مرجانه گلچین گفت: با این اوضاع باید خیلی خوش شانس باشید که بتوانید وارد این حرفه شوید. این حرفه مانند مسیر آب می‌ماند که باید به طور دائم تازه شود و جوان‌ها در آن حضور پیدا کنند. اما این زمینه امروز در این سینما وجود ندارد. در واقع ورودی این سینما با خروجی آن به هیچ وجه متوازن نیست

 مرجانه گلچین را بیشتر با کارهای کمدی می‌شناسند اما چند وقتی است که شاهد بازی‌های متفاوت از وی هستیم همین چند وقت پیش در سریال «نفس گرم» شکل متفاوتی را از بازی‌اش را شاهد بودیم که در نوع خود جالب بود و به این بهانه پای حرف‌های وی نشستیم تا از تجربه جدید خود بگوید.

«نفس گرم» به عنوان یک سریال مردمی، توانست مخاطب را به سمت خود جذب کند و نقش شما نیز در آن بسیار مورد توجه مردم قرار گرفت. نظر شما در این مورد چیست؟
ما بازیگران با مخاطب فهیم و محترمی در کشور روبرو هستیم که با نقش‌های خوب ارتباط برقرار می‌کنند، اما در بعضی از موارد با موضوعات، احساسی برخورد می‌کنیم. در همان ابتدای سریال، خیلی‌ها به من می‌گفتند که تو فقط در سریال‌های کمدی نقش‌آفرینی کن و نقش‌های جدی را بازی نکن، اما وقتی مدتی از پخش این سریال گذشت، نظر همان دوستان تغییر کرد و حتی به من می‌گفتند که فقط باید نقش جدی بازی کنی. ایفای این نقش، کار بسیار سختی بود و حتی در مواقعی من را می‌ترساند، اما خوشبختانه نتیجه‌اش خوب بود و مخاطب را راضی کرد.

برای شما بعد از چند سال کار در زمینه کمدی، این یک نقش جدید بود. از سختی‌های نقش «ملیحه» برای ما بگویید.
«ملیحه» ظرافت‌های خاص خود را داشت. یکی از سختی‌ها این بود که نقش در مورد یک سخنران مذهبی روایت شده بود که باید بالای منبر می‌رفت و شروع به صحبت می‌کرد این کار نیاز به تمرکز بالا و توجه بسیار داشت.

اصلا چه طور شد که بعد از چند سال یک نقش جدی با این ابعاد را بازی کردید؟
باید به این مورد توجه داشته باشیم که بازیگر نباید خود را محدود به ژانری کند. من خود علاقه داشتم به این بخش بروم و بازی کنم. توجه داشته باشید بازیگران بزرگی مثل آقای پرستویی «آژانس شیشه‌ای» را با آن ظرافت بازی می‌کنند، بعد بازی در فیلم «مارمولک» را نیز تجربه می‌کنند و همچنین آقای اکبر عبدی که هر دو فضا را تجربه کرده است.

از فیلم «نفس گرم» دور شویم. یکی از موضوعات مهم سینما، بحث رسیدگی به پیشکسوتان است در میان بازیگران پیشکسوت، افرادی هستند که روزی در اوج سینمای ایران حضور داشتند، اما امروز با مشکلاتی در زندگی خود مواجه شده‌اند با این مشکل چه باید بکنیم؟
در همه جای دنیا در سینما، زمان اوج و افول برای هر بازیگری وجود دارد و یک روز بازیگری در اوج می‌درخشد و روزی دیگر به عنوان پیشکسوت در این عرصه نقش‌آفرینی می‌کنند. گاهی بازیگران با سابقه ترجیح می‌دهند که زمان باقیمانده زندگی خود را به استراحت بگذرانند. اما همه این حرف‌ها دلیل نمی‌شود که از ارج و منزلت آنها کم شود و کسی سراغ آنها را نگیرد و از آنها قدردانی نشود. ولی متأسفانه در کشور ما، به هیچ وجه این طور نیست و هنرمندان پیشکسوت در امر بازیگری که گاها مطرح هم می‌باشند با مشکلات عدیده‌ای حتی در گذران زندگی روزمره خود مواجه می‌شوند و کسی سراغ آنها را نمی‌گیرد.

آیا نباید در این امر یک متولی وجود داشته باشد که به امور زندگی پیشکسوتان رسیدگی کند؟
دقیقا همین است. خانه سینما به عنوان متولی این امر باید به امور پیش روی پیشکسوتان رسیدگی کند. در واقع خانه سینما به عنوان یک پدر باید به وضعیت این قشر و حتی تمام بازیگران رسیدگی کند که با تأسف باید گفت که در این مورد رسیدگی نمی‌شود.

با این اوضاع چرا بین خود هنرمندان هیچ اتحادی به وجود نمی‌آید که خود آنها به فکر هم باشند و از یکدیگر حمایت کنند؟
در نظر داشته باشیم که این وظیفه یک نهاد و یک ارگان است که به این امر توجه کند، اما همین طور است، در بعضی از اوقات وجود دارد که خود هنرمندان به فکر هم هستند و به یکدیگر توجه می‌کنند.

شما به عنوان یک بازیگر باسابقه اوضاع این روزهای سینما را خوب و خوش می‌دانید؟
حال روز فیلم‌ها و بازیگران و تمام عوامل سینما نشان می‌دهد که به هیچ وجه اوضاع خوبی در این حرفه حاکم نیست.

پس چرا با این اوضاع، این تعداد دانشجو و علاقمند جذب رشته‌های مختلف سینمایی در دانشگاه‌ها و موسسات آموزش بازیگری می‌شوند؟
به موضوع درستی اشاره کردید. گاها برای من اتفاق افتاده است که جوان‌ها از من سوال می‌کنند که من می‌خواهم به این رشته بروم و در دانشگاه‌ این رشته را بخوانم. من جواب می‌دهم که بسیار فکر خوبیست. اما این موضوع را در نظر داشته باشید که در این رشته با مشکلات مختلفی مواجه هستید و باید خوش اقبال باشید که وارد این حرفه شوید.

خوش اقبال؟ یعنی یک بخش وارد شدن به این حرفه شانس و اقبال است؟
حتما همین طور است. با این اوضاع باید خیلی خوش شانس باشید که بتوانید وارد این حرفه شوید. این حرفه مانند مسیر آب می‌ماند که باید به طور دائم تازه شود و جوان‌ها در آن حضور پیدا کنند. اما این زمینه امروز در این سینما وجود ندارد. در واقع ورودی این سینما با خروجی آن به هیچ وجه متوازن نیست و بسیاری از افراد که وارد آن می‌‌شوند با موضوعی غیر از موفقیت در بازیگری مواجه می‌شوند و مسیر زندگی آنها به کل تغییر می‌کند.

یعنی نباید به بازیگری به عنوان شغل نگاه کرد؟
نه.اصلا. فقط باید عاشق این شغل بود و به عنوان حرفه دوم به آن نگاه کرد.

موضوع دیگری نیز وجود دارد و آن هم اینکه عده‌ای از بازیگران بعد از مشهور شدن به هیچ وجه به ذات اصلی هنر توجه نمی‌کنند و با رفتار ناهنجار جامعه را تحت تأثیر قرار می‌دهند؟
همان طور که گفتم، در این حرفه باید عاشق بود تا این عشق در رفتار هنرمند جلوه‌گر شود. این موضوع درست است. اما این دوستان بدانند که روزی در این حرفه افول می‌کنند و به سرعت از جریان بازیگری خارج می‌شوند.

عده‌ای از میان همین جوان‌ها فکر می‌کند که به خاطر سیمای مطلوب ظاهری می‌توانند به راحتی به فضای بازیگری وارد شوند و به بازی توجه نمی‌کنند توصیه شما به آنها چیست؟
چه خوش اقبال آن جوانی که وارد این حرفه می‌شود و در کنار بازی خوب ظاهری زیبا نیز دارد اما این ظاهر تا چه زمانی می‌تواند به آنها کمک کند. من فکر می‌کنم که باید نگاه خود را معطوف به بازی تأثیرگذار کنند. چون روزی این زیبایی از بین می‌رود.

در مورد آخرین کارهایتان بگویید؟

چند پیشنهاد از جمله بازی در چند سریال تلویزیونی دارم. اما منتظر «ماه تی تی» داوود میرباقری هستم و هنوز خبری از این فیلم به من نداده‌اند. من در حدود یک سال قبل برای کار در این پروژه قرارداد امضا کردم، اما هنوز فیلم‌برداری آن شروع نشده است.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *