بهداد سلیمی گفت: اگر قرار بود هر دو حرکت من خطا باشد که بهداد سلیمی در طول این 10 سال نه تکنیکش تغییر کرده، نه نحوه تمریناتش عوض شده و نه نحوه وزنه زدن او تغییر کرده است.
بهداد سلیمی درباره این موضوع و سایر مسائل مربوط به خودش و وزنهبرداری ایران صحبت کرد. گفتوگوی با هرکول پیشین جهان را بخوانید:
بیش از یک ماه از المپیک 2016 ریو گذشته است، مسابقاتی که برای تو خیلی تلخ بود. به راحتی میتوانستی هم رکورد بزنی و هم یک مدال خوشرنگ بگیری اما همه چیز دست به دست هم داد تا این اتفاق رخ ندهد. فیلم وزنه زدنت را چند بار تماشا کردهای؟
بارها فیلم مسابقاتم را تماشا و سعی زیادی کردهام که اگر خطایی وجود دارد، آن خطا را پیدا کنم اما من نتوانستم چیزی پیدا کنم.
در هیچ از یک دو حرکتت، خطایی پیدا نکردی؟
ببینید اگر بخواهیم عادلانه قضاوت کنیم، در حرکت اولم یکی از آرنجهایم مقداری خم شد که معمولاً در چنین حرکاتی وقتی یک آرنج مقداری خم میشود، از سه داور مسابقه، دو به یک، حرکت را قبول میکنند. یعنی دو داور چراغ سفید نشان میدهند و داوری که در سمت آرنج خم شده قرار دارد، ممکن است خطا بگیرد ولی حرکت دوم من کاملاً صحیح بود.
همان زمان برخی از کارشناسان در ایران معتقد بودند هر دو حرکت تو خطا بوده است.
به نظرم این صحبتها مغرضانه است. اگر قرار بود هر دو حرکت خطا باشد که بهداد سلیمی در طول این 10 سال نه تکنیکش تغییر کرده، نه نحوه تمریناتش عوض شده و نه نحوه وزنه زدن او تغییر کرده است.
اگر قرار بود هر دو حرکت من در المپیک ریو خطا باشد، در این 10 سال باید تمام حرکات من در دو ضرب خطا میشد. حتی کار خوبی هم که بعد از مسابقه انجام شد، مقایسهای بود که میان حرکت دو ضرب من در ریو با حرکت دو ضربم در المپیک 2012 لندن صورت گرفت.
قشنگ مشخص بود که حرکت قیچی من هیچ تغییری نکرده است. کسانی که این حرفها را میزنند، مغرضانه این صحبتها را مطرح میکنند. کسانی هستند که از شکست بهداد و از شکست ایران خوشحال شدند. یعنی کسانی هستند که به خاطر حسادتهای خودشان از اینکه یک مدال از دست ایران رفت، خوشحال شدند.
حسادت به بهداد سلیمی یا فدراسیون وزنهبرداری؟
میتواند هم بهداد باشد و هم فدراسیون. من نمیخواهم در این مسائل خیلی ریز شوم اما این کار اصلاً خوب نیست که من بنشینم و دست به دعا بردارم که برای فلان هموطنم مشکلی پیش بیاید که نتواند مدال بگیرد. به نظرم اینکه بخواهند چنین کاری را انجام دهند، اصلاً درست نیست. اینکه بخواهند از مدال نگرفتنش به این شکل و از خوردن حقش خوشحال شوند، به نظر من به هیچ وجه درست نیست.
اگر از صحبتهای برخی از کارشناسان بگذریم، انتخاب وزنهای هم که انجام شد مورد بحث زیادی قرار گرفت. عدهای معتقد بودند پس از اعلام دو خطای پیاپی در بالای سر بردن وزنه 245 کیلوگرمی، میتوانستید در حرکت سوم، وزنه سنگینتری را انتخاب کنید تا پس از دو دقیقه استراحت، برای وزنه سوم از نظر روحی و روانی آمادهتر شوید. این کار شاید وضعیت را تغییر میداد.
این حرف شاید حرف درستی باشد ولی این در صورتی است که ما بیرون از گود باشیم. داخل گود وضعیت فرق میکند. اینکه ما بخواهیم بنشینیم و برنامهریزی کنیم کار سختی است، آن هم در طول مدت 15 تا 20 ثانیهای که وقت داریم وزنه بعدی خودمان را اعلام کنیم.
در این 15، 20 ثانیه ممکن است تصمیم درستی گرفته شود یا نشود. به نظر من تصمیم درست گرفته شد چون وزنه بعدی که باید زده میشد، وزنه 250 کیلوگرمی بود. قطعاً وقتی 5 کیلوگرم به وزنه اضافه میشود، شانس زدن وزنه هم کمتر میشود.
خودم هم با توجه به دو حرکتی که خطا اعلام شد و کاری که انجام دادند، از نظر روحی و روانی آماده آن وزنه نبودم که بخواهم مثلاً وزنه 250، 251 کیلوگرمی را بزنم. به هر حال همه این مسائل دست به دست هم میدهد که ما بخواهیم کار درست را انجام دهیم. فقط بحث استراحت نیست. بحث روحی و روانی هم هست.
یعنی پس از خطا اعلام شدن حرکت دوم، روحیهات را از دست دادی؟
بله، دیگر کلاً به هم ریختم.
یعنی اگر حتی وزنه سبکتری هم انتخاب میکردی، وزنه را میانداختی؟
قطعاً همین طور است.
بعد از این اتفاق، اعتراضهایی به رأی ناعادلانه هیئت ژوری داشتی. در آن لحظاتی که به سمت میز داوران رفتی، متوجه بودی در حال انجام چه کاری هستی یا ناخودآگاه این کار را کردی؟
متوجه بودم چه کار میکنم. رفتارم ناخودآگاه نبود و به دنبال احقاق حقم بودم. میدانستم که شاید تبعاتی هم برایم داشته باشد ولی دوست داشتم حقم را زنده کنم و دوست داشتم از کسانی که حرکتم را خطا اعلام کردند، جواب بگیرم اما متأسفانه نتوانستم هیچ جوابی هم از آنها بگیرم و هیچ حرفی برای گفتن نداشتند.
قبل از مسابقات فکر میکردی «جلود» فرد عراقی حاضر در هیئت ژوری به خاطر مشکلاتی که با علی مرادی، رئیس فدراسیون وزنهبرداری داشت، روی کار تو تأثیر بگذارد؟
به هیچ وجه. من تمرکزم را روی کار خودم، نحوه انتخاب وزنهها، نحوه زدن وزنهها، رقابت و شناخت رقیبانم گذاشته بودم. اینقدر تمرکزم را روی این مسائل گذاشته بودم که به نظرم اگر میخواستیم به چنین چیزهایی فکر کنیم، از قبل شکست خورده بودیم. من اصلاً به این چیزها فکر نمیکردم. تمام تمرکزم را روی کار خودم گذاشته بودم ولی به هر حال آن اتفاقات افتاد.
در حرکت یک ضرب، وزنه 216 کیلوگرمی را زدی و رقیبت وزنه 215 کیلوگرمی را بالای سر برد. رقیب تو در حرکت دو ضرب هم وزنه 258 کیلوگرمی را بالای سر برد و برای وزنه 245 کیلوگرمی تو هم که آن اتفاقات رخ داد. فکر میکنی اگر شرایط ناعادلانه رقم نمیخورد، چه مدالی در ریو کسب میکردی؟
صد درصد مدال طلا را میگرفتم. اصلاً شک نکنید. من مطلبی را خدمت شما بگویم. کسانی که در ورزش حرفهای باشند، این مساله را به خوبی متوجه میشوند که مسابقه در دست چه کسانی است. مسابقه در دست من بود. رقیب من دقیقاً داشت طوری عمل میکرد که من از او میخواستم.
یعنی او به دنبالت میآمد، نه اینکه تو به دنبال او بروی؟
بله، او دقیقاً به گونهای عمل میکرد که من میخواستم و کاری را انجام میداد که من از قبل روی آن برنامهریزی کرده بودم. یعنی رقیب من، وزنهبردار گرجستانی دقیقاً کارهایی را انجام میداد و وزنههایی را میزد که من انتظار داشتم آن کارها را انجام دهد. در حرکت یکضرب حقیقتاً من انتظار وزنه 215 کیلوگرمی را از او نداشتم.
وزنه اول او عین پیشبینی من بود. این که او وزنه اول را 205 کیلوگرم انتخاب میکند، دوم را 210 یا 211 و برای حرکت سوم میدانستم که وزنه 215 کیلوگرم را انتخاب میکند اما انتظار زدن وزنه را از او نداشتم. فکر میکردم با 211 کیلوگرم کار خود را تمام میکند. من هم خودم را آماده صددرصد برای وزنه 216 کیلوگرمی کرده بودم.
یعنی از قبل برنامهریزی داشتم و آماده صد درصدی بودم که باید وزنه 216 کیلوگرمی را بزنم. شرایط در دو ضرب هم به همین شکل بود. در حرکت دو ضرب یک بحث آمادگی بدنی و جسمانی و یک بحث آمادگی روانی وجود دارد.
