به نوشته الحقيقة، گزارش هاي ديگري نيز در تأييد اين اطلاعات در رسانه هاي مختلف به چشم مي خورد، شايد مهم ترين اين گزارش ها مطلبي بود که مرکز اطلاعاتي “استراتفور” آمريکا منتشر کرد که بر اساس آن، “فيليپ جرالدي” افسر سابق دستگاه جاسوسي آمريکا نيز به مجله “امريکن کانسرواتيو” از دخالت نيروهاي ويژه آمريکا و فرانسه و انگليس در فرماندهي عمليات ارتش آزاد در داخل سوريه گفت.
فيگارو نيز خبر داد که عمليات يگان “الفاروق” در بازداشت پنج مهندس ايراني نيز از طريق اطلاعاتي بود که سازمان جاسوسي فرانسه در اختيار اين افراد قرار داده است.
در روز 11 ماه جاري ميلادي نيروهاي يگان “الفاروق”، در حمله اي موشکي، “ژيل ژاکيه” خبرنگار فرانسوي را در سوريه ترور کردند. اين خبر را روزنامه فيگارو نوشت و گزارش ناظران اتحاديه عرب نيز که بتازگي منتشر شده، به اين موضوع اشاره کرده است. البته اتفاقاتي که بعد از عمليات ترور روي داد، جالب تر از خود آن است و بيشتر شبيه فيلم هاي هاليوودي است.
پس از اينکه مسؤولان پزشکي، جنازه روزنامه نگار کشته شده را به بيمارستان انتقال دادند، “اريک شواليه” سفير فرانسه در اين کشور بلافاصله به بيمارستان “حمص” رفت و جنازه را ربوده و بلافاصه آن را به فرودگاه دمشق برده و به فرانسه ارسال کرد تا پزشکي قانوني سوريه نتواند گزارشي را درباره نحوه کشته شدن اين فرد ارائه دهد در حالي که اين اقدام، بر اساس قوانين بين المللي، يک اقدام غيرقانوني بود و مقامات سوريه اين حق را داشتند که جنازه را بررسي کرده و گزارش مفصلي از اتفاقي که روي داده بود را ارائه دهند، حتي اگر قرباني اين حادثه يک خارجي باشد. اين نشان مي دهد که سفير فرانسه مي خواسته چيزي را مخفي کند.
البته اين تمام ماجرا نبود؛ آقاي سفير، ديگر خبرنگاران باقيمانده در حمص را نيز در خودروهاي ضد گلوله قرار داده و آنها را به همراه جنازه همکارشان به دمشق منتقل کرد اما جالب اينجاست که در اين ميان، خبرنگار خبرگزاري فرانسه از اين کار خودداري کرد، اما توجه به اين نکته لازم است که او تنها روزنامه نگاري بود که هويتي مشخص داشت، اما ساير خبرنگاران که آقاي سفير آنها را به دمشق انتقال داد، هويت مشخصي نداشتند و اصلاً مشخص نبود که خبرنگار باشند.
اين گزارش در ادامه به دو اتفاق در تأييد ترديد خود در ماهيت اين خبرنگاران اشاره مي کند:
رخداد نخست: خبرنگار شبکه دو تلويزيون فرانسه که “ژيل ژاکيه” نيز در آن کار مي کرد و مهم ترين پاگاه اطلاع رساني لابي اسرائيلي در فرانسه به شمار مي رود، گفت که ژاکيه يک ماه پيش درخواست رواديد سوريه براي پوشش حوادث اين کشور را به سفارت سوريه در پاريس ارائه کرد که در اين درخواست، اين شرط مطرح شده بود که به وي اجازه مصاحبه با افسران يگان چهارم و همراهي با تيم هاي سرکوب در سوريه داده شود. مشخص بود که اين درخواستي نامعقول بود و هيچ کشوري آن را قبول نمي کرد. اين منبع گفت که ژاکيه در واقع بيش از آنکه خبرنگار باشد، مزدور سازمان جاسوسي فرانسه بود و مأموريت داشت تا با گروه هاي مشخصي از يگان “الفاروق” در راستاي اقدامي اطلاعاتي تماس برقرار کند.
رخداد دوم: موضوع دوم درباره همسر ژاکيه است که يک منبع در مجله “باري ماچ” در اين خصوص گفت که “کارولين پوارون” که وي نيز عکاس اين مجله است از سوي سازمان جاسوسي فرانسه، اول ماه جاري به صورت محرمانه و قاچاقي از طريق مرزهاي لبنان به سوريه اعزام شده بود، وي مأموريت داشت تا با “عبدالرزاق طلاس” ستوان يکم نيروهاي موسوم به ارتش آزاد سوريه مصاحبه کند و تصاويري از ايراني هاي ربوده شده را که همچنان در قيد حيات هستند، تهيه کند.
اين گزارش در ادامه ادعا مي کند که ايران نيز از اينکه سازمان جاسوسي فرانسه در بازداشت اين ايراني ها دست داشته، اطلاع دارد و به همين علت ايران پيشنهاد ميانجگري فرانسه براي آزادسازي ربوده شدگان را مطرح کرد که فرانسه هم اين موضوع را پذيرفت، چرا که تنها کشوري است که با يگان “الفاروق” در ارتباط است و از سوي ديگر از اقدامات انتقام جويانه ايران در مورد نظاميان خود در جنوب لبنان مي ترسد.
نويسنده گزارش مدعي است که اين البته تمام ماجرا نيست زيرا بر اساس اطلاعاتي که از پاريس به دست آمده است در روزهاي اخير، مذاکرات ميان ايران و سوريه از يک طرف و فرانسه در طرف مقابل ادامه پيدا کرده است که البته طرف فرانسوي مي خواهد از اين پرونده باج گيري سياسي کند و به همين دليل مذاکرات با موانع مواجه شده است و به همين علت است که يگان فاروق تحريک مي شود که ايراني هاي بيشتري را به اسارت خود درآورد، چرا که اين تنها راه فشار بر ايران در پرونده سوريه است و اين موضوعي بود که روزنامه فرانسوي “ليبراسيون” نيز به آن اشاره کرد.