جایزه شهاب حسینی در جشنواره فیلم کن، خوش یمن نبود و حواشی بسیاری را برایش به وجود آورد. در همه جنجال هایی که پس از دریافت جایزه شهاب حسینی ایجاد شد، نگاه ابزاری یک جریان سیاسی بسیار قابل توجه بود. جریان سیاسی موسوم به دلواپسان.
محمد تاجیک: جایزه شهاب حسینی در جشنواره فیلم کن، خوش یمن نبود و حواشی بسیاری را برایش به وجود آورد. در همه جنجال هایی که پس از دریافت جایزه شهاب حسینی ایجاد شد، نگاه ابزاری یک جریان سیاسی بسیار قابل توجه بود. جریان سیاسی موسوم به دلواپسان.
دلواپسان که هیچ وقت به کن نظر خوبی نداشته اند و طبیعتا با بدبینی به جایزه شهاب حسینی نگاه می کردند، بعدا با حواشی که به خاطر تقدیم کردن جایزه به امام زمان برای شهاب حسینی ایجاد شد حامی سرسخت او شدند. اما پس از این که شهاب حسینی پس ازجنجال جشن «دنیا تصویر» به هفته نامه یالثارات حمله کرد و نویسندگانش را با داعش مقایسه کرد، دلواپسان از موضع حمایت از شهاب خارج شده و حمله به او را شروع کردند.
شهاب حسینی تنها سینماگری نیست که این چنین مورد سوءاستفاده و نگاه ابزاری یک جناح قرار می گیرد. جریانی که با رویکردی منفعت طلبانه در موقعیت های متفاوت چهره ها را به نفع خود مصادره کرده یا احیانا اگر آنها را در مقابل خود ببیند یا همراهی اش نکنند به تخطئه شان می پردازد. در سال های اخیر چهره های هنری دیگری هم بوده اند که با وضعیت مشابه این روزهای شهاب حسینی مواجه شده اند. سینماگرانی مثل حاتمی کیا، مجیدی یا حتی کیارستمی!
روزگاری که مجیدی در بایکوت دلواپسان بود
مجید مجیدی، کارگردان مطرح سینمای ایران که در سال های اخیر به دلیل ساخت فیلم محمد رسول ا… (ص) مورد حمایت کامل جریان اصولگرا قرار گرفته است از مسائل سال 88 مورد غضب تند و تیز این جناح قرار گرفته بود.
مجیدی درماجرای پرحادثه 88، دقیقا 20 سال پس از بازی در فیلم بایکوت به کارگردانی محسن مخملباف، به نوعی دیگر و در دنیای واقعی در بایکوت قرار گرفته بود. بایکوت از سوی کسانی که تا دیروز شیفته مجیدی بودند و از فیلم ها و اظهاراتش دفاع و حمایت می کردند و پس از انتخابات 88 مواضع او را چندان نمی پسندیدند. به همین خاطر او را به شکل ظریفی تهدید و با او برخورد کردند.
مجید مجیدی کارگردان سینما و سازنده فیلم تبلیغاتی مهندس موسوی در دیدار هنرمندان با مقام معظم رهبری هم انتقاداتی را نسبت به فضای سیاسی کشور مطرح کرد که با وجود سعه صدر رهبر انقلاب در مواجهه با ابراز نظرات، با هجمه ای از طرف تندروها مواجه شد؛ از هفته نامه یالثارات ارگان انصار حزب ا… گرفته که همان سال ها به مجیدی هشدار داده بود که مراقب عملکرد خود باشد تا صدا و سیمای ضرغامی، هیات اسلامی هنرمندان و سلحشور و شورجه یا حتی نویسنده کیهان؛ آنهایی که از سال ها قبل به مجیدی ابراز ارادت می کردند ولی مواضع او پس از 88 آنها را به شدت عصبانی کرده بود.
آقای مجیدی! تجدیدنظر کن، اگر نه…
در همان وقایع سال 88 و قبل از دیدار مجیدی و سایر هنرمندان با رهبر انقلاب بود که هفته نام یالثارات ارگان انصار حزب ا… در یادداشتی به انتقاد شدید از نامه 12 کارگردان سینما به مجلس در اعتراض به وقایع آن سال پرداخت (مجیدی نیز یکی از امضاکنندگان این نامه بود) و نوشت: «امضای چنین بیانیه ای از سوی برخی سینماگران طبیعی بود، تنها نامی که درمیان آنان موجب شگفتی شد مجید مجیدی است. این کارگردان خوش سابقه، همیشه مورد توجه و حمایت اصولگرایان بوده است اما با اتفاقات اخیر، می توان پیش بینی کرد که کارگردان بچه های آسمان در صورت عدم تجدیدنظر در مواضع خود، اعتبار و جایگاه سابق خود را از دست دهد».
حمله مجیدی، از سلحشور تا ده نمکی
در این میان افرادی با گرایش های تند سیاسی و فکری نیز وجود داشتند که به شدت از مجیدی انتقاد کردند؛ از مسعود ده نمکی گرفته تا مرحوم فرج ا…سلحشور، از حاج سعید قاسمی گرفته تا امیرحسین فردی، نویسنده روزنامه کیهان. البته رسانه های متعلق به اصولگرایان معتدل استقبال خیلی خوبی از اظهارات مجیدی کردند.
این در حالی بود که مقام معظم رهبری در همان دیدار با هنرمندان درباره سخنان مجیدی گفته بود: «این روح لطیف آقای مجیدی که بالاخره دیگر یک هنرمند هستند، روح لطیف و حساسی است. البته من این حرف ها را از ایشان قبلا هم شنیده بودم. دیده بودم اشک ریختن ایشان را از روی خلوص و علاقه مندی…»
مقام معظم رهبری همچنین با اشاره به اظهارات مجیدی گفته بودند: «این اظهارات این دوست مان که بعضی دوستان دیگر هم که من از این گونه اظهارات ازشان شنیده ام، همیشه برای من دلنشنین است».
مجیدی در بایکوت تلویزیون
در همان وقایع سال 88 صدا و سیمای عزت ا… ضرغامی نیز مجیدی را بایکوت قرار کرد. البته تعداد دیگری از هنرمندان نیز همانند مجیدی در لیست سیاه تلویزیون و بایکوت صدا و سیما قرار داشتند. لیست سیاه هنرمندان در تلویزیون آن قدر بحث برانگیز و جنجالی بود که مجیدی در دیدار هنرمندان با رهبر انقلاب نگاهی به دوربین های تلویزیون انداخته و بگوید: «تلویزیونی که مجیدی را در لیست سیاه قرار می دهد، حق ندارد که تصویر من را نشان دهد».
لیست سیاهی که مجیدی خود آن را دیده بود. البته باز هم صدا و سیمای ضرغامی پس از اظهارات مجیدی، دست به شیطنت و لج بازی زد و درحالی که بارها تصاویر او را از تلویزیون پخش کرد ولی هیچ گاه اظهارات انتقادآمیز او را از رسانه ملی منعکس نکرد و در حقیقت درخواست مجیدی را به هیچ گرفت.
آقای مجیدی انتظار داشتیم از اردوگاه فتنه گران بیرون بیایید
در حالی که مقام معظم رهبری اظهارات مجیدی را از روی خلوص و علاقه مندی توصیف کرده بودند امیرحسین فردی در یادداشتی در کیهان اظهارات مجیدی را پیش پاافتاده توصیف کرده و مدعی شده بود که برخلاف مجیدی بسیاری از توده های متدین و خالص مردم ماه ها پیش به پاسخ پرسش مجیدی رسیده بودند و هیچ گره و ابهامی نداشته و ندارند.
امیرحسین فردی نیز با ادبیاتی مشابه نویسنده هفته نامه یالثارات به مجیدی هشدار داده بود که ما انتظار داشتیم از اردوگاه جناح مقابل بیرون می آمدید و رفتار آنها را محکوم می کردید اما این کار را نکردید.
مثلث ده نمکی، شورجه و سلحشور علیه مجیدی
مسعود ده نمکی در همان مراسم دیدار به سخنان مجیدی واکنش نشان داد. جمال شورجه و فرج ا… سلحشور نیز در گفت و گوهایی با ایرنا (در زمان دولت احمدی نژاد) و فارس به شدت به اظهارات مجیدی در دیار با رهبر انقلاب واکنش نشان داده و از آن انتقاد کرده بودند. همان طور که قبلا هیات اسلامی هنرمندان به انتقاد شدید از این اظهارات پرداخته بود.
مثلا جمال شورجه اعتقاد داشت که در این برنامه حرف هایی زده شد که شأنیت نداشت. به گفته شورجه: «حرف های مجیدی به شکلی بود که گویا او پس از انتخابات دچار خلأ روحی شده و رهبر انقلاب نیز می گفت که قبلا این حرف ها را خصوصی از ایشان شنیده است.
متاسفانه حرف های ناامیدانه ایشان و الصاق آن به جمعی از هنرمندان در این جلسه، قطعا حرکتی سیاسی بود و نه فرهنگی و مطمئنا رسانه ها این حرف ها را پیگیری و بعضی از آنها از آن سوءاستفاده خواهندکرد.»
فرج ا… سلحشور، کارگردان سریال حضرت یوسف (ع) نیز در گفت و گویی با ایرنا با انتقاد غیرمستقیم از مجیدی با اشاره به مسائل مطرح شده از سوی سینماگران یادآور شده است: «در این جلسه به جای بیان معضلات کنونی سینما برخی گلایه های شخصی را مطرح کردند و مسائل بعد از انتخابات را به داخل حسینیه کشاندند.»
شورجه، موضع گیری کیارستمی آگاهانه و قابل قدردانی است
مرحوم کیارستمی هم از جمله سینماگرانی بود که طی این سال ها جریان دلواپس نسبت به رفتار او مواضع متناقضی داشته است. عباس کیارستمی در سال 90 در مصاحبه با نیویورکر گفته بود: «چیزی که مرا عصبانی می کند واکنش غرب و واکنش پناهی به این موضوع است. مثل اینکه کسی نمی خواهد اعلام کند پناهی خیلی وقت است از زندان آزاد شده است.
آزاد است و حتی فیلمی ساخته که در جشنواره کن به نمایش درآمد. او در حال حاضر در حال مذاکره برای ساخت فیلم های بعدی اش است. من واقعا نمی فهمم که چرا کسی در مورد این موضوع آشکارا صحبت نمی کند. وقتی می بینم که غرب توجه نمی کند که پناهی دیگر در زندان نیست عصبانی می شوم».
همین اظهارات کیارستمی باعث شد جمال شورجه در گفت و گویی عنوان کند که: «باید از این کارگردان به دلیل این موضع گیری آگاهانه تقدیر و تشکر کرد. من موضع گیری ایشان را ستایش می کنم و سر تعظیم به ایشان فرود می آورم که اینقدر شجاعانه صحبت کردند».
کارگردان فیلم سینمایی «33 روز» در گفت و گو با خبرنگار سینماپرس گفته بود: «این اشاره درخصوص آزادی جعفر پناهی نشان دهنده استعداد و عرق میهنی کیارستمی است در برابر سم پاشی هایی که غرب دارد.
کارگردان فیلم سینمایی «33 روز» در گفت و گو با خبرنگار سینماپرس گفته بود: «این اشاره درخصوص آزادی جعفر پناهی نشان دهنده استعداد و عرق میهنی کیارستمی است در برابر سم پاشی هایی که غرب دارد.
کشورهای غربی هیچ گاه نخواسته اند واقع بینانه مسائل ایران را ببینند. کیارستمی موضع گیری خوبی داشته و پرده برداری کرده است. در رسانه های بیگانه مدام وانمود می کنند که افرادی همچون جعفر پناهی در زندان هستند و در ایران فضای خفقان حاکم است در حالی که همان طور که کیارستمی گفته است اطلاع رسانی شفاف انجام نمی شود».
این ستایش از کیارستمی در حالی بود که او پیش از این بارها از طرف نشریات و ارگان های تندروی اصولگرا متهم شده بود که به آرمان انقلاب بی توجه است و در فیلم هایش ارزش ها را زیر سوال می برد. او پس از گرفتن جایزه کن با تجمع افراطی هایی مواجه بود که مقابل فرودگاه مهرآباد جمع شده بودند. روایت کیارستمی برای فرار از دست این جمتع و نقل مکان از فرودگاه شنیدنی است.
کیارستمی بعدها هم به طور مداوم مورد حمله بود تا جایی که حاتمی کیا در فیلم آژانس شیشه ای با ساختن شمایل کارگردان غرب زده ای که شبیه کیارستمی بود به او تاخت. این حملات تا مرگ کیارستمی ادامه داشت و فیلم های او دیگر رنگ پرده را به خود ندید.
ماجرای حمله تند دلواپسان به حاتمی کیا به خاطر گزارش یک جشن
اما جالب است بدانید ابراهیم حاتمی کیا که در سال های اخیر، محبوب اصولگرایان و دلواپسان بوده است در مقاطعی منفور شده است. برای مثال می توان به ساخت فیلم گزارش یک جشن اشاره کرد که باعث شد حاتمی کیا مورد خشم و غضب اصولگرایان قرار بگیرد. در آن سال ها، رسانه هایی چون کیهان، رجانیوز و یالثارات حاتمی کیا را به خاطر ساخت فیلم گزارش یک جشن متهم به حمایت از میرحسین موسوی و رهنورد کرده بودند.
رجانیوز در مطلبی ضمن حمله تند به فیلم حاتمی کیا نوشته بود: «نقش اول فیلم به نوعی شابهت سازی به میرحسین موسوی و همسرش است.» این سایت در بخشی از یادداشت خود نوشته بود: «بانوی فیلم حاتمی کیا، مجسمه ساز است، به طور خاصی چادر سر می کند، شوهرش مهندس است و اتفاقا 20 سال است که همسرش را تنها گذاشته، مادر جوانان وطن! است و بانوی شهر حاتمی کیا».
نویسنده رجانیوز، در پایان یادداشت خود و به استناد مواردی که بعضی از آنها در بالا ذکر شد، خطاب به حاتمی کیا نوشته بود که «دیگر حق ساخت فیلم دفاع مقدس نداری» و در کنایه ای نه چندان جالب، آورده بود: «او همان بهتر که بر سیاق این چند سال، از حاملگی ناخواسته، اجاره رحم و بانوی شهر خود بگوید».
رجانیوز درباره دقایق پایانی فیلم هم نوشته بود: «باقی ماجرا مانند فیلم روزهای سبز حنا مخملباف است که در مورد حوادث بعد از انتخابات 88 برای بی بی سی فارسی ساخته بود. تصاویر با لرزش دست و کیفیت موبایل!»
کیهان نیز با انتقاد تند از حاتمی کیا نوشت: «فیلم حاتمی کیا در حمایت از فتنه 88 است» و یالثارات در مطلب دیگری عنوان کرد: «گزارش یک جشن، فیلمی است در ستایش زهرا رهنورد و میرحسین موسوی!»
هفته نامه یالثارات نوشته بود: «همین آقای حاتمی کیا که امروز رزمنده بودند و همنفس بودن را با سید اهل قلم، شهید مرتضی آوینی در بوق می کند، فیلمی ساخته است با عنوان گزارش یک جشن در ستایش زهرا رهنورد و میرحسین موسوی. دو عنصری که سبب آشوب های پس از انتخابات شده اند و در پایان فیلم با توجه به مضمون کلی، یک عروسی اتفاق می افتد که نام داماد محمود رضایی است (ترکیبی از نام محمود احمدی نژاد و محسن رضایی).
با توجه به اینکه زن نماد سرزمین است و حاتمی کیا این موضوع را به خوبی می داند و با درنظر گرفتن المان های اسطوره شناختی، می توان توجیه نمود که حاتمی کیا به طعنه می گوید ایران را به عقد اصولگرایان درآورده اند و هیچ تفکر و نگرش سیاسی حق اظهار نظر و تنفس ندارد».
این حملات و ترشرویی مشابه اتفاقاتی بود که پس از ساخت فیلم «به رنگ ارغوان» هم دیدیم. فیلمی که سال ها مجوز اکران نگرفت و رسانه های خاص حاتمی کیا را بابت ساخت آن در صف غیرخودی ها قرار دادند و به شدت به او تاختند.
این مواضع دوگانه به کارگردان هایی که اسم بردیم محدود نمی شود. رسانه های افراطی پیش از این در برخورد با چهره هایی مثل پرویز پرستویی، میرکریمی، میرباقری و… هم نشان داده اند که برای شان تغییر موضع 180 درجه ای به راحتی اتفاق می افتد. به نظر می رسد هنر و هنرمند برای این دوستان فقط وقتی قابل دفاع است که مطابق میل آنها باشد و در صورتی که نظری برخلاف میل شان باشد در طرفه العینی می توانند چنان یورشی به چهره قبلا محبوب بیاورند که نه از تاک نشان بماند و نه از تاک نشان. و این مواضع چندگانه و فرصت طلبانه هم لابد از ویژگی های ممتاز این عزیزان است