من در حرکت یک ضرب به آن شکل کار کردم بعد برخی از کارشناسان میگفتند باید وزنه 236 کیلوگرمی را انتخاب میکرد یا فلان کار را انجام میداد. من اگر وزنه اولم را 236 کیلوگرم انتخاب میکردم، یعنی اینکه رقیبم را آماده مدال طلا کردهام. در حالی که بین حرکات یک ضرب و دو ضرب، رقیبم متوجه شده بود که شاید نتواند مدال طلا را بگیرد.
اگر من میآمدم با وزنه 236 کیلوگرمی شروع میکردم، داشتم میگفتم آقای «تالاخادزه» شما برو مدال طلا را بگیر و من به مدال نقره راضی هستم. ببینید در مسابقه اینطور کلکلها، به قول خودمان «غُد بازی»ها و اینگونه سیستمها روی مغز حریف خیلی تأثیرگذار است. من آمدم از وزنهای بالاتر از رقیبم یعنی وزنه 245 کیلوگرمی برای حرکت اول شروع کردم که بارها آن را زدهام.
بعد از مصدومیتم، وزنه 250 کیلوگرمی، وزنهای بود که در یک جلسه تمرین 3 یا 4 بار آن را زده بودم و برنامههایش هم وجود دارد. درست است بیشترین وزنهای که در تمرینات زدهام وزنه 255 کیلوگرمی بوده است ولی وزنه 250 کیلوگرم را فکر میکنم 9 یا 10 بار زدهام. در 2 روز و در هر جلسه تمرین، 3 بار این وزنه را بالای سر بردهام. تمام برنامههای تمرینیام هم هست و همه چیز مشخص است.
وزنه 245 کیلوگرمی، وزنه سنگینی برای من نیست که بخواهم بگویم چون این وزنه را انداختهام، وزنه سنگینی بوده است.نه، اینطور نیست بلکه وزنهای بود که بارها در تمرینات زده شده بود.
برنامهریزی که برای حرکت دو ضربم بود، دقیقاً به این شکل بود که من دیرتر از حریفم روی تخته بروم. اینکه او 242 شروع کرد، من 245 بزنم. بعد نوبت حریفم بود که برود وزنه 252 کیلوگرم را بزند. اگر توانست این کار را انجام دهد که توانست، بعد نوبت من میشد که بروم 252 کیلوگرم را بزنم.
من هم اگر این وزنه را میزدم، رقیبم دیگر برای 258 کیلوگرم نمیآمد بلکه مجبور میشد برای مدال طلا با توجه به اختلافمان، وزنه 253 کیلوگرم را انتخاب کند. حالا این وزنه را میزد یا نمیزد. اگر فرض را بر زدن هم میگذاشتیم، وزنهای که من برای طلا میخواستم وزنه 254 کیلوگرم بود.
پس اینکه میگویند او 258 زد و تو باید وزنه 258 یا 259 کیلوگرمی را میزدی و تو تا حالا این وزنه را نزدهای پش نمیتوانستی مدال طلا بگیری، حرفهایی است که اصلاً پایه و اساس حرفهای در آنها نیست.
* پس معتقدی تالاخادزه چون خیالش از کسب مدال طلا راحت شد، برای بالای سر بردن وزنه 258 کیلوگرمی اقدام کرد.
بله اگر 252 کیلوکرم را میزدم او مجبور بود برای کسب مدال طلا وزنه 253 کیلوگرمی را بزند. یعنی این مسئله کاملا عادی است که همه انجام میدهند و من هم آن موقع نیاز به وزنه 254 کیلوگرم داشتم و وزنهای بود که راحت میزدم. در تمرین و مسابقه هم قبلاً 255 کیلوگرم را در بازیهای آسیایی زدهام. همه چیز در دستم بود. برای تک تک لحظههای مسابقه المپیک برنامهریزی کرده بودم به جز این ماجرا که اتفاق افتاد.
به هر حال در مسابقات المپیک همه از نظر بدنی آماده هستند و با آمادهترین بدن خودشان میآیند و کسی موفق است که به نظرم در المپیک فکر قویتر و بهتری داشته باشد و از نظر ذهنی برای انجام مسابقه آمادهتر باشد. من فکر میکنم هم از نظر ذهنی و هم از نظر بدنی شرایط آمادگی خیلی خوبی داشتم.
*با اینکه فرصت زیادی هم به دلیل مصدومیت نداشتی.
بله، فرصت هم کم بود.
* چقدر بعد از مصدومیت به صورت فشرده کار میکردی؟
خیلی زیاد. حسین توکلی چنین آسیبدیدگی داشت و کلاً کنار رفت. بهادر مولایی دقیقاً این آسیبدیدگی را داشت و دو سال طول کشید که برگردد. یعنی از مسابقات 2014 و قبل از بازیهای آسیایی تا مسابقات المپیک توانست کمی خودش را آماده کند. تقریباً یک سال و نیم، دو سال طول کشید که دوباره به آمادگی صد درصد خودش برسد.
چیزی که تجربه نشان میداد و منطق میگفت این بود که حداقل یک سال و نیم با توجه به وزن و فشار زیادی که روی زانو هست در وزنهبرداری زمان میبرد که به آمادگی صددرصد برسم. برای اینکه این زمان را کم کنم، چارهای نداشتم جز اینکه سخت تلاش کنم و خیلی هم سخت تلاش کردم.
از ساعت 7 صبح بیدار میشدم، 8 صبح تا یک بعد از ظهر میرفتم کلینیک دکتر نوروزی و از 3 تا 7 میرفتم بدنسازی و بعد از آن هم از 7 تا 8.30، 9 شب کارهای آب درمانی را انجام می دادم .در آن 3،4 ماه که کارهای درمانی را انجام میدادم سیستم زندگی من از صبح تا شب به این شکل بود و اینطور بود که راه من کمی کوتاه تر شد و شرایطم بهتر شد که توانستم وزنه برداری را شروع کنم. از 4 فروردین هم که استارت زدم، از صفر وزنهبرداری را شروع کردم. چون از آبان سال گذشته تا فروردین، نزدیک به 5 ماه اصلاً تمرین وزنهبرداری نکردم و عملاً از صفر شروع کردم.
* برخی میگویند تمرینات آن زمان از دلایل اصلی مصدومیت بهداد سلیمی بود، همان موقع که مصدوم شدی، فشردگی و حجم تمرینات چه طور بود؟
خیر. به نظر من اگر در قسمتت باشد و قرار باشد اتفاق بیفتد، میافتد. من روزی 4 جلسه تمرین را با کوروش باقری تجربه کردم و این اتفاق برایم نیفتاد. من خیلی هم فشار زیاد را قبول ندارم و به نظرم 4 جلسه تمرین خیلی بدن را فرسوده میکند. روزی 4 جلسه تمرین کردم ولی آسیب ندیدم.
* همینها به مروز زمان تأثیر میگذارد. به هر حال شما بهداد سلیمی جوان گذشته نبودی و 4 سال سنت بالاتر رفته بود.
مرور زمان میتواند تأثیرگذار باشد ولی واقعاً یک اتفاق بود. من بارها آن فیلم را دیدم و پیش خودم فکر کردم، واقعاً چیزی جز اتفاق نبود.
* اصلاً در روز تمرین، دردی نداشتی؟
نه هیچ دردی نداشتم. اینکه آدم در خیابان راه میرود، پایش به زمین گیر میکند و میافتد، این را نمیتواند بگوید که چون بد راه رفته یا از قبل بد راه رفته، حالا این اتفاق برایش افتاده است. به هر حال یک اتفاق بوده است. برای من هم همین بود. وقتی پایم به تخته وزنهبرداری گیر میکند، چیزی به جز اتفاق نمیتوان اسمش را گذاشت.
* به کسی هم نمیتوان ارتباطش داد؟
نه، نه اصلاً … حالا هر روش تمرینی و هر سیستمی، نقاط ضعف و قوت خود را دارد ولی واقعاً به نظر من یک اتفاق بود.
* بعد از این اتفاق، عزمت را برای موفقیت در المپیک 2016 ریو جزم کردی. اتفاقات المپیک 2016 ریو بیشتر از همه برای خانوادهات سخت بود؟
خیلی زیاد.
* اگر مدال میگرفتی از دنیای قهرمانی خداحافظی میکردی؟
بله، اگر مدال طلا میگرفتم قطعاً دیگر ادامه نمیدادم.
* در حال حاضر که یکی، دو ماه از المپیک گذشته و فرصت فکر کردن هم داشتهای، چه تصمیمی برای آینده داری؟ آیا میمانی تا در مسابقات جهانی، انتقام بگیری؟
من هستم. فکر میکنم حق من حداقل دو مدال المپیک از وزنهبرداری بوده است. یعنی حداقل حقی را که برای خودم از وزنهبرداری متصور بودم، این بود که دو مدال المپیک داشته باشم و احساس میکنم که در ریو در حق من اجحاف شد و میخواهم که به حق خودم برسم.
* به نظر خودت بهداد سلیمی میتواند دومین مدال طلای المپیک خود را هم کسب کند؟
اگر همه شرایط مساعد باشد، خدا هم کمک کند و آسیبدیدگی هم نباشد قطعاً به نظرم شدنی است.
* به مسابقات قهرمانی آسیا میروی؟
میخواهم به این مسابقات بروم و حتماً هم میروم. با توجه به اینکه رقیبان خیلی سرسخت شدهاند، شرایط برای رکوردزنی در مسابقات قهرمانی جهان مقداری سخت شده است. شما ببینید همین وزنهبردار گرجستانی هست، روسیه قطعاً دو وزنهبردار خوب میآورد. همین وزنهبردار ارمنستانی هم وزنههای خوبی زده است. به هر حال آدم وقتی 4، 5 رقیب خوب داشته باشد، نمیتواند به رکورد شکستن فکر کند. میخواهم تلاشم را بکنم که انشاءالله برای مسابقات آسیایی آماده شوم. سطح مسابقات آسیایی در سنگینوزن خیلی پایینتر از مسابقات اروپایی و جهانی است. در آسیا وزنهبردار خوبی نداریم.
* سطح مسابقات جهانی نسبت به گذشته خیلی بالا رفته و رقابتها بسیار سنگین شده است.
اگر شما نگاهی به مسابقات دورههای گذشته بیندازید، میبینید که سطح مسابقات خیلی بالا رفته است، البته به نظرم سیدنی یک استثنا بود. در مسابقات سیدنی، نسلی طلایی بودند. آن نسل که بعد از مسابقات سیدنی کنار رفتند، واقعاً سطح مسابقات در آن چند سال پایین آمد. فکر میکنم از سال 2012 دیگر آرام آرام دوباره وزنهبردارها به سمت بالا استارت زدند.
* سطح مسابقات جهانی هم در وزنهبرداری و هم در کشتی معمولاً به گونهای بوده که سالهای بعد از المپیک پایینتر میآمد ولی به نظر میرسد در دسته سنگینوزن وزنهبرداری شرایط برعکس باشد. شاید در سایر اوزان به خاطر اینکه خیلیها کنار میروند، شرایط به گونهای دیگر باشد.
کلاً وزنهبرداری رشد خیلی عجیبی حداقل میتوانم بگویم از سال گذشته تا سال جاری داشته است. شما ببینید در 8 وزن آقایان المپیک 2016 ریو، فقط در وزن 94 کیلوگرم، رکورد جهان برای کسب مدال طلا جابهجا نشد. یعنی هر کسی که میخواست مدال طلا بگیرد، باید رکورد جهان و المپیک را میزد و همه هم زدند. این موضوع نشان میدهد که سطح وزنهبرداری به شکل عجیب و غریبی بالا رفته است.
* قطعاً فشار در المپیک 2020 توکیو بالاتر هم خواهد رفت.
در مورد المپیک 2020 نمیتوان از حالا نظر داد. ممکن است در این 4 سال دو، سه نفر اضافه بشوند یا دو، سه نفر کم شوند. این موضوع اصلاً مشخص نیست. چیزی که در حال حاضر معلوم است این است که سطح مسابقات خیلی بالاست مخصوصاً در سنگینوزن.
* این موضوع که ایران محروم نشد، برایت استرس نداشت که یک زمان بخواهند به خاطر تو، ایران یا خودت را محروم کنند؟
قطعاً استرس داشت اما من با توجه به مدیریتی که از آقای مرادی سراغ دارم، به نظرم میآمد که چنین اجازهای نمیدهد. دوم اینکه به نظرم چون خودشان میدانستند که حق با ماست، همین موضوع خیلی تأثیرگذار بود که ما را محروم نکردند. اگر آنها به صورت قطعی به این موضوع شک میکردند که حق با خودشان بوده و ایران به نوعی اعتراض بیهوده انجام میدهد، قطعاً رأی به محرومیت ما میدادند.
* در المپیک 2016 ریو سرنوشتی تقریباً مشابه حمید سوریان داشتی. با او به المپیک 2012 لندن رفتید و هر دو مدال طلا گرفتید.
تنها حمید سوریان نبود، خیلیهای دیگر مانند امید نوروزی و قاسم رضایی هم بودند.
* از این نظر مشابه که در سال 2015 هم دقیقاً همین اتفاق برای حمید سوریان افتاد و برای تو با یک سال تأخیر در المپیک رخ داد. داوران در مسابقات جهانی سرِ حمید سوریان را بریدند و اتحادیه جهانی کشتی یکی از اسطورههای کشتی را قربانی کرد. در المپیک ریو هم فدراسیون جهانی وزنهبرداری با یکی از اسطورههای این رشته چنین کاری را انجام داد. فکر میکنی این کارها برنامهریزی شده بود یا چون ایران دو مدال طلا در وزنهبرداری در المپیک 2016 کسب کرده بود، نمیخواستند سومین مدال طلا را هم کسب کند؟
من در مورد بحث خودم میگویم که چون ایران دو مدال طلا گرفته بود، نمیخواستند سومین مدال طلا را بگیرد.
* یعنی مدالها در وزنهبرداری تقسیم میشود؟
بله.
* در المپیک یا مسابقات جهانی؟
در المپیک اینگونه است. چون تعداد مدالهای وزنهبرداری در مسابقات المپیک محدود است و مدالهای طلایش در مردان 8 عدد است، آنها نمیگذارند از این 8 مدال، 4 مدال به یک کشور برسد. ما از چین یا از روسیه که در دنیا بهتر نداریم. آنها آمدند به نوعی سرِ روسیه و چین را هم بریدند. چین هم دو مدال طلا گرفت، روسیه هم که به آن شکل، آن داستانها برایش پیش آمد و ورزشکارانش محروم شدند.
به هر حال نمیگذارند یک کشور به یک ابرقدرت تبدیل شود. ایران اگر 3 مدال طلا میگرفت قطعاً تبدیل به یک ابرقدرت در سطح جهان میشد و حرفهای خیلی زیادی برای گفتن داشت و آنها نمیخواستند این اتفاق رخ دهد.
* تا حالا با حمید سوریان صحبت کردهای که چرا با ما این کار را کردند؟! تا حالا با خودتان گفتهاید کاش در المپیک 2012 لندن طلا نمیگرفتم و در عوض دیگر روی من حساس نمیشدند.
با حمید یکی، دو بار صحبت کردهایم. باید این را پذیرفت که مدال از دست رفت و خودمان هم قبول داریم که ورزش این گونه است. اتفاقات ریو انگیزههای من را خیلی بیشتر کرد و فکر میکنم مصدومیتم برایم سبب خیر شد. من در دوران مصدومیتم خیلیها را شناختم. دوست و دشمنهایم را شناختم.
البته دشمن که نمیشود گفت؛ بهتر است بگویم دوست و به نوعی «نا دوست». کسانی که واقعاً کمکم کردند را شناختم، کسانی که از مصدومیتم خوشحال شدند را هم شناختم. از طرفی تجربهام را در مورد بسیاری از مسائل خیلی بیشتر کرد.
من همیشه وزنهبرداری را تکبُعدی میدیدم. از این نظر که وزنهبرداری، ورزشی است که ما روزی دو، سه جلسه وزنه را بلند کنیم و برویم بالا و بیایم پایین ولی از زمانی که مصدومیت برایم پیش آمد به بحث روانشناسی در ورزش اعتقاد شدیدی پیدا کردم. یعنی روانشناسم تأثیر فوقالعادهای در این موضوع داشت که روند درمانم کمتر شود.
بحث بدنسازی و مربی بدنساز در وزنهبرداری و کار کردن روی عضلاتی که ضعیف است و روی عضلات ریز، همگی تجربیاتی هستند که این مصدومیت به من داد و امیدوارم از این به بعد بتوانم از تجربهای که در این دوره به دست آوردم، استفاده کنم.
* نظرت در خصوص مربیانی که تا حالا با آنها کار کردهای، چیست؟ بهترین مربی که تاکنون با او کار کردهای، چه کسی بوده است؟
همه مربیانی که من با آنها کار کردهام، خوب بودند. همه آنها نقاط ضعف و قوتی داشتند. از نظر من به عنوان شاگرد این طور بوده است. نمیتوانم یک اسم به عنوان بهترین نفر بیاورم چون ممکن است بقیه مربیان و دوستان از من ناراحت شوند. فقط اینکه از همه آنها تشکر میکنم.
* خیلیها از سجاد انوشیروانی ایراد میگرفتند. به نظرت عملکرد او چگونه بوده است؟
اجازه دهید من در این باره صحبت و این موضوع را تمام کنم. به نظر من اینکه بهداد سلیمی حالا به این نقطه رسیده، حاصل زحمات خیلی از مربیانی است که چه در شهرستان و چه در اردوی تیم ملی در رده جوانان و بزرگسالان برای من کار کردند. من هم سعی کردم همیشه برای زحمات آنها ارزش قائل شوم و از آنها تشکر کنم.
در مورد سجاد انوشیروانی باید بگویم که او به نظر من خوب کار کرد و نتیجه خوبی کسب کرد. سجاد عملاً به آن صورت در مورد نفرات خیلی حق انتخابی نداشت و زمانی که تیم را در دست گرفت، 7 نفر بودند که از این تعداد، 5 نفر باید به مسابقات المپیک میرفتند. او حق انتخابی نداشت، فرصت کمی هم در اختیارش بود که بخواهد برنامههای جدیدی را پیاده کند.
با توجه به اینکه به نظر من حسین توکلی در طول مدتی که بود، داشت خوب کار میکرد. به هر حال از زمانی که سجاد تیم را در دست گرفت، هم از نظر نفرات و هم از لحاظ زمانی یک مقدار محدود بود ولی در کل، من کار او را خیلی قبول دارم. به نظر من او خیلی خوب کار میکند.
* به نظر میرسید انوشیروانی انگیزه بسیار زیادی هم داشت.
در بحث تمرینات هم نمیتوانم ایرادی از او بگیرم. تمریناتش از نظر آمادگی واقعاً همه ما را به شرایط خوب آمادگی رساند. همانطور که شما گفتید انگیزههای او برای کسب موفقیت هم بسیار زیاد بود.
* نکتهای که وجود دارد، زمانی است که حسین توکلی از تیم ملی رفت. همه میدانند که او با بهداد سلیمی ارتباط خیلی نزدیکی داشت. خیلیها انتظار داشتند که سلیمی از او حمایت کند اما به عقیده بسیاری حرفهای عمل کردی و در قالب تیم گنجیدی. باز هم برخی گفتند سلیمی اصلاً با سجاد انوشیروانی کار نمیکند. چه شد که به این جمعبندی رسیدی که این مسیر را این گونه طی کنی؟
حقیقتش روزی که آن اتفاق افتاد و حسین توکلی آمد در سالن تمرین و گفت که من دارم میروم، من یک صحبتی با آقای مرادی انجام دادم. به هر حال آقای مرادی به عنوان رئیس فدراسیون این حق انتخاب را دارند که بخواهند سرمربی تیم خودشان را تغییر دهند.
او من را به این موضوع متقاعد کرد که فدراسیون با آقای توکلی به جایی رسید که دیگر قادر به همکاری نبود و به بنبست رسید و من هم به عنوان یک ورزشکار نمیتوانم برای فدراسیون خودم تعیین تکلیف کنم و بگویم چه کار کنند. من هم تصمیم آنها را پذیرفتم. تنها چیزی که برایم مهم بود و دوست داشتم به آن برسم این بود که به المپیک بروم و نتیجه خودم را در المپیک کسب کنم. حالا در این راه حسین توکلی یا سجاد انوشیروانی میخواستند به من کمک کنند. در این راه به هر حال یک نفر باید کمکم میکرد.
* تا به هدفت برسی.
بله، تا به هدفم برسم. چون اگر من میخواستم مثلاً اعتراضی بکنم، با توجه به آن دیدی که از قبل نسبت به بهداد سلیمی بوده است، نمیخواستم یکسری حواشی درست کنند و بگویند که بهداد دارد «ورزشکار سالاری» میکند. با توجه به آن جوی که قبلاً بوده است ولی خدا وکیلی حالا هم میگویم به نظر من کورش باقری، مربی خوبی از لحاظ فنی است و واقعاً ایرادی نمیشود از او گرفت. تنها مشکلی که با همدیگر داشتیم از نظر بحث روابط و بحث اخلاقی، با همدیگر به یک بنبستی رسیده بودیم که دیگر نمیشد کار کرد.
* اگر به عقب برگردی باز هم همان کار را انجام میدهی؟
الان هم اگر به عقب برگردیم، باز هم همان کار را میکنم اما نه به آن شدت و تندی چون یک سری تبعات هم برای خودم داشت. مصاحبه به آن شکل در تلویزیون و اینکه من را به آن شکل رودرروی ایشان روی آنتن قرار دادند، تبعاتی هم برای خودم داشت. اعتقاداتی که او داشت این بود که به ما بیاحترامی شد و شخصیت همه ما ورزشکاران به بدترین شکل لطمه خورد.
* یک مدال طلا هم پرید.
یک مدال طلای مسابقات جهانی هم پرید … همین دیگر … میگویم که کورش باقری از لحاظ فنی به نظر من مربی بزرگی است ولی از نظر اخلاقی واقعاً دیگر به یک جایی رسیده بودیم که نمیشد همکاری داشت.
* کمی هم در مورد حسین رضازاده صحبت کن. چند وقت است که او را ندیدهاید؟
حسین رضازاده را من آخرین بار در مسابقات جام فجر دیدم و ایشان هم زحمت کشید. بعد از اینکه من عمل جراحی انجام دادم، او به بیمارستان آمد. دستش هم درد نکند. دلتنگی که … آخر چه بگویم؟! (خنده) من همیشه به عنوان یک قهرمان و به عنوان یک ورزشکار بزرگ، حسین رضازاده را الگوی ورزشی خودم میدانم. خیلی چیزها از او در زمینههای ورزشی و در زمینه وزنهبرداری یاد گرفتهام. همیشه هم برای او احترام خاصی قائل هستم.
