حمیدرضا نوربخش هفته پیش بار دیگر به عنوان مدیرعامل خانه موسیقی انتخاب شد. او چندی پیش نیز بهعنوان دبیر سی و یکمین جشنواره موسیقی فجر معرفی شد، این بهانهای برای گفتوگو با نوربخش شد.
او با وجود تمام گرفتاریها و درست وسط جلسههای کاری با روی باز ما را پذیرفت و باحوصله به تکتک سؤالات و شبهات پاسخ داد.
آقای نوربخش در آخرین گفتوگویمان گفتید که دیگر مدیرعامل خانه موسیقی نمیشوید، اما چه اتفاقی افتاد که یک بار دیگر این سمت را پذیرفتید؟
حقیقتاً، این مسئولیت یکجوری به گردنم گذاشته شد، چون سایز گزینههای مطرحشده برای این سمت خیلی مورد قبول هیئتمدیره نبودند. هیئتمدیره حدود سه ماه به دنبال شخصی بود که فعالیتهای اجرائی خانه موسیقی را به او بسپرد که در این مدت چنین شخصی پیدا نشد. بنابراین در آخرین جلسه هیئتمدیره به این نتیجه رسیدند که صبر کردن دیگر صلاح نیست و از این رو سمت مدیریت خانه موسیقی به من سپرده شد.
خانه موسیقی بعد از 17 سال فعالیت، قرار است همچنان به همین روال به کار خود ادامه دهد؟
خانه موسیقی طی این سالها همواره یک مسیری را آهسته و پیوسته طی کرده است. در ابتدا جلب اعتماد هنرمندان خیلی سخت بود، چون چنین تشکل هنری در کشور سابقه نداشت. پس برای آنکه هنرمندان به این باور برسند که باید دور هم جمع شده و منافع جمعیشان را پیگیری کنند، زمان زیادی صرف شد. مشکل دیگر آن است که موسیقی در سازوکار اجرایی کشور، جایگاه آنچنانی ندارد و ادارهکنندگان کشور چندان به آن اعتقاد ندارند. در واقع همین اندازه که به موسیقی توجه میشود، برای آنها حس تحمیل هم دارد. بنابراین این شرایط یک سری سختی و چالشهای جدی ایجاد میکند که بر اساس آن، کار کردن در حوزه موسیقی روا نیست. خانه موسیقی در چنین شرایط ناروایی، کار صنفی انجام میدهد که طبیعتاً موانع زیادی بر سر راه آن قرار میگیرد. در این زمینه به خاطر مشکلاتی که در حوزه موسیقی وجود دارد، سطح خواستهها و مطالبات هم خیلی زیاد است. به هر حال پاسخگویی به این مطالبات، مستلزم زمان و تلاش زیادی است تا بشود به همه آنها رسیدگی کرد.
خانه موسیقی تا به حال توانسته جایگاه خودش را در هنر کشور مستحکم کند که برای آن زحمتهای زیادی کشیده شده و ما نباید آنها را نادیده بگیریم. تمام این دستاوردها به خاطر ازخودگذشتگی هنرمندان ارزشمند موسیقی بوده است، بهخصوص چهرهها و نامآوران این عرصه که در مستحکم شدن نهاد خانه موسیقی تأثیر بسزایی داشتهاند. بنابراین ما باید بدانیم که اگر امروز خانه موسیقی اهمیت قابلتوجهی دارد، به خاطر زحمت اساتید، پیشکسوتها و هنرمندان عزیز حوزه موسیقی بوده است. ما همچنین معتقدیم که باید به جوانها میدان داد و تمام تلاشمان طی این سالها این بوده که از حداکثر مشارکت اهالی موسیقی استفاده کنیم و از همه چهرههای جوان و پیشکسوتمان برای پیشبرد اهداف خانه موسیقی کمک بگیریم. این اراده در هیئتمدیره جدید هم خیلی قویتر از گذشته وجود دارد و انشاءالله که بشود این نهاد را سریعتر و بهتر به پیش ببریم.
آقای نوربخش، شما چندی پیش در یک مناظره تلویزیونی به مخالفت با لغو کنسرتها در کشور پرداختید و چندی بعد نیز در جشن خانه موسیقی صحبتهای تأثیرگذاری در این مورد بیان کردید که بسیار مورد توجه قرار گرفت. به طور کلی بازخورد صحبتهایتان در تلویزیون و جشن خانه موسیقی چگونه بود؟
من در آن مناظره سعی کردم به بیان تنگناها و چالشهای موسیقی بپردازم و همه استدلالهای طرف مقابل را به چالش بکشم. من به دنبال به چالش کشاندن استدلال تقسیمبندی شهرها به زیارتی و غیر زیارتی و دخالت دادن آن در مسائل فرهنگی بودم. من مسئله را خیلی عریان و واضح به چالش کشیدم و همگان دیدند که هیچ استدلالی پشت آن مسئله وجود ندارد. تأکید من در این مناظره، بیشتر بر روی قانون بود و گفتم که همه باید بر مبنا و مدار قانون حرکت کنیم. ما اگر بخواهیم قانون را زیر پا بگذاریم که دیگر سنگ روی سنگ بند نمیشود. همه ما باید از قانون پیروی کنیم حتی اگر قانون بد باشد. جمله معروفی وجود دارد که میگوید قانون بد بهتر از بیقانونی است. اگر قانون بد باشد، باید آن را اصلاح کرد اما فعلاً که چنین قانونی وجود دارد، باید همه به آن ملتزم باشند.
همچنین در مورد اینکه عدهای میگویند در کنسرتها یک سری حواشی وجود دارد و به خاطر آن باید کنسرتها لغو شوند، من عرض کردم که در استان خراسان کنسرتهای موسیقی اصیل ایرانی برگزار میشود که اصلاً چنین حاشیههایی نداشتهاند. نوع سازوکار کنسرتهای سنتی متفاوت است و هیجان آنچنانی در آن وجود ندارد که بخواهد حواشی خاصی را ایجاد کند. بنابراین آن کنسرتها با چه توجیهی لغو میشوند؟ البته جالب است که حتی کنسرتهای نیشابور و سبزوار هم لغو میشوند، در حالی که آن شهرها اصلاً زیارتی نیستند. حتی در خود شهر زیارتی هم اولویت طرحهای مدیریتی معطوف به زیارت است، نه آنکه به خاطر صرفاً زیارتی بودن یک شهر همه چیز تعطیل شود. ما برگزاری کنسرت موسیقی را خلاف شأن مرقد امام رضا (ع) نمیدانیم چون موسیقی در شأن ایشان ساخته و اجرا شده است، پس موسیقی با چیزی منافات ندارد. بنابراین چه در مشهد و قم و چه در تهران، یزد، شیراز و همه این جغرافیای مملکت، مردم یک سری حقوق و نیاز شهروندی دارند و منطقی پشت آن وجود ندارد که ما یک عدهای را از این نیازها محروم کنیم.
به نظرتان کوتاه آمدن وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی دلیل اصلی به وجود آمدن این هجمه نبود؟
من موافق کوتاه آمدن ایشان نبودم، چون در مورد لغو کنسرتهای شهرهای زیارتی هیچ استدلالی وجود نداشت. هر چیزی باید با منطق و استدلال همراه باشد و آن استدلال را باید همه بپذیرند اما وقتی استدلالی وجود ندارد، نباید آن را پذیرفت. ما اصلاً نباید بپذیریم که موسیقی با شئون مذهبی منافات دارد. ما به هیچ وجه چنین باوری نداریم. مگر کسی تا به حال گفته که هنرهای تجسمی، سینما، شعر و تئاتر با مناسک مذهبی منافات دارد؟ پس چرا موسیقی باید با شئون مذهبی منافات داشته باشد؟ کنسرت گذاشتن کار روتین و روزمره هنرمندان این عرصه است، مگر شما میتوانید کسبوکار کسی را بدون هیچ دلیلی معطل کنید؟ هنرمندان حوزه موسیقی طبق قانون میتوانند به این امر اشتغال داشته باشند و کسی نمیتواند این اشتغال را بدون هیچ دلیل قانونی مختل کند.
موسیقی نه تنها با شئون دینی و مذهبی ما منافات ندارد، بلکه با آن عجین است. ما معتقدیم که در موسیقی بالاترین معنویات پیدا میشود. ما انواع و اقسام موسیقی داریم و این هنر فقط یک کارکرد ندارد. برای همه مناسک مذهبی از جمله سحرخوانی و افطار ماه رمضان و حتی برای نماز هم موسیقی وجود دارد. اذان، موسیقی نماز است. همان نقارهخوانی، موسیقی زیارت امام رضا (ع) است. ببینید ما حتی برای زیارت هم موسیقی داریم، پس عدهای نباید بگویند که به خاطر شأن امام رضا (ع) نباید موسیقی اجرا شود. آنها حداقل باید یک شرایطی را قائل شوند، نه آنکه به طور کلی صورت مسئله را پاک کنند.
در دوره گذشته مدیریت شما در خانه موسیقی، حواشی متعددی به وجود آمد. بنا بر آن حواشی آیا در دوره جدید فعالیت شما به عنوان مدیر عامل خانه موسیقی، همان روال گذشته را در پیش خواهید گرفت؟
من چندان با اینکه حاشیههای بزرگی در دوره قبلی مدیریتم به وجود آمده، موافق نیستم چون تعداد افرادی که آن حواشی را به وجود آوردند، انگشتشمار بودند. در مورد حاشیه و نقد باید به دنبال اساس آنها رفت تا ببینیم که واقعاً مبنا دارند یا خیر. همچنین باید به دنبال آن رفت که ببینم یک نقد تا چه اندازه طرفدار دارد. پرسش من این است که اگر تعداد این افراد منتقد قابلتوجه بود و همه آنها اشخاص واقعی بودند، پس چرا در انتخابات خانه موسیقی شرکت نکردند؟ چرا آنها نیامدند این سرنوشت را به دست گرفته و کلاً این سازوکار را عوض کنند؟ پس اگر آنها در انتخابات خانه موسیقی شرکت نکردند، نباید دیگر به شایعات دامن بزنند و باید بپذیرند که نظرهایشان مقبولیت نداشته است.
یک بخش از نقدها میتواند قانونی و حقوقی باشد که قابل پیگیری است، اما بخش دیگر آن سلیقهای است که همیشه اختلاف سلیقه وجود دارد. ممکن است عدهای با روش مدیریت من موافق نباشند، بنابراین آنها باید بیایند و در انتخابات شرکت کنند تا با رسیدن به این سمت، سلیقه و روش خودشان را به کار بگیرند، اما اگر من به صورت قانونی سازوکار این نهاد را بر عهده گرفتم، دیگران باید روش مدیریت من را بپذیرند. البته من به هیچ عنوان با نقد مخالف نیستم و همیشه از نقد سازنده استقبال کرده و آن را پیش برنده میدانم. من با نقد مخالف نیستم اما با تخریب، تهمت و افترا مخالفم. ما بعضی وقتها خودزنی میکنیم و دغدغهمان صرفاً پیشرفت موسیقی نیست. من خواهش میکنم که مرز بین تخریب و نقد را رعایت کنیم و همه به صورت مشفقانه و دلسوز کنار هم قرار بگیریم و منافع کل جامعه موسیقی را در رأس امور قرار دهیم.
سی و دومین جشنواره موسیقی فجر قرار است در سال جاری با چه سرفصلهایی برگزار شود؟
جشنواره امسال، ادامه دوره قبل است و ما رویکرد جدیدی در آن نداریم. رویکرد ما بر این است که جشنواره فجر همه فعالان موسیقی را در خودش داشته باشد و سعی کند همه آنها را جذب کند. همچنین محور جشنواره موسیقی فجر، جایزه باربد خواهد بود تا بتواند در تولیدات طی سال موسیقی تأثیرگذار باشد. در واقع با این جایزه، همه هنرمندان سعی خواهند کرد که اثرشان را با جدیت خلق کنند تا در این جشنواره دیده شود. به غیر از آن طبق معمول اجراهایی در بخشهای موسیقی پاپ، ایرانی، نواحی، کلاسیک و بینالمللی خواهیم داشت.
در جشنواره فجر دوره گذشته، بخش رقابتی اجراها حذف شد و صحبتهایی مبنی بر آن شد که این بخش به جشنواره جوان اضافه شود که چنین نشد. بالأخره تکلیف این بخش از جشنواره موسیقی فجر چه شد؟
جشنواره جوان ظرفیت بخش رقابتی را ندارد، چون این جشنواره به صورت تخصصی و سنی روی سازوآواز تعریف شده است. اخیراً یک جشنواره گروهنوازی طراحی شده که انشاءالله امسال آغاز به کار خواهد کرد و طی هفتههای آتی در مورد آن خبررسانی خواهد شد. ما به دنبال حذف بخش رقابتی نبودیم، بلکه میخواستیم آن را در جای مناسب خودش قرار دهیم. گروهنوازی موسیقی ایرانی شاید مهمترین بخش موسیقی ما باشد و ما جریان موسیقی را به آن شکل میتوانیم ادامه دهیم. در جشنوارههای گذشته آن بخش رقابتی که برگزار میشد، چندان خروجی جالبی نداشت چون در حاشیه جشنواره قرار میگرفت و جایگاه مناسبی نداشت.
جشنواره گروهنوازی در متن جشنواره موسیقی فجر خواهد بود یا به صورت جداگانه برگزار میشود؟
این جشنواره جداگانه برگزار خواهد شد.
مدیریت این جشنواره با چه نهادی است؟
مدیریت این جشنواره مشترک است و در کنار خانه موسیقی، بخشهای خصوصی هم حضور دارند.
در بخش بینالمللی دوره قبل جشنواره موسیقی فجر، دو اجرا لغو شد و هنرمندانی نظیر شجاعتخان و گاسپاریان به ایران نیامدند. آیا در دوره جدید این جشنواره باز هم از این هنرمندان و هنرمندان دیگری که در دوره گذشته به ایران آمدند، دعوت خواهند شد یا اینکه باید منتظر اجرای موزیسینهای دیگر بینالمللی باشیم؟
خیر. از این دو نفر دیگر دعوت به عمل نیامده و ما از چند گروه شاخص و جدید برای اجرا در جشنواره فجر دعوت خواهیم کرد. در دوره گذشته ما علت غیبت آقایان گاسپاریان و شجاعتخان را اعلام کردیم و همه برای اطلاع از صحتوسقم این دلایل، میتوانستند با یک ایمیل از خود این هنرمندان جویای علت غیبتشان شوند. در آن دوره آقای گاسپاریان عمل جراحی داشتند و به جشنواره فجر نیامدند و آقای شجاعتخان هم علاوه بر پاسپورت، به ویزا احتیاج داشتند که به دلیل دیر اقدام کردن دوستان در وزارت خارجه، حضور ایشان در ایران میسر نشد. به غیر از این دو اجرا که ما برای آنها اجرای جایگزین قرار دادیم، بقیه اجراهایمان در بخش بینالملل با قوت برگزار شد.
آقای نوربخش آخرین احوالات استاد شجریان چگونه است و مراحل درمان ایشان چگونه طی میشود؟
استاد شجریان مراحل درمانیشان بهخصوص مرحله فیزیوتراپی را طی میکنند و انشاءالله حالشان بهتر خواهد شد و فعالیت روزمرهشان را انجام خواهند داد.
شما بهجز بخش مدیریتی، در بخش آوازی چه برنامههایی برای انتشار یا اجرای موسیقی خواهید داشت؟
ما دو اثر آماده انتشار داریم. یکی آلبوم “مست و هشیار” و دیگری آلبوم “در آتش آوازها”. آلبوم مست و هشیار کنسرت سه چهار سال پیش من به همراهی گروه شهناز است و آلبوم در آتش آوازها، مجموعهای از اشعار شیدای گیلانی با آهنگسازی آقای نوید دهقان و همراهی گروه قمر است.
با ارکستر ملی جدید همکاری نخواهید کرد؟
فعلاً از من دعوت نکردهاند و اگر چنین شود، در مورد آن فکر خواهم کرد.
و صحبتهای پایانی…
انشاءالله که فصل جدید خانه موسیقی، فصل خوبی از فعالیتهای این نهاد باشد و ما بتوانیم با همکاری دوستان عزیز اهل رسانه بر مسائل پیش روی موسیقی غلبه کنیم.
مینا آتشی/هنرآنلاین