آخرین قسمت از خندوانه سال 94 به گونهای به روی آنتن رفت که شادی آن سهم کسانی شد که در سال 94 مأیوس نشدند و با وجود همه مشکلات به راهشان ادامه دادند.
بعد از اعطای این شادی، جوان از دکور برنامه و رویدادی گفت که برای اولین بار در آنجا رخ داده و توضیح آن را به بعد موکول کرد.
اما «لباهنگ» اتفاق جذاب دیگری است که در این شبها در خندوانه شاهد آن هستیم. شب گذشته نیز برای این بخش پژمان بازغی و علیرضا کمالی حاضر شدند و هر دو قطعاتی از گروه دارکوب را اجرا کردند.
در ابتدا بعد از ورود کمالی، پژمان بازغی با هیجان در حالی وارد شد که به قول خودش از اضطراب قلبش در حال خروج از قفسه سینهاش بود.
این استرس حتی در بخشهای پشت صحنه و پیش از ورود وی به صحنه نیز به گونهای مشهود بود. به طوری که او در لحظه آخر خواست از اجرا سرباز زند! اما بعد به روی استیج آمد و طوری انرژی صرف کرد که بعد از آن بلافاصله روی زمین نشست و گفت: غیر از بازیگری میتوانم خواننده خوبی هم باشم البته اگر یکی به جایم بخواند!
بعد از اجرای قطعهای توسط کمالی و یک رفت و برگشت رسانهای، با نمایش ایرانگردی بهروز بقایی و سروش صحت جنابخان وارد شد.
او ابتدا مدام «آژانس دوستی» بازغی را یادآوری کرد که موجب یاد کردن حسین پناهی نیز شد. در ادامه هم با اشاره به بازی کمالی در «ملک سلیمان» بی خبر از ضبط و پخش برنامه گفت: بعد از دیدن این فیلم اجنه مدام به سراغم میآیند و مدام به فکر آنها هستم؛ چون شبیه فامیلهای احلامند! ولی بعد که حواسش جمع دوربین شد اعلام کرد عاشق آن موجودات است و … .
پس از صحیتهای جنابخان نوبت به زمان رأی جمع کردن مجریان لباهنگ شد. در این راستا کمالی بعد از تقاضای رأی این حضورش و شادی ایجاد شده را به کسانی چون کارتنخوابها و … تقدیم کرد که امکان دیدن این برنامه را ندارند. بازغی هم از تلاشش برای حفظ شعر و طولانی بودن آن تعریف کرد و بعد بحث را فوتبالی کرد و از پرسپولیسیها خواستار رای شد.
در پایان جوان نیز حضورش را در برنامه پیش از سال تحویل یادآور شد و برای همه آرزو کرد که در این چند روز تا آغاز سال جدید نیز لحظات خوب و درجه یکی را سپری کنند.
گزارش از: فاطمه شهدوست