از همان روزها بود که قاسم اکسیریفرد ایستاد تا درباره مشکلی که پیش آمده صحبت کند. به ادعای خودش بارها از ورودش به دانشگاه خواجه نصیر جلوگیری شد، هدف عتاب افراد بسیاری قرار گرفت؛ اما از پا ننشست. اکسیریفرد مدعی است با این اتفاق حیثیت او زیر سؤال رفته و او فقط به دنبال بازپسگیری حیثیت علمی و فردی خود بهعنوان یک انسان است.
خبرهای تدریس خیابانی او در پیادهرو دانشگاه خواجه نصیر و مصاحبههای او با نشریات مختلف، تیتر یک بسیاری از رسانهها شد و بعد از مدتی او تصمیم گرفت، سکوت کند و بنا به رسم زمانه، آرامآرام ماجرای نابغه فیزیک و صدای نازکش از اذهان پاک شد؛ اما در چند روز اخیر، دوباره او میهمان ما بود.
با همان کولهپشتی و پیراهن سفید و عینک مستطیلی مشکی. اکسیریفرد آرام و منقطع داستان روزهای اخیرش را تعریف کرد و از وعدههایی صحبت کرد که با وجود سکوت او هنوز عملی نشدهاند.
در تحریریه «شرق»، پشت میز گروه اجتماعی، استاد فیزیک نشسته بود و به حرکت تایمر ضبط صوت نگاه میکرد؛ بعد چشمش را بست و داستانش را آغاز کرد: «به من قولهای گوناگونی دادهاند. داخل خود دانشگاه خواجه نصیر راهم نمیدهند.
وزارت علوم پروندهای را درباره من تشکیل داد. دفتر رسیدگی به شکایات و بازرسی وزارت علوم پروندهای را تشکیل و پیشنهادی ارائه کرد. اولین پیشنهاد، بازگشت من به محل کارم یا استخدام من در دانشگاههای دیگر بود.
در اردیبهشتماه سالجاری، دکتر فرهادی، وزیر علوم، پارافی بر این نامه نوشتند که برای استخدام من سریعا اقدام شود. این نامه به ریاست هیأت جذب دانشگاهها در وزارت علوم دکتر رضوانطلب نوشته شده بود».
مطابق ادعای دکتر رضوانطلب، ایشان مشورتی با ریاست دانشگاه خواجه نصیر داشتند و به این نتیجه رسیدند که من برای عضویت در هیأتعلمی مناسب نیستم. دلیل ذکرشده از طرف آنها نیز این بود که من موضوع را بیان کرده و اعتراض کردم. یعنی فقط به دلیل اعتراضم شایستگی حضور در هیچ دانشگاهی را ندارم».
وی در ادامه تصریح میکند: «حدودا یکماهونیم بعد من با دکتر فرهادی ملاقات کردم و دکتر فرهادی از اینکه هنوز به پاراف ایشان ترتیب اثر داده نشده است، تعجب کردند. ایشان صراحتا بیان کردند کمیته احراز صلاحیتهای عمومی شأن ورود به مسائل تخصصی را ندارد؛ یعنی این کمیته به هیچوجه نمیتواند بگوید چه پژوهشگری خوب پژوهش میکند و چه استادی خوب درس میدهد.
علاوهبراین، نامهای را جداگانه به رئیس هیأت جذب نوشتند تا من دوباره به سر کار برگردم، اما هنوز ترتیب اثر داده نشده است».
اکسیریفرد چند دقیقه سکوت میکند، عرقهای درشت کنار صورتش را پاک میکند و بعد با لبخند میگوید: «من در اواخر ترم قبل به تدریس فیزیک در خیابانها پرداختم. حدود یک ماه نزدیک دانشگاه بودم و بعد از آن تابستان از دفتر حقوق بشر قوه قضائیه با من تماس گرفتند و گفتند از طرف مقامات بینالمللی نامهای درباره من به دکتر محمدجواد لاریجانی، سخنگوی قوه قضائیه، نوشتهاند.
ایشان پیگیری کردند و صراحتا به من قول دادند با کمک قوه قضائیه، حکم دانشگاه لغو خواهد شد و از من تقاضا کردند، دیگر در خیابان نایستم. مطابق قراردادی که با من منعقد کردند، فعلا تا آخر اسفندماه در پژوهشگاهی کار میکنم. این قرارداد، البته بدون عنوان و غیرقابل تمدید است».
علاوهبراین، دانشجوها هر ترم یک ارزشیابی رسمی دارند و طبق ارزشیابی رسمی دانشجویان هم، من یکی از اساتید خوب بودم و هیچوقت کلاسهای من خالی نبود. حدس من این است این کمیته از پاسخهای من به سؤالات دیگر خوشش نیامده بود و هیچ ایرادی از من نتوانستند بگیرند؛ اما چون عقاید من را دوست نداشتند، یک بهانه پیدا کردند.
این استاد فیزیک میگوید بارها پیش پدر علم حنجره ایران، دکتر فرید، رفته تا او حنجرهاش را عمل کند، اما وی از این مسئله امتناع ورزیده و گفته حنجرهاش مشکلی ندارد.
اما دکتر خاکیصدیق، ریاست دانشگاه خواجه نصیر، نیز در گفتوگو با «شرق» داستان را از نگاه خودش تعریف میکند. او میگوید: «ایشان از ابتدا ادعا کرده است، عدم تمدید قرارداد وی با دانشگاه خواجه نصیر به دلیل لحن و تن صدا بوده است و ما از همان روز اول تکذیب کردیم.
چنین چیزی اصلا صحت ندارد و من حتی چند بار به خود ایشان گفتم زمانی که ایشان چندین بار در جلسه با ما حضور داشتند تا استخدام شوند، مگر صدایشان را نشنیده بودیم؟ آیا کسی درباره صدای آقای اکسیریفرد به ایشان ایرادی گرفت؟ ایشان برداشتی دارد از صحبت یکی از همکاران. وی فکر میکند منظور این فرد تن صدایش بوده است».
خاکیصدیق با تأکید بر اینکه اکسیریفرد هیچ مستندی دال بر اینکه دانشگاه به دلیل تن صدا قرارداد وی را تمدید نکرده است، ندارد میافزاید: «ما براساس عملکرد حرفهای و دانش فرد است که تصمیم میگیریم. اینها معیارهای ما برای سنجش افراد در دانشگاههاست. ما براساس تن صدا، قد، وزن و رنگ مو کسی را قضاوت نمیکنیم و اصلا به خودمان اجازه نمیدهیم. شما شنیدهاید قرارداد کسی را به دلیل قد کوتاه یا بلند لغو کنند؟»
وی در پاسخ به این سؤال که ممکن است دلیل عدم تمدید قرارداد با دکتر اکسیریفرد، مسائل اعتقادی وی باشد، نیز افزود: «من تا آنجایی که میدانم چنین ادعایی نیست که ایشان به خاطر اعتقادات قراردادشان تمدید نشده باشد. باید برای این ادعا یک دلیل مستند داشت».
وی همچنین درباره نظر دانشجویان درباره نحوه تدریس دکتر اکسیریفرد نیز میافزاید: «در ارتباط با نظرات دانشجویان، من نمیدانم. چون آنها به من مراجعه نکردهاند. اما دانشکده فیزیک ما از ابتدا با جذب ایشان مخالف بود و الان هیچکدام از همکاران دانشکده فیزیک ایشان را تأیید نمیکنند. از همان پارسال نامهای دادند و شورای دانشکده فیزیک ایشان را نپذیرفته است. اما درباره دانشجویان کلاس اطلاعی ندارم».
دکتر خاکیصدیق با بیان اینکه دانشگاه ترجیح میدهد به دلیل حفظ شأن علمی دانشگاه و اساتید در این مسائل سکوت کند، نیز تأکید میکند: در همان ابتدای ماجرا، دانشگاه خواجه نصیر یک بیانیه رسمی نیز منتشر و نظر خود را اعلام کرد.
من فکر نمیکنم هیچ دانشگاهی در ایران کسی را به خاطر تُن صدا یا به خاطر رنگ مو یا بلندی قد لغو قرارداد کند. اولین باری که به ایشان گفته شد تمدید قرارداد نمیشوید و چند ماه فرصت دارید که جای دیگری را برای کار انتخاب کنید، ایشان میتوانست به دانشگاههای دیگری مراجعه کند. گفته میشود ایشان یکی از بهترینهای فیزیک ایران است، چرا از این پتانسیل استفاده نکرد؟ دانشگاه نباید وارد این بازیهای رسانهای شود».
همچنین دکتر رضوانطلب رئیس کمیته جذب وزارت علوم در گفتوگو با روزنامه «شرق»، با رد ادعای دکتر اکسیریفرد مبنی بر نقلقول وی درباره صحبت و مشورت دکتر رضوانطلب با دکتر خاکیصدیق مبنی بر جذب مجدد این استاد فیزیک، در پاسخ به این سؤال که امکان دارد یک استاد دانشگاه به دلیل مشکلات فیزیکی و جسمانی از تدریس بازداشته شود، اظهار کرد: « این ادعا را با عقل و تدبیر محک بزنید.
آیا امکان دارد دانشگاهی یک استاد را، آن هم در دانشگاهی حرفهای، به دلیل تن صدا اخراج کند؟ شاید حداقل پنج مرتبه در جلسه معاونان وزارتخانه این مسئله مطرح شده و دکتر فرهادی دستور دادهاند اگر واقعا مشکل صدای ایشان است، من بهسادگی مجرای صوتی ایشان را تغییر خواهم داد! هیچ سندی از طرف دکتر اکسیریفرد مبنی بر این ادعا به دست ما نرسیده است. این اظهارات نه صادقانه است و نه با منطق جور در میآید».
وی تأکید کرد: «مسلم است فردی که یک محرومیتی پیدا کرده برای حصول به نتیجه تلاش کند، همچنین ادعای مشورت من با دکتر خاکیصدیق خلاف واقع است. ایشان رفتارهایی برای پیگیری پروندهاش داشته است که شأنیت اساتید را زیر سؤال میبرد. مثلا نمرات همه دانشآموزان را ٢٠ رد کرده است. یا جلوی در دانشگاه کلاس گذاشته و افراد را جمع کرده است. ما میگوییم شأن یک استاد دانشگاه این نوع ناهنجاریهای رفتاری نیست. برای پیگیری این مسائل ما همه تابع عقل و منطق هستیم».
وی در پایان اضافه میکند: «آیا به نظر میرسد که ما درباره جذب اعضای هیأت علمی آنقدر نادان هستیم که به دلیل زنانهبودن صدای کسی، وی را از تدریس باز بداریم؟ برای ما انتقال مفهوم علمی بسیار مهم است نه تن صدا. ایشان رفتارهای درستی نداشتهاند. رفتارهای وی با دانشجویانش و برای اداره کلاس مناسب نبوده است.
مثلا در نماز جماعت بلندگو را گرفته و با دانشجویان صحبت کرده و جو را به هم ریخته و مشکلش را بیان کرده. ما اعلام کردیم، یک استاد باید مهارکننده کلاس باشد. حتی اگر دانشگاه صلاحیتهای علمی شما را تأیید کند ما قادر به تأیید صلاحیت عمومی شما نخواهیم بود».
اکسیریفرد در آستانه ازدواج است و میگوید این ماجرا و بیکاری یکساله، زندگی شخصی او را بهشدت در فشار قرار داده است و او میخواهد از رئیسجمهوری درخواست کند ترتیبی اتخاذ شود که تمام کمیتههای صلاحیتهای عمومی ملزم شوند در صورت حکم به رد صلاحیت یک شهروند، برای دستیابی به شغل یا حقی، تصمیمگیرندگان با امضای خود بهصورت کتبی، شهروند ردصلاحیتشده را مطلع کنند بر اساس کدام ماده قانونی و بر اساس چه مستنداتی به رد صلاحیت او حکم دادهاند… .
او میگوید هیچوقت سر کلاس از طرف دانشجویانش مورد تمسخر واقع نشده، هیچوقت هم تا پیش از این فکر نمیکرده که زنگ صدای زنانه دارد. این مسئله زمانی برای او مهم میشود که کمیته احراز صلاحیتهای عمومی دانشگاه خواجه نصیر این حکم را در ١٠ شهریور به او زبانی بیان کرده است. او میگوید کمیته گرانش و هستهای دانشگاه خواجه نصیر با تمدید قرارداد وی موافق بود. علاوه بر این شورای آموزشی دانشکده فیزیک هم در نامهای اداری و رسمی به دانشگاه اعلام نیاز به حضور من کرده بود.
منبع: روزنامه شرق
قصد توهین ندارم
ولی مسئولای خواجه نصیر مثل س… دروغ میگن
تو این 2سال اخیر هر غلطی خواستن کردن.
این بود تدبیر و امیدی که وعدش رو دادن؟ دوره قبل یه سری رو به دلایلی می خواستن اخراج کنن ولی نهایتا همه برگشت به کار شدن . میدونین چرا؟چون نون بُر نبودن ولی این موجودات چشم و رو همه چی بسته و کلی از استادای جدید و طراز اول و همون اول فتیله پیچ کردن ……..