به گزارش فرادید، در جامعه اطلاعاتی “Tradecraft” به تاکتیکهای جاسوسی پیشرفته گفته میشد. پیتر ارنست مدیر اجرایی موزه بینالمللی جاسوسی در واشنگتن میگوید: “جاسوسها در ارتباطات خود بسیار هوشمندانه رفتار میکنند. ممکن است هنوز از این تاکتیکها استفاده شود.” رابرت والاس مدیر سابق دفتر خدمات فنی سیا میگوید: ” از زمانهای بسیار قدیم تا قرن بیستم، فعالیتهای جاسوسی عمدتاً فردبهفرد بودند.” ارنست و والاس 10 تاکتیک جاسوسی قدیمی را نام میبرند:
1. نظارت مخفیانه
نظارت مخفیانه هنوز هم در عملیات جاسوسی به کار میرود. دوربینهای مخفی در مکانهای غیرمعمول، تجهیزات صوتی برای گوش دادن و ضبط مکالمات یا حتی یک پیپ دارای گیرنده که جاسوس با آن ارتباطات رادیویی اطراف را تشخیص میداد. در سال 2003، سازمان سیا از رباتی به نام “چارلی” خبر داد که به شکل ماهی ساختهشده است. مأموریت واقعی این دستگاه هرگز فاش نشد، اما کارشناسان معتقدند برای نمونهبرداری و آزمایش آب اطراف تأسیسات هستهای ساختهشده است. زمانی که این روبات رونمایی شد، آسوشیتدپرس با دانشمندی که روبات را دیده بود مصاحبه کرد. او گفت این روبات آنقدرواقعی به نظر میرسد که ممکن است توسط دیگر موجودات دریا شکار شود. بسیاری از مؤسسات و نهادها برای نظارت بر محیطزیست از ماهیهای روبات استفاده میکنند.
2.تراشههای کوچک و قابلاطمینان
در طول دهه 1960، مدارهای یکپارچه (تراشه) تحولی عظیم محسوب میشدند. قبل از این تحول، فرستندهها غیرقابلاعتماد نبودند و باتریهای بزرگ میخواستند. والاس میگوید: “این تراشهها مصرف انرژی را کم کردند، صد درصد قابلاعتماد بودند و جای بسیار کمی میگرفتند. یعنی میشد هرجایی آنها را جاسازی کرد.”
3. جاسازی در اشیا (Dead Drop)
در این روش جاسوسها شیء یا پیامی را در وسیلهای جاسازی میکردند. سکههای توخالی وسیله مناسبی برای انتقال پیام بودند. بااینکه فضای داخل سکه بسیار کم بود، مأمورها میتوانستند در آن یک مایکرو دات (Microdot) قرار دهند. سیستم نوشتن میکرو در دهههای 1960 و 1970 توسط سیا اختراع شد. برای خواندن پیامهای مخفی به یک ذرهبین بسیار قوی نیاز بود. معروفترین مورد جاسوسی با سکه تو خالی در سال 1953 اتفاق افتاد که یک جاسوس روسی اشتباهی سکه خود را به یک پسربچهای روزنامهفروش داد. زمانی که سکه از دست پسر افتاد، پیام از آن بیرون آمد. چهار سال طول کشید تا افبیآی توانست دستورالعمل نوشتهشده در آن را رمزگشایی کند.
4. جک در جعبه
جاسوسها باید مانند ارواح باشند؛ آرام و بیسروصدا. برای جلوگیری از شناسایی شدن، از نقشههایی استفاده میکردند که بر روی ابریشم چاپ میشدند تا خشخش نکنند. در اواخر دهه 1930 و اواسط 1940، MI9 از دکمه سرآستینهایی استفاده میکرد که قطبنما داشتند. یکی از تاکتیکهایی که والاس و ارنست از آن گفتند “جک در جعبه” نام داشت. این تکنیک ساده درواقع یک چمدان بود که آدمکی دقیقاً شبیه به مأمور در آن بود. مأموری که در ماشین تحت تعقیب بود منتظر فرصتی مناسب میماند و “جک در جعبه” را باز میکرد. والاس میگوید: “بااینکه تنها پنج ثانیه از دید پلیسها خارج میشدند، اما همین مدت برای جاسوسها کافی بود تا در سایهها ناپدید شوند.
5. نوشته قابل اشتعال
اگر جاسوسی گیر بیفتد و نوشتهای مهم همراهش باشد چه باید بکند؟ در طی جنگ جهانی دوم، جاسوسها میتوانستند نوشتهها و اطلاعات حساس را در دفترچهای قابل اشتعال یادداشت کنند. در این دفترچه ورقی وجود داشت که توسط مدادی خاص مشتعل میشد. این ورق مانند نارنجک عمل میکرد. در عرض چند ثانیه مشتعل میشد و کل دفترچه را میسوزاند. والاس میگوید پس از ورقهای قابل اشتعال، ورقهای قابلحل در آب اختراع شد. “مأموران میتوانستند در هنگام خطر بلافاصله ورق را در توالت یا آب بیندازند.”
6. مسموم کردن
در اواسط دهه 1960، بسیاری از مأموران مجبور میشدند نوشیدنیهای دیگران را مسموم کنند. در کتاب “روشهای حیلهگری و فریبِ سازمان سیا” روشهای زیادی برای ریختن پودر یا قرص در نوشیدنیها بدون جلبتوجه ذکرشده است. زنان جاسوس به دلیل داشتن دستکش و دستمال در این زمینه موفقتر بودند. هنگام روشن کردن سیگار دیگران، از جعبه کبریت استفاده میشد تا قرص تا پودری را در نوشیدنی فرد موردنظر بریزند. تنها با یک تکان در مچ دست.
7. پنهان در برابر دیدگان همه
“پنهان نگاری” درواقع پنهان کردن پیامی مخفی در انظار عمومی است. والاس از شعبدهبازی به نام “جان مالهالند” گفت که در سال 1953 مشاور سازمان سیا شد و تاکتیکهای جدیدی از این نوع به آنها آموخت. یکی از روشهای ارتباط نحوه گره زدن بند کفش بود. نحوه بستن گره کفش میتوانست پیامهایی مانند “دنبالم بیا” یا “شخص دیگری را آوردم” داشته باشد. این تاکتیک هنوز هم بسیار مؤثر است. ارنست میگوید: “گروههای تروریستی مانند القاعده از این روش استفاده میکنند.” در یک مورد گزارش شد که القاعده اسنادی محرمانه را در یک فیلم ویدئویی مستهجن تعبیه کرده بود.
8. گیرنده اسناد
امروزه جاسوسها بهراحتی از اسکنرهای کوچک استفاده میکنند. اما سالیان پیش، جاسوسها از تکنیکهای دیگری استفاده میکردند. موزه سازمان سیا از دوران جنگ جهانی دوم وسیلهای را دارد که برای برداشت اطلاعات و بخشی از اسناد به کار میرفت. هنگامیکه این وسیله را از میان فاصله بسته نشدهی یک پاکت نامه عبور میدادند، محل تماسش با کاغذ را پاره میکرد و قسمتی از مدرک را بدون اینکه کسی متوجه شود بیرون میآورد. در این روش پاکت همچنان باز نشده باقی میماند.
9. دستگاه ارسال پیامهای کدگذاری شده
مدتها قبل از اختراع موبایل، بخش فنیِ سازمان سیا در حال اختراع یک سیستم ارتباطی با برد کم یا SRAC بود. با استفاده از این دستگاه دو مأمور میتوانستند بدون حضور در یک مکان، باهم ارتباط برقرار کنند. در این دستگاه از اسم رمزهایی مانند “DISCUS” یا “BUSTER” استفاده میشد و شبیه یک ماشینحساب بزرگ بود. مأموران میتوانستند با این دستگاه در فاصله سیصد متری باهم ارتباط برقرار کنند. گاهی ممکن بود سیگنال قطع شود، اما بازهم در ابزار جاسوسی پیشرفت و تحولی بزرگ بود.
10. دستبهدست کردن سریع
این روش از دوران جنگ سرد وجود داشته است. این تکنیک اختراع شد تا در محیطهای حساس که جاسوسان آمریکایی مدام تحت نظر بودند، بتوانند بستهها و اسناد را به یکدیگر منتقل کنند. ارنست درباره این تکنیک میگوید: “بسیار هوشمندانه است. مأمور در ظاهر در حال انجام یک کار عادی است؛ اما درواقع دارد نقشه میکشد چیزی را به مأمور دیگری منتقل کند.” این دستبهدست کردن بهسرعت در کوچهها، راهپله مترو یا گوشهکنارهای خیابانها صورت میگرفت.
منبع: Seeker
ترجمه:وبسایت فرادید