آتش انقلاب، به جایی کشید که سیگار کشیدن هم ممنوع بود در آن. آتش خروش مردم به بار نشست و صدالبته با بسته شدن شیرهای نفتی به دست کارکنان پالایشگاه آبادان، به بهانه این بزرگترین رویداد قرن بیستم، به سراغش رفتیم تا از آن دوران برایمان بگوید.
عبدالجبار منشدی از قدیمیترین کارکنان پالایشگاه آبادان و جزو هیئت دیدار کننده پالایشگاه آبادان با بنیانگذار انقلاب اسلامی در سال 57 است. ورود بیگانگان به سرزمین نخل و نی و نفت را به خاطر دارد؛ به بهانه برپا کردن لولههای پیچ در پیچ که خون سیاه زمین پاکان را میبلعیدند و میسپردند، به آهن پارههایی به نام نفتکش و میبردند تا ناکجا. نصیب صاحبانش چه میشد؟ تقریبا هیچ! و این شد که آتش انقلاب، به جایی کشید که سیگار کشیدن هم ممنوع بود در آن. آتش خروش مردم به بار نشست و صدالبته با بسته شدن شیرهای نفتی به دست کارکنان پالایشگاه آبادان، به بهانه این بزرگترین رویداد قرن بیستم، به سراغش رفتیم تا از آن دوران برایمان بگوید.
فارس: ما که از جزئیات صنعت نفت خبر نداریم، تصور این که در زمان انقلاب لولههای نفت بسته و تولید فرآوردهها مختل شد، یک مقدار دشوار است. آیا از کار افتادن تمامی واحدهای نفتی پالایشگاه، به تاسیسات آن لطمه نمی زد؟
منشدی: نفت خام همیشه جریان دارد و اگر به اصطلاح، جریان آن بخوابد مشکلی برای از سرگیری جریان نفت به وجود نمی آید. فقط تنها موردی که وجود داشت و مشکل به وجود می آورد، قیر بود، قیر اگر سرد می شد، سفت میشد و آب کردنش خیلی مشکل بود، خوشبختانه سیستم لولههای قیر توسط لولههای بخار سرویس میشد.
فارس: به قول خودتان استیم.
منشدی: بله، به وسیله استیم، گرم میکردند که مشکلی به وجود نیاید.
فارس: آن موقع چند نفر از کارکنان فنی کسانی که ریز کار را میدانستند خارجی و چند نفر ایرانی بودند؟
منشدی: اولین دستگاه تقطیری که در پالایشگاه راهاندازی شد دستگاه شماره 5 بود که در حدود 20 هزار بشکه نفت تصفیه میکرد. بعداز آن دستگاه شماره 10 و 15 و 20 و به همین ترتیب ساخته شدند که تا امروز به شماره صد و اندی رسیده است. کارگرهای خارجی آن موقع اکثرا هندی بودند و تعدادشان هم زیاد بود. چون هر کوره حداقل 10 نفر کارگر لازم داشت. هندیها مینشستند روبهروی فشارسنج و بالارفتن و پایین رفتنش را گزارش میدادند و کار یاد ایرانیها نمیدادند. بعدها با آمدن ابزار دقیق، نفرات کارکنان خیلی کاهش یافت. با ملی شدن صنعت نفت و آمدن کنسرسیوم، انگلیسیها رفتند و از کشورهای مختلف، نفراتی به عنوان کارشناس آمدند.
فارس: زمان انقلاب تعداد خارجیها به چه ترتیبی بود؟
منشدی: زمان انقلاب، کارشناسان کمی بودند در هر قسمت. مثلا کت کراکر یک کارشناس داشت و کارگاه مرکزی یک کارشناس و…
فارس: یشترشان کجایی بودند؟
منشدی: مختلف بودند؛ انگلیسی، هلندی، ایتالیایی و… قسمت ما یک آمریکایی بود.
فارس: از اعتصابات بگویید.
منشدی: پالایشگاه که اعتصاب کرد، مواد سوختنی نه برای خارج نه برای داخل، تولید نمیشد. ارتش که بدون سوخت نمیتوانست کاری بکند از نظر نقل و انتقالات، هواپیما و هلیکوپتر و دیگر کارهایش.
فارس: مسئولیت شما چه بود؟
منشدی: بنده مسئول یکی از تصفیه خانهها بودم. رئیس پالایشگاه به من گفت: کارکنان از شما حرف شنوی دارند، به آنها بگو بروند سر کار. من گفتم: آقای رئیس، شما (معذرت میخواهم) اشتباه میکنید. گفت: چطور؟ گفتم: من میتوانم به آنها بگویم بروید سر کار، حتی خودم حاضرم همین الان که از اتاق شما خارج میشوم بروم سر کار، اما آنها از من تبعیت نمیکنند. آنها خودشان دست به اعتصاب زدهاند. هر خانه و کشوری که در آن ظلم باشد، پایدار نمیماند. هر چیزی زیر فشار دوام نمی آورد. در زمان شاه فشار زیاد بود
فارس: یشتر از لحاظ معیشت.
منشدی: بله و وقتی فشار زیاد شد، کارکنان اعتصاب کردند. پالایشگاه آبادان بزرگترین پالایشگاه خاورمیانه بوده و تمام مواد نفتی ایران و خارج را چه از نظر تصفیه شده و چه تصفیه نشده را تامین میکرد. با اعتصاب کارکنان، ارتش رژیم دچار کمبود شد و انقلاب به پیروزی رسید. وقتی پیروزی نزدیک شده بود و آقا از پاریس آمده بودند به ایران، بنده، از طرف کارکنان پالایشگاه آبادان به عنوان نماینده آنها، برای استقبال آقا، رفتم خدمت شان.
فارس: روز دوازده بهمن ماه، روز ورود امام.
منشدی: بله. بنده با عده دیگر رفتیم و خدمت ایشان خیرمقدم گفتیم و چندتا عکس هم گرفتیم و بعد از چندین سال هنوز آن عکس ها موجود است.
فارس: در قم ایشان را دیدید یا در تهران؟
منشدی: در قم و در بدو ورودش و همچنین در حوزه علمیه قم که متنی را هم خواندم.
فارس: در آن دورانی که اعتصاب، تولید نفت را مختل کرده بود، در زمستان و آن شرایط سخت، به مردمی که در سرما بودند و محتاج نفت برای مصرف خانگیشان بودند، چطور نفت میرسید؟ فکری برای آنها شده بود؟
منشدی: همان رئیس پالایشگاه که دربارهاش گفتم، از همین قضیه حرف میزد که مردم در تبریز و رضاییه و مناطق سردسیر کشور دارند از سرما یخ می زدند. نفت ندارند، سوخت ندارند. شما باید حداقل به آنها کمک کنید. آنها چه گناهی دارند؟
فارس: به نظرم بیشتر از منابع ذخیره شده در مخازن برای تامین آنها استفاده میشد؟
منشدی: بله. در مناطق سردسیر، سوخت، جیره بندی شده بود. ولی الحمدا… به خیر گذشت.
فارس: کارکنان بیرون پالایشگاه اعتصاب میکردند یا در داخل محوطه کاری شان؟
منشدی: پالایشگاه، نوبت کاری داشت. آنهایی که نوبت کارشان بود و در داخل پالایشگاه بودند، تحصن میکردند و آنهایی که نوبت کارشان بودند، دیگر به کار بر نمیگشتند.
فارس: در شرف پیروزی انقلاب، امام نمایندهاش را فرستاد به جمع کارکنان پالایشگاه.
منشدی: بله و یکی از برنامهها این بود که دیگر انقلاب داشت نتیجه میگرفت و اعتصاب به نتیجه رسیده بود و مردم نقاط سردسیر نیاز به نفت و سوخت های دیگر داشتند. آن آقا از ما خواست که برگردیم به کار و برای تامین سوخت مردم، پالایشگاه را فعال کنیم.
فارس: بن و خرید برای کارکنان آن دوران چه وضعی داشت؟
منشدی: زمان انگلیسیها، برای کارمندان فروشگاههایی راه انداخته بودند که تمام اجناس آن خارجی بود؛ از نوشیدنیها تا لباس و دمپایی. خوشبختانه اتحادیه کارکنان پالایشگاه بعداز انقلاب که من هم جزو آن بودم، فروشگاهها را به طور کلی یکسان کردیم و کارگر میتوانست از فروشگاه کارمندان وکارمند میتوانست از فروشگاه کارگران خرید کنند. در مورد مرخصیها هم اقدام کردیم و یکسان کردیم مرخصیهای کارگری و کارمندی را.
فارس: قضیه مرخصی چه بود؟
منشدی: کارگر در سال 12 روز مرخصی داشت، کارمند 20 روز و استاپ سینیر 30 روز داشت. ما بعد از انقلاب، همه را مساوی کردیم. همه شدند سالی یک ماه.
فارس: استاپ سینیر؟
منشدی: کارمند دو نوع بود؛ تا گرید 8 را میگفتند استاپ جینیر و بالاتر از آن را میگفتند استاپ سینیر. اینها همه چیزشان با هم فرق داشت؛ منزلشان، مرخصیشان و… ما همه تفاوتها را برداشتیم.
فارس: بیمارستان چطور؟ درمان کارگری از کارمندی جدا بود؟
منشدی: از لحاظ درمان یکسان بود ولی از اول، تخت کارگرها از کارمندان جدا بود و از لحاظ دارو هم جداگانه تامین میشد و هنوز هم همین طور است.
فارس: گویا الان یکی شده.
منشدی: نه هنوز هم مثل سابق است؛ برای یک کارمند حتی با پایینترین گرید، در بیمارستان شرکتی همه چیز مجانی است ولی برای کارگرها از طریق تامین اجتماعی محاسبه میشود.
فارس: پس شما همه تفاوتها را برداشتید به جز درمان.
منشدی: بله همین طور است.
فارس: منشاء این اختلافات، سازندگان انگلیسی پالایشگاه بودند. ولی سئوالی که وجود دارد این است که آیا انگلیس در کشورهای دیگری که وارد شده، همین سیستم را پیاده کرده است یا نه؟
منشدی: من انگلیس، فرانسه، آلمان، مصر، آمریکا رفتهام؛ در آنجا بازار یکی است، همه چیز یکی است. بین کارمند و کارگر، اختلاف خدماتی نمیدیدم. اختلاف را کسانی به وجود آوردند که بر مردم ضعیف تسلط داشته باشند. خود انگلیسیها روششان این است: تفرقه بینداز و حکومت کن! وقتی اختلاف به وجود آمد، آنها میتوانند با آن گروهی که در اکثریت هستند کنار بیایند.
فارس: شما در رفراندم تعیین جمهوری اسلامی در روز دوازدهم فروردین 58 در آبادان چه سمتی داشتید؟
منشدی: من مسئول نظارت بر چند صندوق بودم.
فارس: در کجاها؟
منشدی: در گیت 18 (ایستگاه 5 کوی قدس)ک ه پررفت و آمدترین دروازه پالایشگاه بوده و هست و در چند نقطه دیگر شهر، صندوقها را مستقر کرده بودند که ما بر آنها نظارت داشتیم.
فارس: قبل از گفتوگو، اشارهای به اقداماتی که صدام علیه مردم ایران و امام(ره)، قبل از انقلاب، انجام داده بود گفتید. حتما او در حین انقلاب، نفوذیهایی هم در میان آبادانی ها فرستاده بود که خرابکاری کنند.
منشدی: در این مورد نمی توانم چیزی بگویم.
فارس: الان که ما یادی از انقلاب و گذشته میکنیم و اینکه 33 سال است که این نهضت پابرجاست، مسلما تهدیدات، نه تنها تمام نشده بلکه پررنگتر هم شده. هر انقلاب راستینی دشمن دارد و اگر نداشت باید به آن شک کرد. به نظر شما برای حفظ انقلاب چه باید کرد؟
منشدی: انقلاب وقتی رهبرهای خوبی داشته باشد، همیشه پابرجاست. انقلاب مصر را ببینید که یک سال از آن میگذرد چون رهبر درستی ندارد هنوز نتوانستند آن را به ثمر برسانند. انقلاب، نیاز به رهبران وارد، فهمیده، عاقل، عادل دارد. وقتی که عدالت به وجود بیاید همه چیز درست می شود وقتی که تبعیض بشود مثل زمان شاه و امثال شاه، این مردم تا یک زمانی می توانند صبر کنند ولی بعداز آن خواه ناخواه انقلاب می کنند. مثل انقلاب تونس.
فارس: گویا شما قبل از اینکه مردم در کشورهای عربی و اسلامی قیام کنند، شما اشاره کرده بودید که چنین اتفاقی خواهد افتاد. درباره بیداری اسلامی صحبت کنید.
منشدی: ظلم پایدار نیست. حاکم تونس و حکمران یمن، مردم را در فشار قرار داده بودند.
فارس: لیبی هم همین طور.
منشدی: البته حکومت سابق لیبی، حکومت نفتی بود. لیبی منابع عظیم نفتی دارد و غربی ها سعی می کنند تسلط پیدا بکنند بر این منابع، نه فقط در لیبی در تمام دنیا. مردم لیبی قیام کردند ولی دخالت غرب در لیبی، برای حمایت از مردم نیست. انقلاب چند نوع به وجود می آید؛ یکیاش مردم خودشان قیام می کنند و یکی هم به وسیله منافع کشورهای خارجی.
فارس: و در مورد عربستان؟
منشدی: عربستان، حکومتش دست خودش نیست؛ دست نشانده است. 100 درصد در آنجا هم انقلاب خواهد شد.