زهى مراتب خوابى كه به ز بيدارى است !
اينجانب بنابر فرموده شيخ الرئيس كه فرمود: از عوامل ضعف بينايى چشم ، خوابيدن با شكم سير است و لازم است بين غذاى شب و خوابيدن فاصله انداخت .، هميشه مقيد بودم شام را سر شب صرف كنم تا فاصله مورد نظر شيخ را مراعات كرده باشم كه مبادا خداى نكرده چشمم كه يكى از مهم ترين سرمايه هاى كسب دانش و پيمودن راه كمال است ضرر ببيند و اين امر سبب شود كه از تحصيل علم و كمال باز بمانم (يا در شب حتى الامكان از خوردن غذا خوددارى كنم . )
ولى با اين همه شبى از شب ها (در شب چهار شنبه 29 جمادى الاول 1405 قمرى برابر با اول اسفند 1363 )شامم به تاءخير افتاد و متاءسفانه بعد از شام خواب شديدى بر من عارض شد.
براى اينكه فرموده شيخ را عمل كرده باشم ، بلند شدم و شروع كردم به قدم زدن و تا دوازده نصف شب بيدار بودم ، ولى بر اثر شدت حالت خواب نتوانستم از خوابيدن خوددارى كنم ، لذا خوابيدم .
خواب شيرين بود و رؤياى شيرين تر كه به زيادت حضرت ثامن الحجج ، على بن موسى الرضا (عليه السلام ) تشرف حاصل كردم . در ابتدا به اشاره تفهيم فرمودند كه : چرا كمتر خودت را به ما نشان مى دهى و پس از آن به عبارت صريح به من فرمودند،
اين قدر خودت را زحمت مده ، ما چشم تو را تا آخر عمر ضمانت مى كنيم.
..الحمد لله كه از اين بشارت آن ولى الله اعظم كه به لقب ضامن هم شناخته شده است ، برايم ، يقين حاصل است كه هر او كريمه من تا آخرين دقايق عمرم بينا خواهند بود، چون ضامنشان معتبر است ، چنانكه مشمول الطاف ديگر آن حضرت نيز بوديم و هستيم .
و آن حضرت فرمود: چرا كمتر خودت را به ما نشان مى دهى ؟.
شايد علتش اين بود كه در آن اوان ، بر اثر تراكم اشتغال درس و بحث و تصنيف و تصحيح ، مدتى به زيارت حضرت بى بى فاطمه معصومه (عليه السلام ) خواهر آن جناب توفيق نيافتم و تشرف حاصل نكردم . شگفت اين كه در آن شب اصلا انديشه آن جناب در خاطرم نبود.
منبع:فضايل و سيره چهارده معصوم در اثار علامه حسن زاده آملي
@harazno 🍃🌺
کارمندان باید سر ساعت 7/15 در اداره حضور پیدا کنن چطوری بعد از سحر نخوابن طوری که ساعت کار را تغییر ندادن
كلام وبيان علامهّ هماره مايه مفرح زاد و راه توشه زندگاني براي عامهّ به وِيژه جوانان متعالي و مستعد كمال است خداوند ايشان و همه علما و فضلاي ما را كه چشم وگوش و هوش شان براي خروج انسانها از نقص به كمال است وببار نشستن استعدادهاو قوه ومونهّ انسانها ست وتحصيل كمالات انساني است از بلاها نگاه دارد.
اوقات خوش آن بود كه با دوست بسر رفت +باقي همه بيحاصلي و در بدري بود