فاطمه حمزوی – مترجم | تغییر اجتماعی همواره با یک رویا شروع می‌شود. کارآفرینان اجتماعی رویاپردازند زیرا وضع موجود را زیر سوال می‌برند. آنها چالش‌های پیش‌روی ما را می‌فهمند و می‌توانند آینده‌ای فراتر از این چالش‌ها ببینند. در ٣٠‌سال گذشته آشوکا (https: //www.ashoka.org) درتمامی دنیا به دنبال کارآفرینان اجتماعی‌ای گشته که رویایشان به اندازه کافی بزرگ است که بتواند دنیا را تغییر دهد. این افراد کسانی هستند که عمیقا به این فکر می‌کنند که چگونه می‌توانند اجتماعات‌شان را عادلانه‌تر یا پایدارتر کنند، اما این افراد علاوه بر رویاپردازی برای یک آینده بهتر دست به عمل هم می‌زنند تا دنیای متفاوتی را به وجود آورند. آنها گام‌های ضروری برای ساختن دنیایی که می‌خواهند را می‌دانند و به طی کردن این مسیر متعهدند. در این مجموعه یادداشت‌ها با ترجمه و تلخیص از سایت آشوکا به داستان تعدادی از این تغییرآفرینان می‌پردازیم، شاید جرقه‌ای باشد برای رویاپردازی برای دنیایی بهتر.
سونیتا کریشنان: مادر هزاران کودک
سونیتا کریشنان در سال‌های ابتدایی دوران دانشجویی بود که با همراهی تعدادی دیگر از دوستانش گروه دانشجویی سادبهاوانا (حسن‌نیت) را به وجود آورد. یکی از فعالیت‌های اصلی سادبهاوانا بهبود وضع دالیت‌های ساکن حاشیه شهر بنگلور بود (دالیت به گروه‌های حاشیه‌ای و سرکوب شده در اجتماع اطلاق می‌شود. درهند منظور طبقه‌ای است که در پایین‌ترین سطح جامعه قرار داشته و به طبقه نجس هم مشهور است). سونیتا ١٩ساله بود که یک‌بار در بازگشت از ملاقاتی با دالیت‌های بیرون شهر مورد حمله نوجوانی که معترض حضور او در بین اعضای طبقه رانده شده بود، قرار گرفت. پیامد این ماجرا از خودش وحشتناک‌تر بود. یکی از همکلاسی‌های سونیتا که قرار بود آن روز او را تا خانه اسکورت کند، نتوانست با احساس گناه خود کنار بیاید و خودکشی کرد. تمام اطرافیان سونیتا او را مقصر دانسته و حتی نزدیکانش طردش کردند. پس از این ماجرا بود که سونیتای درهم شکسته تصمیم گرفت با بدنام‌ترین و سرکوب‌شده‌ترین گروه جامعه کار کند؛ زنان کارگر جنسی. قاچاق وسیع کودکان یکی از معضلات بزرگ اما نسبتا مغفول جامعه هند است. در یک مطالعه روی چهار شهر بزرگ بمبئی، کلکته، حیدرآباد و دهلی نتایج حاکی از این بودند که نزدیک به ٤٠درصد از دو‌میلیون کارگر جنسی مشغول به کار در بروتل‌ها را کودکان زیر ۱۸‌سال تشکیل می‌دهند، کمی بیش از یک‌سوم این کارگران جنسی حتی ١٦سال هم ندارند. بخش عظیمی از این کودکان در فرآیند قاچاق انسان توسط خانواده‌ها فروخته شده‌اند، از روستاهایشان دزدیده شده‌اند، به بهانه شاغل‌شدن فریفته شده‌اند و سپس در یک فرآیند خشن به شغل جدیدشان «معرفی» شده‌اند. این معرفی که هدفش درهم شکستن مقاومت فرد است، غالبا دربرگیرنده تجاوز گروهی، زندانی شدن در اتاق، کتک خوردن مکرر و اجبار به مصرف موادمخدر و الکل است. پلیس غالبا پس از این مرحله است که وارد کار می‌شود. حملات پلیس به بروتل‌ها و واسطه‌ها رایج‌ترین شیوه مواجهه حکومت با این مشکل وسیع است. کودکانی که پلیس در این حملات نجات می‌دهد، به خانه‌های نیمه‌راهی سپرده می‌شوند، اما این خانه‌ها غالبا توانایی کافی برای کمک به حل مشکلات این کودکان را ندارند. دربسیاری از موارد پس از گذراندن مدت کوتاهی در این خانه‌ها، کودکان نجات‌یافته مجددا وارد چرخه ترافیک انسانی می‌شوند. اینجاست که سونیتا می‌کوشد با پیوند زدن تلاش‌های مردمی و فعالیت‌های پلیس راهی برای شکستن این چرخه باطل بیابد. جنبه مهمی از کار سونیتا این است که از همان سیستم موجود خانه‌های نیمه‌راهی فراهم شده توسط ایالت استفاده کند و آنها را بهبود بخشد. با سازمان‌دهی مجدد این خانه‌ها به صورتی که همزمان زیرنظر سازمان‌های مردم‌نهاد نیز باشند، نه‌تنها آگاهی از مشکلات این کودکان افزایش یافته، بلکه جلوی فسادهای موجود ناشی از غفلت در روند اداره دولتی آنها نیز گرفته شده است. علاوه بر این‌ها، با افزودن برنامه‌های مشاوره، توانمندسازی و بازگشت به خانواده تلاش می‌شود از بازگشت این کودکان به چرخه کار جنسی اجباری و قاچاق جلوگیری شود. سازمان پراجوالا که توسط سونیتا تأسیس شده تا به حال توانسته در پناهگاه‌هایی که به صورت مشترک زیرنظر دولت و سازمان هستند، خدمات بازپروری و محافظتی برای کودکان قاچاق شده فراهم آورد. سونیتا این روزها توسط هزاران کودکی که در پناهگاه‌هایش توانمند شده‌اند، مادر خوانده می‌شود.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *