«زمانی «جشن‌سوری» (چهارشنبه سوری) را با برپایی آتش دور هم جشن می‌گرفتند، بعدها با ورود باروت از چین، آتش افروزی هم به این جشن اضافه شد و حالا با ورود مواد محترقه از همان کشور چین این جشن را به آتش می‌کشند!»

یک پژوهشگر فرهنگی در گفت‌وگو با خبرنگار ایسنا درباره استفاده از مواد محترقه در مراسم چهارشنبه سوری می‌گوید: ما از قدیم سابقه‌ی استفاده از باروت و آتش افروزی را در ایران داشتیم و باروت را از چین تهیه می‌کردیم اما به کار بردن مواد منفجره و صداهای نابه‌هنجار با واژه جشن همخوانی ندارد؛ جشن‌های ایرانی چند ویژگی از جمله نیایش یزدان، کمک به دیگران با سفره اندازی و پخش کردن آجیل داشت، از طرفی شاد کردن مردم یکی از ویژگی‌های دیگر این جشن بوده است، نه اینکه برای آنها دلهره به ارمغان بیاوریم.

کیومرث فلاحی درباره پیشینه آیین چهارشنبه‌سوری بیان می‌کند: در ایران باستان هفته وجود نداشت. سال 12 ماه بود، هر ماه سی روز و هر روز یک اسم داشت. تقویم ایرانی 12 ماهِ سی روزه داشت و از 360 روز پنج روز باقی می‌ماند و مردم به عنوان پیشواز نوروز این روزها را جشن می‌گرفتند. هرکدام از این روزها مراسمی داشت و یکی از آنها جشن سوری بود که بعد از اسلام به چهارشنبه سوری معروف شد؛ این پنج روز به پنجه دزدیده شده و بعد از اسلام به خمسه مستقرقه شهرت پیدا کرده است. مردم در این پنج روز کارناوال‌های شادی برپا می‌کردند و برای نوروز آماده می‌شدند.

او ادامه می‌دهد: یکی از موارد بسیار مهم که در این 5 روز برگزار می‌شده و ممکن است حاجی فیروز هم نسبتی با آن داشته باشد داستان “میرنوروزی” است. ایرانیان قدیم برای آن که به پیشواز عید بروند شخصی را که کارهای خنده‌دار انجام می‌داده به عنوان امیر انتخاب می‌کردند و اسم آن را میرنوروزی می‌گذاشتند. او 5 روز بر تخت می‌نشست و با فرمان‌های مسخره و خنده آوری که می‌داد باعث سرگرمی و شادی مردم می‌شد، بعد از این پنج روز مردم آن را عزل می‌کردند. شاید این حرکت نوعی تخلیه روانی مردم در برابر ظلم و ستمی که به آنها وارد می‌شده، بوده است. حافظ هم در اشعارش به این موضوع اشاره کرده است: سخن در پرده می‌گویم چو گل از غنچه بیرون آی/ که بیش از پنج روزی نیست حکم میر نوروزی

چهارشنبه سوری

این مدرس دانشگاه اضافه می‌کند: شبیه به میر نوروزی را در نقاط دیگر دنیا هم داریم برای مثال در بین مسیحیان اروپا جشنی برگزار می‌شود که احتمالا هم با این جشن شباهت‌هایی دارد و آن هم جشن ضد مسیح است. در این جشن کاریکاتوری از شخصی درست می‌کنند و کارهای خنده‌داری انجام می‌دهند.

فلاحی با بیان اینکه یکی از معانی نوروز با تازه شدن روزگار و زمین قرین است، می‌افزاید: در اسلام هم روایت داریم که هر بار بهار را دیدید از قیامت یاد کنید. حضرت مولوی هم این موضوع را به شعر درآورده است: این بهار نو ز بعد برگ‌ریز/هست برهان وجود رستخیز

او می گوید: در حقیقت میر نوروزی حالت دجال را که پیش از موعود می‌آید، دارد. جشن میر نوروزی در روستاهای آذربایجان به نام “کوسه گلین” و نقاط دیگر ایران به اسم “کوسه برنشین” برگزار می‌شده است، گویا رضا شاه در زمان حکومت خود دستور می‌دهد از برگزاری این مراسم جلوگیری شود.

این پژوهشگر بیان می‌کند: در نقاط دیگر ایران از جمله آذربایجان، کردستان، یزد در شب سال نو بر بام آتش روشن می‌کنند که همان جشن فروهرهای نیک یا عید مردگان است. می‌گویند این جشن به این دلیل برگزار می‌شده که روان نیاکان به خانه عزیزانشان برمی‌گردد، در این زمان خانه‌ها باید تمیز باشد و روی بام آتش روشن کنند که نیاکان بتوانند راه را پیدا کنند. همچنین اگر کسی قرضی داشته باشد باید آن را ادا کند تا نیاکان خوشحال شوند. این مراسم در حال حاضر به اسم جمعه آخر سال باقی مانده است.

جشنی که کاخ یک پادشاه را به آتش کشاند

فلاحی اضافه می‌کند: برخی هم می‌گویند چون روز چهارشنبه نزد اعراب بد یوم و نحس بوده، این جشن را در این روز برگزار می‌کردند. برخی هم می‌گویند در این روز فریدون بر ضحاک چیره شد و برخی دیگر هم معتقدند سیاووش در این روز از آتش گذشت و پرش از روی آتش از آن زمان باقی مانده است. البته این داستان سندیت ندارد اما گفته می‌شود رسم پرش از آتش پیش از اسلام نبوده است و به دلیل مقدس بودن آتش برای ایرانیان باستان آنها روا نمی‌دانستند به آتش بی‌احترامی کنند و تنها آن را روشن می‌گذاشتند.

او ادامه می‌دهد: در گزارش «ابوریحان بیرونی در آثار باقیه» هم اشاراتی به این موضوع شده است. در کتاب “تاریخ بخارا” که مربوط به قرن سوم و چهارم هم آمده است، امیر منصور نوح از پادشاهان سامانی در جوی مولیان که مقر سلطنت او در بخارا بوده است جشن بزرگی می‌گیرد و آتش بزرگی برپا می‌کند که موجب آتش سوزی بزرگی در کاخش می‌شود و قصر را هم می‌سوزاند. در این کتاب آورده شده چنان که عادت قدیم بود این جشن برگزار شد، این به معنای این است که این جشن همیشه به شکل‌های مختلف برگزار می‌شده است.

این پژوهشگر اظهار می‌کند: چهارشنبه سوری مراسمی دارد و بین ایرانیان در نقاط مختلف شایع است. یکی از آنها رسم “سمنو پزان” است که به عنوان خوراک اصلی نوروزی آماده می‌شده است، این رسم همچنان در نقاط مختلف ایران، افغانستان و تاجیکستان همچنان وجود دارد.

فلاحی درباره رسم دیگر این جشن می‌گوید: دیگری “آتش افروزی” است که در همه جا از جمله کردستان عراق، ترکیه، آذربایجان، ترکمنستان و افغانستان برگزار می‌شود. مورد دیگر “شکستن تخم مرغ” است. در ایران قدیم به شورچشمی باور داشتند به همین دلیل برای دفع چشم زخم در شب چهارشنبه سوری تخم مرغ می‌شکستند و این رسم هنوز هم وجود دارد.

چهارشنبه سوری

خواستگاری با شال اندازی

او می‌افزاید: تهیه آجیل چهارشنبه سوری که نوعی آجیل شیرین است و در شب چله هم استفاده می‌شود از دیگر سور و سات این جشن است. “شال اندازی” نیز یکی دیگر از مراسم این روز است که هنوز هم در قسمت‌های مختلف ایران وجود دارد. مردم از پشت بام خانه یا جایی که دود آتش از آن بیرون می‌آمد، شالی را به داخل حیاط یا دودکش می‌انداختند، این کار را بیشتر کسانی که پسر جوان داشتند انجام می‌دادند. معمولا این کار نوعی خواستگاری از دختر صاحب خانه محسوب می‌شد و صاحب خانه در گوشه‌ای از شال آجیل و شیرینی گره می‌زد و پس می‌فرستاد.

این مدرس دانشگاه فال گوش ایستادن یکی دیگر از مراسم این جشن می‌داند و بیان می کند: مردم با ایستادن در گذرگاه‌ها، پنهانی به صحبت‌های دیگران گوش می‌دادند، اگر کلمات شادی را می‌شنیدند آن را به فال نیک می‌گرفتند و اگر از ناکامی‌ها می‌شنیدند دلگیر می‌شدند و آن را خوب نمی‌دانستند. رسم گرفتن فال حافظ در این شب هم خبر گرفتن برای سال آینده است. گاهی اوقات در تورهای گردشگری هم این رسم انجام می‌شود.

رسمی که زنان آن را به جا می‌آورند

فلاحی ادامه می‌دهد: “مراسم قاشق زنی” نیز یکی دیگر از مراسم شب چهارشنبه سوری است که معمولا زنان آنان را انجام می‌دادند. زنان چادر سرشان می‌کردند و بعد از آنکه خودشان را می پوشاندند با یک قاشق روی کاسه‌ای می زدند و درخانه‌ای را به صدا در می‌آوردند و با دادن کاسه به صاحب خانه، کمی گندم یا آذوقه خشک دریافت می‌کردند. در این رسم فرد قاشق زن باید حتما ناآشنا باقی می‌ماند. معمولا در رسم قاشق زن به هفت خانه سر می‌زدند و بعد از دریافت آذوقه آشی به نام “ابو دردا” یا “زین العابدین” به نیت شفای بیماران می‌پختند و بین مردم فرودست پخش می‌کردند.

قاشق زنی

او اضافه می‌کند: “کوزه شکنی” نیز یکی دیگر از این مراسم است که در برخی از نقاط از جمله تهران انجام می‌شد. در این سنت وسایل کهنه را دور می انداختند و صاحب خانه کوزه قدیمی که لب پَر یا کهنه شده بود را از پشت بام داخل کوچه پرت می‌کرد. مردم گمان می‌کردند با شکستن کوزه سلامتی به خانه برمی‌گردد. رسم هم بر این بوده که بعد از پرت کردن کوزه به پشت سر نگاه نکنند.

این پژوهشگر بیان می‌کند: “بخت گشایی” یکی دیگر از مراسم حاشیه‌ای چهارشنبه سوری است. گفته می‌شود در میدان ارگ تهران توپ جنگی قرار داشت که نادر شاه آن را از هندوستان آورده بود. خانم‌ها برای بخت گشایی از این توپ بالا می‌رفتند، برخی دیگر هم دختران دم بخت خود را با جارو از خانه بیرون می‌کردند.

فلاحی در پاسخ به اینکه تا چه اندازه این مراسم خرافه است، می‌گوید: نمی‌توانیم اسم این مراسم را خرافات بگذاریم چون رسم عامه مردم بوده است و مردم برای آن که شاد باشند این کارها را انجام می‌دادند. یه طور قطع با یک جارو بخت کسی باز نمی‌شده است. از طرفی ما از این مراسم دفاع نمی‌کنیم اما به هرحال این مراسم همچنان در برخی از نقاط مختلف دنیا برگزار می‌شود.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *