پسری که در ١٦ سالگی یک نفر را با چاقو کشت و یک نفر دیگر را هم مجروح کرد، در جلسه دادگاه مدعی شد که زمان قتل از مجازات قصاص بی‌اطلاع بوده است.
نهم مرداد ‌سال ٩٤ بود که مأموران پلیس ورامین در جریان وقوع یک درگیری مرگبار در خیابان قرار گرفتند. آنها بلافاصله موضوع را در دستور کار خود قرار دادند و با حضور در محل حادثه به تحقیق در این رابطه پرداختند. تجسس‌ها نشان داد که ٤ پسر با یکدیگر درگیر شده و یک پسر ١٦ ساله به نام بهنام نیز پس از این درگیری خیابانی راننده پژو پارس به نام وحید را با ضربه چاقو به سرش کشته و دوست وی به نام مجید را هم زخمی کرده است. بنابراین بهنام به همراه دوستش رضا و مجید که در این درگیری زخمی شده بود، به اتهام درگیری منجر به جنایت دستگیر شدند.
در تحقیقات بهنام به قتل راننده پژو و زخمی‌کردن دوست او اعتراف کرد. به همین دلیل پرونده برای رسیدگی به شعبه هفتم دادگاه کیفری استان تهران فرستاده شد. متهمان در این شعبه محاکمه شدند. در ابتدای این جلسه نماینده دادستان کیفرخواست را خواند و به هیأت قضائی گفت: «طبق ماده ٩١ قانون مجازات اسلامی جدید که امتیازی ویژه برای متهمان زیر ١٨سال در نظر گرفته است، برای متهم اصلی این پرونده تقاضای مجازات دارم.»
در ادامه پدر و مادر مقتول در جایگاه قرار گرفتند و برای قاتل پسرشان تقاضای قصاص کردند. آنها اعلام کردند که از متهمان دیگر این پرونده شکایتی ندارند. در ادامه متهم اصلی در جایگاه قرار گرفت و درباره روز حادثه به هیأت قضائی گفت: «من به همراه دوستم رضا سوار پیکان وانت خودمان بودیم و در خیابان گشت می‌زدیم. ناگهان مقتول و دوستش با یک خودروی پژو پرشیا در مقابلمان ظاهر شدند. آنها با آینه بغل خودروی ما برخورد کردند و آینه هم کج شد. برای همین رضا هم جلوی خودرو آنها پیچید و ما با هم سر همین موضوع درگیر شدیم. مجید و وحید خیلی قوی‌هیکل بودند و وقتی از خودرو پیاده شدند، از آنها ترسیدیم. برای همین من چاقویی را که همراه داشتم، بیرون آوردم. ما با هم درگیر شدیم و درگیری دعوا بالا گرفت. من هم وقتی این وضع را دیدم  برای ترساندنشان با ته چاقو ضربه‌ای به پشت گوش وحید زدم. بعد از آن باز هم با هم درگیر شدیم. در آن درگیری رضا هم چاقو در دست داشت و ناگهان دیدم که وحید روی زمین افتاد. من نمی‌دانم چه کسی ضربه را به وحید زده است.»
او در ادامه صحبت‌هایش به قاضی گفت: «باور کنید در آن زمان من نوجوان بودم و نمی‌دانستم دارم چه کاری انجام می‌دهد. من نمی‌دانستم مجازات قتل چیست و در کانون اصلاح و تربیت فهمیدم مجازات کسی که دست به قتل بزند، قصاص است.»
پس از آن رضا نیز به هیأت قضائی گفت: «وقتی آینه پژو پرشیا به آینه وانتم برخورد کرد، اعتراض کردم و مقتول هم به من ناسزا گفت. همان موقع بهنام هم با عصبانیت از خودرو بیرون رفت و دعوا شروع شد. درنهایت هم بهنام با تیغه چاقو به سر وحید زد.»
مجید نیز حرف‌های رضا را تأیید کرد و گفت دیده است که بهنام با تیغه چاقو به قربانی ضربه زده است.
در پایان این جلسه هیأت قضائی وارد شور شدند تا رأی خود را در این‌باره صادر کنند.

شهروند|

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *