ماجرای دلشکنی که در شهر ورامین رخ داد، گرچه با اندکی معطلی در رسانه‌ها بازتاب یافت، اما به مجرد انتشار خبر هولناک قتل دخترک ٦ساله به دست پسر ١٦ساله همسایه، با واکنشی گسترده ازسوی مردم رودررو شد. با نظر به این‌که دختربچه بداقبالی که سنگدلانه مورد خشونت قرار گرفته بود، افغان بود، بیشتر اظهارنظر‌ها بر مدار مظلومیت میهمانان افغان درکشور ما می‌گردید که خود پدیده نیکویی است و به تعبیر صاحب‌نظران، نشانگر نیرومندشدن آگاهی شهروندان در برابر جفاهایی است که در برخی جا‌ها به میهمانان افغان می‌رود.
با این همه اما، نمی‌شود از قربانی دیگر این ماجرا اصلا حرفی نزد! «امید» پسر نوجوانی که حالا با جرم حقوقی قتل در گوشه زندان در انتظار شروع دادگاهش نشسته است نیز  قربانی بزرگ این ماجراست. نوجوانی که شاید تا هفته پیش، آینده‌ای گشوده بر زندگی در برابر داشت، امروز اما بی‌هیچ شبهه‌ای یکی از شوربخت‌ترین انسان‌های روی کره‌زمین است. نوجوانی که با سرانگشتانی آلوده به جنایت و قلبی آکنده از شرمساری چندی دیگر می‌باید درمقابل قاضی دادگاه و افکار عمومی، پاسخگوی جسارت باورنکردنی‌اش باشد! این‌که جنایت درهمه کشور‌ها و در همه ادوار تاریخ وجود داشته یا این‌که ما آدمیان از تبار‌‌ همان قابیل برادرکش هستیم و… توجیهات دلخوش‌کُنکی است که شاید بتواند اندکی از تندی و تیزی این ماجرای تاسف‌آور بکاهد، اما بخیه این توجیهات دندان‌نما‌تر از آن است که بتواند از پسِ سپیدشویی کم‌کاری‌های ما در کنترل «خشونت» برآید! خشونتی که امروز از یک نوجوان سر زد، تنها سرریزِ خشونتی است که در ظرف جامعه ما وجود دارد. میزان بالای آمارِ کتک‌کاری در خیابان، خشونتی که به کمترین بهانه از زیر پوست این و آن می‌جَهد، خشونت آشکاری که در اداره‌ها ازسوی ارباب رجوع و کارمند بر سر یکدیگر آوار می‌شود و رانندگی عصبی و خشنی که گه‌گاه لرزه مرگ بر اندام رهگذران می‌افکند، جملگی نشان‌دهنده آن است که خشونت درجامعه ما عیان‌تر از آن است که بتوان با استدلالات نخ‌نما از پاسخ بدان طفره رفت!
ماجرای تلخ خشونت به کنار، در بسیاری از کشور‌ها برای نوجوانان تازه بالغ، درس‌هایی برای آشنایی آنها با غریزه جنسی، درنظر گرفته شده است. درشماری از کشور‌ها درس‌هایی با هدف آشنایی با راه‌های کنترل و آرام کردن این غریزه به دانش‌آموزان ارایه می‌شود که آشنایی با جرایم جنسی و عواقب حقوقی آنها نیز بی‌شک یکی از فصل‌های مهم درسِ «آموزش جنسی» است.
کنترل نیروی جنسی و آشنایی با پیامدهای حقوقی جرایم جنسی، درکشوری با ویژگی‌های کشور ما، مسأله بسیار مهمی است که می‌باید ازسوی نظام آموزشی جدی‌تر گرفته شود. ماجرای تلخ «ستایش» دختر خندان افغان، بی‌شک قربانی دیگری نیز دارد. امید نوجوان ١٦ساله و بدسرنوشتی که ماجرای زندگی‌اش می‌تواند سرنوشت بسیاری از نوجوانان دیگر باشد:   نوجوانانی که درجامعه خشونت را می‌آموزند و سوگمندانه در نظام آموزشی، چیز به درد بخوری فرا نمی‌گیرند!

مهدی    مالمیر روزنامه‌نگار

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *