قرار گرفتن خواست طبیعی غریزه جنسی در مسیر غلط، می تواند سرنوشت شوم و جبران ناپذیری را برای انسان به ارمغان آورد.

شش بلای خانمانسوز برای یک لذت جنسی ممنوعه
 یکی از شایع ترین و خطرناک ترین حربه های شیطان برای اغواء و گمراه کردن انسان ها، استفاده از اهرم شهوت و لذت جنسی است.

با یک تحقیق میدانی و نه چندان سخت، به خوبی می توان گستردگی مبتلایان به گناه شوم و خطرناک جنسی را مشاهده کرد. هرچند که نیاز به لذت جنسی، یک خواست طبیعی و غریزی در تمام انسان ها به حساب می آید، ولی با این حال نباید فراموش کرد، با قرار گرفتن این خواست طبیعی در مسیر غلط خود، می تواند سرنوشت شوم و جبران ناپذیری را برای انسان به ارمغان آورد؛ کما اینکه در منابع روایی از پیامبر اکرم(ص) نقل شده است که می فرمایند: «اِذا ظَهَرَ الزِّنا وَ الرِّبا فی قَرْیَةٍ فَقَدْ اَحَلّوا بِاَنْفُسِهِمْ عَذابَ اللّه؛ [۱] هرگاه زنا و ربا در جایی آشکار شود، مردم آنجا خود را در عذاب خدا افکنده اند».

لذتی با طعم آتش
بعضی افراد تصور باطلی در خصوص بهره مندی از لذت جنسی دارند و بر این باورند به همین مقدار که انسان در خود نیاز به ارضای شهوانی را مشاهده کرد، می تواند از هر طریقی با دیگران ارتباط شهوانی بر قرار نماید و خود را تخلیه جنسی نماید. محکم ترین دلیل این افراد نیز چیزی جز مشروع بودن آزادی نیست. این در حالی است که آموزه های اسلامی همه انواع آزادی را مشروع ندانسته است. با این حال بعضی خود را آلوده ی لذت زودگذر و بی ارزش ارتباط جنسی با دیگران می نمایند. گناه شوم و خطرناکی که تبعات دردناک دنیوی و اخروی فراوانی به دنبال دارد.
در منابع روایی از پیامبر اکرم(ص) آثار و پیامدهای شوم لذت جنسی ممنوعه این چنین معرفی شده است: «فِی الزِّنَا سِتُّ خِصَالٍ ثَلَاثٌ مِنْهَا فِی الدُّنْیَا وَ ثَلَاثٌ فِی الْآخِرَةِ فَأَمَّا الَّتِی فِی الدُّنْیَا فَیَذْهَبُ بِالْبَهَاءِ وَ یُعَجِّلُ الْفَنَاءَ وَ یَقْطَعُ الرِّزْقَ وَ أَمَّا الَّتِی فِی الْآخِرَةِ فَسُوءُ الْحِسَابِ وَ سَخَطُ الرَّحْمَنِ وَ الْخُلُودُ فِی النَّارِ، [۲] زِنا، شش پیامد دارد: سه در دنیا و سه در آخرت. سه پیامد دنیایی اش این است که: آبرو را می بَرد، مرگ را شتاب می بخشد و روزی را می بُرد و سه پیامد آخرتی اش: سختی حسابرسی، خشم خدای رحمان و ماندگاری در آتش است».
اگر به درستی و با کمی دقت و تأمل بیشتر در هر کدام از این پیامدهای خطرناک اندیشیده شود به درستی درمی یابد که این آثار وتبعات آن قدر برای انسان دردناک و غیر قابل تحمل است که حتی فشار غریزه جنسی نیز او را از ارتکاب این گناه شوم باز می دارد. در روایت دیگری شدت عذاب مبتلایان به گناه جنسی زنا این چنین بیان شده است. در کتاب ثواب الاعمال و عقاب الاعمال علیّ بن سالم از امام صادق (ع) نقل می نماید: همانا سخت ‌ترین مردم از حیث عذاب در روز قیامت آن مردی است که نطفه خود را در رحمی که بر وی حرام است بریزد».[۳]
لذتی با طعم آرامش
آموزه های اسلامی هیچ گاه به دنبال سرکوب غرایز طبیعی و خدادادی بشر نبوده است، از این رو با وضع قوانین ساده و سعادت بخش به دنبال جهت دهی و نشان دادن راه درست زندگی بهتر به انسان ها بوده است. همان طور که در مقدمه نیز بیان شد، افراد مجاز نیستند برای اطفاء خواهش های شهوانی خود، از جاده ممنوعه و گذر از مناطق پر خطر عبور نمایند، بلکه می توانند با بهره گیری از آموزه های اسلامی، زندگی توأم با آرامش را برای خود به ارمغان آورند، زندگی در کنار همسر شرعی و قانونی علاوه بر اینکه انسان را از نیاز های جنسی مستغنی می نماید، آرامش خاطر و زییایی غیر قابل توصیف را نیز برای افراد به همراه می آورد؛ کما اینکه خدای متعال در این خصوص می فرماید: «وَ مِنْ آیاتِهِ أَنْ خَلَقَ لَکُمْ مِنْ أَنْفُسِکُمْ أَزْواجاً لِتَسْکُنُوا إِلَیْها وَ جَعَلَ بَیْنَکُمْ مَوَدَّةً وَ رَحْمَةً إِنَّ فی‌ ذلِکَ لَآیاتٍ لِقَوْمٍ یَتَفَکَّرُونَ؛ [روم/۲۰] و از نشانه‌ های قدرت اوست که برایتان از جنس خودتان همسرانی آفرید. تا به ایشان آرامش یابید، و میان شما دوستی و مهربانی نهاد. در این عبرتهایی است برای مردمی که تفکر می‌ کنند».
این آرامش و سکونت هم از نظر جسمی است و هم از نظر روحی هم از جنبه فردی و هم اجتماعی. بیماری هایی که به خاطر ترک ازدواج برای جسم انسان پیش می‌آید قابل انکار نیست. همچنین عدم تعادل روحی و ناآرامی های روانی که افراد مجرد با آن دست به گریبانند کم و بیش بر همه روشن است. از نظر اجتماعی افراد مجرد کمتر احساس مسئولیت می‌کنند و به همین جهت انتحار و خودکشی در میان مجردان بیشتر دیده می‌شود و جنایات هولناک نیز از آنها بیشتر سرمی‌زند. هنگامی که انسان از مرحله تجرد گام به مرحله زندگی خانوادگی می‌گذارد شخصیت تازه‌ای در خود می‌یابد و احساس مسئولیت بیشتری می‌کند و این است معنی احساس آرامش در سایه ازدواج. [۴]
سه برداشت زیبا از آیه ازدواج
فرق میان مودت و رحمت ممکن است از جهات مختلفی باشد:
۱-مودت: انگیزه ارتباط در آغاز کار است، اما در پایان که یکی از دو همسر ممکن است ضعیف و ناتوان شود و قادر بر خدمتی نباشد رحمت جای آن را می‌ گیرد.
۲-مودت: در مورد بزرگترها است که می ‌توانند نسبت بهم خدمت کنند، اما کودکان و فرزندان کوچک در سایه رحمت پرورش می ‌یابند.
۳-مودت: غالباً جنبه متقابل دارد، اما رحمت یک جانبه و ایثارگرانه است، زیرا برای بقاء یک جامعه گاه خدمات متقابل لازم است که سرچشمه آن مودت است و گاه خدمات بلاعوض که نیاز به ایثار و رحمت دارد. [۵]
لذتی با طعم سعادت و خوشبختی
بر خلاف تصور کسانی که تمام لذت جنسی را در ارتباط نامشروع با جنس مخالف جستجو می نمایند، بر اساس آموزه های قرآنی نهایت لذت جنسی را نه در این دنیای خاکی؛ بلکه در سرای ابدی جستجو کرد. از آنجا که لذت جنسی مشروع در منطق قرآن کریم حرام و ممنوع نیست، خداوند متعال به اوج این لذت جنسی در حیات ابدی اشاره می نماید: «ُمُتَّکِئینَ عَلی‌ فُرُشٍ بَطائِنُها مِنْ إِسْتَبْرَقٍ وَ جَنَی الْجَنَّتَیْنِ دانٍ فَبِأَیِّ آلاءِ رَبِّکُما تُکَذِّبانِ فیهِنَّ قاصِراتُ الطَّرْفِ لَمْ یَطْمِثْهُنَّ إِنْسٌ قَبْلَهُمْ وَ لا جَانٌّ فَبِأَیِّ آلاءِ رَبِّکُما تُکَذِّبانِ کَأَنَّهُنَّ الْیاقُوتُ وَ الْمَرْجانُ؛ [رحمن/۵۴-۵۸] بر بالش ها و بسترهایی تکیه زنند که آستر آنها از دیبای ستبر است و میوه ‌های آن دو بهشت نزدیک و در دسترس است. پس کدام یک از نعمت های پروردگارتان را دروغ می‌ انگارید؟ در آنها زنان فروهشته چشم باشند که پیش از ایشان- بهشتیان- هیچ آدمی و پری آنان را نسوده باشد. پس کدام یک از نعمت های پروردگارتان را دروغ می ‌پندارید؟ گویی که ایشان بسان یاقوت و مرجان‌ اند- در سرخی و روشنی و سپیدی و درخشش».
در سرای ابدی زنان نیکو سرشت و زیبا منظری در اختیار بهشتیان قرار می گیرد که آیه شریف در توصیفشان آنان را به یاقوت مشابهت می نماید: به طوری که سرخی و صفا و درخشندگی یاقوت و به سفیدی و زیبایی شاخ مرجان را دارند. هنگامی که این دو رنگ (یعنی سفید و سرخ شفاف) به هم آمیزند زیباترین رنگ صد چندان می شود. [۶]
سخن آخر: زندگی چند صباح دنیوی نمی ارزد که برای نجات از هجمه و فشار شهوت، به لذتی از جنس آتش پناه برد، بلکه سزاوار است با صبر و تحمل، مسیری را در پیش گرفت که در نهایت به سعادت و آرامش منتهی شود.
……………….
پی نوشت ها:
[۱]. نهج الفصاحه، ص ۱۹۶، ح ۱۱۸.
[۲]. خصال، ص ۳۲۱، ح ۳.
[۳]. ثواب الاعمال و عقاب الاعمال صفحه ۶۰۱.
[۴]. تفسیر نمونه، ج‌۱۶، ص ۳۹۲.
[۵]. همان.
[۶]. همان، ج‌۲۳، ص ۱۷۰.
منبع: مهر

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *