محمدحاتمی بازیگر و کارگردان سینما، تئاتر و تلویزیون که در فیلمهایی چون “بادیگارد”، “آژانس شیشهای”، “افسانه آه” و نمایشهایی چون “معرکه در معرکه”، ” رستم وسهراب”، “هفت شهر عشق” و “شمس پرنده” ایفای نقش کرده است، این روزها در نمایش “هیچ در هیچ” به کارگردانی سیاوش طهمورث حضور دارد.
نمایش “هیچ در هیچ” که از روز شنبه 15 آبان ماه در تالار قشقایی به صحنه رفت از جمله نمایشهای متفاوتی است که چندین سال پیش به کارگردانی طهمورث اجرا شده است و در آن دوران نیز با استقبال مخاطبان روبهرو شد. نمایش “هیچ در هیچ” اثری است که کاملاً بر اساس بداههپردازی شکل گرفته و بازیگران براساس دانستههای درونی و ذهنی خود فضای دراماتیک نمایش را شکل میدهند. حاتمی شب گذشته در بیست و دومین نمایشگاه مطبوعات مهمان غرفه هنرآنلاین شد و به سوالات خبرنگار هنرآنلاین درباره “هیچ در هیچ” پاسخ گفت.
آقای حاتمی شما این روزها در نمایش آقای طهمورث به نام “هیچ در هیچ” مشغول به کار هستید، چطور شد تصمیم گرفتید در این نمایش حضور یابید و حضورتان در آن را چگونه میبینید؟
من بار اولی نیست که با آقای طهمورث کار میکنم و شروع همکاری ما شاید به 14،15 سال پیش برگردد که ایشان از من دعوت کردند و در نمایششان بازی کردم. بعد از آن همچنان همکاری ما ادامه یافت و من نمایش “معرکه در معرکه” را برای ایشان بازی کردم که با آن نمایش در فستیوال تئاتر آوینیون پاریس شرکت کردیم. سپس چند همکاری دیگر نیز با ایشان داشتم تا اینکه به نمایش “هیچ در هیچ” رسیدیم.
این نمایش صد در صد بر اساس بداههنوازی است و متن از پیش تعیین شدهای ندارد، ولی سوژه از پیش تعیینشدهای دارد. سوژه و جمعبندی ما برای نمایش مثل استوریبورد که در دست کارگردان سینما است، در این نمایش در دست کارگردان تئاتر قرار دارد. آقای طهمورث قبلاً هم در این سبک و سیاق کار کرده، منتها آن تجربه به سالهای دور بر میگردد. ایشان این تجربه را فقط با یک گروه حرفهای میتواند تکرار کند، چون بداههپردازی برای یک بازیگر خطرناک است و ممکن است که او را به بیراهه بکشاند، آن هم یک نمایش که صد در صد بر اساس خلاقیت بازیگر و بداههپردازی است.
با توجه به اینکه این نمایش به صورت بداهه است، تمرینهایتان به چه شکل بوده است؟
این نمایش تمرینهای خاص خودش را دارد. آقای طهمورث ما را 3،4 جلسه دعوت کردند و صرفا در مورد فضای کلی کار صحبت کردند. توضیحات ایشان در مورد این بود که ما بیشتر با یکدیگر صحبت کرده و نقاط مشترکمان را پیدا کنیم، چون این نقاط مشترک است که در زمان اجرا به فریاد بازیگر میرسد. داستان ما حتی یک داستان یک خطی هم نیست. داستان ما یک مفهوم است، مفهومی که در یک کلمه گنجانده شده است. وقتی از مرگ صحبت میشود، مرگ یک کلمه است، ولی مفهوم آن بسیار گسترده میشود. وقتی کارگردان این مفهوم را به گروه اجرایی میگوید، ما با توجه به تجربه، اندوخته از زندگی و دانشمان نسبت به موضوع و حرفهمان به روی صحنه میرویم.
تجربهتان از این اجرا و بازخورد مخاطبان از آن چگونه بود؟
بازخورد مخاطب بسیار عالی بود. همانگونه که من با اولین سوژه کارگردان مواجه میشوم، تماشاگر نیز با اولین عکسالعملهای ما مواجه میشود. وقتی بداههپردازی با یک نفر باشد، تکلیفش معلوم است و فقط آن یک نفر وجود دارد و تماشاگر، اما در این نمایش 5 نفر دیگر هم هستند که باید در یک تقابل و همفکری شرکت کنند. این اتفاق هم مخاطرهآمیز و هم لذتبخش است. بازیگر هر چقدر تجربه هم داشته باشد، باز مواجه شدن با این بداههگویی متقابل، استرس خاص خودش را دارد. لذتبخشی بداههگویی نیز برای این است که در لحظه اتفاق میافتد؛ در این زمان، در این مکان و این اتفاق!
آیا امسال اثری در جشنواره فیلم فجر حضور دارید؟
به احتمال زیاد در یک فیلم بازی خواهم کرد، اما چون هنوز قطعی نشده، نمیتوانم عنوانش را بگویم. در یک فیلم دیگر هم به اسم “دلیار” با کارگردانی آقای نیما غفارنوری به عنوان نقش اصلی بازی میکنم که امیدوارم به جشنواره امسال برسد.
دلیل آن که اخیراً کمتر در فیلمهای سینمایی بازی میکنید چیست؟
الان شمار فیلمهایی که قرار است شروع شود، خیلی کم است. ما همیشه منتظر یک اتفاق هستیم که ببینیم چه زمانی شکل کاریمان به ثبات میرسد. این اتفاقات نوع کار کردن را هم در بر میگیرد. جشنواره فجر یک ماراتن است. فیلمهای جشنواره امسال اکثراً از آخر آذرماه با یکدیگر شروع میشوند، در حالی که اگر قرار بود همه چیز سر جایش باشد، باید این فیلمها از پایان جشنواره قبلی استارت زده میشدند.
در حال حاضر بین هنرمندان و اهالی رسانه یک شکافی ایجاد شده و آنها کمتر تمایل دارند در حوزه رسانه حضور داشته باشند، شما فضای کار و تولید محتوا در رسانه را چطور میبینید و در مورد این شکاف چقدر با من موافقید؟
من چون خودم زیاد اهل خواندن روزنامه و نشریات به روز نیستم، بنابراین چندان از کیف و حال این ماجرا خبر ندارم. اگر این شکافی که میگویید واقعاً وجود داشته باشد، اتفاق خوشایندی نیست چون ما کار میکنیم و خبر این فعالیت هنری باید رسانهای شود و خود کار هم به بهترین شکل ممکن مورد نقد و بررسی قرار بگیرد. من این شکاف را مناسب نمیبینم چون مثل آن میماند که در یک خانواده اختلاف وجود داشته باشد. به نظرم همه هنر در همه طبقاتش به مانند یک خانواده میمانند و همیشه باید در کنار یکدیگر باشند.