محمدرضا تاجیک با تلاش برای زنده نشاندادن اصلاحات، میگوید: برای اعتلای گفتمان اصلاحات در ابتدا لازم است کسانی که سنگ آن را به دوش میکشند، از آن پاسداری کنند و اجازه ندهند به نام جریان اصلاحات هر اتفاقی صورت بگیرد.
روزنامههای زنجیرهای اصلاحات روز سهشنبه را به توصیف هاشمی رفسنجانی از «حق» خانواده امام خمینی (ره) در نظام اسلامی و اظهارات سخنگوی وزارت ارشاد از مصوبات شورای عالی امنیت ملی آغاز کردند.
محورهای امروز روزنامههای اصلاحطلبان را به صورت ذیل میتوان دستهبندی کرد:
1. وعده دولت یازدهم؛ لغو تحریمها از سه هفته آینده
2. گامهای جدی وزیران دولت احمدینژاد برای ورود به کارزار انتخابات با ارائه لیست از سوی جبهه یکتا
3. تاکید مجدد بر تغییر چهره مردانه دنیای سیاست
4. افزایش فعالیتهای انتخاباتی اعضای حزب منحله مشارکت
5. رد مجدد ایده انتخاباتی کارگزاران سازندگی از سوی عارف با اظهاراتی مبنی بر اینکه «با لیست انتخاباتی اصلاحطلبان کاملاً اطلاحطلبانه است.»
6. بازتاب بیست و سومین جلسه رسیدگی به پرونده نفتی با اظهاراتی مبنی بر مجوز فروش شرکتهای تأمین اجتماعی از احمدینژاد
7. مانور بر شفافیت هزینههای انتخاباتی از سوی نامزدها
8. نامه صادق زیباکلام به آیتالله لاریجانی درباره نظارت خبرگان رهبری
9. رد رفتار غیر دیپلماتیک در دیدار اردوغان و جهانگیری از سوی یک منبع آگاه «بینام»
10. آغاز تحلیلهای مبنی بر تنشزدایی میان تهران و ریاض
انحصار زودهنگام سیدحسن خمینی از سوی اصلاحات و هاشمی
انحصارطلبی آغاز شده است؛ زودهنگامتر از آنچه گمانهزنی میشد، طیف سیاستمدار در سخنرانیها و طیفی دیگر در صفحات روزنامهها با فصل مشترک انحصار حجتالاسلام سید حسن خمینی در جریان سیاسی اصلاحات فعال هستند.
این جریان انحصارطلب از بازتاب عبارتهای مهم برادر حجتالاسلام سید حسن خمینی که این روزها در قامت سخنگوی غیر رسمی ایشان صحبت میکند؛ طفره رفتند؛ حجتالاسلام سید علی خمینی پس از اعلام حضور برادر بزرگتر در رقابت مجلس خبرگان، جهتگیری سیاسی وی را با صراحت اعلام کرد و با وجود فشارهای گسترده اصلاحطلبان برای انحصار وی در جریان سیاسی مورد نظر خود از «استقلال از گروههای سیاسی» سخن گفت و در همین راستا اظهار داشت: «لذا جناب حاج حسن آقا نیز به طور مستقل در انتخابات شرکت خواهند کرد.» این درحالی است که اصلاحطلبان در زمان فتنه که برخی از فتنهگران عکس به امام راحل اهانت کردند، واکنشی نشان ندادند اما اینک خود را حامی نوه امام راحل نشان میدهند.
گروه سیاسی روزنامه اعتماد در همین راستا نوشت: «برای انتخابات مجلس خبرگان رهبری شاید تا روز هفتم اسفند خبری مهمتر از کاندیداتوری سید حسن خمینی منتشر نشود. کسی که میخواهد بعد از بیش از دو دهه «سیاست» را به بیت بنیانگذار جمهوری اسلامی برگرداند. سیاستی از جنس حضور در قدرت رسمی. حالا برزخ گمانهها و شکها درباره حضور انتخاباتی سید حسن خمینی در یک رقابت سیاسی تبدیل به میدان حمایتها و انتقادها شده است. یک طرف نه تنها به استقبال این حضور نرفتند که حتی از آن شبح یک تهدید هم ساختند و طرف دیگر آن را موقعیتی جدید برای نظام سیاسی ایران معرفی کردند. صف اظهارنظرها در همین پنج روز شلوغ و بازار موضعگیریها گرم شد.
دیروز اما سخنان هاشمیرفسنجانی معنای دیگری به این صفبندیها داد؛ کسی که خود نمادی از جریان سیاسی معتدل در بسیاری از انتخاباتها بود و چند سالی است کم و بیش بار نمایندگی اصلاحطلبان را هم در حوزه سیاسی به دوش میکشد. حالا او هم به حمایت از نامزدی سید حسن خمینی لب به سخن گشوده و گفته که «اعلام نامزدی شخصیتی چون ایشان، کمترین حق خانواده امام و حتی یک شهروند عادی است ولی میبینید که چگونه با این یادگار ارزشمند برخورد میکنند.» جمله کوتاه هاشمی ادامه صفکشی بلندی است که مدتهاست سید حسن خمینی را نیز در تیررس حملاتی جدی قرار داده است. صفکشیای که دوشادوشی نوه بنیانگذار انقلاب با چهرههایی نظیر هاشمیرفسنجانی را یادآوری میکند. جنس موضعگیریهای این چهرهها هیچ تردیدی درباره نزدیکی سیاسی آنها در تمام سالهای یک دهه اخیر باقی نمیگذارد اما اظهارنظر هاشمی نشان از همگرایی جدیتری برای یک حضور انتخاباتی دارد. چیزی حتی شاید محکمتر از یک وحدت برای آنها که طعم تلخ نیش حملات را بارها و بارها با تمام وجود خود چشیدهاند.»
تاجیک: اصلاحات با فقر شخصیت مواجه نیست؛ اجازه نمیدهیم یک اصولگرا سرلیست اصلاحطلبان باشد / مطالب تاجیک بیش از اندازه انتزاعی است!
«اصلاحطلبان اگر برای مجلس برنامه ندارند نیایند» سخنان پرچمدار این روزهای دفاع از عیار اصلاحطلبی است؛ محمدرضا تاجیک در هنگامه سکوت برخی از تئورسینهای اصلاحات یک تنه به دفاع از اصلاحات میپردازد؛ او در مصاحبه اخیر خود با به تبیین عدم برنامه انتخاباتی مناسب از سوی این جریان پرداخته است و آن را سرلیستی اصلاحات تلقی میکند.
محمدرضا تاجیک در همین راستا اظهار داشت: «من به صراحت عنوان میکنم که جریان اصلاحات هیچگاه تهی از شخصیت نبوده و نخواهد بود. طرح این مساله فریاد زدن این موضوع است که جریان اصلاحات با فقر شخصیتی و نخبه مواجه شده است. این در حالی است که افتخار جریان اصلاحطلبی نخبهپروری و شایستهسالاری است. جریان اصلاحات مهمترین جریان نخبهساز کشور است. به همین دلیل هم جریان اصلاحات در برخی مقاطع به دلیل نخبهگرایی از سوی رقیب سیاسی مورد نقد قرار میگرفت. جریان اصلاحات از درون تمایل به نخبهگرایی و نخبهپروری دارد. در نتیجه این پرسش در شرایط کنونی مطرح میشود که چه اتفاقی رخ داده که این جریان قصد دارد سرلیست خود را از یک جریان دیگر انتخاب کند. چه اتفاقی رخ داده که «فرش قرمز» پهن کردهایم، درها و دروازهها را گشودهایم تا نخبهای از در وارد شود تا کار ما را به سامان کند. من مطرح کردن چنین مسالهای را نوعی انحراف در جریان اصلاحطلبی تلقی میکنم.
جریان اصلاحطلبی دارای غنای گفتمانی و نخبگی است که دیگران باید در ذیل آن قرار بگیرند. در نتیجه نیازی ندارد دست خود را به بیرون دراز کند. اگر چنین دستی از درون جریان اصلاحطلبی به بیرون دراز شد بدون تردید برای منفعت و قدرت دراز شده است. تردید نکنید این دست حاضر خواهد بود «امارت» اصلاحطلبی را به ویرانهای تبدیل کند و از آن عبور کند تا در آن سوی این «امارت» با دیگران بر سر سفره قدرت و منفعت بنشیند.
برای اعتلای گفتمان اصلاحات در ابتدا لازم است کسانی که سنگ آن را به دوش میکشند از آن پاسداری کنند و اجازه ندهند به نام جریان اصلاحات هر اتفاقی صورت بگیرد و هر سخنی عنوان شود. ورود اصلاحطلبان به «کمپ» رقیب و درخواست کمک از آنها برخلاف منش و اخلاقیات اصلاحطلبی است. من به نوبه خود اجازه نخواهم داد چنین افرادی چنین رویهای را نسبت به جریان اصلاحات در پیش بگیرند.»
از سوی دیگر احمد شیرزاد از اعضای حزب منحله مشارکت پیرامون سخنان اخیر تاجیک گفت: «در ابتدا باید اشاره داشت سخنان وی هرچند بسیار زیبا و متین به نظر میآید اما بیش از اندازه انتزاعی است. از همین جهت چندان نمیتواند کمککننده به جریان اصلاحات باشد. این شکل از مباحث معمولاً از سوی برخی دوستان فرهیخته و دانشگاهی در آستانه همه انتخاباتها رواج پیدا میکند. اگر خواسته شود نسبت با واقعیت موضوع مورد ارزیابی قرار گیرد این نتیجه حاصل میشود که تا همین مرحله نیز اصلاحطلبان کارستانی کردهاند یعنی با در نظر گرفتن وضعیت کشور در سالهای 84 تا 88 و بعد از آن با اتفاقات حادث شده در انتخابات سال 88 و آن وضعیت که کسانی قصد داشتند دیگر نامی از اصلاحطلبی و همچنین اصلاحطلبان باقی نگذارند.»