوارترين مردم هم کسي است که خشم خود را فرو برد.)
در روايتي از نهج الفصاحه صفحه 586 آمده است:(خشم از شيطان است و شيطان از آتش پديد آمده و آتش را به آب مي توان خاموش کرد، وقتي يکي از شما خشمگين شود، وضو بگيرد).
از لحاظ ساختار فيزيولوژيکي، خشم از تحريک نواحي هيپوکامپ و قسمت هايي از سيستم ليمبيک مغز ايجاد مي شود و به طور کلي سيستم ليمبيک مغز عامل رفتارهاي پرخاشگرانه است.
از لحاظ ژنتيکي، گروهي از دانشمندان معتقدند: شکل طبيعي کروموزمي در مردان که XY است، بعضي از مردان يا داراي کروموزوم X زيادي XXY و يا داراي کروموزوم Y زيادي XYY هستند که هر دو اشکال با جنايات خشونت آميز مرتبط شده اند.
اما قشر زيادي از مردم که اشکال کروموزومي XXY وXYY دارند، زندگيشان کاملا عادي است و ثابت شده است که اختلالات کرووزومي مي تواند، تمايلات ژنتيکي مختصري به سوي خشونت ايجاد کند.
بين هورمون تستوسترون و پرخاشگري هم ممکن است رابطه اي وجود داشته باشد. تستوسترون موجب افزايش قابليت تحريک گيرنده هاي نوري و شيميايي شده و با افزايش آمين هاي مغزي، نظام عصبي را تحريک پذيرتر مي سازد.
گروهي از روانشناسان پرخاشگري را به دو دسته تقسيم مي کنند: پرخاشگري خصمانه و پرخاشگري وسيله اي.
در پرخاشگري خصمانه هدف، صدمه زدن است و در پرخاشگري وسيله اي، هدف بدست آوردن پاداش است، نه صدمه زدن به ديگران.
در پرخاشگري خصمانه عنصر آگاهي نقش کم رنگي دارد و يک احساس هيجان آميز، يعني خشم موجب آن مي شود و پيامد عمل پرخاشگري، آرامش و فروکش کردن هيجان است.
اما در پرخاشگري وسيله اي عنصر شناختي بسيار پر رنگ است و يک هدف عيني و خارجي در نظرگرفته مي شود و فرد از هدف خود آگاه است و براي رسيدن به آن نقشه اي دارد.
اما دانشمندان علوم اجتماعي، پرخاشگري را به دو دسته تقسيم مي کنند، گروهي آن را ذاتي و فطري مي دانند و گروهي ديگر آن را حاصل عوامل اجتماعي قلمداد مي کنند.
مدافعان نظرذاتي بودن پرخاشگري معتقدند، که خشم شاخص عمده آن مي باشد و در حالت خشم تغييرات فيزيولوژيکي و زيست شناختي گوناگوني در انسان آشکار مي شود، که نشانگرذاتي بودن اين حالت هيجاني است.
تغييراتي همچون آزاد شدن گلوگز در جريان خون، ترشح ماده انعقاد خون، سرعت عمل دستگاه هاي گردش خون وتنفس و…. همچنين هرگاه فردي در راه رسيدن به هدف ناکام شود، اين ناکامي واکنش پرخاشگري ايجاد مي کند و اين فرضيه ناکامي-پرخاشگري هم از مباحث ذاتي گرايان خشونت است.
فرويد (روانکاوي) معتقدند که اگر انسان براي ابراز پرخاشگري اجازه نيابد، نيروي پرخاشگرانه انباشته شده و سرانجام به شکل خشونت مفرط يا بيماري رواني ظاهر مي شود.
براساس اين ديدگاه که پالايش رواني ناميده مي شود، پرخاشگري به سه شيوه توصيه شده است:
1- مصرف پرخاشگري در فعاليتهاي ورزشي
2- اشتغال به پرخاشگري خيالي و غيرمخرب
3- اعمال پرخاشگري مستقيم، حمله و صدمه زدن به طرف درگير و يا ناراحت کردن و ناسزاگويي..
روش اول مورد توجه است واغلب براي تخليه انرژيهاي مخرب ،فعاليتهاي ورزشي وبدني توصيه مي شود..اماروش دوم سودمندي نداردوروش سوم کاملا مخرب است.
طرفداران منشاء اجتماعي پرخاشگري معتقدند که پرخاشگري جنبه تقليدي دارد و از راه مشاهده کسب مي شود و نمي تواند، پايه ذاتي داشته باشد.
چه بسا در انقلاب هايي که در کشورهاي مختلف رخ داده، جنبه اجتماعي و تقليدي پرخاشگري کاملا رويت شده است.و يا در استاديوم هاي ورزشي، طرفداران دوتيم، چگونه خشم و هيجان شديد از خود بروز مي دهند.
ژان ژاک روسو معتقد است که انسان در بنياد موجودي معصوم است، اما جامعه او را به فساد مي کشاند. انسان موجودي آرامش بخش و صلح جو است، اما جامعه شيطاني و ناپاک، ماهيت او را تغييرمي دهد.
بهتراست بگوييم که پرخاشگري در انسان نتيجه تعامل پيچيده اي بين تمايلات ذاتي و پاسخ هاي آموخته شده است.
خانواده محيطي بسيار مهم در تربيت فرزندان است و در حقيقت تمامي عوامل مهم تشکيل دهنده رفتار يک فرد در خانواده شکل مي گيرد.
از بين بردن زمينه هاي ايجاد پرخاشگري در محيط خانه، باعث کاهش پرخاشگري و خشونت در فرد مي شود. آرامش محيط خانواده، فرد را کاملا نرم و خوش اخلاق بار مي آورد، حتي تنبيه در خانواده، اگر شديد باشد، متابعت مي آورد و زشتي پرخاشگري را در شخص دروني نمي کند و روش مطلوبي نيست. اما تنبيه ملايم چون توجيه بيروني کافي براي شخص فراهم نمي کند، احتمال بيشتري دارد که نگرش فرد را نسبت به پرخاشگري تغيير دهد.
والدين مي بايست، آموزش هاي لازم در زمينه هاي هيجانات دوران کودکي به خصوص کنترل خشم و استرس و پرخاشگري ببينند تا فرزندان را از همان ابتدا به سوي يک زندگي سالم و بدون تشنج سوق دهند.
تهيه وتنظيم : “علي اکبر صالحي” کارشناس روانشناسي، مشاور و مددکار اجتماعي کلانتري شهرستان “رامسر”