* عملکرد فدراسیون تحت مدیریت علی مرادی را در این مدت چطور ار
زیابی میکنی؟ به نظرت آینده فدراسیون وزنهبرداری با مرادی چگونه است؟
به نظر من عملکرد او عملکرد خیلی خوبی بوده است. فدراسیون وزنهبرداری با وجود اینکه فدراسیون خیلی کوچک و جمع و جوری است اما همیشه حاشیهها در آن زیاد است. جمع و جور کردن این حاشیهها، انرژی زیادی را میبرد. فدراسیون ما ورزشکار بزرگ و قهرمان، زیاد دارد. ممکن است هر کدام از آنها به حاشیههایی هم دچار شوند. به نظر من جمع کردن این حواشی کار خیلی سختی است. همان طور هم که پس از مسابقات المپیک هم دیدید، حواشی کم نبودند.
* اگر سرمربی تیم ملی وزنهبرداری بودی، اجازه میدادی کیانوش رستمی بدون مربی در ریو شرکت کند؟
در این باره اصلاً صحبت نمیکنم.
* بحث حضورت در لیگ به کجا کشید؟ «یاسین پیشرو» مطالبات مالی شما را پرداخت کرده است؟ در لیگ آینده شرکت میکنی یا خیر؟
هنوز نمیدانم. قرار بود با تیم یاسین پیشرو در لیگ شرکت کنم اما در دقیقه 90 متوجه شدم که قصد تیم دادن ندارند.
متأسفانه فعلاً بدون تیم ماندهام و پیشنهاد خاصی هم ندارم! پیشنهاد داشتم اما چون قراردادم با یاسین پیشرو 2 ساله بود، پیشنهاداتم را رد کردم اما الان که قراردادی ندارم، پیشنهادی هم ندارم! فعلاً برنامه خاصی برای حضور در لیگ ندارم. اگر پیشنهاد خوبی مطرح شود، در لیگ شرکت میکنم
* در زمان مدیریت محمد رویانیان با باشگاه پرسپولیس قرارداد بستی. از نظر مالی این قرارداد به سودت شد یا تنها یک «شو» بود؟
بعد از المپیک 2012 لندن بود که آقای رویانیان در مراسمی به من گفتند که قصد تیمداری در رشته وزنهبرداری را دارند و شروعش هم با امضای قرارداد با من بود. قراردادی هم بسته شد اما تیمی متأسفانه داده نشد.
* پولی گرفته شد؟
پول گرفته شد اما 50 میلیون تومان از مبلغی که قرار بود به من داده شود، داده نشد. من هم با توجه به احترامی که هم برای آقای رویانیان و هم برای هواداران پرسپولیس قائل بودم، هیچگاه این موضوع را نگفتم. هیچوقت هم پیگیری و رسانهای نکردم، شکایت هم نکردم چون ارزش پرسپولیس بالاست.
* پس یک پرسپولیسی متعصب هستی؟
نه نه. من طرفدار نساجی مازندران هستم.
* تیم محبوب شما که شرایط خوبی در لیگ آزادگان ندارد…
نه، امسال شرایط تیم بهتر است.
* محمود فکری، سرمربی تیم قهر کرد و مالک باشگاه دوباره او را برگرداند…
شرایط نتیجهگیری تیم بد نیست. فعلاً در جدول ششم است و شرایط بدی ندارد. من میگویم طرفدار پرسپولیس نیستم ولی آن سال با توجه به پیشنهاد باشگاه پرسپولیس، با آنها قرارداد بستم.
* یعنی اگر باشگاه استقلال به شما پیشنهاد میداد، به این باشگاه میرفتی؟
آدم باید انصاف را رعایت کند. من در آن سال یعنی سال قبل از المپیک، قراردادی که بسته بودم 40 میلیون تومان بود. وقتی به من پیشنهاد 130 میلیون تومانی داده شد، چرا نروم؟ این واقعیت است. یک دفعه رقم قراردادم بیشتر از 3 برابر شد.
* قبول داری که اسپانسرها و تیمهایی که در لیگ وزنهبرداری حضور پیدا میکنند در شأن این رشته نیستند؟ حداقل در لیگ کشتی دو، سه تیم بزرگ شرکت میکنند اما سالهای سال است که تیمهایی مانند ذوبآهن، حفاری، نفت و نیروی زمینی در لیگ وزنهبرداری حضور پیدا میکنند.
بله، اصلاً در شأن وزنهبرداری نیستند.
* یک تیم هم که آمد و مطالبات تو را پرداخت نکرد.
بله، متأسفانه.
* به نظرت تیم ملی فوتبال کشورمان به مسابقات جام جهانی 2018 روسیه صعود میکند یا خیر؟
انشاءالله که صعود میکند. حتماً با حمایت هواداران و بازیکنان خیلی خوبی که داریم به جام جهانی میرویم.
* نظرتان در مورد کارلوس کیروش چیست؟
به نظر من کیروش مربی بزرگ و خیلی خوبی است.