این روزها به نسبت گذشته ازدواج پسران مجرد با زنان مطلقه و بزرگ‌تر از خودشان که حتی فرزندی هم دارند، رایج‌تر شده است. یکی از دلایل این انتخاب با تجربه بودن این خانم‌ها در اداره زندگی است اما قطعا دلایل دیگری هم دارد و به همین علت است که این روزها بسیاری از کارشناسان به ریشه‌یابی این مسئله می‌پردازند.

به گزارش مجله زندگی ایده‌آل، در بین اطرافیان‌تان هم که دقت کنید چنین ازدواج‌هایی را یا دیده‌اید یا بیش از گذشته در مورد آن شنیده‌اید. اما اینکه این ازدواج تا چه اندازه از نظر متخصصان حوزه روانشناسی پذیرفته است، بحثی جداست. دکتر محمد مجد، روانپزشک و مشاور خانواده در ادامه دلایل گرایش به این ازدواج‌ها را بررسی می‌کند.

زن مطلقه با فردی مثل خودش ازدواج کند

در جایگاه یک مشاور خانواده، موافق با چنین ازدواج و ارتباطی نیستم. طبق یک زندگی استاندارد، برای هدف‌گذاری ازدواج‌های طولانی‌مدت که در فرهنگ ما نقش مهمی دارد، مردها بهتر است بین چهار تا هفت سال بزرگ‌تر از خانم‌ها باشند. زندگی با یک فرد کم‌سن و سال یا پا به سن گذاشته چندان خوشایند نیست. درواقع بهتر است زن مطلقه با مردی بزرگ‌تر از خودش که او هم تجربه جدایی دارد، ازدواج کند.

باورهای شکل‌گرفته در کودکی

یکی از دلایلی که یک مرد مجرد جذب خانمی مطلقه می‌شود، این است که بهتر از یک خانم جوان توانایی لازم برای مدیریت یک زندگی را دارد و باتجربه‌تر است. اکثر افراد عموما بدون اطلاعات و منطق و تنها براساس احساس‌شان پیشقدم می‌شوند و تصمیم‌گیری می‌کنند؛ حتی اگر آن خانم بچه هم داشته باشد، می‌گویند مثل بچه خودم بزرگش می‌کنم! اینها اشتباهات کوچکی نیست و ناشی از باورهایی است که گاهی در کودکی شکل گرفته است.

مادرها در میزان مهرورزی متعادل باشند

اگر فرد در خانه‌ای بزرگ شود که مهر و محبت در آن وجود دارد و مادر طبق تعریف نقشش با او برخورد کند، دیگر کودک در جوانی به فکر داشتن مادر دوم نمی‌افتد! البته برعکس این موضوع هم صادق است؛ یعنی مهرورزی بیش از حد مادر که باعث می‌شود جوان‌ها با انتخاب زن‌های بزرگ‌تر و پخته‌تر به دنبال یافتن مادر دوم باشند؛ البته شاید خودشان هم متوجه این مسئله نشوند و این تصمیم ریشه در ناخودآگاه آنها داشته باشد.

ریشه‌های انتخاب همسر به عنوان مادر دوم!

در روانپزشکی مبحثی به نام ادیپوس کامپلکس (Oedipus complex) وجود دارد که به معنای علاقه شدید پسر به مادر است. گاهی اوقات در پسربچه‌های کوچک دیده می‌شود که به مادران‌شان می‌گویند چه می‌شود پدر فوت کند و ما با هم ازدواج کنیم! آنها در آینده هم عموما دل‌شان می‌خواهد زنی مثل مادرشان را انتخاب کنند. این افراد درآینده مستعد ازدواج با زن‌های پخته و مطلقه هستند. اگر پسری از کودکی دچار این مسئله است، چه خوب که مادرش نسبت به این مسئله آگاهی داشته باشد و اجازه دهد آن پسر زمان بیشتری را با پدرش بگذراند. مادرهایی که خیلی مهربان هستند و نسبت به پسران‌شان حساسیت بالایی دارند، بزرگ‌ترین خطا را در مواجهه با این پسران مرتکب می‌شوند. درواقع پسرها در سه تا شش سالگی می‌توانند زمان بیشتری را با مادر بگذرانند اما بعد از آن بهتر است بیشتر با پدر در ارتباط باشند.

جایگزینی برای مهربانی‌های مادربزرگ

مسلما زن‌های مطلقه‌ای که رفتار جذاب‌تری دارند، شانس بیشتری برای انتخاب شدن از جانب پسرهای مجرد دارند. زن‌هایی که به دلیل تجربه زناشویی قبلی می‌دانند چطور باید با مردان معاشرت کنند؛ چیزی که قطعا یک دختر جوان تجربه کمتری در این زمینه دارد. به همین دلیل است که خانم‌ها عموما در ازدواج دوم موفق‌تر هستند. زن مطلقه به دلیل تجربه و پختگی بهتر می‌تواند یک مرد جوان را در زندگی نگه دارد. پسرها هم با کوچک‌ترین اشاره‌ای از یک خانمی که اتفاقا می‌تواند ایفاگر نقش مادر هم باشد، دل‌خوش می‌کنند. در داخل خانه حتی حضور یک مادربزرگ و خاله مهربان هم این تصور را در مرد جوان خانه به وجود می‌آورد که کاش همسرم مثل مادربزرگم باشد!

پکیجی از تسهیلات!

مورد تاثیرگذار بعدی در این انتخاب‌ها توجه به دیدگاه اقتصادی است چون خانم‌های بیوه عموما ثروت دارند و در برگزاری مراسم عروسی کم‌توقع هستند. به همین خاطر این مسئله نقش مهمی در انتخاب این زن ها توسط پسرهای مجرد دارد. داشتن مجموعه‌ای از این تسهیلات برای هر پسر جوانی یک آرزوی دست‌نیافتنی است. زمانی که این آرزو توسط خانم مطلقه‌ای که خانه، ماشین و ثروت دارد تامین می‌شود، برای آنها گزینه مناسبی محسوب می‌شود.

حس ابراز وجود در میان مردان

گاهی پسرها تصمیم به انجام کاری می‌گیرند که تا به حال کسی در خانواده آن را انجام نداده است؛ مثلا با  خانمی که 10 سال از خودشان بزرگ‌تر است ازدواج می‌کنند تا سر زبان‌ها بیفتند. این مردها از اینکه همه با آنها مخالفت کنند و در نهایت با قدرت‌نمایی پیروز میدان شوند، لذت می‌برند. در این پسرها، فشار مضاعف خانواده و علاقه‌مند شدن به خانم مطلقه منجر به ازدواج می‌شود.

سیاست‌های بالغانه یک زن برای نگه داشتن زندگی

زنان بیوه برای شوهر جوان آزادی‌های بیشتری در نظر می‌گیرند که دختر جوان این کار را نمی‌کند. مردها دوست دارند آزاد باشند و زن‌های مطلقه عموما این امکان را به آنها می‌دهند. گاهی حتی حمایت مادرانه دارند و برای مردها تصمیم می‌گیرند. این میزان توجه بین یک خانم بیوه و یک مرد جوان بیشتر پیش می‌آید. این توجه‌ها به صورت غیرمستقیم و مادرانه است. خیلی از مردها برای زن‌های مطلقه بیشتر خرج می‌کنند. آمارها نشان می‌دهد میزان مجادلات و چالش در بین یک خانم مطلقه و یک مرد جوان کمتر از یک زوج جوان است. در زوج‌هایی که هر دو جوان هستند، درگیری بیشتر است. اتفاقا در بین خانم‌های مطلقه و پسران  جوان، خانم نقش بیشتری در مدیریت زندگی دارد اما کاملا سیاستمدارانه!

سرویس‌دهی بدون قید و شرط!

دخترهای جوان بیشتر به همسران‌شان می‌گویند چرا به این خانم نگاه کردی؟ چرا وقتت را صرف من نمی‌کنی؟ و… اما با اینکه یک خانم مطلقه هم چنین چیزهایی در ذهن دارد اما کمتر به زبان می‌آورد چون همسر اولش را از دست داده است. این زن‌ها کمتر می‌گویند این کار را بکن و آن کار را نکن. درواقع کمتر دستور می‌دهند و بیشتر کوتاه می‌آیند چون نمی‌خواهند تجربه تلخ قبلی دوباره تکرار شود. در این زندگی عموما همه‌چیز آماده است. یک سرویس بدون قید و شرط و مسوولیت که متاسفانه پسرهای امروزی خیلی دنبالش هستند… .

نکته

نسل قبل آرام‌تر رشد کرد و این همه فشار در خانواده‌ها وجود نداشت ولی مادران این دوره و زمانه به نسبت قبل مهربان‌تر و حامی‌تر هستند. شاید این مسئله به دلیل توجه بیشتر و تعداد کمتر بچه‌هاست اما موارد دیگری هم به آنها اضافه شده؛ مثل امر و نهی بیشتر به بچه‌ها و… اتفاقا آزاد گذاشتن آنها و کاستن از فشار کاذب در مقاطعی نتیجه بهتری هم می‌دهد.

این ازدواج کوتاه‌مدت است

هر خانم مطلقه‌ای قطعا حق انتخاب و ازدواج دارد اما چه بهتر که با فردی مثل خودش ازدواج کند. از نظر اکثر خانم‌ها هم جالب نیست که با مردی کم سن و سال مراوده عاشقانه و ازدواج داشته باشند. شاید برای یک زندگی کوتاه‌مدت جالب باشد ولی برای یک ازدواج توام با آرامش همیشگی خوشایند نخواهد بود؛ به‌خصوص این موضوع همیشه برای مردهای شکاکی که اصرار دارند از زندگی گذشته همسرشان بدانند و نسبت به این مسئله سوءظن دارند  آزاردهنده خواهد بود.

سن و تجربه دو بحث مجزا

سن، نقش تجربه را بازی نمی‌کند. یک دختر 25 ساله با یک خانم مطلقه 25 ساله بسیار متفاوت هستند. نحوه نگهداری زندگی توسط زنی که تجربه قبلی دارد با یک دختر مجرد متفاوت است. همچنین ارتباط جنسی به طور معمول با زنی که قبلا تجربه داشته بهتر و لذت بیشتری دارد چون در بین روابط جنسی و عواطف، روابط جنسی نقش مهم‌تری را ایفا می‌کند.

معاشرت و خواستگاری کنید

انسان به چیزهایی که از آن نهی می‌شود، بیشتر علاقه پیدا می‌کند. نقش پدر و مادرها در انتخاب به دلیل انتقادهایی که می‌کنند، همیشه منفی است. جملاتی مثل اینکه سن تو کمتر است، این خانم بچه دارد و… باعث می‌شود که پسرها بیشتر به این خانم‌ها علاقه‌مند شوند. پسرها اگر قبل از ازدواج زیاد به خواستگاری رفته و با خانم‌ها در ارتباط باشند، متوجه می‌شوند که انتخاب اول همیشه بهترین نیست. تجربه خواستگاری‌های قبل از ازدواج به انتخاب بهتر و آشنایی با دیدگاه‌های مختلف کمک می‌کند. در ابتدای کتاب هنر عشق ورزیدن آمده؛ «آن کسی که خیال می‌کند همه میوه‌ها در همان فصل می‌روید که توت‌فرنگی، از انگور غافل است… .»

آینده‌ای ناکام در انتظار این سبک ازدواج‌ها

آینده چنین ازدواج‌هایی عموما ناکام خواهد بود چون پختگی بیش از حد زن هم گاهی خسته‌کننده است. مردها عموما دخترهای بانشاط و نمایشی را می‌پسندند و اگر هم به زنی مطلقه گرایش پیدا می‌کنند، حتما این ویژگی را دارد.

این را هم بدانید که غالبا این ازدواج‌ها زودتر از یک ازدواج طبیعی منجر به طلاق می‌شود. مشاوره قبل از ازدواج، پیشگیری برای یک انتخاب اشتباه است.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *