هراز نو : در ایام ضربت خوردن سید مظلومان و امیر مومنان به جاست اشاره ای به بعدی از ابعاد فضایل علوی نماییم و آن هم عبادت بی مانند آن حضرت در مقابل حضرت دوست می باشد.
عبادت و بندگي مولا امير مؤمنان علي(ع) شهره جهان است، و مرکز ثقل مقامات و منزلت‏های علي(ع) در کنار علم خدادادی همان عبادت‏ها و نمازها و ناله‏ ها و نيازهای شبانه ی اوست، اين مسئله تا آنجا اهميت دارد که خداوند به ملائکه ی خود مباهات و فخرفروشی به سبب عبادت‏های اميرمؤمنان مي‏کند.
پيامبر اکرم(ص) مي‏فرمايد: صبحگاهی جبرئيل با شادی و حالت بشارت بر من وارد شد. گفتم حبيب من چه شده تو را خوشحال و بشارت رسان مي‏بينم؟ پس گفت: اي محمد!(ص) چگونه خوشحال نباشم و حال آن که چشمم بخاطر اکرامي که خداوند نسبت به برادرت و جانشينت و امام امتت علي بن ابي طالب روا داشته، روشن شده است.
پيامبر اکرم(ص) فرمود: چگونه خداوند برادرم و امام امتم را گرامی داشته است؟
قال: باهي بعبادته البارحة ملائکته و حملة عرشه و قال: ملائکتي انظروا الي حجّتي في ارضي علی عبادی بعد نبيّي، فقد عفر خدّه في التّراب تواضعاً لعظمتي، اشهدکم انّه امام خلقي و مولي بريّتي؛
گفت: خداوند با عبادت ديشب علی بر ملائکه و حاملان عرش مباهات نموده است. و فرموده است: ملائکه ی من نگاه کنيد به حجّتم بر بندگانم در زمين بعد از پيغمبرم، براستی صورت و گونه‏ هایش را به خاطر تواضع در مقابل عظمت من بر خاک نهاده است ، شما را شاهد مي‏گيرم که او (علی) پيشواي مخلوقاتم، و سرپرست مردمان من مي‏باشد.
در منابع شيعه آن قدر از عبادت اميرمؤمنان(ع) سخن به ميان آمده که نياز به يک کتاب مستقل دارد، خالي از لطف نيست که به يک روايت اشاره کنيم:
ضراربن ضمره در حضور معاويه درباره علي(ع) چنين گفت:
پس خدا را شاهد مي‏گيرم که او را در بعضی از جايگاه هایش ديدم. در وقتي که شب پرده‏ های تاريکي ‏اش را انداخته بود و ستارگان ظاهر شده بودند، در حالي که در محرابش ايستاده بود و محاسن خود را بر دست گرفته و مانند انسان مار گزيده به خود مي‏پيچيد و چون انسان غمديده گريه مي‏کرد… گويا هنوز آواز او را در گوش جان دارم که مي‏فرمود؛
آه آه از کمي توشه، طولانی بودن سفر، وحشت راه و بزرگ بودن جايگاه ورود.
پس آنگاه اشک معاويه جاري شد و با آستينش آن را پاک کرد و ديگران هم اشک ريختند سپس معاويه گفت، آری ابوالحسن چنين بود…
منابع؛
بحارالانوار، داراحياء التراث العربي، ج 41، ص 21
ذيل روايت 28.
اشک شفق، ص 182.
المناقب، ص 326، ح 335.
عَبْدُٱلْزَهْراْ: سید مصطفی سیار ،کارشناس مذهبی هرازنو

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *