ناجی اصولگرایان
كنش اینروزهای باهنر هم دقیقا شبیه كنش روزهای پیشاانتخاباتی ناطقنوری است. باهنر بهصراحت اعلام كرده نمیخواهد در انتخابات ریاستجمهوری آینده نامزد شود، اما هنگام توضیح شرایط یك نامزد اصولگرا، كدهایی میدهد كه مصداقش میتواند خود او باشد. اینكه فرد موردنظر علاوه بر شهرت، سابقه ناكامی انتخاباتی هم نداشته باشد. تقریبا همه چهرههای شناختهشده در مظان نامزدی اصولگرا، حداقل یكبار سابقه ناكامی انتخاباتی دارند. ناطقنوری هم به استناد گزارش روزنامه سلام، وقتی در سال٧٣ در کسوت رئیس مجلس مدام از این استان به آن استان میرفت، در یکی از سفرهایش به اراک، با این سؤال روبهرو شد آیا برای جمعآوری رأی سفر میکند؟ اما ناطق جواب داد: «تا مجلس پنجم و ریاستجمهوری ششم کی مرده و کی زنده؟». بعد هم گفت شخصا دنبال کسب هیچچیزی نیست و آخوندی و طلبگیاش را با هیچچیزی عوض نمیکند، نه با ریاست مجلس و نه ریاستجمهوری. او گفته بود: «هربار گفتند بیا این بار را روی دوشت تحمل کن، بیا وزیر شو، نماینده شو. گفتم چشم و آمدیم از آنها هم نیستیم که بگوییم توان و عرضهاش را نداریم نخیر بنده عرضه دارم توانش را هم دارم». اما آمد و گزینه قطعی اصولگرایان هم شد.
باهنر میخواهد مانند ناطقنوری در سال ٨٤ نقش ناجی اصولگرایان را بازی كند. در این صورت محتمل است رئیس جبهه پیروان خط امام و رهبری هم مانند ناطق نتواند از پس نقشی كه آرزویش را دارد، برآید. باهنر میخواهد همان نقشی را بازی كند كه ناطق در شورای هماهنگی نیروهای انقلاب در انتخابات سال ٨٤ بازی كرد.
ناطق رئیس شورای هماهنگی نیرویهای انقلاب بود و باهنر رئیس جبهه پیروان خط امام و رهبری با ١٧ تشكل اصولگرا؛ تشكلی كه بعد از فوت حبیب عسگراولادی به او به ارث رسیده است.
سال ٨٢ خبرهایی میرسید که قرار است ستاد انتخاباتی جناح راست زیر نظر ناطق شکل بگیرد. اگرچه ناطق میگفت رئیس هیچ ستاد انتخاباتیای نیست. او گفت: «روزی که از مجلس بیرون آمدم اعلام کردم بنا ندارم در انتخابات شرکت کنم به دلیل اینکه قائل هستم در دنیا سیاسیون باید عمر سیاسی برای خود تعریف کنند؛ کهنهکارهای سیاسی باید به اتاق فکر بروند». باهنر هم نگفته است قرار است رئیس ستاد انتخاباتی شود، اما مدام از حزب فراگیر اصولگرایی سخن میگوید. اخبار حاكی از این است كه جامعه روحانیت مبارز و آیتالله مهدویكنی از كنارگذاشتهشدن جامعه روحانیت مبارز در مسیر ائتلاف سال ٨٤ دلخور بودند.
از اینكه یك عضو این جامعه شخصا شورای هماهنگی نیروهای انقلاب را زعامت كند و جامعه روحانیت برخلاف سالهای قبل، نقش محوری نداشته باشد، خوشحال نبودند. حالا هم در ظاهر اگرچه همه از محوریت جامعه روحانیت برای انتخابات ریاستجمهوری ٩٦ دم میزنند و اعلام شده این نهاد كمیتههای انتخاباتی خود را هم تشكیل داده است، اما مشخص نیست در عمل تن به این زعامت داده شود. همانطور كه در انتخابات مجلس هم داده نشد و مشخص شد فهرست تهران مورد قبول و اجماع اعضای جامعه روحانیت نبوده است. احتمالا باهنر از آن تجربه شورای هماهنگی نیروهای انقلاب سال ٨٤ درس گرفته و تمایلی به برهمزدن ساختار و ظاهر ائتلاف با محوریت جامعه روحانیت ندارد، اما حتما به نقشآفرینی جدی در پشت صحنه فكر میكند.
چه كسی حرف باهنر را میخواند؟
در سال ٨٤، ایده ناطق عملی شده و او مسئولیت شورای هماهنگی نیروهای انقلاب را – که سازوکاری تعبیهشده برای انتخابات مجلس هفتم بود – در آستانه انتخابات ریاستجمهوری نهم برعهده گرفت. قرار بود از میان گزینههای انتخاباتی یک نفر بهعنوان نامزد جناح راست انتخاب شود؛ ولایتی، قالیباف، لاریجانی، رضایی و احمدینژاد. ناطق با هرکدام از اینها ساعتها جلسه گذاشت اما به نتیجه نرسید. تلاشهایش ناکام ماند و اجماعی رخ نداد. حالا هم اگر باهنر به دنبال همان نقش و ایده ناطق باشد، احتمال شكستش زیاد است، این را خودش هم فهمیده كه ایده مهندسی معكوس را طرح كرده است.
رئیس جبهه پیروان خط امام و رهبری برخلاف ناطقنوری كه نامزدها را در شورای هماهنگی نیروهای انقلاب جمع كرده بود تا از میانشان یك نفر بیرون آید، میخواهد از حالا به سراغ افرادی كه در مظان نمایندگیاند برود و آنها را از آمدن منصرف كند تا فقط یك نفر باقی بماند. باهنر در صورتی كه بخواهد ایده مهندسی معكوس خود را اجرائی كند، با همان مشكلی روبهرو خواهد شد كه ناطقنوری در شورای هماهنگی نیروهای انقلاب روبهرو بود. آن زمان كسی حرف ناطق را نخواند. بهویژه در جامعه روحانیت مبارز كه خود عضو آن بود، با مشكل روبهرو شد. حالا هم فقط باهنر است كه از نیامدن چهرههای شناختهشده ولی ناكام انتخاباتی سخن میگوید، اخبار حاكی از این است اصولگرایان از قضا متمایل به آمدن قالیباف هستند. اخبار باز هم حاكی از این است كه شهردار تهران پاشنههایش را برای سومینبار وركشیده است و این احتمال وجود دارد كه جامعه روحانیت هم به سمت او میل كند. پایگاه خبری بازتاب در سال٨٤ درباره اختلاف ناطقنوری با جامعه روحانیت مبارز بر سر نامزدها، نوشته بود: «با حمایت سه نفر از روحانیون برجسته كشور از علیاكبر ولایتی، شورای هماهنگی نیروهای انقلاب در معرفی علی لاریجانی بهعنوان كاندیدای مورد حمایت این شورا دچار بحران شده است».
این پایگاه خبر داده بود كه «ناطقنوری دیداری با مهدویكنی، دبیركل جامعه روحانیت داشته و به وی پیشنهادی مبنیبر انتخاب علی لاریجانی داده است اما آیتالله مهدویكنی ضمن مخالفت با اعلام كاندیدای شورای هماهنگی در مقطع فعلی، اظهار میدارد در صورت اعلام حمایت از علی لاریجانی از سوی شورای هماهنگی، وی رسما از علیاكبر ولایتی حمایت خواهد كرد. از سوی دیگر گفته میشد كه آیتالله مجتبی تهرانی، از علمای بزرگ تهران نیز در دیدار ولایتی با وی، به وزیر خارجه سابق تأكید كرده است كه به صورت جدی در انتخابات حاضر شود. همچنین آیتالله مشكینی رئیس مجلس خبرگان رهبری در دیدار علیاكبر ولایتی با ایشان، وی را مورد تأیید جدی قرار داده است».
جایگاه ناطقنوری در میان جریان اصولگرا و حتی جامعه روحانیت مبارز، در آن زمان بسیار وزینتر از جایگاه امروزی باهنر، میان اصولگرایان بود. آن هم درحالیكه برخی بزرگان این قوم مانند آیتالله مهدویكنی و حبیبالله عسگراولادی هنوز در قید حیات بودند. باید گفت در این شرایط پیشبینی شكست نقش زعامتگونه باهنر چندان دور از ذهن نیست. در آن زمان مشكل ناطقنوری، رقابت چهرههای اصولگرایی بود كه هریك قبای ریاستجمهوری را از پیش دوخته بر تن خود میدیدند و از گروههایی مانند «احمدینژادی»ها یا جبهه پایداری كه حالا هركدام برای خود جریان و عده و عُدهای دارند، خبری نبود.