هـراز نـو: باز هم ماه محرم ماه عزای حسینی آغاز گردید. اما طبیعتا دشمنان نیز بی کار ننشسته اند و شبهه افکنی های قدیمی را تکرار می کنند.

یکی از شبهات تکراری آنان مربوط به اشک و گریه است. مثلا می گویند که: گریه، عامل تخدیر جامعه و باعث فروکش کردن غضب نسبت به دشمنان است؛ قانع شدن به گریه به جای اقدام عملی، زمینه ی پیدایش سستی و رخوت در جامعه است، باید به جای دعوت جامعه به گریه و عزاداری، که هیچ فایده ی عینی ندارد، او را به تجهیز عملی و حرکت فیزیکی مثبت تشویق نمود؛ گریه کار انسانی است که عاجز از گرفتن حق خود هستند و اسلحه ای جز اشک ندارند.

از سوی دیگر، گریه بر جریانات اجتماعی اثر سوء گذاشته و عقده های متراکم جبهه حق را تخلیه می کند و مانع ظهور درگیری می شود. چنانکه بعد از جنگ بدر، وقتی کفار مکه می خواستند بر کشتگان خود گریه کنند، همدیگر را از گریه منع می کردند و می گفتند: گریه و شیوه، عقده های ما را که می تواند ما را برای جنگ تمام عیار تحریک نماید تخلیه می کند؛ و زمینه های درگیری با جبهه ی مقابل را از بین می برد.

لذا نگاه به عاشورا نباید از منظر تأثرات عاطفی و گریه و اشک باشد، بلکه بیان روح حماسی عاشوراست که تأثیرگذار است و زمینه های اجتماعی جنگ حق و باطل را فراهم می کند.

اما پاسخ:

در ابتدا باید گفت این شبهه، ناشی از عدم شناخت عزای سیدالشهداست. پیوند با واقعه عاشورا، که به نفی، برائت، بیزاری، صلح و جنگ و تشکیل جبهه ی واحد برای خونخواهی، آن هم در رکاب امام زمان (عج) می انجامد، نقطه آغازش گریه و پیوند عاطفی است که به ارتقای وجدان فردی و سپس وجدان اجتماعی منجر می شود. پیامدهای گریه و آثار آن، موجب انباشته شدن معرفت عاشورایی و زمینه ساز درگیری جبهه ی حق با جبهه ی باطل می گردد، لذا زیارت عاشورا بیانگر این نکته است که عزادار، تا احساس نیاز و انکسار در پرتو مصیبت زدگی را نداشته باشد به مراحل بالاتر دست نمی یابد. گریه و عزاداری، مدخل و نقطه ی آغاز ورود به جبهه ی تاریخی عاشوراست.

اولین ثمره ای که در توجه به مصیبت سیدالشهدا برای انسان حاصل می شود «دشمن شناسی» است. این گریه، نه تنها عامل تخدیر نیست، بلکه عواطف تاریخی و اجتماعی بشر را به بلوغ می رساند.

عزادار و مصیبت زده، سیدالشهداست که خطاب به اصحاب امام حسین «یا لیتنا معکم فافوز معکم» را می گوید و آرزوی در کربلا بودن را دارد. این گریه و اشک برای سیدالشهداء است که شوق حضور در رکاب امام زمان (عج) و نفس کشیدن در دولت حقه ی ولی عصر (عج) را در دلها زنده می کند: «ان یرزقنی طلب ثارکم مع امام مهدی …».

و تاریخ گواه بر آن است که منع از عزاداری ها و توسّلات و جلوگیری از مجالس ذکر مصیبت و روضه خوانی و القای شبهات از سوی دشمنان، دلیلی نداشته است جز اینکه می دانسته اند، گریه، مصایب سیدالشهدا و اصحابش، دل ها را از هر نوع آرزوهای دنیایی و جبهه گیری های مادّی پاک می کند و اساس «سلم» و «حرب»، قلوب را بر محور آرمان های والای سیدالشهدا استوار می کند.

گریه هدف نیست، نردبان ارتقاء برای یک اقدام اجتماعی و فراگیر است. گریه به احساسات، جهت صحیح می دهد و جامعه را به برقراری احکام دین بر محور ولایت، ترغیب می کند.

لذا امامان اهل بیت در روایات فراوان هم خود در رثای سید الشهدا گریسته اند و هم شیعیان را امر به گریستن نموده اند و برای گریه بر جد مظلومشان وعده های بزرگی همچون ببخشش گناهان بزرگ و کوچک و ورود در بهشت داده اند.

صلی الله علی الباکین علی الحسین.

مصطفی سیار ، هـراز نـو

One thought on “اشک ریختن آری یا خیر؟!”

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *