هراز نو: يكي از معضلات زندگي اجتماعي و نظام خانواده مشكل دقت در انتخاب و يا سقوط اخلاقي يكي از طرفين اصلي زندگي خانواده و گاه مولود مرگ ارزشها، طلاق است. طلاق بريدن پيوند مقدسي است كه همراه با هزاران اميد و آرزو شكل گرفته است.
طلاق پديده اي دو سويهاست كهاز يك طرف باعث فروپاشي نهاد خانواده و از طرف ديگر راه حلي نهايي براي نگهداري از اين نهاد است.
در فقهاسلامي «طلاق، عبارت است از زايل كردن قيد ازدواج با لفظ مخصوص «طبق قانون مدني ايران نيز طلاق عبارت است» از انحلال قانوني ازدواج دائم بين زن و مرد كه با شرايط مقرره در قانون مدني ايران به اراده مرد و يا به تقاضاي زن صورت مي گيرد.»
به طور كلي طلاق به معني پايان قانوني ازدواج و جدا شدن زن و شوهر از يكديگر است. علاوه بر طلاق به معناي عام دو واژه طلاق اجتماعي و طلاق عاطفي نيز در ادبيات مربوط به طلاق مطرح است. تغيير در نوع دوستي و اختلال در روابط اجتماعي مرد و زن به طلاق اجتماعي معروف است. طلاق عاطفي يا رواني نيز موقعيّتي است كه در آن پيوندها و وابستگي عاطفي زوجين از بين رفته و ادامه زندگي مشترك جنبه اجباري پيدا كند.
بر اساس آموزههاي ديني نيز طلاق ضمن آن كهامري ناستوده معرفي شده، واقعيتي است كه در شرايطي خاص گريزي از آن نيست بلكه براي جلوگيري از آسيبهاي جدي تر گاه ضروري هم به نظر ميرسد.
بدون شك طلاق يكي از پديدههايي است که ثبات خانواده را تهديد ميكند و پيامدها و اثرات منفي بر خانواده، زوجين، فرزندان و به طور كلي بر جامعه خواهد داشت. اگر چه براي يك جامعه بهنجار وجود درصد پاييني از طلاق منطقي و هنجار محسوب ميشود، اما افزايش بيسابقه در نرخ طلاق مي تواند طلاق را به يك مسألهاجتماعي درآورد.
در جامعه معاصر تغيير در شيوههاي زندگي، ارزشها، انتظارات، شيوههاي همسر گزيني و شرايط كار و زندگي افراد منجر به افزايش طلاق شده است. آمارهاي بين المللي نشان ميدهد كه طلاق در نيم قرن اخير در اكثر جوامع انساني افزايش بي سابقهاي داشتهاست. در ايران نيز در سالهاي اخير روند رو به رشد ميزان طلاق زنگهاي خطر را از طرف سازمانهاي مرتبط به صدا در آورده است.
برخی از پژوهش های انجام شده در مازندران دلایلی چون دخالت اطرافيان،ازدواج بر مبناي ماديات،عدم تسلط بر تكنيك حل مسأله،عدم بلوغ فكري، عاطفي، اجتماعي،عدم مسؤوليت پذيري همسر ، تعدد نقش زن در خانواده را از جمله دلایل طلاق دانسته اند .اما در این میان نقش رسانه ها خصوصا شبکه های ماهواره ای را نباید نادیده گرفت . نقش رسانه ها اعم از رسانه های نوشتاری ، الکترونیکی ، مجازی و اجتماعی چه در ایران و چه در سایر نقاط جهان بسیار پر اهمیت است.
تحولات اجتماعی دهههای گذشته در سطح جهانی، نظامهای خانواده را با تغییرات، چالشها، مسایل و نیازهای جدید و متنوعی مواجه کرد و در همین مدت خانواده به شکلی فزاینده به علل و عوامل متعدد و پیچیدهای در معرض تهدید قرار گرفته است. وقتی کارکردهای خانواده از قبیل زیستی، اجتماعی- شناختی و عاطفی یکی پس از دیگری آسیب می بیند، اعضا آن به تدریج احساس رضایتمندی خود را از دست می دهند. کاهش تدریجی رضایتمندی اعضا خانواده ابتدا موجب گسستگی اجتماعی و در نهایت منجر به واقعه حقوقی میشود کهاین گسستگی طلاق نامیده میشود.
در مورد اثرات رسانههاي خارجي ميتوان گفت مسئله ترويج بيبند و باري جنسي و اشاعه فيلمهاي مبتذل شهوت را در بيننده تحريك ميكند، هرگاه شهوت و لذت، محور زندگي قرار بگيرد، فرد در خود نيازي به محدود ماندن در يك رابطه نميبيند.
نقش رسانههايی چون ماهواره و اينترنت در رواج بيبند و باري اخلاقي، مقابله با هنجارهاي اجتماعي، پايبند نبودن مذهبي و بدآموزيهاي رسانههاي خارجي، يكي از علل از هم پاشيدگي خانوادههاي جوان است كه تحت تأثير کالاهای مخرب فرهنگی قرار دارند.
امروزه بخش اعظمي از تعاملات اعضاي خانواده با تماشاي تلويزيون صورت ميگيرد و اين شبکه روابط معمولا با توجه به وقتی که برای تلويزيون و شبکه های اجتماعی گذاشته می شود بريده و منقطع ميشود و بسياري از فرصت تعامل با اعضای خانواده از بین می رود .
به جز تاثیر ناگوار بر شبکه روابط و پایین آمدن میزان کمی وکیفی تعاملات ،وقتی شبکه ماهواره ای چون “جم” مدام سریال ها و فیلم هایی را پخش مینماید که چهره های اصلی و سوپراستار ها درحال خیانت به همسرانشان هستند ، حرمت و قبح خیانت در برابر مخاطبان این کالاهای فرهنگی نیز شکسته می شود و تاثیر آن را در مساله طلاق مشاهده مینماییم ، خیانت تابویی است که اگر چه امروز در پرونده های طلاق مازندران به طور رسمی از آن یاد نمی شود و صرفا به ذکر واژه عدم تفاهم در دفاتر حقوقی بسنده می نمایند، اما نتیجه عدم توجه به کالاهای مضر فرهنگی است که با برنامه به ذایقه مردم ما خورانده شده است .
رهبر انقلاب حضرت آیت الله خامنه ای بیان فرمودند در برخی مواقع تأکیدهایی که بر پرهیز از استفاده کالاهای مضرّ غیرفرهنگی همچون برخی مواد غذایی می شود، بیشتر از هشدار درباره کالاهای فرهنگی مضرّ است، در حالی که تأثیرات سوء این کالاها بر مردم خطرناک تر و گسترده تر است . برخی مواقع در مقابل تولید یا ورود کالاهای فرهنگی مضر، موضعگیری و اقدامی نمی شود، زیرا این ترس وجود دارد که متهم به جلوگیری از جریان آزاد اطلاعات شوند.
نگارنده این سطور معقتد است بسیاری از طلاق ها در حال حاضر به خاطرتاثیر کالاهای مضر فرهنگی رسانه های ماهواره ایست و برای مقابله با آن می بایست تولیدات فرهنگی جایگزین مناسب برای آن یافت یعنی دستگاه های مولد کالاهای فرهنگی مثل صدا وسیما و وزارت ارشاد به فکر تغییر مناسب در تولید کالاهای فرهنگی مناسب با فرهنگ ملی ودینی با ذایقه مردم کشورما باشند و نهضت آگاهی بخشی آثار رواج این کالاهای مضر برای سطوح مختلف جامعه خصوصا در روستاها و نقاط محروم شکل بگیرد .