روحانی و هاشمی برای انتخابات سال 92 از ناطق نوری می خواهند که نامزد شود اما او نمی پذیرد. هاشمی رفسنجانی از هر دو آنها می خواهد که هردو نامزد شوند اما روحانی می گوید «اینکه نمی شود من همیشه نفر دوم فلانی -ناطق نوری- بوده ام و اگر او بیاید، من حتما نمی آیم»
«مجلس پنجم» از جمله مجالسی است که قاطبه سیاسیون کشور در موفق بودنش اتفاق نظر دارند. مجلسی با «اکثریت شکننده اصولگرایان» و «اقلیت مقتدر اصلاح طلبان».
به گزارش هراز نو از خبرآنلاین، ریاست حجت الاسلام ناطق نوری بر این مجلس نیز زبانزد است. رئیسی که هم فراکسیونیهایش به او گفته بودند «ما تو را نشناختیم، پایین که هستی با مایی و بالا که می نشینی، با آنهایی{اصلاح طلبان}!» پاسخ شیخ هم برای مجاب کردنشان این بود که «ابزار ریاست بر اساس احادیث و روایات، شرح صدر است. شما اگر تذکر آیین نامه ای بخواهید بدهید و من جلویتان را بگیرم، منجر به تحلیل سیاسی نمی شود اما اگر نگذارم فلان عضو از اقلیت، تذکر دهد، منجر به تحلیل سیاسی و تنش می شود. چرا این کار را بکنم؟» اقلیت مجلس پنجم نیز این اطمینان را به او داشت که ناطق نوری بر اساس گرایش سیاسی فردی اش ریاست مجلس را بر عهده ندارد. تا جایی که اگر می خواستند طرحی را به مجلس ارائه دهند، مطمئن می شدند که او رئیس جلسه باشد، چون مطمئن بودند با حضور او مشکلی پیش نمی آمد.
او در خلال خاطراتش از مجلس پنجم، به جلسه استیضاح «عطاء الله مهاجرانی» وزیر وقت فرهنگ و ارشاد اسلامی اشاره می کند و می گوید: همه تصور می کردند من به گونه ای جلسه را مدیریت می کنم که با توجه به اکثریت بودن ما، او حتما برکنار می شود. ولی خدا لطف کرد و چنان مدیریت کردم که نتیجه جلسه برای دوستان اقلیت هم حتی غیرمترقبه بود.
ناطق نوری که در این بخش از مصاحبه وزیر دولت اصلاحات را با نام کوچک وی، یعنی «عطا» خطاب می کند، خروج او از کشور را اشتباه می خواند و با ابراز تاسف می گوید: او غفلت کرده و هم به خودش و هم به کشور جفا کرد. او نیروی بسیار با استعداد و با هوشی بود و می شد که بماند و جامعه از او استفاده کند.
او در پاسخ به سوال دیگری به مقایسه جلسه استیضاح مهاجرانی و عبدالله نوری می پردازد و این بار نیز مهاجرانی را «یک فرد مسلط، خوش دوق و سلیقه» می نامد که در سخنانش گاهی لطیفه می گوید و گاهی هم شعر حافظ می خواند که در جلب نظر مستمع بسیار موثر است. مهارتی که عبدالله نوری آن را به کار نبرد و در استیضاحش موثر بود.
ناطق نوری از مزاحی که با عبدالله نوری که در ابتدای مجلس پنجم رقیب وی برای کسب کرسی ریاست بوده و او تنها با 11 رای بیشتر توانسته بود پیروز شود، در جلسه استیضاح نیز یاد می کند. آنجا که او به نوری متذکر می شود که پس از نطق در جلسه استیضاح باید از مجلس برود. عبدالله نوری در جلسه ای که از او طرح سوال شده، منتظر رای نمایندگان نمی شود و مجلس را ترک می کند اما در جلسه استیضاح پس از دفاعیه اش که باید مجلس را ترک می کرده، به اشتباه برمی گردد و روی صندلی اش می نشیند. ناطق نوری هم به او می گوید که «امروز روز رفتن شماست». عبارتی که به منزله نظر وی درباره رای به استیضاح عبدالله نوری تعبیر شده بود.
بازخوانی خاطرات ناطق نوری از رقابتش با سیدمحمد خاتمی در خرداد 76، بخش دیگری از گفت و گوی او با ویژه نامه نوروزی اعتماد را تشکیل می دهد. او که گفته است جامعه منتظر بود تا ببیند رییس مجلس که رای نیاورده پس از آن التهاب و هیجانی که منجر به پیروزی خاتمی شد، چه خواهد کرد؟، می گوید: به لطف خدا، هنوز شمارش آرا تمام نشده بود که به ایشان پیام تبریک دادم. این مثل آبی بود که روی آتش ریخته شد و در میان طرفدارانم آرامش ایجاد کرد. بالاخره 7 میلیون نفر به من رای داده بودند و عصبانی و ناراحت بوده و دلشان سوخته بود.
مقایسه تعامل دولت و مجلس در دو دوره همکاری مجلس پنجم با دولت هاشمی و سپس با دولت خاتمی، سوال دیگری است که ناطق نوری در پاسخ به آن با تاکید بر اینکه با هیچ یک از دو دولت سازندگی و اصلاحات مشکلی نداشته است، گفت: آقای هاشمی، فردی اجرایی با شرح صدر و پرظرفیت بود. او در میان رجال سیاسی تاریخ معاصر کم نظیر است. آقای خاتمی هم فرد با فرهنگ و خوش اخلاق و متواضع و محترمی بود که هیچگاه با او چالش یا تنشی نداشتیم.
ناطق نوری که در پنج دوره نمایندگی از مجلس اول تا پنجم، با حسن روحانی دیگر عضو جامعه روحانیت مبارز همکار بوده، در این مجلس او را به عنوان نایب خود در هیات رئیسه داشته است. کسی که در غیاب او ریاست مجلس را بر عهده داشته و یکبار از تریبون مجلس به شوخی گفته بود: «مگر اینکه مجلس سه شیفته شود که من هم یک جلسه را اداره کنم، وگرنه این رئیس هیچ وقت مریض نمی شود که نوبت من هم بشود.» ناظق نوری همچنان از او به عنوان چهره ای معتدل یاد می کند که مشی اش در اداره مجلس در آن دوران ودر اداره دولت در حال حاضر، اینگونه است.
روحانی و هاشمی برای انتخابات سال 92 از ناطق نوری می خواهند که نامزد شود اما او نمی پذیرد. هاشمی رفسنجانی از هر دو آنها می خواهد که هردو نامزد شوند اما روحانی می گوید «اینکه نمی شود من همیشه نفر دوم فلانی -ناطق نوری- بوده ام و اگر او بیاید، من حتما نمی آیم». ناطق نوری هم به او می گوید که من قطعا تصمیم ندارم که نامزد شوم، اما اگر شما بیایی من از شما حمایت می کنم و هر کمکی بتوانم می کنم. هنوز هم برای موفقیتش دعا می کند.
بازخوانی خاطرات سال 84 که ناطق نوری در راس شورای هماهنگی نیروهای انقلاب بود، نیز بخش دیگری از این گفت و گو را تشکیل می دهد. او یکسال قبل از پایان دولت اصلاحات به هاشمی می گوید که او تنها کسی است که می تواند کارهای نیمه کاره را تمام کند. اما هاشمی با بیان اینکه سنش بالا رفته، این پیشنهاد را نمی پذیرد. از این رو او به دنبال اجماع میان نامزدهای اصولگرایان (لاریجانی، ولایتی، رضایی، توکلی، احمدی نژاد و قالیباف)، می رود و برای هر یک دو جلسه در شورای هماهنگی نیروهای انقلاب تعیین می کند تا ضمن معرفی خود و برنامه هایشان، مشکلات اجرایی کشور و نسخه هایشان برای مرتفع کردن آن را اعلام کنند.
به گفته وی، احمدی نژاد در آن برهه مدعی بوده که دیگر کاندیدها هیچ برنامه ای ندارند اما او برنامه دارد ولی ناطق نوری مانع از بیانش می شود. این حرف که به گوش ناطق نوری می رسد او به باهنر می گوید که حتی سه جلسه برای احمدی نژاد در نظر می گیرند. احمدی نژاد هم می آید و حرفهایش را می زند. حرف هایی که نه مرحوم حبیب الله عسکراولادی را برای حمایت از او قانع می کند و نه ناطق نوری را. او به احمدی نژاد می گوید: «من حرف هایت را به دقت گوش دادم. یا سواد تو خیلی بالاست که که من نمی فهمم چه می گویی یا حرف های بالای ابری می زنی!» او پیش از این ها در گفت و گو با شرق هم گفته بود که گویی احمدی نژاد فضایی فکر می کرد!
نهایتا شورای هماهنگی به حمایت از «لاریجانی» به عنوان نامزد واحد اصولگرایان می رسد و وقتی ناطق نوری این خبر را به هاشمی می دهد، او نیز می گوید که قصد کاندیداتوری دارد. تصمیمی که به گفته ناطق هم معادلات را به هم ریخت، هم آرا را تقسیم کرد و هم کشور به سمتی رفت که نباید می رفت!