فضای مجازی؛ فرصت یا تهدید؟
هرازنو: حمیدرضا شکارسری میگوید: فضای مجازی برای شعر فرصت است و نباید به چشم تهدید به آن نگاه کرد، البته هر امری نقاط قوت و آسیبهای خودش را دارد.
این شاعر و منتقد ادبی در گفتوگو با ایسنا، درباره تاثیر فضای مجازی بر شعر امروز گفت: فضای مجازی رویکرد همگانی را تنها تشدید کرده، نه اینکه به وجود آورده باشد. شبکههای مجازی یک فرصت برای شعر معاصر هستند نه یک تهدید. اما هر جریانی قطعا آسیبشناسی و نقاط قوت خودش را دارد. بهتر است این فرصتها را بشناسیم و تهدیدهایش را هم محاسبه کنیم.
او فضای مجازی را فرصتی مناسب خواند و بیان کرد: رویکرد همگانی به شعر عملا شعر ما را به شعر برخوردار از دایره واژگانی بسیار بسیار وسیع و با رویکردهای اجتماعی روشن تبدیل کرده است. اما آیا در این میان میتوان از ظهور شعار و شعارزدگی غفلت کرد؟ آیا میتوان از خطر احساساتیگرایی (سانتیمانتالیسم) فرار کرد و آن را ندیده گرفت؟ آیا میتوان از خطر جزئینگری جهان به جای جزءنگری شعر مدرن غفلت کرد؟ آیا میتوان از سادهبینی جهان به جای سادهنویسی جهان غفلت کرد؟
شکارسری در ادامه متذکر شد: خطرهای زیادی وجود دارد اما نکته اینجاست که شعر ما در طول تاریخ خصوصا در دوره معاصر در خطر بوده و هست. همیشه خطرهایی شعر را تهدید میکرد. آیا پیشتر در دوره مشروطه خطر شعارزدگی وجود نداشت؟ خطر ورود واژگان بیفکر و نسنجیده وجود نداشت؟ در دهه 40 آیا موج فرمالیستی و شعر روشنفکرگرا مردم را از شعر جدا نکرد؟ در دهه 50 شعر چریکی شعر ما را به سمت نوعی بیانیه سیاسی خاص و شعارهای سیاسی نمادین پیش نبرد؟
او با بیان اینکه «به فضای مجازی امروز باید به مثابه مسئلهای نگاه کرد که میتواند فرصتهایی برای شعر امروز به وجود بیاورد و فضاها را وسیعتر کند»، اظهار کرد: این فضا ظرفیتهای نامشهود زبان محاوره را رو میکند و با فاصلهگیری از فخامت روشنفکری و لوکس گذشته به زندگی ما نزدیکتر میشود اما از سمت دیگر تهدیدی هم برای شعر محسوب میشود.
این شاعر درباره تاثیر شبکههای مجازی گفت: فضای مجازی یک جریان خیلی قدرتمند از جریان کوتاهنویسی را تشدید کرد. کوتاهنویسی را در طول سنت ادبی داشتم، اما الان در شعر معاصر یک جریان قدرتمند به عنوان کوتاه و سادهنویسی داریم که اگر شبکههای اجتماعی و فضای مجازیِ این روزها نبود اساسا این قدرت به وجود نمیآمد و شدت نمیگرفت. این جریان یک جریان اصیل است و در سنت ادبی ما ریشه دارد اما به آسیبشناسی هم نیاز دارد. بنابراین به فضای مجازی خیلی منفی نگاه نکنید.
او با اشاره به شعر دوران معاصر شرح داد: نیما میگوید شعر باید به دکلماسیون طبیعی کلام نزدیک شود لذا این حرکت که از شعر مشروطه و از آموزههای نیما آغاز میشود به روزگار حال میرسد؛ یعنی شعر دیگر مخصوص نخبگان نیست و شاعر لزوما از طبقه روشنفکر بیرون نمیآید. شعر از فرمهای فخیم خودش به سمت شعرهای دموکرات نو متمایل شده است لذا ظرف 30 سال گذشته با نوعی رویکرد پرشمار خصوصا از سمت شاعران جوان روبهرو هستیم.
شکارسری ادامه داد: این جریان با رونق فضای مجازی طی سالهای اخیر بهوجود نیامده اما تقویت شده است. این جریانی است که در دگرگونیهای زندگی اجتماعی مردم در دوران مشروطه و شعر آن دوران ریشه دارد. آموزههای نیما و وقوع انقلاب اسلامی شعر را از یک مقوله لوکس به میان زندگی مردم آوردند و همگانی کردند. بنابراین رویکرد همگانی به شعر یک فرصت برای شعر محسوب میشود نه تهدید.
این شاعر و منتقد درباره روند تغییر شعر در طول زمان بیان کرد: روزگاران میگذرد و تعاریف تغییر میکند. هیچ تعریفی از هیچ مقولهای در گذر روزگاران ثابت نمیماند لذا انتظار تغییر در هر مقولهای انتظار مثبتی است زیرا ما را آماده میکند تا با تغییرات روبهرو شویم و از آسیبهایش در امان بمانیم. روزگاری شاعران از افراد نخبه جامعه حساب میشدند و درجه حکیم میگرفتند.
او افزود: حکیم ناصرخسرو، حکیم خیام، حکیم ابوالقاسم فردوسی و حکیم سنایی همه جزو نخبگان بودند. در آن دوران شعر هنر فاخری بود. آن زمان شعر در دربارها مورد استفاده قرار میگرفت یا افراد فرهیختهای چون ناصرخسرو که در دربارها نبودند اما از مردم عادی کوچه و بازار هم محسوب نمیشدند به آن روی میآوردند. شعر اساسا از قدیم هنر لوکسی محسوب میشد.
شکارسری دوره سبک هندی را آغاز تمایل شعر به گفتمان روزمره دانست و اظهار کرد: زمانی که به روزگار سبک هندی نزدیک میشویم گفتمان عوض میشود. یک رویآوری خیلی پرشمار از جانب مردم کوچه و بازار به سمت شعر و ادبیات داریم. عناوین و اسامی شاعران به شکلی است که نشان میدهد شعر به میان مردم آمده و رنگ و بوی زندگی عادی را گرفته است.
او ادامه داد: در این دوره شعر به میان مردم میآید و رنگ و بوی زندگی میگیرد. زبان به زبان روزمره و دکلماسیون محاوره نزدیک و دایره واژگان وسیع میشود. در این دوره کمتر از زبان فخیم و فاخر شاعران دوران خراسانی و عراقی خبر است. البته در کنار این شاعران، صائب، بیدل و سایر شاعران فرهیخته را داریم.
او افزود: در ادامه با دوره بازگشت روبهرو میشویم که شاعران میگویند دوره عراقی دوره شکوه شعر محسوب میشود، به همین سبب این بازگشت به زبان و سبکهای پیشین اتفاق میافتد. در نتیجه آن صمیمی بودن و نزدیک بودن به زندگی در دوره بازگشت برای مدتی به فراموشی سپرده میشود.
شکارسری دوره مشروطه را آغاز رسالت سیاسی و اجتماعی شعر خواند و گفت: در دوره مشروطه روزگار باعث میشود گفتمانها تغییر کند. با تغییر گفتمانهای سیاسی، اجتماعی و اقتصادی جامعه، نوع رویکرد به شعر هم تغییر میکند. در دوره مشروطه شعر به میان مردم میآید و بار رسالت سیاسی و اجتماعی را میپذیرد. در این زمان شاعرانی از دل مردم بیرون میآیند که روزنامهنگار هستند و از زندگی روزمره مینویسند.
این شاعر درباره زبان شعری دوره مشروطه بیان کرد: زبان به زبان روزمره نزدیک میشود، دایره واژگان فوقالعاده وسیع میشود و موضوعات شعری به موضوعات مربوط به زندگی روزمره مردم نزدیک میشود بنابراین مردم صف میبندند که روزنامه نسیم شمال را بخرند و شعرش را بخوانند. صف میبندند که شعرهای ایرج میرزا را بخرند. از دوره مشروطه به بعد عملا این اتفاق میافتد که شعر به زندگی روزمره نزدیک میشود.
این منتقد ادبی افزود: به غیر از یک دوره در دهه 40 و 50 که شعرها وجه فرمالیستی پیدا میکنند و جریانهای شعری حجم، موج نو، ناب و… به وجود میآید و همینطور یک دوره در دهه 70 که شعرها باز متوجه جریانسازی و موجسازی میشوند در باقی روزگار معاصر از دوره مشروطه به این سمت شعر اساسا تلاش میکند به زندگی روزمره مردم نزدیک شود.
منبع: ایسنا