دستیار ویژه رئیس‌جمهور در امور اقلیت‌ها و اقوام دینی و مذهبی با تأکید بر اینکه این دولت، دولت اصلاح­طلبان نیست دولت اصولگراها هم نیست، دولت فراگیر است، گفت: طرفداران دولت در مجلس آینده بیشتر خواهند بود.

 نامه رهبر معظم انقلاب به جوانان غربی، مبارزه با تروریسم، موضوع اقتصاد و انتخابات از مهمترین محورهای گفت‌وگوی دوساعته ما با دستیار ویژه رئیس‌جمهور در امور اقوام و اقلیت‌های دینی و مذهبی است.

چهارمین وزیر اطلاعات جمهوری اسلامی ایران  و مشاور امنیتی سابق رئیس‌ قوه قضاییه از تهدیدات امنیتی غرب در راستای پروژه ایران‌هراسی و اسلام‌هراسی می‌گوید و نگرانی جدی خود را نسبت به توطئه رژیم صیونیسیتی در ایجاد جنگ‌های صلیبی میان اسلام و مسیحیت عنوان می‌کند.

وی که می‌گوید در انتخابات آینده نامزد نخواهد شد، ورود دولت را به انتخابات غیرقانونی می‌داند و می‌گوید از هیچ لیستی حمایت نخواهد کرد.

مشروح مصاحبه حجت‌الاسلام والمسلمین یونسی به شرح زیر است:

مقام معظم رهبری اخیراً نامه‌­ دوم‌شان را خطاب به جوانان غربی منتشر کردند؛ ایشان در این نامه، ریشه تروریست را اندیشه خشونت­‌گرای غرب عنوان کردند؛ تحلیل شما از نامه رهبر معظم انقلاب به جوانان غربی چیست؟ و اصلا ریشه تروریسم را کجا می‌دانید؟

در خصوص دو نامه­‌ای که ایشان خطاب به جوانان غربی نوشتند، باید گفت قبل از این نامه‌ها نیز بیاناتی به مناسبت­‌های مختلف در ملاقات­‌ها، سخنرانی­‌ها و خطبه‌های نماز جمعه که گاهی به زبان عربی بود، مطرح کرده‌اند و این دو نامه در حقیقت مکمل روند ارتباطی است که ایشان نسبت به جوانان خارج از ایران به خصوص غربی­‌ها و کسانی که به انگیزه دینی یا انگیزه انسانی توجه می­‌کنند، دارند.

اگرچه به صورت نامه یک ابتکار است ولی از نظر محتوا ایشان این سخنان را به بیانات دیگری نیز مطرح کرده‌ بودند یعنی در حقیقت روندی که ایشان از قبل آغاز کردند هم در سیره عملی و هم در سیره لفظی بر این موضوع تاکید داشتند که جوانان غرب را با چهرۀ واقعی اسلام آشنا کنند.

پیش از ایشان نیز امام خمینی(ره) این حرکت را شروع کردند، یعنی امام خمینی(ره) قبل از پیروزی انقلاب اسلامی زمانی که در ایران بودند و بعد هم که به خارج تبعید شدند و یا زمانی که در فرانسه بودند این موج اقبال به اسلام را ایجاد کردند و این موج در سراسر دنیا در ایران منجر به انقلاب اسلامی شد و در سرتاسر دنیا یک اقبال جدی نسبت به اسلام و ارزش‌های اسلامی شکل گرفت.

پس از ظهور و بروز انقلاب اسلامی شاهد اقدامات اسلام‌هراسی و ایران‌هراسی جبهه استکباری بودیم، هدف آنان از این اقدامات چه بود؟

‌انقلاب اسلامی یک هراس جدی برای سه بلوک در دنیا ایجاد کرد که این سه بلوک هر کدام زاویه‌ خود را دارند اما با هم مرتبط هستند، پیش از همه غرب است، غرب که می­‌گوییم اعم از آمریکا و اروپا و کشورهایی است که در این بلوک تعریف می­‌شوند؛ آنها به شدت نگران شدند از اینکه این بار از پایگاه دینی مورد تهدید قرار گرفته‌اند.

غرب بر هژمونی، سلطه و استعمار خود تاکید داشت و رقیب اصلی‌ آنان هم در درجه اول کمونیسم بود اما فکر نمی­‌کردند اسلام برای آنها خطر و تهدیدی باشد ولی غافلگیر شدند چرا که بر اساس تحلیل­‌هایی که داشتند فکر می‌کردند اسلام با آنها همکاری می­‌کند و دین سازش­کاری است و اسلام خطرش را فقط کمونیست و شوروی می­‌داند و با غرب کاری ندارد، اما در عمل اسلام توانست در سراسر دنیا موج عظیمی علیه غرب ایجاد کند.

بعد از انقلاب اسلامی پایگاه اصلی آنان، یعنی ایران و شاه منهدم شده و یک پایگاه اسلامی در ایران ایجاد شد چرا که انقلاب اسلامی با شاکله ضدسلطه و ضداستعمار و ضدهژمونی غرب و شعار استقلال، آزادی و جمهوری اسلامی روی کارآمد، از این رو برای آنان خیلی غافلگیرکننده و شکننده بود و به شدت نگران شدند.

بعد از آن در موضوع اسرائیل نیز دیدند که در منطقه خاورمیانه حرکتی علیه اسرائیل شروع شده و امواج عظیم مسلمانان علیه اسرائیل بسیج شده‌اند و نهضت فلسطین را که آنان خاموش کرده و به سازش کشانده بودند، جان تازه­‌ای گرفته است و می‌دانستند که تمام حرکت­‌های ضداسرائیلی مثل حماس و انتفاضه از انقلاب اسلامی نشات می‌گرفت.

گروه دیگری که خیلی نگران شدند وهابی­‌ها بودند؛ وهابی­‌ها از اسلام چهره‌ای خشن و تنگ­‌نظرانه، با افکار انحرافی ارائه می­‌دهند، از این رو  آنها هم احساس کردند که از درون خالی شدند و جوان‌هایی که به آنها تمایل داشتند آنها را رها کرده و به انقلاب اسلامی روی آورده‌اند.

دلیل اشتیاق جوانان به انقلاب اسلامی و امام خمینی(ره) را در چه می‌دانید؟

محبوبیت جهانی امام خمینی (ره) در بین جوانان اسلامی، شیعه و سنی و حتی غیرمسلمانان، در آمریکای لاتین و سایر نقاط آنقدر بالا بود که تمام حرکت­‌های مارکسیستی که ضد غرب بودند از بین رفت و این موج انقلاب اسلامی نه فقط غرب را به چالش کشید، بلکه مهمتر از آن، قدرت جهانی و امپراتوری مارکسیستی را نیز متلاشی کرد.

جوان­‌ها قبل از انقلاب اسلامی وقتی می­‌خواستند با امپریالیسم مبارزه کنند دنبال کمونیسم می‌رفتند اما حنای کمونیست­‌ها هم دیگر رنگ و جاذبه­‌ای نداشت و در درون خودشان هم مشکل پیدا کردند و متلاشی شدند. درواقع انقلاب اسلامی، واقعا یک انقلاب اسلامی بود نه انقلاب ایران و انقلاب شیعه، بلکه یک انقلاب اسلامی در سراسر دنیا بود.

حرکت دفاع از مستضعفین و شعار دفاع از مظلومین، تنها برای مسلمانان جاذبه نداشت بلکه برای تمام دنیا جاذبه داشت، غرب چشم باز کرد و دید یک­ تهدید جدی از ناحیه دین برای آنها به وجود آمده و فکر نمی­‌کردند یک روز از ناحیه دین تهدید شوند، از این رو غرب به مقابله برخاست.

«بدلسازی» توطئه غرب برای مبارزه با انقلاب اسلامی

غرب در این راستا چه اقداماتی کرد؟

برای مبارزه با این تهدید، غربی­‌ها چند اقدام را انجام دادند که مهم­ترین آنان این بود که دست به بدل­سازی زدند؛ یعنی بدل انقلاب اسلامی را شبیه­‌سازی کردند، برای این کار باید از استعداد و ظرفیت­‌های تاریخی و اعتقادی مسلمانان استفاده می‌کردند و در این راستا، انگلیسی­‌ها مسلط­‌تر و قوی­تر بودند.

یکی از این حربه‌ها ایجاد جنگ بین مسلمانان و جنگ بین شیعه و سنی بود و دوم بد معرفی کردن اسلام؛ که اسلام را به عنوان یک دین خشن و غیرانسانی معرفی کردند و بر روی این دو متمرکز شدند البته بین این دو بخش، کارهای دیگری هم کردند ولی روی این دو سرمایه‌گذاری جدی داشتند  که در بخش­‌هایی هم موفق شدند.

برای بد معرفی کردن اسلام نیز دو اقدام داشتند؛ یکی تبلیغاتی­ است که مرتب انجام می‌دهند، اکنون در همه جا وانمود می­‌کنند خشونت، جنگ، نفرت یعنی اسلام و دوم مدل­‌های عملی است، یعنی حرکت­‌هایی را در ظاهر مسلمان و برای دفاع از اسلام و مبارزه با غرب انجام می‌دهند، در واقع غرب می‌خواهد چهره نفرت­‌انگیزی را از اسلام نشان دهد.

آنها این تجربه و این مدل را اول در افغانستان پیاده کردند و دو مدل در افغانستان ساختند؛ یکی مدل طالبان بود، دوم هم القاعده. البته این گونه نبوده که اعضای این گروه‌ها یکی­‌یکی رفتند و در واشنگتن و پاریس تربیت شده و آموزش دیده‌اند بلکه اکثر آنها انگیزه­‌های ضدغربی داشتند.

در این بخش در پرانتز باید اشاره کنیم که در چند سال اخیر به خصوص در یکی دو سال گذشته بخش هایی از سیاست مداران و رهبران غربی به این واقعیت پی برده و ملاحظه کردند تقویت چنین گروه‌های خشنی به نام اسلام برای استفاده ابزاری از آنان، چه تهدیدی جدی برای خودشان است لذا اخیرا می‌شنویم که دائما تکرار می‌کنند که باید حساب اسلام واقعی را و اسلام معتدل و رحمانی را از تروریست های خشن جدا کرد و نمونه آن سخنان چند روز گذشته تئوریسین ها و سیاستمداران آمریکایی است که در واکنش به برخی تندروهای داخل آمریکا تاکید دارند که باید میان این دو نگاه اسلامی یعنی نگاه اعتدال و نگاه تروریستی و خشن تفاوت قائل شد و نوع دوم را نماینده واقعی اسلام نمی‌دانند و این در جای خود حرکتی قابل تامل است.

و اما اول این مدل­‌ها را علیه شوروی ساختند ولی فکر نکردند شوروی به این زودی از بین برود، گفتند ما از به وجودآوردن این گروه‌ها دو هدف داریم، یکی اینکه دشمن اصلی­‌مان شوروی است و با او می­‌جنگیم و یکی هم اینکه نشان می­‌دهیم اسلام یعنی این کاری که گروه‌های خشن و تروریست انجام می‌دهند، نه آنکه ایران و امام خمینی(ره) می­‌گویند.

چهره‌­هایی که آنها در افغانستان ساختند دو هدف را دنبال می‌کرد، یکی نابودی شوروی که دشمن اصلی آنها بود و دوم اسلام که به سمت ایران نروند و به سمت آن گروه‌ها بروند چرا که در این صورت به راحتی می­‌شود آنان را به نام مبارزه با خشونت و تروریسم  سرکوب کرد.

اسلامی که مدل القاعده و طالبان باشد را به راحتی می‌توان سرکوب کرد. می­‌توان مردم اروپا و آمریکا و همه جهان را بسیج کرد و گفت این تروریسم است، ما با اسلام نمی­‌جنگیم بلکه با تروریسم می­‌جنگیم و می­‌شود به راحتی سرکوبش کرد این در حالی است که اسلام اخلاقی، رحمانی و اسلامی که جاذبه دارد را نمی­‌توانند سرکوب کنند.

موجی که امام(ره) ایجاد کردند از هر دو طرف جذب می­‌کرد، یعنی هم از اکثریت اهل سنت با حفظ اینکه اهل سنت بودند اما به اهل بیت و به انقلاب اسلامی علاقه پیدا کردند و هم از غیرمسلمانان یارگیری می‌کرد بدون اینکه ما کسی را دعوت کنیم چراکه هدف امام این نبود که شیعه­‌سازی کند و اینکه مردم شیعه شوند، بلکه هدفشان این بود اسلام علوی و اسلام اهل­‌بیت را معرفی کنند و به تعبیر خودشان اسلام ناب را معرفی کنند.

اسلام ناب، اسلام علوی و فاطمی و اسلام اهل بیت است و اسلامی است که امام حسین(ع) معرفی می­‌کند، این اسلامی است که اکثریت جهان اسلام و یا اکثریت اهل سنت آن را قبول دارند؛ اما اقلیت وحشی و خشن و افراطی و تندرو وهابی­‌ این را برنمی‌­تابند، صهیونیست‌ها و سلطه­‌گران آن را نمی­‌پذیرند ولی اکثریت جهان، چه مسلمانان و چه غیرمسلمان دنبال چنین دینی هستند.

امام(ره) با این ابتکار و با این شیوه این موج عظیم را به وجود آوردند و آنان را به هراس انداختند و ضربه جبران‌‌ناپذیری به آمریکا، صهیونیسم و وهابیت زدند، از این رو آنها نیز متحد شده و شروع به تبلیغات کردند، از آن زمان متاسفانه تاکنون هم هر روز تبلیغات آنان بیشتر شده و هرچه جمهوری اسلامی و بیانات و پیام­‌های جمهوری اسلامی بیشتر نفوذ کرده آنها هم بیشتر فعالیت کردند.

از اسلام علوی داعش به وجود نمی‌آید

البته باید به ریشه­‌های اسلام پرداخت، یعنی ما معتقدیم دو نوع اسلام داریم، یک اسلام علوی و اسلام اهل بیت که از این اسلام، داعش به وجود نمی‌آید، در اسلام ناب و اسلام اهل بیت، خشونت و تروریست درنمی­‌آید، بلکه جاذبه، محبت، عشق و نجات انسان­‌هاست، آنچه که می­‌تواند مسلمانان و سایر ادیان را جذب کند، اسلام است اما متاسفانه از همان اول، بخش­‌هایی از مسلمانان به دنبال نوع و تفسیری دیگر از اسلام همچون اسلام خشونت، اسلام بنی­‌امیه و بنی‌عباس رفتند که اسلام اکراه و اجبار و شمشیر بود نه اسلام اخلاق و اسلام انسانیت.

آیا اسلام آمریکایی هم در زمره نوع دومی که از اسلام نام بردید، قرار می‌گیرد؟

بله همین‌طور است، مدیریت غرب دست آمریکا است، غرب که می‌گویند یعنی آمریکا. آمریکا یک نقطه جغرافیایی نیست بلکه وقتی می‌گوییم غرب درواقع یک بلوک با رهبری و هژمونی آمریکا منظور است، اینها هیچ کدام در برابر آمریکا استقلالی ندارند و همه به نوعی تحت تاثیر آمریکا هستند یعنی اراده و اختیاری ندارند تصمیم بگیرند اگر آمریکا بجنگد می­‌جنگند و اگر تصمیم بگیرد صلح کند، صلح می­‌کنند، در موضوع برجام هم نشان داد که وقتی آمریکا کوتاه آمد همه کوتاه آمدند، از این رو اختیار دست آمریکاست.

تلاش غرب برای دعوای بین شیعیان و اهل سنت

از جمهوری اسلامی ایران تروریست در نمی­‌آید برای اینکه جمهوری اسلامی پیرو اسلام علوی است، اسلام اهل بیت است و اکثر جهان اسلام هم همینطور است ما باید جریان وهابی­‌ها و خشونت‌‌طلبان و جریانهای تکفیری و افراطی را از اسلام جدا کنیم؛ اقلیتی از جهان اسلام دنبال اسلام بنی­‌امیه و بنی­‌عباس هستند اما اکثریت جهان اسلام عاشق اسلام رحمانی هستند از این رو غرب تلاش می­‌کند بین شیعه و سنی دعوا بیندازد و آن حقیقت یعنی پیام اصلی علوی در جهان اسلام مطرح نشود که همه دور پرچم اهل بیت جمع بشوند.

اهل بیت این کشش و ظرفیت را دارند که همه جهان اسلام را گرد خود جمع کنند، آن وحدتی که امام(ره) و مقام معظم رهبری بر آن تاکید می­‌کنند همین است یعنی واقعاً اگر چنانچه پیام اهل بیت به همه برسد همه می­‌آیند، البته معنایش این نیست که همه اهل سنت، شیعه شوند بلکه آنها در عین اینکه اهل سنت هستند عاشق اهل بیت هم هستند، زمینه برای اتحاد و وحدت در حد اعلی است اما وهابی‌ها و اسرائیلی­‌ها تلاش می‌‌کنند بین مسلمانان اختلاف ایجاد شود.

مقام معظم رهبری احساس کردند یک نهضت میل به اسلام آغاز شده است

به موضوع اصلی بپردازیم، وظیفه تاریخی جمهوری اسلامی در این برهه برای جذب جوانان به اسلام ناب محمدی چیست؟

به اصل موضوع درباره نامه رهبر معظم انقلاب بازمی‌گردیم، مقام معظم رهبری احساس کردند یک اقبال جدی در دنیای غرب برای اسلام به وجود آمده است، همیشه این اقبال هم از طرف جوانان صورت می­‌گیرد. یعنی یک نهضت میل به اسلام آغاز شده و این نهضت اعم از مسلمانان و غیرمسلمانان است. اگر چنانچه جمهوری اسلامی وظیفه تاریخی خودش را انجام ندهد دیگران این نهضت را مصادره و حتی جذب می­‌کنند همانگونه که بیداری اسلامی را در خیلی از جاها خراب کرده و با شکست رو به رو کردند.

بیداری اسلامی نشأت گرفته از انقلاب اسلامی بود اما آن را مصادره کردند

اگر از این موضوع غفلت شود، چه امری اتفاق می‌افتد و آیا می‌توان گفت مانند بیداری اسلامی آن را مصادره به مطلوب می‌کنند؟

بیداری اسلامی نشات گرفته از انقلاب اسلامی بود اما آن را مصادره کردند، آن را در مصر منهدم کردند، در لیبی از بین بردند، بیداری اسلامی در هر جایی پیروز می­‌شد آن را مصادره و منهدم کردند. این نهضت فقط در جمهوری اسلامی نیست در هر جایی که مسلمانان و حتی جوانان غیرمسلمان هستند لازم بود این کار صورت بگیرد، اگر امام خمینی(ره) زنده بودند حتماً این کار را انجام می­‌دادند، یعنی مستقیم با جوانان ارتباط برقرار می­‌کردند و در اینجا هیچ چیزی مانع از این ارتباط نیست.

امام(ره) سن بالایی داشتند اما جوان­‌ها فکر می­‌کردند امام(ره) خیلی جوان است، یعنی از نظر فیزیکی امام مسن بودند اما از نظر فکر خیلی به جوان­‌ها نزدیک بودند؛ همین نقش را مقام معظم رهبری ایفا کردند و در جایگاه رهبری و امامت جوان­‌ها را بسیار صمیمی و خیلی مخلصانه مخاطب قرار دادند با این پیام که درد مشترک ما و شما یکی است و آن تروریسم است.

رهبران سیاسی کشورهای غربی خیلی از مواقع متأثر از اسرائیل تصمیم می‌گیرند

ایشان با نگارش این نامه اولاً جوانان را در مقابل رهبرانشان قرار دادند؛ چراکه رهبران سیاسی کشورهای غربی خیلی وقت­‌ها متاثر از اسرائیل و صهیونیست تصمیم می­‌گیرند و در تحلیل معتقدم آنچه ریشه خشونت، نزاع، جنگ­‌ها و فتنه­‌ها است دو چیز است؛ یکی تحقیر غرب نسبت به مسلمانان است، اعم از تحقیر فرهنگی، اقتصادی، اجتماعی و دوم شیطنت­‌هایی است که اسرائیل انجام می­‌دهد چراکه اسرائیل به هیچ‌­­وجه مایل نیست در منطقه صلح و امنیت برقرار شود.

چرا که اگر صلح و امنیت برقرار شود خودش در معرض نابودی قرار می‌­گیرد، حیات اسرائیل در جنگ و ناامنی است. ریشه تمام این خشونت­‌ها و جنگ‌­ها به این دو چیز برمی­‌گردد البته احتیاج به توضیح بیشتر دارد؛ مقام معظم رهبری به این ریشه­‌ها توجه کرده‌اند.

هر حادثه‌­ای در منطقه بیفتد ما باید نگاه کنیم در کجا به منافع و امنیت اسرائیل مربوط می­‌شود و بدون این نمی­‌توان هیچ تحلیلی ارائه کرد چرا که این یک تحلیل واقعی است و توطئه و توهم نیست بلکه یک واقعیت است، کسانی که بخواهند مجرد از این دو نکته حوادث منطقه را تحلیل کنند مطمئن باشید به بیراهه رفته­‌اند.

چرا بعضاً برخی جوانان غربی جذب گروه‌های تروریستی می‌شوند؟

جوانان ممکن است از سر اسلام­‌خواهی و از سر احساسات پاک جوانی با گروه­‌های تروریستی ارتباط برقرار کنند، آن جوانی که برای مبارزه با تحقیر غرب، برای مبارزه با عامل همه جنگ­‌های اسلامی حاضر می­‌شود از جان خودش بگذرد و انتحاری عمل کند، این را باید با یک دید عمیق تحلیل کنیم که چرا این کار را کرده است؟ او برای میل و خواسته خودش نیست که خود را فدا کرده بلکه در نیتش صادق است اما خطا و اشتباه می­‌کند،  جذب گروه‌های تروریستی شده و به انحراف می رود و ما نمی‌توانیم انکار کنیم.

او هر چه ریا کند و دروغ بگوید اما اینجا صادقانه عمل می­‌کند و برای اثبات صداقتش بهتر از قربانی کردن جان خودش راه دیگری ندارد. حال در پاسخ به این سؤال که چرا صادقانه خودش را فدا می­‌کند؟ باید گفت عکس­‌العمل او واکنش به  دو چیز است اول اینکه تا مادامی که غرب مسلمانان را تحقیر و از اسرائیل بدون هیچ دلیلی دفاع می­‌کند و در برابر تمام جنایات اسرائیل که در دنیا انجام می‌دهد توجیه یا سکوت می­‌کند و اگر جنگ بالا بگیرد حمایتش کرده و به او کمک هم می­‌کند از این رو برای یک سیاستمدار ممکن است به گونه‌ای شود که به دلیل منافع خاص خودش آن را توجیه کند ولی برای یک جوان معصوم با یک دل پاک با این معیارهای چندگانه نمی­‌شود توجیه کرد.

لذا دیگر برای او این چیزها مهم نیست و آن جوان مسلمان و حتی غیرمسلمان که در آمریکا، فرانسه، لندن یا در هر کجای دنیا زندگی می­کند برای او قابل فهم نیست رفتاری که غرب در دفاع بی­‌چون و چرا از اقدامات اسرائیل دارد، او با تمام وجود احساس می­‌کند به دلیل مسلمان بودن تحقیر می‌شود.

ریشه سیاست ‌و استراتژی غلط غرب در برخورد با جوامع مسلمان چیست؟

چند روز قبل یکی از سناتورهای محافظه­‌کار آمریکا اعلام کرد دیگر اجازه ندهید مسلمانان وارد آمریکا شوند؛ معنای این سخن این است که آنها می‌گویند همه مسلمانان تروریست هستند اما در مقابل باید به آنها گفت چندین میلیون مسلمان در غرب زندگی می کنند مگر می­‌توانند آنها را بیرون کنند؟! آنها را چه می­‌کنید؟ آنها را هم بیرون کنید بعد جوانان آنجا را مگر می‌‌توانند توجیه کنند؟

یک جوان پاک مسلمان یا غیرمسلمان سیاه­پوست و یا یک جوان مسیحی که احساس می­‌کند به دلیل رنگ پوستش تحقیر می‌شود که ریشه آن به سیاست­‌ها و استراتژی­‌های غلط غرب در ارتباط با اقلیت­‌های جوامع دیگر بازمی‌گردد، بین مسلمان و غیرمسلمان و سایر اقلیت­‌های دینی و مذهبی فرق نمی‌کند اما از سوی دیگر اسرائیل هر جنایتی مرتکب بشود اشکالی ندارد که این دو با یکدیگر در تناقض است و البته قابل جمع نیست و استاندارد دو گانه است.

اکنون مثل گذشته نیست که مردم را در بی­‌اطلاعی قرار دهیم، مردم از همه چیز سر در می­‌آورند و با هم ارتباط دارند به شدت مرزها رنگ باخته، فاصله‌­ها از بین رفته و مسلمان­‌ها در همه جا یک درد دارند و این درد، به دلیل مسلمان بودن نیست، بلکه همانگونه که مقام معظم رهبری فرمودند درد مشترک، همان تروریسم است.

غرب می‌خواهد اسلام رحمانی و انقلابی را از رونق بیندازد

از این رو غرب می‌خواهد اسلام رحمانی و انقلابی را که همه را جذب می­‌کند، از رونق بیندازند، لذا  بدل­سازی کردند و بعد هم حکومت­‌های باب میل خود را ساختند که آزاد باشند و هر جنایتی مرتکب شوند.

برخی کشورهای مرتجع عربی منطقه ضدحقوق بشری‌ترین دولت‌ها در روی زمین هستند

اقدامات متناقض عربستان  را در زمینه حقوق بشر چگونه ارزیابی می‌کنید؟

برخی کشورهای مرتجع عربی در منطقه ، ضدحقوق­‌بشرترین دولت ها را در روی زمین دارند، حتی به زنان اجازه رانندگی هم نمی‌­دهد و به صرف اینکه کسی انتقاد کرده او را گردن می‌­زنند، اما غرب در آنجا واکنشی نشان نمی دهد و انتقادی نمی‌کند چراکه با یکدیگر همکاری می­‌کنند و مشکلی هم ندارند ولی چنانچه کسانی بخواهد زیر بار حرف آنها نرود تروریست به حساب می آید.

این نوع برخورد دوگانه و متناقض باعث شد مسلمانان همه جای دنیا علیه آنها به اعتراض برخیزند و در اینجا سرویس‌­های جاسوسی مهمتر از همه اسرائیل در دل این گروه‌­ها نفوذ کرده و خشونت را به آنها القا می‌کنند، هر چه خشن­‌تر بهتر و خود آنها تلاش می­‌کنند آن را به عنوان دولت اسلامی معرفی کنند. به سازمان­‌های تبلیغاتی که نگاه کنید می‌بینید که آنها نمی‌­خواهند بگویند داعش بلکه می­‌گویند دولت اسلامی، یعنی می­‌خواهند با بکار گیری این تعبیر اسلام را لکه­‌دار کنند و بگویند اسلام اینگونه است.

با توجه به این شرایط نقش جمهوری اسلامی ایران برای معرفی اسلام ناب محمدی به دنیا و به ویژه جوانان غربی چیست؟

ما یک رسالت تاریخی داریم یعنی جمهوری اسلامی رابطۀ انسانی و اخلاقی با جوانان غرب را برقرار کرده و باید با آنها صمیمی باشیم و پیام انقلاب و اسلام را به آنها برسانیم و هیچ کس بهتر از رهبری نمی­‌تواند این نقش را بر عهده داشته باشد.

همه باید به این صحنه وارد شوند، رابطه ما با غرب را از نو شروع کنیم و اول از جوان­‌ها شروع کنیم و دوم اینکه پیام اصلی همه نهادهای جمهوری اسلامی باید این باشد و این کار را انجام دهند، دولت هم باید بیاید، سازمان­‌های تبلیغاتی، هم به این صورت و بگوییم که پیام اسلام پیام نجات انسان هاست و راه انتقال این پیام هم اخلاق است و نه شمشیر و زور.

اسلام دین اخلاق است، اینکه بالاترین شخصیت با جوان ناشناس و گمنام ارتباط برقرار می­‌کند و آنها هم ارتباط برقرار کنند و نامه بنویسند و این ارتباط دوجانبه باشد، معنایش همان ارتباطی است که امام خمینی(ره) داشت و همانطور که پیامبر اکرم (ص) مستقیم با جوانان ارتباط داشت، این درسی برای همه رهبران و روحانیون و همه مسئولین است.

از این رو اولاً ما در درون خودمان تلاش کنیم اختلاف نداشته باشیم و نشان دهیم که الگوی اسلام ما هستیم نه داعش، نه طالبان و نه دولت های عربی حامیان گروه‌های تکفیری و افراطی. ما همدیگر را تحمل می­‌کنیم، اختلاف داریم ولی اختلافاتمان را با زور حل نمی­‌کنیم بلکه با انتخابات حل می­‌کنیم.

ما تمام رقابت­‌هایمان را با استفاده از مکانیسم انتخابات و اختلافات را از این طریق حل می­‌کنیم همیشه هم همینطور بوده، مثل انتخابات ریاست‌جمهوری و انتخابات مجلس، که  جابجایی قدرت،  با انتخابات است نه با شمشیر و زور هر کسی رای آورد نماینده مجلس می‌شود یا رئیس‌جمهور؛ بالاترین مقام در کشور ما رهبری است که مردم و خبرگان انتخاب و نظارت می­‌کنند. یعنی همه چیز بنا بر این است که با مشارکت مردم صورت بگیرد.

مشارکت مردم حلال بسیاری از مشکلات داخلی و خارجی ماست

مشارکت مردم و رقابت نامزدها در انتخابات تا چه اندازه در امنیت کشور تأثیر دارد؟

مشارکت همه مردم حلال بسیاری از مشکلات داخلی و خارجی ماست و تا به حال هر چه مشکل داشتیم با انجام انتخابات حضور و تصمیم مردم حل شده است؛ معضلات جدی سیاسی ما با انتخابات حل شده است. رقابت هم اوج می­‌گیرد و آنقدر هم اوج می­گیرد که گاهی بعضی­‌ها نگران می­‌شوند اما به نظر ما آن رقابت­‌ها هم خیلی خوب است یعنی داغ شدن فضا حس مسئولیت مردم را بالا می‌­برد، مردم احساس می‌­کنند باید در جامعه نقش داشته باشند، احساس مسئولیت کرده و رقابت کنند.

اما در اینجا انتخابات سالم و بدون دعوا و خونریزی برگزار می­‌شود.بالاترین انتخابات، که اوجش بود و با مناظرات تند و بعضاً مناظرات غیراخلاقی هم بود خون از دماغ کسی نیامد و مردم آزادانه همیشه در انتخابات شرکت کردند و به کاندیدای خودشان در مجلس یا ریاست جمهوری رای دادند.

تمایز مدل اسلامی که انقلاب اسلامی به دنیا ارائه می‌کند با اسلامی که محوریت آن خشونت است، چیست؟

شعار آزادی و دموکراسی که غرب می‌دهد و جوان­‌ها عاشق آن هستند ما آن را در ایران نشان داده و به نمایش گذاشتیم  و اسلامی هم که آنها دنبالش هستند این اسلام است، اسلامی است که به شدت با رفتارهایی که آنها دارند مخالف است. اسلام با هرگونه خودسری، خودمحوری، استبداد، خشونت، جنگ­‌طلبی و تروریسم مخالف است و علت اینکه در ایران این اتفاقات نمی­‌افتد برای این است که اینجا مردم از یک نقطه محوری به نام رهبری تبعیت می‌کنند اما در جای دیگر این نقطه محوری وجود ندارد.

اکنون در لبنان یک حزب‌­الله داریم که تمام شیعیان در آنجا از آن حمایت می‌­کنند و اگر بخواهد جنگ شود حزب‌الله باید محور باشد و کسی حق ندارد خودش عمل کند. اینجا هم همینطور است. شاکلۀ اصلی اسلام با این قرائت این است چنانچه اگر یک نفر و یا دو نفر و یا جمعی بلند شدند یک تندروی­‌ کردند این ربطی به جمهوری اسلامی ندارد و این را نباید پای اسلام بگذاریم، از این رو در جایی که این نقطه محوری یعنی رهبری نباشد از درون آن اسلام داعش درمی­‌آید.

رهبری با این نامه این ارتباط را برقرار می­‌کنند و همه را به این نقطه وصل می‌­­کنند، چراکه اگر به این پایگاه اصلی اسلامی وصل شوند خشونت نمی­‌کنند، آنها منتظر هستند دستور بگیرند و رهبری هم هیچ وقت دستور خشونت نمی­‌دهند. ما نه جنگی را شروع می­‌کنیم و نه دستور ترور می­‌دهیم و نه هیچ گروه تروریستی را تایید می‌‌کنیم، امام(ره) و مقام معظم رهبری تا الان اینگونه بودند، در تاریخ و گذشته هم همینطور بوده است، استراتژی ما اسلام اهل بیت است.

اما کسانی که فاقد این پایگاه هستند و می­‌خواهند از اسلام دفاع کنند ولی کسی را ندارند دنبال بن‌لادن و بغدادی می­‌روند چون به غیر از آنها کسی را ندارند، در آنجا یک روحانی شاخص وجود ندارد تمام گروه‌‌های تروریست را نگاه کنید یک روحانی شاخص حتی اهل سنت هم در میان آنها نیست و نتوانسته اند با خود همراه کنند.

راه نجات غرب از خشونتی که اکنون درگیر آن شده است، چیست؟

راه نجات غرب این است آنها از جمهوری اسلامی نترسند، از رهبری ما نترسند بلکه از داعش و تروریسم کور و خشونت بترسند، برای نجات از خشونت کور، تروریسم کور، راهش راهی است که ملت ایران انتخاب کرده و آن هم همراهی با رهبری و همراهی با جمهوری اسلامی است، اگر آنها صادقانه بیایند آشتی کنند دست از لجبازی بردارند، دست از استکبار و غرور و نخوت­شان بردارند و با  جمهوری اسلامی برای حل مشکلات منطقه همراهی کنند و در این جهت موانع را بردارند و اجازه دهند جوانان با رهبری ما ارتباط برقرار کنند و ما هم با آنها ارتباط نزدیک برقرار کنیم این درد مشترک را از بین می‌بریم.

درد مشترک امروز اسرائیل است

درد مشترک امروز اسرائیل است و سلطه غرب که ریشه تمام خشونت­‌هاست. آنها نمی­­‌توانند هم اسرائیل را حفظ کنند و هم سلطه غرب را و هم با چهره­‌های تروریستی، مبارزه کنند. غربی­‌ها بدانند تا مادامی که آنها اجازه دادند اسرائیل آزادانه حتی امنیت خودشان را هم تهدید کند، و صهیونیست ها با شیطنت به دنبال ترویج تبلیغات دروغین ایران هراسی و اسلامی هراسی و شیعه هراسی باشند و عملا امنیت آمریکا، اروپا را تهدید کند، ریشه خشونت، خودشان خواهند بود.

یک روز کافی است لحن تبلیغاتی غرب علیه اسرائیل تغییر کند و لحن احترام­‌آمیزی نسبت به اسلام و مسلمانان داشته باشد، به شدت این طبع تمایل به گروه­‌های تروریستی پایین می­­‌آید ولی متاسفانه در همین مدت که چند عملیات تروریستی در کشورهای اروپایی و یا حتی آمریکا صورت گرفته این بدتر شده است به جای اینکه عیب­‌یابی کنند، آسیب­‌شناسی کنند و اسرائیل و دولت افراطی آن  را مهار کنند متاسفانه بیشتر با آنها همدردی و همنوایی کرده و فشار را بر مسلمانان ساکن غرب تشدید کرده اند.

نقش عربستان را در اقدامات تروریستی چگونه می‌بینید؟ برخی می­‌گویند عربستان جنگ نیابتی از سوی آمریکا در منطقه انجام می­‌دهد.

به طور کلی در این باره بحث می‌کنم بدون اینکه خواسته باشیم به نام کشوری مستقیما اشاره کنم، به نظرم بعد از اسرائیل، برخی کشورهای پولدار عرب و غیر عرب منطقه با حمایت های مالی و تبلیغاتی و اطلاعاتی و نظامی و لجستیکی، بیشترین تاثیر را ترویج این اقدامات تروریستی دارد.

برخی کشورهای عربی حامی داعش، کانون­‌های اصلی گروه­‌های تکفیری و افراطی در دنیا هستند

این دست از کشورها یک چیزی اضافه بر اسرائیل دارند و آن هم پول­‌های کلانی است که مصرف می­‌کنند، اسرائیل عمدتاً نفوذ لابی و نفوذ سیاسی و تبلیغاتی را در غرب به کار می­‌گیرد ولی برخی کشورهای عربی حامی داعش، با پول‌های کلان کانون­‌های اصلی گروه­‌های تکفیری و افراطی در سراسر دنیا هستند.

دولت عربستان بزرگترین اشتباه استراتژیک را در یمن مرتکب شد

در همینجا باید اضافه کنم که دولت عربستان بزرگترین اشتباه استراتژیک را در یمن مرتکب شد و در ماه حرام جنگ را علیه کشور همسایه عرب خود یعنی به یمن تحمیل و آغاز کرد و به دنبال آن اتفاقاتی که در این کشور مورد هجوم قرار گرفته، روی داد که به اندازه کافی رسانه در ارتباط با بعد این ویرانی ها و کشتار مردم بی دفاع سخن گفته و خبر رسانی کرده اند.

حکومت عربستان حکومتی سکولار است که جریان‌های تکفیری را مثل تار عنکبوت دور خود تنیده است

برخی از کشورهای عربی منطقه که دولت‌های غیردموکراتیک هم دارند، اول در منطقه شبه قاره و آسیای میانه گروه­‌های افراطی را راه‌اندازی کردند اما الان دیگر کنترلش از دست آنها درآمده و  دیگر نمی­‌توانند آنها را مدیریت کند، در داخل خودش هم در چنگال جریان تکفیری اسیر هستند، برای نمونه به نظر من حکومت عربستان حکومتی دینی نیست، حکومتی سکولار است اما جریان های تکفیری را مثل یک تار عنکبوتی دور خودش تنیده و الان خود در اسارت آنهاست، الان نه خودش می­‌تواند با آنها مقابله کند و نه می­‌تواند از دست آنها فرار کند یعنی خودش هم اسیر این جریان تکفیری است که بذرش در منطقه پاشیده شده است.

الان منافع گروه‌­های تکفیری با برخی دولت های به ظاهر قدرتمند عربی با ناسیونالیسم عربی و افراط گری اسلامی گره خورده است که نمونه آن، ترکیب حزب بعث و داعش در عراق است که مورد حمایت دولت های مورد بحث هستند و در واقع اینها سیاست اسرائیل را خوب عمل کردند که بر جریان دروغین ایران­‌هراسی و شیعه هراسی و اسلام هراسی دامن زده و تا توانستند با کینه و دشمنی علیه ایران و جمهوری اسلامی و علیه شیعه در منطقه تبلیغ کردند.

از این رو بسیاری از جوانان هیچ اطلاعی ندارند اما با تبلیغاتی که وجود دارد توانستند ضدایران و ضد جمهوری اسلامی آنها را تربیت کنند و دنبال یک کانون عملیاتی می­‌گشتند که به یک میدان جنگ تبدیل شود.

منافع مثلث غرب، صهیونیست و وهابیت به هم گره خورده است

در مناسک حج که به عنوان نماد وحدت مسلمانان مطرح است، سوءمدیریت و اقدامات ضدحقوق بشری عربستان را شاهد بودیم اما رسانه‌های غربی عملا سکوت معناداری را در این زمینه از خود نشان دادند، چرا عملکرد رسانه‌های غربی در زمینه‌ حقوق بشر متناقض است؟

مثلث غرب، صهیونیسم و وهابیت منافع­شان به هم گره خورده است. اینها از هم جدا نیستند بلکه با یکدیگر عمل می­‌کنند، در ایران­‌هراسی، اسلام­‌هراسی و حمایت از تروریسم با هم عمل می­‌کنند که به مرور زمان به ضررشان تمام می‌­شود و از هم جدا می­‌شوند، این اتحاد، اتحاد تاکتیکی است و از در مخالفت با  ایران با هم هستند اما این گروه‌­های تروریستی قابل مهار نیستند.

گروه­‌های تروریستی در نهایت علیه غرب، اسرائیل و وهابیت کار می‌کنند

گروه­‌های تروریستی در نهایت هم علیه غرب، هم اسرائیل و هم علیه وهابیت کار خواهند کرد در حالی که غرب از اینها استفاده  ابزاری می کردند مثل اشتباهی که یک کشور غیر عرب و برخی کشورهای ثروتمند عربی می­‌کنند و عملا ابزاری از اینها استفاده می­‌کنند و می گویند بعداً آنها را سرکوب و نابود می‌کنیم، غرب هم ابتدا خیال می­‌کرد اگر این گروه‌های تروریستی را ایجاد کرده و  راه بیندازد بعدها می­­‌تواند آنها را مهار کند ولی فهمید اشتباه کرده است.

در این نامه مقام معظم رهبری می­­‌خواهند به جوان­‌ها بگویند قاعدتاً سران­شان باید این نامه را بیشتر تحلیل کنند. اگر شما واقعاً صادق هستید، درد مشترک ما و شما تروریسم است ما این تجربه را کردیم و قربانی تروریسم هستیم و شما تازه دارید مزه‌­اش را می­‌چشید لذا باید با ریشه‌­هایش بجنگید ریشه اینها یک قسمت سیاست­‌های غلط خودشان است و دوم در منطقه است، که باید خشونت، وهابیت و اسرائیل که بچه لوسی است و هر غلطی می‌خواهند و می­‌کنند را مهار کرد.

جوان­‌ها کافی است نگاه کنند که یک رهبری مثل آیت­‌الله خامنه­‌ای حرف اصلی­‌شان این است که ما با ترور و خشونت مخالفیم و اسلام ما این است، اسلام آزادی، اسلام اخلاق و محبت است دلیل ندارد کسی هم خودش و هم دیگران را بکشد، این خطر، خطر و دردی جدی است.

در گذشته می­‌گفتیم آنها باور نمی­‌کردند الان دارند می­‌فهمند و ممکن است اوضاع وخیم تر هم  بشود. نگرانی جدی من بالاتر از این است، نگرانی جدی که من دارم این است که اسرائیل و صهیونیسم دارد جنگ بین اسلام و غرب و جنگ بین اسلام و مسیحیت را طراحی می­‌کند و این بسیار خطرناک است،  فکرش هم وحشتناک است. این سناتور وقتی می­‌گوید مسلمانان را راه ندهید به آمریکا یعنی همه مسلمانان خطرناک هستند.

الان دولت­‌های مرتجع منطقه همکاری­شان با اسرائیل آشکار و علنی شده است، داعش را نتوانستند شکست بدهند و معلوم نیست در سوریه و افغانستان چه اتفاقی خواهد افتاد؟ دلیلی نمی‌بینیم که بگوییم شرایط کشورهای حامی این گروه‌های تروریستی تا ابد همینطور باشد بلکه ممکن است خودشان به  دست گروه­‌های تروریستی و تکفیری بیفتند.

ما با کشورهای منطقه نمی­خواهیم دعوا کنیم ولی می­خواهم بگویم و هشدار دهیم که گروه­‌های تروریستی اکنون در برخی مناطق شبه قاره هند هم مستقر هستند و در بخشهایی از برخی  سازمان­‌های امنیتی نفوذ دارند و همچنین این نفوذ تا بخش‌های اطلاعاتی و ارتش این کشورها هم نفوذ دارند، بخش زیادی از افغانستان دست طالبان است از این رو منطقه وضعیت خوبی ندارد و امنیت آن به طور جدی تهدید می‌شود.

به نظر شما تبعات حمایت گروه‌های تروریستی دامن خود کشورهای غربی که حامی گروه‌های تروریستی هستند را خواهد گرفت؟

بله، آنها آتشی  روشن کردند که از کنترل خودشان خارج شده و دارد بیشتر می­‌شود، از آن طرف هم اسرائیل تبلیغ می­‌کند که اینها همه برای اسلام و مسلمانان است و وقتی اسلام گفته می­‌شود خودبه‌خود تبلیغات به سمت  ایران هم می رود و ایران هراسی و شیعه هراسی هم دامن زده می­‌شود، چرا که منادی اصلی دفاع از اسلام و آن هم اسلام رحمانی ایران است و این برای به خصوص اسرائیل خطر بزرگی است و آنها می خواهند دامن این اسلام رحمانی را به تروریسم آلوده کنند.

رهبری روی نقطه اساسی دست گذشته‌اند که بالاخره ما طرفدار خشونت نیستیم ما با ترور مخالفیم یعنی نقطه مقابل همان چیزی که اسرائیل مدام القا می­‌کند که اسلام به معنای خشونت، ترور و داعش است.

آینده ما را جوانان تشکیل می­‌دهند و ایشان آینده را می­‌بینند و ارتباط با جوانان برقرار می­‌کنند، کشور ما در وضعیت خوبی است ولی منطقه وضعیت خوبی ندارد، بالاخره آتش بیاید برای همه است، بزرگترین مشکل منطقه الان ناامنی­‌ است و این ناامنی الان دارد به همه جهات کشیده و به ناامنی جهانی تبدیل می‌شود.

اکنون اروپا و آمریکا امنیت ندارد تا دیروز ناامنی فقط برای کشورهای خاورمیانه و مسلمانان بود ولی الان همه ناامن هستند، من نمی­‌دانم تا 6 ماه دیگر اوضاع بهتر می‌شود  یا بدتر،با این نفوذ و آزادی عملی که اسرائیل و برخی کشورهای عربی حامی تروریسم و داعش دارند من بعید می­‌دانم بهتر شود بلکه بدتر می‌­شود و دنیا را به سمت یک جنگ جهانی و اتمی سوق داده و به سمت نابودی دعوت می­‌کند، از این رو وضع بسیار بدی را طراحی می­‌کنند که کسی نفعی نمی‌بر‌د و همه طرد می­‌شوند.

ما باید به شدت تلاش کنیم نسل جدید آینده را به اسلام خوش­بین کنیم، اسلام اخلاقی و رحمانی را معرفی کنیم و به شدت با خشونت، تروریست و خودسری مقابله کنیم.

ما باید هم در داخل با یکدیگر مدارا کنیم و یکدیگر را تحمل کنیم و هم به دیگران این پیام را برسانیم که ما در درون با یکدیگر انسانی و رحمانی رفتار می­‌کنیم و خودمان را تحمل می­‌کنیم، ما جنگ قدرت نداریم و با هم اسلامی عمل می­‌کنیم چرا که اسلام ما جمهوری اسلامی است.

تمایز تصویری که گروه‌ها و جریانات افراطی از اسلام ارائه می‌کنند با اسلام ناب محمدی در چیست؟

بعضی از گروه­‌هایی که به جریانات افراطی گاهی نزدیک می‌شوند بدانند به نوعی بنزین به آتش آنها می­‌ریزند یعنی آن چیزی که آنها از ما می­‌خواهند، آنها چهره­‌ای که از اسلام می­‌خواهند نشان دهند اسلام داعشی است نباید بگذاریم چنین چیزی باشد. اسلام ما، اسلام امام خمینی و مقام معظم رهبری است و این اسلام است که جوانان را به اخلاق و انسانیت دعوت می‌کند نه اسلامی که بخواهد مسائلش را با زور حل کند.

نامه­‌های رهبر معظم انقلاب بهترین الگو برای روابط ما با خارج از ایران چه غرب و چه غیر غرب است

ادبیات ما ادبیاتی است که امام خمینی(ره) و رهبری دارند، این نامه­‌ها بهترین الگو برای روابط ما با خارج از ایران چه غرب و چه غیر غرب است.

راهی جز مقابله نظامی با داعش وجود ندارد

با توجه به شرایطی که در منطقه و جهان داریم راه مبارزه با داعش را چه می­‌دانید؟ فقط مبارزه نظامی و بمباران هوایی مشکل منطقه و جهان را حل خواهد کرد یا راه­‌حل­‌های دیگری هم وجود دارد؟

داعش به عنوان یک تشکیلات نظامی و یک دولت جعلی راهی جز مبارزه نظامی ندارد و باید از طریق نظامی آن را منهدم کرد البته صرفا با چند  پرواز هوایی از بین نمی­‌رود، کشورهای منطقه باید با تجهیزات زمینی آنها را محاصره کنند و ماشین جنگی آنها را از بین ببرند، راهی جز این نیست یعنی آنها با نصیحت و اخلاق میانه­‌ای ندارند، در این جهت باید همه کشورهای منطقه از جمله عربستان،  ایران، عراق، سایر کشورها و ترکیه باید در این راستا قدم بردارند و نباید منتظر غرب باشند بلکه مسلمانان منطقه باید با هم متحد شوند و این جریان خشن و تکفیری  را از بین ببرند.

ریشه­‌های فکری چطور؟

اساس آن است چون اگر شما آن را از بین نبرید دولت تشکیل می­‌شود، ما معتقدیم اسلامی که مسلمانان را جمع می­‌کند، آن اسلام در قرآن و اهل بیت است و اهل بیت شاخص آن است، یعنی امام حسین(ع)، امام صادق(ع)، امام رضا(ع).

در قاموس سیاست­ امامان ما و رفتار ما خشونت و ترور و رفتارهای خشن وجود نداشته است، اکثر فرق جهان اسلام از قرن دوم از جمله شافعی‌ها و ابوحنیفه که برای حمایت از شیعه زیدیه حتی به زندان هم افتادند، به سمت اهل بیت گرایش پیدا کردند، برخی هم پیرو فرقه­‌های صوفی هستند، برخی پیرو فرقه­‌های درویشی هستند و تمام فرقه­‌های درویشی هم وصل می­‌شوند به امام علی(ع).

یعنی جهان اسلام یا به صورت شیعه امامی به ائمه وصل است یا از طریق قطب­‌های درویشی­ان و هیچ کدام از آنها با خشونت و ترور میانه­ای ندارند، اما هر بخشی از شیعه مثل اسماعیلیه و اهل سنت مثل وهابی­‌ها که از عشق و محبت اهل بیت جدا شدند به سمت خشونت رفتند.

امروز هم پایگاه اسلام ناب جمهوری اسلامی است راه نجات بشریت و مسلمانان این است که به پیام‌­های اخلاقی و انسانی که اسلام آورده روی بیاورند.

نقدی که برخی کارشناسان مطرح می‌کنند این است که دولت جمهوری اسلامی در بحث سیاست خارجی دیپلماسی منفعلانه­‌ای دارد و در برابر اتفاقاتی که می­‌افتد آنطور که باید واکنشی را نشان نمی‌دهد آیا شما قبول دارید دیپلماسی ما آنگونه که باید باشد، نیست؟

بنده خیلی این ایراد را وارد نمی­­‌دانم ممکن است برخی جاها هم کم­‌کاری باشد ولی بیان دیپلماسی و بیان غیردیپلماسی خیلی فرق می­‌کند یعنی رفتاری که یک دیپلمات انجام می­‌دهد با رفتار یک انقلابی خیلی فرق می­‌کند.

سابقا هم مقام معظم رهبری جمله­‌ای را فرمودند مبنی بر اینکه «من دیپلمات نیستم و یک انقلابی‌ام» یا امام(ره) به شهید  رجایی فرمودند شما سازمان ملل رفتید چرا اینطور حرف زدید؟ گفتند مثل شما. امام فرمودند «من فرق می­کنم بیان من با شما فرق می­‌کند شما یک رئیس­جمهورید، محدودیت­‌های دیپلماتیک را باید رعایت کنید.» همیشه این دو تا شیوه، شیوۀ انقلابی و شیوۀ دیپلماسی کاملا مکمل هم هستند ضد هم نیستند.

انتقاد هم خوب است و لازم است و این دو شیوه در تمام کشورها وجود دارد درواقع یک شیوه انتقاد تند و یک شیوه با رعایت اصول، هر کدامشان یک هدفی را تعقیب می­‌کند و هیچ کدام نفی و ضد دیگری نیست بلکه مکمل هم هستند و هر دو لازم است.

مهمترین برآیند دیپلماسی ما موفقیت در برجام است چون دستگاه دیپلماسی ما یک دستگاه پخته­‌ای است. ما صدها  نفر دیپلمات داریم چه آنهایی که قبلا سفیر و دیپلمات بودند و چه آنهایی که الان کارمند سیاسی هستند؛ آقای ظریف یکی از آنهاست و کاری که می­‌کند برآیند کار گروهی و عقل جمعی  است.

و نتیجه این کار دسته‌جمعی این می­‌شود که ایران بالاخره به تنهایی با همه قدرت ها مذاکره می­‌کند و موفق می‌شود، این حرکت یک حرکت صددرصد دیپلماتیک بوده است؛ این هدف با یک حرکت انقلابی به دست نمی­‌آید امکان ندارد از راه‌های دیگر به این توافق رسید راهش همین است.اما بدون حمایت انقلابیون هم این موفقیت کامل نمی شد.

در دیپلماسی لبخندها فرق می‌کند/دست دادن‌ها روی حساب و کتاب است

اینکه رهبری فرمودند من اجازه می‌­دهم بروید مذاکره کنید حتی با آمریکا یعنی باز کردن راه دیپلماسی، در راه دیپلماسی ادبیات و لبخندها فرق می­‌کند، قهر و تشر دارد ولی همه روی حساب و برنامه است، از قبل تصمیم می­‌گیرند اینجا باید عصبانی شوند و اینجا باید بخندند یا اینجا باید دست بدهند، همه روی حساب انجام می­‌شود تا به هدف برسند.

اما راه و روش­‌های دیگر رو­ش‌­هایی است که مردمی و کارشناسی است که آن هم لازم است، من با دعواها و ادبیات تند در مجلس ،مخالفم ولی با انتقادهای تند مخالف نیستم، مجلس جای همین شلوغی­‌هاست ولی آنجا که همدیگر را تهدید می­‌کنند کار خوبی نیست و نباید ادبیات خشن داشت.

اگر مجلس منتقد و ناظر نداشته باشیم دیپلمات نمی‌تواند کارش را انجام دهد

مجلس انتقاد باید داشته باشد و بگویند شما اشتباه کردید و ما قبول نداریم، این عیبی ندارد اما تهدید نکنند و بگویند نابودت می­‌کنیم! اما انتقاد کنند، اصلا مجلس جای این است، اگر این نباشد بد است.

دستگاه دیپلماسی موقعی می­‌تواند کارش را پیش ببرد که یک اقلیتی تند باشند

اگر مجلس منتقد و ناظر نداشته باشیم دیپلمات نمی­‌تواند کارش را انجام بدهد. دستگاه دیپلماسی موقعی می­‌تواند کارش را پیش ببرد که یک اقلیتی تند باشند، اکثریتی هم حامی داشته باشد اما چنانچه اکثریتی همه مخالف باشد یا همه موافق و ساکت باشند، نمی­­تواند کارش را پیش ببرد. همه اینها مکمل هستند و همه اینها لازم است. کسانی که دور ایستاده‌اند و فکر می­‌کنند یکی لازم است و یکی بیخودی باید به آنها گفت که نه هر دو لازم است، البته ممکن است هر دو در یک جا هم اشتباه بروند. یعنی ممکن است یک دیپلمات در یک جا اشتباه کند و یک نماینده هم در جایی اشتباه کند آن را جای خودش باید درست کرد ولی هر دو دستگاه و هر دو روش لازم است و ما از هر دو روش استفاده کردیم و موفق هم بودیم، یکی به تنهایی نمی­توانست این کار را انجام بدهد.

در حال حاضر موضوع اقتصادی از مسائل مهم کشور ما به شمار می‌رود، دولت آقای روحانی وارد سومین سال خود شده خیلی از کارشناسان اقتصادی مطرح می­‌کنند آن تغییری که در اقتصاد باید شکل می‌‌گرفت شکل نگرفته و در زمینه اقتصادی پیشرفتی نداشتیم.نظر شما در این زمینه چیست؟

بزرگترین موفقیت دولت در موضوع اقتصادی در چند مورد بوده است؛ یکی اینکه وضع موجود را توانسته حفظ کند که نگذارد متلاشی شود؛ یعنی اینکه دولت با هزینه و دست خالی بتواند حقوق کارمندان را بدهد و مملکت را سر پا نگه دارد دوم اینکه تورم لجام­‌گسیخته را مهار کرده و سوم هم امید برای آینده را همچنان حفظ کرده است.

ولی دولت از همان روز اول قبل از انتخابات، حرفش این بود که مشکل اصلی کشور اقتصاد است. مشکلات ناشی از تحریم، سوءمدیریت هم نقش دارد، مشکلات داخلی هم نقش دارد ولی اقتصاد ما چون یک اقتصاد بیمار و یک اقتصاد وابسته است، صادرات و وارداتش و خیلی چیزها وابسته به خارج است اگر این نبود تحریم کاری نمی‌­کرد این اقتصاد مقاومتی که رهبر انقلاب مطرح کرد به همین دلیل است. مشکل ما به شدت متاثر از تحریم است، هم تولید و هم کشاورزی­مان. پول­‌های ما بلوکه شده، ما نفت نمی­‌توانیم بفروشیم اگر هم بفروشیم پول به ما نمی­‌دهند و با این وضعیت باید بتوانیم مملکت را اداره کنیم و حقوق کارمندان را بدهیم. حتی کار داشت به جایی می‌رسید که این را هم نتوانیم انجام دهیم ولی دولت در این دو سال و اندی مملکت را سرپا نگه داشت.

دوم اینکه دولت توانسته است قیمت هر چیزی که به سرعت بالا می­رفت را متوقف کند درواقع نوسانات عجیب و غریب از بین رفته ولی اساس اقتصاد ما زمانی درست می‌شود که تحریم برداشته و برجام اجرایی شود و با سرمایه، پول و سرمایه­‌گذاری خودمان رونق اقتصادی صورت بگیرد غیر از این هم هر کس هر چه بگوید شوخی کرده است،

توسعه کشور به این معناست که  بتوانیم به سرعت خرابی­‌ها را آباد، جاده­‌ها را درست کنیم، کارخانه­‌ها را فعال و نوسازی کنیم و اینکه طرح­ها را اجرایی کنیم برای اینکار پول لازم است و برخورداری از این سرمایه هم به این معنا است که باید خودمان درآمد داشته باشیم اما الان دست و بال ما را بسته‌اند  برجام دارد این موانع نبود سرمایه را بر می دارد  تا ما بتواتیم کار خودمان را انجام داده و مشکلات را به طور منطقی و در زمان لازم برطرف کنیم.

4 ساله بودن دولت روحانی شوخی سیاسی است

یک بحثی مطرح می‌شود و حتی برخی اصلاح‌طلبان می‌گویند دولت آقای روحانی ممکن است اولین دولتی است که چهار ساله باشد، شما قبول دارید؟

اینها شوخی­‌های سیاسی است، کسی نمی­تواند پیش­‌بینی کند. کشور وارد فضای انتخابات سیاسی شده، در دنیای سیاست فضای رقابت داغ است هر حرفی گفته می­‌شود؛ خیلی چیزهایی که در فضاهای دیگر آزاد نبوده و مردم جرات نمی­‌کردند بگویند حالا در انتخابات گفته می‌شود و این خیلی خوب است؛ ما این مزیت را حفظ کردیم و باید حفظ کنیم چرا که منافعش بیشتر از ضررهایش است در این بین همین حرف‌ها گفته می­‌شود خیلی حرف‌های نامربوط یا خوب نیز گفته می­‌شود.

امنیت واقعی ما ناشی از مشارکت همه­‌جانبه مردم در انتخابات است

این انتخابات آزاد امنیت آینده ما را تضمین می­‌کند. من بارها گفته‌ام امنیت واقعی از صندوق­‌های رای درمی­‌آید، امنیت واقعی ما و امنیت پایدار ما ناشی از مشارکت همه­‌جانبه مردم در انتخابات است، آن همدلی و همگامی که مقام معظم رهبری به عنوان شعار سال انتخاب کردند شاخصش انتخابات است، باید این فرصت را به مردم بدهیم که همه کاندیداهای خودشان را انتخاب کنند و حق­­‌الناسی که آقا مطرح کردند و تبلورش صندوق­‌های رای است مورد احترام قرار بگیرد.

وقتی می­‌گوییم رقابت صورت گیرد، زیاده­‌روی­‌هایی هم صورت می­‌گیرد ولی خوشبختانه ما انتخابات­‌هایمان همیشه به خوبی برگزار شده و احتیاجی به نظارت خارجی­‌ها نداریم، ما امنیت­‌مان را تامین می­‌کنیم مردم با شور و اشتیاق در انتخابات شرکت می­‌کنند و به کاندیدای خودشان رای می­‌دهند حالا ممکن است در رد صلاحیت یا در بعضی جاها تندوری­‌هایی شود، اما بالاخره مردم کاندیدای خودشان را انتخاب می‌کنند.

من توصیه و تاکیدم این است تلاش کنیم اقوام ایرانی که عمدتاً در مرزها هستند و اهل سنت، بلوچ‌­ها، کردها، لرها، ترک‌­ها، ترکمن­‌ها همانطور که در انتخابات 92 بیشتر از سایرین شرکت کردند در این انتخابات هم مشارکت زیادی داشته باشند این بدین معناست که ما تحمل کنیم کاندیداهای بیشتری ثبت­‌نام کنند و کاندیداهای بیشتری تایید صلاحیت شوند.

کسانی که مردم به مجلس معرفی می­‌کنند ممکن است باب میل ما نباشند ولی به صلاح امنیت کشور ماست کسی که آنها انتخاب کنند اگر بد هم از کار دربیاید خود مردم طردش می­‌کنند. اجازه بدهیم مردم خودشان انتخاب یا رد کنند ما به جای مردم تصمیم نگیریم و انتخاب نکنیم.

البته به هیچ عنوان نباید کسانی که تمایل به گروه­‌های تروریستی دارند یا فرصت­‌طلبند یا فساد اقتصادی و اخلاقی دارند یا اینکه آدم­‌های فاسدی هستند و صلاحیت آمدن به مجلس را ندارند وارد مجلس شوند.

البته در اینجا باید به شکلی با  تسامح و با ظرفیت بیشتری به موضوع نگاه کنیم و به هر خطای جزئی اهمیت ندهیم اگر کسانی هستند که به طور نسبی واجد شرایط هستند و اشکال مهمی ندارند و سازمان­‌های قانونی و ذیربط مسوول،  آنها را تایید می­‌کنند اجازه بدهیم آنها هم بیایند.

دولت حق ورود مستقیم به انتخابات را ندارد

دولت که ورود مستقیم به انتخابات ندارد؟

دولت حق ندارد به انتخابات ورود مستقیم داشته باشد و مقام بی­طرف و بی­‌نظر است، برگزارکننده اصلی انتخابات است و باید سلامت انتخابات را تامین کند.

وزارت اطلاعات عضو دولت است و بیشترین نقش را در تایید صلاحیت دارد، فرمانداری­‌ها هم برگزارکننده هستند از این رو دولت برگزارکننده اصلی انتخابات است که در این راستا چند نکته را باید رعایت کند یکی اینکه اجازه ندهد از امکانات دولت بر له  یا علیه کاندیدایی استفاده شود و هیچ صاحب منصب دولتی حق ندارد له یا علیه کاندیدایی موضع بگیرد بلکه باید بی­طرف عمل کند.

در هیچ ستاد انتخاباتی عضو نیستم و از لیست خاصی حمایت نمی‌کنم

به همین دلیل من هم به عنوان عضو کوچکی از دولت قبلاً گفتم در هیچ ستاد انتخاباتی یا هیچ گروه انتخاباتی شرکت نکردم و عضو نیستم و بنا ندارم از لیست خاصی حمایت کنم یا آن را رد کنم یا له و علیه هیچ جریان سیاسی در انتخابات موضع بگیرم ولی شدیدا همه اقوام ایرانی و مذاهب ایرانی را تشویق می­‌کنم که در انتخابات شرکت کنند و کاندیدایی که شورای نگهبان تایید کرده به آنها رای بدهند و مشارکت حداکثری داشته باشند، موضع اصلی ما این است.

برای انتخابات کاندیدا نمی‌شوم

خود شما قصد شرکت در انتخابات را ندارید؟

خیر من نه کاندیدا می­‌شوم و نه از کاندیدا و یا جریان خاصی حمایت می­‌کنم، من از جریان کلی انتخابات حمایت می­‌کنم، موضع ما موضع دولت است.

در مجلس آینده طرفداران دولت بیشتر خواهند بود

ترکیب مجلس آینده را چگونه می­‌بینید؟

در مجلس آینده طرفداران دولت بیشتر خواهند بود.

طرفداران دولت یعنی اصلاح­‌طلبان؟

نه اعم از اصولگراها و اصلاح­طلبان. این دولت، دولت اصلاح­طلبان نیست دولت اصولگراها هم نیست، دولت فراگیر است معتقد است که به مشی دولت که مشی اعتدال است مردم رای داده‌اند و بار دیگر  این وضعیت در اسفند ماه امسال تکرار می­‌شود و مردم عمدتاً به نمایندگانی رای خواهند داد که حامی سیاست­‌های دولت هستند ممکن است اصلاح­طلب باشند یا اصولگرا.

این امکان وجود دارد دولت و مجلس بخواهند یک لیست مشترک بدهند؟

خیر. دولت این کار را نمی­‌کند و قانونی هم نیست.

انتقاد باید آزاد باشد

حامیان دولت چطور؟

این مسأله به خودشان مربوط است ولی دولت حق ندارد از هیچ لیستی و از هیچ فرد خاصی حمایت کند، گروه­‌ها علیه دولت انتقاد می‌­کنند و موضع می­‌گیرند، اما دولت نباید جلوی آنها را بگیرد و نمی‌­تواند جلوی آنها را بگیرد و بگوید انتقاد نکنید انتقاد باید آزاد باشد و حتی باید آنها را تشویق کند که انتقاد کنند، بنابراین هم مخالفین دولت باید آزاد باشند و هم موافقین دولت ولی این صحنه در خود دولت نیست، یعنی صحنه رقابت موافقین و مخالفین دولت، خارج از خود دولت است و خارج از دولت هر کاری می­‌خواهند بکنند.

اما دولت خودش نه موافق است نه مخالف،  بلکه دولت یک مقام و قوه بی­طرف است و هیچ کدام از اعضای دولت، مقامات، فرمانداری­‌ها، استانداری­‌ها، مدیران کل، حق ندارند در زبان و بیان و یا در رفتارشان موضع خلاف این را بگیرند. البته این سیاست، سیاست قانونی کلی است و این سیاست را همه یعنی هم شورای نگهبان و هم مقامات امنیتی داشته باشند، این سیاست، سیاست مختص دولت نیست اما چون دولت حجمش بیشتر است و مسئول اصلی برگزاری انتخابات است ما تاکید بیشتری داریم والا همه باید اینطور باشند.

اصلاح­‌طلبان در انتخابات گذشته، به سمت آقای روحانی رفتند و اکنون برخی از آنها از آقای لاریجانی که اصولگراست به عنوان لیدر خود حمایت می­‌کنند، اینکه اصلاح‌طلبان اصولگراها را به عنوان لیدر خود انتخاب می‌کنند نشان نمی­­دهد که هویت اصلاح­طلبی دچار چالش شده است؟

من وارد این بحث­‌ها نمی­‌شوم. این دو جریان اصولگرایی و اصلاح­طلبی، نه حذفشان امکان دارد و نه به صلاح­ است که حذف­ شوند. هر دو جریان هم افراطی و تند دارند. این دو جریان از زمان امام حتی قبل از انقلاب وجود داشتند با عنوان­‌های دیگر، کشور بدون این دو بال نمی­‌تواند پرواز کند بدون یکی، دیگری فلج است.

شما خانواده­‌ای را پیدا می­‌کنید که خالی از یکی از این دو باشد؟ در هر نهاد و ارگانی اینطور است. در کشور ما اکثریت جامعه بالاخره جریانات سیاسی به یکی از این دو جریان گرایش دارند. حالا بین خودشان هم طیف بزرگی اختلاف دارند اما در کلان تقسیم می­‌شوند به این دو جریان.

این دو جریان هم اشتباهاتی دارند هم موفقیت دارند، بارها این پیروز شده و بارها دیگری پیروز شده این آرزو که بخواهیم یکی را از بین ببریم نه عملی است و نه به صلاح.

برخی از خود اصلاح‌طلبان می‌گویند که هویت اصلاح‌طلبی رو به پایان است!

این دعوای سیاسی است، در دعوای سیاسی ممکن است یکی اشتباه کند و تندروی کند و پس برود و دوباره برگردد، گردش قدرت در جامعه همیشه بین این دو جریان بوده، هر وقت یک جریان تضعیف شده به ضرر جریان دیگر تمام شده است. یعنی همین که اصلاح­‌طلبان ضعیف شده‌اند بین اصولگراها اختلاف ایجاد شده. هر وقت اصولگراها قوت گرفتند این طرف هم قوت گرفته است یعنی قوت این طرف در قوت گرفتن طرف دیگر است.

یا اینکه اصلاح‌­طلبان ضعیف شوند دعوا بین اصولگراها پیش می­‌آید. شما تاریخ را نگاه کنید مثل دو پهلوانی که اگر دو تا با هم کشتی بگیرند قدرت دارند چنانچه یکی مریض شود آن هم ضعیف می­شود این دو تا باید با هم کشتی بگیرند تا قوت بگیرند این نیست که بگوییم اگر او نباشد دیگری پهلوان نیست پهلوانی او به خاطر دیگری است. یعنی این میدان در اختیار این دو تا باشد.

ارزیابی شما از تصویب برجام و مذاکرات هسته‌ای و تعامل مثبت ایران برای مقابله با پروژه ایران هراسی و اسلام‌هراسی چیست؟

برجام یک حرکت عملی است که ایران‌­هراسی تحت­‌الشعاع قرار بگیرد. من اعتقادم این است که دنیا به خاطر این تهدید جدی‌­ای که احساس کرده هیچ چاره‌­ای ندارد که واقعیت ایران را بپذیرد و پذیرفت و عقب­‌نشینی کرد حالا چنانچه اگر اسرائیل یا برخی کشورهای رقیب در منطقه سختش است اما دنیا پذیرفته یعنی آمریکا و اروپا پذیرفته است که ایران یک قدرت است و نمی­شود بدون او امنیت منطقه را حفظ کرد.

امنیت ما با بمب اتم نیست و ما بمب اتم را حرام می­‌دانیم ولی آنها یعنی اسراییل و کشورهای حامی تروریسم ، نمی­‌خواهند بپذیرند که قدرت و ایجاد امنیت منطقه­‌ای بدون ایران نمی­‌شود و هنوز باورشان نشده و غربی­‌ها که عاقل­تر از آنها هستند فهمیدند که بدون ایران نمی­‌شود و ایجاد امنیت بدون ایرانی که در صف مقدم مبارزه با تروریسم و افراطی گری است، یعنی داعش، یعنی القاعده.

منبع: فارس

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *