در روزگاری که جامعه مجازی و شبکه های اجتماعی یکی از ارکان اصلی ارتباط افراد با یکدیگر شده است، ستارگان و چهره ها نیز این صفحات را برای ارتباط بهتر با مردم انتخاب کرده اند. چهره های جامعه ما نیز از این قضیه مستثنی نیستند و بسیاری از ستارگان هنر، ورزش، سیاست و … ما با داشتن صفحه در شبکه های اجتماعی قصد در ارتباط مستمر و دو طرفه با مردم دارند.
برترین ها – امیررضا شاهین نیا: سلامی غیر منتظره در یک روز غیر منتظره به شما همراهان همیشگی «چهره ها در شبکه های اجتماعی». برای اولین بار است که در طول این دو سال و اندی، در یک روز زوج از هفته خدمتتان رسیده ایم. پس از تغییراتی که در ظاهر و قالب سایت رخ داد و ریسپانسیو شد، شرایط بارگذاری مطالب سنگین و پر عکس مثل «چهره ها در شبکه های اجتماعی» برای برخی از مخاطبانمان دشوار شده است و این موضوع باعث شده که تعداد قابل توجهی از مخاطبان عزیزمان که از طریق اپلیکیشن موبایل مطالب را دنبال می کنند، در بارگذاری و مشاهده مطلب دچار مشکل شوند. همین موضوع توفیق اجباری شد تا تصمیم بگیریم که از امروز، یعنی شنبه 23 مرداد ماه سال 1395، به صورت روزانه ، ولی با تعداد عکسِ کمتر که لود و بارگذاری اش آسان تر باشد، با مطالب «چهره ها در شبکه های اجتماعی» در خدمتتان باشیم. آن خبرِ خوب (و یا بد) که در شماره گذشته صحبتش را کرده بودم، همین بود. مِن بعد هر روزِ هفته (به جز پنجشنبه ها و جمعه ها) چهره ها داریم! به به! چقدر خوب! مگر عالی تر از این هم می شود؟! (ستاد ایجاد ذهنیت مثبت در مخاطبان)
از آن جایی که فیزیولوژیِ بدن بنده برای نوشتن در روز های زوج آمادگی کامل ندارد و کیبرد را پس میزند، لذا امیدوارم تا جا افتادن و لعاب دار شدنِ متون این جانب، صبور و شکیبا باشید! متشکرم.
بله، بدن اینجانب دقیقاً مثل همین عکس از کودکی های مجید مشیری، شوکه است و نمی تواند یک واقعیتِ جدید را بپذیرد. طول میکشد تا قبول کند که چاره دیگری ندارد!
– مگه نگفتم جلو رفیقام انقدر روی شخصیتم اسکی نرو؟؟؟ چرا انقدر خُردم میکنی؟؟؟ هااان؟؟؟
+ (سکوتِ ناشی از بی توجهی و دایورت)
الناز حبیبی از اینکه مطلب چهره ها روزانه شده بسیار خوشحال و راضی است.
به به! نوش جان!
همه چیز هم که جور است! ژامبون و آجیل که هست، ماست و خیار و گوجه هم که هستند، زیتون هم که فبها! آب آلبالو هم که چشمک میزند! پس فقط ماند چه جیزی؟؟ آفرین! بال کبابی ها که روی منقل در حال جلز خوردن و طلایی شدن هستند تا در کنار سایر نامبردگان یک شب خاطره انگیز (البته اگر جزئیاتش تا صبح در خاطر عزیزان بماند) برای سوشا و دوستان رقم بزنند!
علی جان، وقتی یک تیشرت را برای پوشیدن انتخاب میکنی، جدا از این که اگر یک بخاری بهش بزنی بد نمی شود، حتماً به طرح و نقش و نماد های نهفته ای که دارد بیشتر دقت کن! چون دوستت داریم بخاطر خودت می گوییم، فردا بین اهالی محل و بچه های رسانه خوبیت ندارد و خودت اذیت می شوی!
مهراب قاسمخانی به همراه خانواده در مراسم جشن تولد دختر جدیدش، سارا عبدالملکی.
شبنم قلیخانی هم مثل الناز حبیبی خیلی از این موضوعِ روزانه شدن چهره ها استقبال کرد!
سلفی شهرام قائدی و دخترش سارینا خانم در کنار پارسیا شکری، پسرِ لُپو و مو فرفریِ سینما و تلویزیون در این روز ها.
این چه حرفی است استاد؟! زبانتان را گاز بگیرید. انشاالله که شمع وجودِ مبارکتان همیشه روشن باشد و پروانه زندگی تان همیشه سلامت و پر از عشق باشد.
رامبد جوان و فریدون آسرایی، در نمایی از برنامه خندوانه در شبی که فریدون میهمان برنامه بود و توسط رامبد و همکارانش، با یک کیک تولد سورپرایز شد. تولدِ جنتلمنِ موسیقی ایران را تبریک عرض می کنیم.
اندیشه فولادوند در تست گریم مربوط به فیلم جدید “انزوا”، فیلم جدید مرتضی عباس میرزایی. واقعاً کارگردان انتظار دارد با این اوضاع و شدت و رقت، فیلمش مجوز اکران هم بگیرد؟! عاقبت استفاده از سوغاتی های سفرِ مکه ی عمه جان در گریم بهتر از این نمی شود!
در روزهای ابتدایی از مسیرِ “خز شدن” سرویس استوری اینستاگرام هستیم. برخی از عزیزان طوری درگیر این سرویس شده اند که فقط برخی لحظات حساس و طاقت فرسای روزانه خود را، آن هم به خاطر بند بودن هر دو دستشان، در این بخش پوشش نمی دهند! این هم سلفی گلاره عباسی و خواهر جان در مسیر رفتن به یک جایی.
لب های همه پدر و مادر های عزیز همیشه خندان باشد. انشاالله.
عکس یادگاری میترا حجار و رفیقش در کنار هانا کامکار، پس از تماشای اجرای زیبای کامکار ها در کاخ نیاوران.
یاس ادامه میده.
یاسر جان نردبان را برعکس بگذاری مشکل تا حد قابل توجهی حل میشود و دیگر کار به خون و خونریزی نمی کشد!
امیر جدیدی در نمایی از فیلم «من»، ساخته ی سهیل بیرقی، یک فیلم اولیِ کار درست که همانند اکثر فیلم اولی های جشنواره امسال، خیلی خوب و امیدوارکننده ظاهر شده است. حالا اکران می شود و خودتان می روید و می بینید.
امیرعلی نبویان این هفته سعادت حضور در برنامه صد برگ را نداشته است، چون این هفته سعادت حضور در مسکو و سن پطرزبورگ را پیدا کرده است.
وقتی مهناز افشار شنید که چهره ها روزانه شده، از خوشحالی آنقدر خودزنی کرد که اصن یه وضی!
تبریک سعید جان. انشاالله در همه سال های زندگی مثل 26 سالگی ات پر فروغ و موفق باشی و با آثار فاخر و نبوغِ سینمایی ات، چیزی به سینمای نه چندان سرحالِ این مرز و بوم اضافه کنی.
آرام جعفری، داریوش فرهنگ و یاسین ولکام زهی در بازار رنگارنگ یکی از شهرهای جنوبی کشورمان. عزیزان طوری ایستاده اند که انگار از راست به چپ برایتنس و کنتراستِ تصور را به مرور کم کرده اند.
تاتسیانا ایلیوشچانکا، دخترِ ورزشکار و خوش قد و قامتِ بلاروسی، 10 سال قبل از این پس از ازدواج با یک قهرمان دو و میدانی اهل بوشهر، تصمیم گرفت دیگر یک بلاروسی نباشد و یک ایرانی باشد. نامش را به لیلا تغییر داد و با اشتیاق فراوان شرایط ورزشِ بانوان مسلمان در ایران را پذیرفت و به اولین ورزشکار زن پرتاب وزنه تاریخ ایران تبدیل شد، ولی به این عنوان راضی نبود و تصمیم گرفت برای وطن جدیدش افتخار آفرین باشد، لذا با تلاش فراوان و «غیرت» مثال زدنی، بار ها و بار ها برای ایران و ورزشِ ایران عرق ریخت و تلاش کرد و مصدوم شد، تا بتواند 5 بار قهرمان بازی های بین المللی بشود و پرچم ایران را به اهتزاز در بیاورد و همچنین رکوردِ پرتاب وزنه ایران را هم به نام خود کند. او با تمام سختی ها و عدم توجهاتی که بخاطرِ غیر ایرانی الاصل بودنش تحمل می کرد، نا امید نشد و ادامه داد و به عنوان تنها بانوی دو و میدانی المپیکی راهی ریو شد. در شرایطی که حتی مربی اش را هم همراهش نداشت و سطح امکانات و برنامه ریزی ها و اردو های مورد نیازش، کمی بیشتر از حدِ صِفر بود. او بدون مربی و با همه این مشکلات، توانست رتبه ای بهتر از سایر اعضای تیم دو و میدانی (حتی از احسان حدادی) کسب کند (البته رقابت حسن تفتیان هنوز شروع نشده) و میوه ای متناسب با آنچه توسط مسئولین کاشته شده بود، تحویل ورزش ایران بدهد. او هیچ انتظاری از مسئولین دو و میدانی ندارد، بابت این نتیجه نه چندان خوبش هم از مردم معذرت خواهی کرده است، ولی حقش نیست، حقش نیست که توسط کسی که بزرگترین افتخارش کسب رتبه 54 ام المپیک پکن بوده، بی غیرت خطاب شود. او با غیرت تر از همه کسانی است که با کت و شلوار روی کاناپه ی استودیو می نشینند و به ورزشکارانِ المپیکی شان دهن کجی و توهین می کنند و با متلک ها، حقارت خودشان را به رخ می کشند. خسته نباشی ایرانیِ #با_غیرت
پس از این اتفاق زشت در آنتنِ شبکه هشلهفتِ “ورزش”، هنرمندان و ورزشکاران قاطعانه از لیلا رجبی حمایت کردند و برای ساعاتی اینستاگرام، مزین به چهره مصمم این ورزشکار ارزشمندمان شد. پست های مهراب قاسمخانی و عادل غلامی را از میان صد ها پست حمایتی، انتخاب کرده ایم.
سلفیِ برادرانه سیروان و زانیار که اگر از ظاهرشان فاکتور بگیریم، فقط یک تسبیح درون پرانتز باقی می ماند.
کیانوش رستمی، قهرمان با اخلاق و جوان وزنه برداری کشورمان توانست جور سایر ورزشکاران کاروان در این هفت روز را بکشد و اولین مدال کاروان ایران که خوش رنگ ترین مدال ها هم بود، برای ورزش ایران به ارمغان بیاورد و دل مردم را شاد کند. تبریک به کیانوش عزیز و مردم ایران، ای کاش می توانستیم آن لبخند ریز و غرور دلچسبِ کیانوش پس از بلند کردن هر وزنه را قاب می گرفتیم و سر درِ ورزشگاه هایمان می زدیم.
بژیت براکه‌م، بژیت، زۆر پیاوی، زۆر سپااس.
سلفیِ قهرمان با خبرنگاران خوشحال در ریو. طبق محاسبات و مشاهدات، به ازای هر ورزشکار ایرانی، دو و نیم خبرنگار ایرانی در ریو حضور دارد!
خاطره بازی بهنام صفوی با عکسی مربوط به دوران ابتدایی اش.
عکی زند وکیلی هم یاد دوران کودکی اش کرد. لباس صورتی و دستبندِ طلا. گویا پدر و مادرِ علی انتظار دیگری از او داشتند و مدت ها طول کشیده تا با واقعیت کنار بیایند!
عادل فردوسی پور و حافظ ناظری، پس از تماشای کنسرت شب گذشته ناظری ها در برج میلاد.
ممنون از سامان مقدم که عمو اسدالله یکتا را به گروه فیلم “نهنگ عنبر 2” اضافه کرده است تا شاید مرهمی کوتاه مدت بر دلِ زخمی ایشان باشد.
سلفی پریناز ایزدیار و برادر سینمایی اش یسنا میرطهماسب در آینه اتاق گریم کار جدید عزیزان. علاوه بر برادر تنی، برادر ناتنی، برادر رضاعی و برادر دینی (چیزی جا نماند؟)، برادر سینمایی را هم به لیست انواع برادران اضافه می کنیم.
سلفی نگین معتضدی در جوار یک بنای تاریخی در کاشان در کنار عزیزی که حتما صلاح نبوده معرفی اش کند. (احتمالاً برادرش است.)
سلفی پوریا پورسرخ در کنار برادرش و کسی که مثل برادرش است. چقدر برادر!
حالا که فضا مساعد است، من هم این شماره را به همه برادران عزیز که همیشه برایمان برادری کرده اند و چیزی از برادری کم نگذاشته اند، برادرانه تقدیم می کنم. کسانی هم که برادر ندارند، یک لیوان آب خنک بخورند و بروند سراغ عکس بعد.
سلفی جنگلیِ احسان خواجه امیری با کلی تشکر و احوال پرسی با هواداران.
عزیزان در پشت صحنه کنسرت مهدی یراحی. احسان علیخانی، فرزاد فرزین و سایر دوستان. احسان جان گویا ذوقِ خوشتیپی ات را چشم زده اند! هیچ وقت سابقه نداشت پیراهن آبی آسمانی را با ژیله سرمه ای و کت قهوه ای و شلوار سیاه بپوشی! کمی به خودت بیا! در ضمن در خبرها آمده که احسان در بخشی از کنسرت با مهدی یراحی در خواندن همراهی کرده. احتمالاً آهنگ “گریه کن، گریه قشنگه” را خوانده است!
لاله صبوری و همسر جان در کنار کاوه آفاق پس از تماشای اولین کنسرت مجازِ کاوه. کنسرتی که شایعات عجیب و غریبی پیرامونش وجود داشت. شایعاتی که آدم با چشمش هم ببیند، باور نمی کند!
سلفی بهنوش بختیاری در کنار سام کبودوند و افشین هاشمی در پشت صحنه تئاتر جدید عزیزان.
شراره جان، رویایت را اگر واقعی تصور کنیم، کمی مشکلِ فضا پیش می آید. لطفاً تجدید نظر کن!
برادران رایت وقتی لقب اولین خلبان های تاریخ را از آن خود کردند، اگر می دانستند یک روزی قرار است چنین شعر عاشقانه ای زیر عکس خلبانان نقش ببندد، هیچگاه سراغ پرواز نمی رفتند و به همان تدریس فیزیک ادامه می دادند!
علی لهراسبی، امیرعباس گلاب، مریم حیدرزاده و مصطفی پاشایی در دومین سالگرد تولد مرتضی پاشایی که در غیاب او برگزار می شود. جشنی که سال به سال تعداد میهمان های سرشناسش کمتر می گردد.
نعیمه نظام دوست عکسی مربوط به 22 سال پیش از پشت صحنه برنامه محبوب ساعت خوش به اشتراک گذاشت. با حضور عزیزانی چون مهران مدیری، رضا شفیعی جم، زنده یاد داوود اسدی و ارژنگ امیرفضلی.
لیلا زارع و جعفر پناهی از سایر میهمانان ویژه کنسرت دیشب ناظری ها بودند.
دیروز روز جهانی چپ دست ها بود. بهانه ای خوب برای تبریک به عزیزان چپ دستی که در جمع دوستان و آشنایانِ چهره ها حضور دارند. کسانی هم که خودشان چپ دست بودند، برای خود و “هم دست” هایشان سنگ تمام گذاشتند! در اینجا هم مجتبی میرزاجانپور این روز را به چپ دستِ خودش (!)، یعنی فرهاد قائمی تبریک گفته است.
سلفی سامان گوران در کنار ماکت حرم امام رضا (ع).
مهسا کرامتی و عکسی که خیلی دوستش دارد و گاهی با آن خلوت میکند و بلند بلند حرف میزند. بله عزیزان، حدستان درست است. این ها علایم همان سندروم شایعِ “رد دادگی” است. مهسا جان به جای تشویق مردم به این کار ها، به فکر درمان باش!
هستی خانم عکس آسانسوری از شما کم ندیده ایم. حالا این یک بار درب آسانسور به موقع باز شده، الکی داستان نباف.
این روز ها همه جا حرف از شنا و مایکل فلپس است و این “جَو” طوری فراگیر و اپیدمی شده که هر کسی را که میبینی کلاس های شنا ثبت نام کرده است یا قرار است از شنبه این هفته ثبت نام کند. باید خدا را شکر کنیم که چنین جوی پیرامون جودو یا شمشیر بازی ایجاد نشده است، وگرنه امنیت جامعه به شدت به خطر می افتاد!
عکسی قدیمی از رضا شفیعی جم، مربوط به دورانی که کاستِ سلکشنِ گل های هایده گوش می داد.
پوریا شکیبایی هم شب گذشته میهمان خندوانه شده بود و برای دقایقی یاد پدر عزیزش را زنده کرد.
عکس زیبا و بی آلایش کاوه خداشناس در کنار پدر عزیزش در صحن حرم مطلای امام رضا (ع). زیارت قبول کاوه جان.
سلفی خندانِ فلور نظری در لحظه خداحافظی با پسرش. بله، همانطور که میبینید فلور نظری از اینکه پسرش دارد او را تنها میگذارد بسیار تحت تاثیر قرار گرفته و ناراحت است. یاد ترانه ماندگار و نوستالژیک “لحظه ی خدا حافظی، به ….” خودتان بقیه اش را بهتر می دانید، افتادم. سفرشان بی خطر فلور خانم.
به پایان این شماره رسیدیم. تا فردا مراقب خود باشید.
یا علی.
مثل همیشه منتظر نکات پیشنهادی و انتقاداتتان هستیم. چه از طریق گذاشتن نظرات زیر همین مطلب چه از طریق ایمیل info@bartarinha.ir. برای ارتباط با نویسنده مطالب هم می‌توانید با حساب کاربری amirrezashahinnia در اینستاگرام ارتباط برقرار کنید.
با سپاس از همراهی تان.