به گزاش مشرق، متن این یادداشت را در ادامه میخوانید.
1- این طبیعی است که وقتی یک ایرانی در سطح جهانی به موفقیتی نائل شود، همه از آن خوشحال شوند. به خصوص در شرایط فعلی که فشار روز افزون و تحریمهای سنگیم غرب علیه ما ادامه دارد.
2- این جایزه مهم سینمایی و حتی اسکار هر چند برای فروش فیلم و معروفتر شدن فیلمسازش موثر است، اما مسیر سینمای ما را تغییری نمیدهد. این نظر که این فیلم ما را به سطح و استاندارهای سینمای جهان میرساند، توهمی بیش نیست. بر این نظرم که همه جوایز معتبر و نامعتبر بینالمللیفیلم های ما متعلق به فیلمها و فیلمسازانشان است و نه سینمای ایران.
3- جشنوارههای هنری و سینمایی فرنگی را عمدتا سیاسی میدانم – برخلاف رقابتها، مسابقات و جوایز جهانی علمی و ورزشی – از همین رو به آنها و جوایزشان اعتقادی ندارم. این جشنوارهها برای خودشان خوبند و در راستای اهداف و مصالح ملیشان.
4- همچنان بر این نظرم که «جدایی…» فیلم خوبی نیست. علت موفقتهای جهانی آن را نیز دو دلیل عمده میدانم.
اول – ضعف و آشفتگی و بحران تفکر در سینمای امروز جهان، آخرین آثار فیلمسازان مطرح جهان از جمله ترنس مالیک، لارس فونتریر، پدرو آلمودوار، برادران داردن و فیلمهای سطحی دیگر گواه این ادعاست.
دوم- «یک جدایی»، تصویر بیخطر و نوعا اگزوتیک مدرنی است از جامعه شهری مملو از دروغ و توجیه دروغ برای حفظ خود؛ و تشویق به مهاجرت، با دوربینی ادایی و بیهویت اما به ظاهر امروزی. این تصویر جهان سومی در راستای نگاه غربیها به ماست از همین زاویه است که آن را نماینده شایسته سینمای ایران نمیدانم.
5- این جمله یکی از مسئولان سینمایی را که «اگر «جدایی…»، جایزه نگیرد عداوت آمریکا با ما را نشان میدهد»، نمیفهمم. حالا که جایزه گرفته، نشان عدم عداوت آمریکا با ماست؟ شوخی نمیکنید؟
6- امیدم این است که این جوایز، فیلمسازان ما را نفریبد و فیلمهایشان مماس با خود و جامعهشان باشد نه مماس با دیگران.
تامل برانگيز