میدان هزار سنگر تاکسی را عوض کردم و این بار صندلی عقب نشستم میخواستم چهره تمام مسافران را ببینم و با واکنش هایِ صورت آنها با بردنِ نامِ احمدی نژاد روبرو شوم این بار مسافران همه اقا بودن و میانسال راننده هم جوانی بود که بعدا فهمیدم لیسانس دارد اما خوب کار نبوده راننده تاکسی شده.
این بار به بهانه من لازم نبود و دو نفر از مسافران داشتند با هم در موردِ احمدی نژاد حرف میزدند.یکی میگفت برای شهید آمده و میگن پدر شهید دعوتش کرده اون یکی میگفت چه زود باوری آمده برای خودش تبلیغ کنه.
و با حرارت مشغولِ کارشناسی بودند یهو انکه معتقد بود همه چیز الکیست زد به پهلوی ِ من و گفت (داداش تو قیافت میخوره از خودشون باشی نمیدونی واسه چی داره میاد؟؟؟)اول جا خوردم که من چه شکلیم که شبیهِ اونام و اونها چه شکلین که شبیهِ منند طرف دوباره تکرار کرد حاجی نگفتی منم خودم و زدم به نمیدانم و گفتم(احمدی نژاد داره میاد مگه؟)
طرف گفت (حاجی گرفتی مارو کل شهر بنر زدن تلگرام مگه نداری همه گروه ها و کانال ها دارند حرف میزنند)گفتم (سیاست برام مهم نیست) نذاشت ادامه بدم و گفت اما اگه این بیاد بیچارمون میکنه دوباره تحریم میشیم این دفعه دیگه جنگه!!!!!!با تعجب گفتم مگه جنگ خاله خاله بازی ِ چقدر راحت صحبت میکنید گفت( بابا این با همه جنگ و دعوا داشت )
اقایِ جلویی که تاحالا ساکت بود یهو گفت(خدا رحم کنه احمدی نژاد و ترامپ باهم چه معجونی شود)کل ماشین خندیدن و اون دو تا دوست که صندلی عقب پیش من بودند پیاده شدند.
راننده گفت چه فرقی به حالِ ما داره من الان لیسانس دارم باید اینجا دنده بکشم چون پارتی نداشتم پول نداشتم اما طرف چون با فلانی رفیقه یا بچه فلانی ِ پست و مقام و کار میگیره. این حرفش منو یادِ پستِ یکی از دوستانم تو یکی از مؤسسات مالی انداخت اما خوب چه میشه کرد.
اقایِ جلویی برگشت گفت(اتوبوسی میان و میرند دولت که عوض میشه ادم ها هم عوض میشنداین طبیعیه)گفتم تو دولت روحانی کمتر جابجایی داشتیم نسبت به دولت هایِ قبل گفت( چون مجلس دستش نبود بزار مجلس جدید شه این هم عوض میکنه.)دیدم بیراه نمیگه شایعات ترمیمِ کابینه بگوش میرسه.
دو نفر سوار شدند یکیشون منو شناخت سلام علیک کرد و گفت خوب داری علیه ما مینویسی گفتم (من !!کی !!کجا) گفت نزن خودت و به اون راه کمپین زدین !من گفتم (کمپین رو مجمع اصلاح طلبان زده درست یا غلط کاری ندارم اما حق اعتراض مدنی دارند و کسی نمیتونه اونها رو از حقوق شهروندیشون منع کنه)گفتند حالا هرچی دکتر میاد و میره و میبینید چه جمعیتی براش جمع میشند و روسیاهیش براتون میمونه.
گفتم (خوب مردم برا شهدا ارزش قائل میشند شما ناراحتی؟ بعد مردم بیان شما استفاده میکنین مردم نیان دشمن استفاده میکنه پس بهترین راه اینه مردم بیان و شما استفاده کنین تا دشمن شاد کن بشند)برگشت بهم گفت**شما عادت دارید مظلوم نمایی کنید و پشتِ شهدا پنهان شید*من واقعا دیگه جوابی برایِ اینهمه وقاحت نداشتم گفتم آقا همین جا پیاده میشم حساب این دو تا دوستم رو هم بکنید.
ادامه دارد…..
بهمن خانپور
در جواب نوشته های اقای خانپور باید عرض کنم که این دفعه اگر خواستندهمچه سفر نامه ایی بنویسند لطف کنند سوار تاکسی هواداران احمدی نژاد هم بشوند البته برای خودشان هم بهتره چون برای سوار شدن به تاکسی هواداران دولت روحانی خیلی باید معطل شده و سر خیابان بیستد ولی جلوی هر تاکسی را که بگیری هوادار دولت قبلی است و دیگه برای سوار شدن معطل نمیشوند !!!!!!!!!!!! البته ایشان خیلی زحمت کشید تا خودش را فراجناحی نشان دهد ولی با سوتی دادن های مکرر به قول دوستان گل به خودی زده و خودش را لو داد….. اقای خانپور. داداش ما خودمون اینکاره هستیم. خودتی!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!