اظهارات آیتالله آملیلاریجانی نشان میدهد این رفتار رئیسجمهور به صورت مکرر بوده است. یعنی بارها و به طرق مختلف روحانی برای بستن دهان رقیبان و منتقدان اقدام کرده است. این یک فاجعه و یک اتفاق بیسابقه در مدیریت اجرایی کشور است.
به گزارش مشرق، اظهارات تکاندهنده آیتالله آملیلاریجانی درباره فشارهای آقای حسن روحانی به ایشان برای توقیف رسانههای منتقد که قطعا یک گاف بزرگ برای دولت و شخص رئیسجمهور به شمار میرود، حقیقتا جامعه رسانهای کشور را شوکه کرده است.
بر اساس اظهارات رئیس قوهقضائیه، رئیسجمهور در عالیترین سطح حکومتی به دنبال توقیف روزنامههای منتقد است! روحانی شفاها و کتبا، با واسطه یا بیواسطه، خواستار توقیف روزنامهها یا سایتهای منتقد از طریق قوهقضائیه شده است.
اظهارات آیتالله آملیلاریجانی نشان میدهد این رفتار رئیسجمهور به صورت مکرر بوده است. یعنی بارها و به طرق مختلف روحانی برای بستن دهان رقیبان و منتقدان اقدام کرده است. این یک فاجعه و یک اتفاق بیسابقه در مدیریت اجرایی کشور است.
پیش از این دوران ریاست جمهوری آقای هاشمیرفسنجانی را دوران سیاه مطبوعات و آزادی بیان در ایران پس از انقلاب میدانستند اما با اظهارات آقای آملی، حالا شاید بتوان حسن روحانی را ناصبورتر و ضدرسانهایتر از هاشمیرفسنجانی نامید. این خطای بزرگ را باید از جوانب مختلف مورد ارزیابی قرار داد. در این فرصت به نظر میرسد ما اهالی رسانه باید درباره 2 نکته تامل کنیم.
1- ما اکنون در راس مدیریت اجرایی کشور با فردی مواجهیم که در عالیترین سطوح رایزنیهای مملکتی یعنی در ملاقات با رهبر معظم انقلاب که قاعدتا باید به بحث درباره مهمترین مسائل مملکتی اختصاص داشته باشد، درباره بستن مطبوعات سخن میگوید و از اجابت نشدن درخواستهایش توسط رئیس قوهقضائیه برای توقیف فلان روزنامه، گلایه میکند! حالا همین آقای رئیسجمهور پشت تریبون، یک شخصیت کاملا متفاوت از این واقعیت از خود نشان میدهد و از «شکستن قلمها» و «بستن دهانها» گلایه میکند و میگوید شکستن قلمها و بستن دهانها امنیت کشور را به مخاطره میاندازد! این یک مورد فوقالعاده عجیب است.
2- اکنون با این رسوایی، استقلال مطبوعات و تلاش برای استحکام درونی رسانهها یک امر ضروری است. اکنون هرگونه اعتماد بیضابطه و بیقاعده به مثابه خودکشی و خودزنی برای اهالی رسانه به شمار میرود و از هم اکنون باید به دنبال تصحیح اشتباهات بود.
حالا که جامعه رسانهای نسبت به نوع نگاه رئیسجمهور نسبت به رسانهها احساس نا امنی میکند، آیا وقت آن نرسیده که جامعه رسانهای با تمرکز بر اصول صنفی و حرفهای – و نه منافع شخصی و سیاسی زودگذر – به دنبال ایجاد امنیت شغلی برای فعالان این صنف باشد؟ آیا وکیلالدولهها در مجلس شورای اسلامی میتوانند در هیات نظارت بر مطبوعات تکیهگاهی برای اهالی رسانهها باشند؟ وقتی رئیسجمهور حسن روحانی باشد، اهالی رسانه باید فارغ از نگرشهای سیاسی به دنبال استحکام صنفی و ایجاد دیوار مستحکم در مقابل خطرات باشند.