سفر به دنیای خاطرات غبار گرفته

هرازنو: مگر می‌شود دهه شصتی باشی و ماجرا‌ها «تن‌تن و میلو» را در خاطر نداشته باشی، حتی با کمی اغماض می‌شود گفت دهه هفتادی‌ها (به خصوص آنها که اوایل دهه هفتاد بودند) نیز با این انیمیشن یا برای اینکه فارسی را پاس داشته باشیم بگوییم پویا‌نمایی خاطره نداشته باشند. یا مگر می‌شود نوجوان دیروز باشی و با «سوپرمن»، «تارزان» و «کینگ‌کنگ» خاطره نداشته باشی.

محمد میرکیانی تمام این اسطوره‌های خاطره‌انگیز غربی را از لابلای کتاب‌ها و تاریخ احضار کرده و برایشان سفری به سرزمین اساطیر و افسانه‌ها یعنی مشرق زمین ترتیب داده است. میرکیانی در این سفر «سندباد»، «علی بابا»، «پهلوان پنبه»، «رستم»، «علاءالدین و چراغ جادو» و … را نیز خبر کرده تا مراقب قهرمان‌های پوشالی غربی باشند.

رمان «تن‌تن و سندباد» به قلم محمدمیرکیانی خواننده را وارد یک دنیای فانتزی می‌کند و او را وارد سرزمین شخصیت‌های قصه‌ها می‌کند. شخصیت‌هایی که محال است کسی با آنها خاطره نداشته باشد. جذابیت این رمان آنجا است که نویسنده، شخصیت‌های غربی و شرقی را با هم رو در رو کرده است. شخصیت‌هایی که تا پیش از این هرکدام دارای یک شخصیت مستقل بودند حالا در این رمان کنار هم قرار گرفتند و توانایی‌های خود را به رخ خواننده کشیده‌اند.

نویسنده در این کتاب فضایی هیجان‌انگیز را رقم زده و خواننده را ترغیب می‌کند تا سر از کار شخصیت‌ها و اتفاقاتی که در انتظارشان است در بیاورد. کشتی «تن‌تن» و یارانش در یکی از سرزمین‌های مشرق زمین پهلو می‌گیرد تا به سرزمین قصه‌های آنها پا بگذارند که با کشتی «سندباد» روبرو می‌شوند و این رویارویی زمینه ساز اتفاقات بعدی داستان می‌شود. روبرو شدن قهرمان‌های قصه‌ها که هرکدام برآمده از یک فرهنگ هستند جذابیت‌های بصری و متنی بسیاری را خلق کرده که نه تنها خواننده نوجوان بلکه مخاطب بزرگسال را نیز به دنبال خود می‌کشد.

متنی روان و صمیمی مهم‌ترین ویژگی این کتاب است که موجب می‌شود هر نوع خواننده‌ای با متن ارتباط برقرار کند. متنی بی تکلف که میرکیانی آن را حدود 25 سال پیش نوشته و 3 سال بعد نیز از سوی انتشارات قدیانی منتشر شد. که خب دیده شدن این کتاب پس از این سال‌ها مدیون و مرهون یادداشتی است که رهبر انقلاب بر این کتاب نوشتند و طی روزهای گذشته به صورت عمومی منتشر شد.

رهبر انقلاب در این یادداشت با اشاره به اینکه ایشان هم این قصه را تعریف می‌کردند، نوشته‌اند: «من هم همین قصّه را همیشه تعریف می‌کردم! حیف که خیلی‌ها آن را باور نداشتند. حالا خوب شد، شاهد از غیب رسید! راوی این حکایت که خود همه چیز را به چشم خود دیده، حکایت «تن تن و سندباد» را چاپ کرده است. حالا دیگر کار من آسان شد! همین بس است که نسخه‌ی این کتاب را به همه‌ی بچه‌ها بدهم.»

این رمان در لایه‌های زیرینش به مسئله تهاجم فرهنگی نیم‌نگاهی می‌اندازد که خواننده با کمی دقت آنها را دریافت خواهد کرد؛ هرچند لازم نیست روی آن دقیق شد و همین که از خواندن و مطالعه یک کتاب خوب لذت ببریم، کافی است تا پیام‌های پنهان آن نیز در ذهن جا بگیرد و به مرور زمان خود را نشان دهد.

نکته دیگری که در مورد این رمان می‌توان عنوان کرد قابلیت بازسازی تصویری آن به صورت انیمیشن است که بی شک یم تواند مخاطبان زیادی را به خود جلب کند.

رمان «تن تن و سندباد» اثر محمد میرکیانی که انتشارات قدیانی آن را منتشر کرده، را برای نوجوانان خود تهیه کنید و تردید نداشته باشید پیش از آنکه آنها، کتاب را بخوانند خودتان آن را خوانده‌اید و به روزگار نوجوانی سفر کرده‌اید.

منبع:فارس

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *