با آغاز فصل زمستان ، پرونده فرهنگ وهنر در محمودآباد بسته شد تا مسوولان فرهنگی نیز با خیالی راحت به کرسی گرم ونرم تکیه دهند وسه ماه باقیمانده را بگذرانند.
فرض کنید در خانه نشسته اید ! خانواده ازشما می خواهند بعد از یک هفته روزمره گی از خانه بیرون بزنید!. در این زمان به محیطی فکر می کنید تا ساعاتی را در کنار خانواده به آسودگی خاطر بگذرانید .خانواده حاضر می شوند وسوار ماشین می شوید فرزندتان درخواست می کند تا مقصد اول پارک باشد .همسرتان سینما را پیشنهاد می کند خودتان نیز به این فکر می کنید که به موزه بروید بهتر است تا ضمن گذراندن وقت ، فرزندتان از گذشته اش چیزی یاد بگیرد !اما کمی بعد متوجه می شوید شهرستان 96 هزار نفری محمودآباد نه پارک مجهزی دارد! نه موزه نه سینما!طبق معمول مجبور می شوید به آمل بروید یا بابلسر….
حال فرض کنید در یک عصر زمستانی می خواهید کتاب بخرید وچند ساعتی را در فضای کتاب ، نفس بکشید. اما بعد به فکر فرو می روید وبا خودتان زمزمه می کنید . اصلا محمودآباد مگر کتاب فروشی دارد ؟! باز هم به ناچار دست به دامان شهرهای همجوار می شوید !ومسافتی طولانی را سپری می کنید تا در شهر کتاب قدمی بزنید وکتابی بخرید .
حالا که هیچکدام از این امکانات در حال حاضر موجود نیست ! اینبار فرض را کنار گذاشتیم و بلند شدیم تا سری به دستگاه های متولی امور فرهنگی بزنیم وسوالات مختصری در چند وچون برگزاری برنامه های فرهنگی ، هنری ،ادبی وعدم وجود اماکن فرهنگی شهرستان بپرسیم. ابتدا به اداره فرهنگ وارشاد اسلامی مراجعه کردیم و بعد از سلام واحوالپرسی با آقای امیر امیرنیا ریاست اداره فرهنگ وارشاد اسلامی وارد اصل موضوع شدیم و پرسیدیم این مسئله را چگونه توجیه می کنید؟ با حسرتی عمیق نگاهی می اندازد و می گوید ای کاش پول داشتیم بدهی آب وبرق وگاز اداره را تسویه می کردیم .ولی نگران نباشید ! ماده 17 شورای شهر مربوط به امور فرهنگی است وشک نکنید پیگیر این قضایا هستند .
لنگان لنگان راه می افتیم تا شورای شهر تا ریاست شورای اسلامی شهرمحمودآباد را ببینیم! بعد از ساعتی معطلی وگوش دادن به بحث های انتخابات مجلس در سالن انتظار دفتر شورا!چشممان روشن می شود به دیدار رییس ! با لبخند مارا دعوت می کند به نشستن روی صندلی.سریع وارد مسئله می شویم و وقتی موضوع برنامه های فرهنگی را وسط می کشیم می گوید ماده 17 تمام شد ! می گوییم تمام شد؟! چطور تمام شد ؟!مگر برنامه ریزی سالیانه صورت نمی گیرد ؟ می گوید زیاد برنامه گذاشتیم بودجه تمام شد تا سال بعد !
تا خواستیم بگوییم اماکن فرهنگی… گفت : شهرداری بدهی دارد !همین !
حالا که خیالمان راحت شد. از دفتر شورای اسلامی شهر که در پارک ملت واقع است بیرون می آییم واولین صحنه ای که در اطراف پارک می بینیم چند جوان در حال سیگار کشیدن هستند . سعی می کنیم بعد از کمی بررسی حول مقوله فرهنگ ، به این اتفاق نیز بپردازیم.
فرهنگ را، مجموعه پیچیدهای از دانشها، باورها، هنرها، قوانین، اخلاقیات، عادات و هرچه که فرد به عنوان عضوی از جامعه از جامعه خویش فرامیگیرد تعریف میکند. هر منطقه از هر کشوری میتواند فرهنگ متفاوتی با دیگر مناطق آن کشور داشته باشد. فرهنگ به وسیله آموزش، به نسل بعدی منتقل میشود؛ در حالی که ژنتیک به وسیله وراثت منتقل میشود.
زمانی که فرهنگ روبه زوال بگذارد بسیاری از ارزش ها نیز به خودی خود از بین می روند وما چیزی برای عرضه به فرزندانمان نخواهیم داشت و آهسته آهسته شاهد بزهکاری اجتماعی وافزایش میزان جرم در جامعه خواهیم بود.
حالا با این توصیف متولیان فرهنگ در شهرستان چقدر دغدغه نسبت به فرهنگ این سرزمین دارند ؟چقدر تلاش کرده اند ؟ چه برنامه هایی تدوین کرده اند تا بتوانند ضمن حفظ این مهم زمینه ی شکوفایی فرهنگ را فراهم سازند؟کمیسیون فرهنگی شورای شهر واداره فرهنگ وارشاد چه تحولات اساسی قابل لمس را برای شهروندان به ارمغان آورده است ؟
یک هفته پیش از برگزاری انتخابات شورای اسلامی شهر را به یاد می آوریم که کاندیدها شعار توسعه وآبادانی سر می دادند و وعده های زیادی را به مردم دادند تا وضعیت شهر را بهبود ببخشند !
با خودمان فکر می کنیم که چه روزهایی خاطره انگیزی بود با هزار امید و آرزو رای دادیم تا شاهد پیشرفت فرهنگی وتوسعه شهری باشیم نه پسرفت !
قرار نبود که منتخبان ما به مسائل سیاسی دامن بزنند ! قرار بود به فکر شهر وتوسعه شهر باشند .وبه وعده های انتخاباتی خود عمل کنند !
قرار بود برنامه محور باشند ومسائل را با همکاری وهمدلی بین اعضا حل و فصل کنند ! اما حالا که سه ماه مانده به پایان سال بودجه فرهنگی تمام شده ، شهرداری بدهکار است، اداره فرهنگ وارشاد بودجه ندارد و شهروندان نیز باید صبر کنند ! تا شاید سال بعد فرجی حاصل شود وفرهنگ وهنر محمودآباد ، آباد شود .
سعید چولکی – روزنامه نگار