بسم الله الرحمن الرحیم
خطبه اول :
اوصیکم عبادالله و نفسی بتقوی الله .
در این لحظات عرفانی و ملکوتی در محضر شما بندگان مخلص خدا ، مؤمنین و مؤمنات دراین واپسین روزهای ماه ذی القعدة الحرام ابتدای امر خودم و بعد همه ی شما سروران عزیز ، نور چشمان و اعزه ی مکرم را به تقوای الهی توصیه می کنم .
گفته شد و شنیده شد آنچه که از آثار تقوای الهی است . برکاتی که انسان با حضور در ساحت مقدس ذات ربوبیت ، خالق خبیر و بی همتا ایجاد می کند . حلقه ی وصلی که موجب مهر و مودت و محبت خالق کل شیء به مخلوقش می شود تقوای الهی است . یکی دیگر از آثارزیبای تقوا این هست که انسان متقی با حفظ و مراعات تقوای الهی خداوند متعال ایشان را از نعمت قلب سلیم بهره مند خواهد کرد . آنچه را که در این عالم و عوالم پس از این دار فنا در دار بقا ایجاد می شود که همه ی انچه که پس از این عالم هست نتیجه ی کاشت در این عالم هست و سعادت ها و شقاوت های پس از دار دنیا بواسطه ی محصول خودمان هست . کاشتی که خودمان در این دنیا انجام میدهیم که می بینیم برای انسان ان مخلوقی که خداوند متعال صحه گذاشته . یک سرمایه ی پایداری است که این سرمایه ایشان را از ورطه ی هلاکت نجات می دهد و از مسیر هلاکت به سعادت راهنمایی می کند قلب سلیم است . در این بیان نورانی ذات اقدس ربوبیت خداوند متعال می فرماید : « یوم لا ینفع مال و لا بنون الا من اتی الله بقلب سلیم» روزیکه نه فرزند نه مال انسان را نگاه خواهد کرد همه ی نگاها معطوف به داشته هایشان هست آنچه را که به پیشگاه خداوند متعال مورد نیاز بشر می شود بحث قلب سلیم است . قلب سلیم قلبی که هر گونه بیماری و انحراف عقیده و اخلاق و عمل به دور باشد . شخص و شخصیتی می تواند از عقل سلیم بهره مند باشد که می تواند خودش را هدایت کند . مسیر سعادت را برای خود رقم بزند و از آن طرف همه ی شما اعزه ی محترم ، مؤمنین و مؤمنات ، بندگان خوب خدا می دانید که سرچشمه ی همه ی سعادت ها و قلب سالم در تداوم تقوای الهی است . در صورتی انسان می تواند از قلب سلیم بهره مند شود که در محضر تقوای الهی باشد . خودش را از آن ذات ربوبیت بهره مند کند . دلدادگی به دنیا ، علقه ی شدید بی حد و اندازه به مادیات و دنیا پرستی قلب انسان را به هرگونه گناه و انحراف عقیده و عمل می کشاند و تقوا سرچشمه سعادت است و قلب سالم در تداوم تقوای الهی به دست می آید. اگر می بینیم وجود نازنین علی (ع) این چنین دنیا را سه طلاقه می کند قطعاً ایشان به عنوان متد و مدل به عنوان یک آموزگار ، به عنوان یکی از منتخبین برگزیده الهی آن مسیر را دیده اند و در سیره ی عملی خود برای ما به یادگار گذاشته اند . «حب الدنیا رأس کل خطیئه» عشق به دنیا سرچشمه هر گناهی است و قطعا محبت بی حد و حصر به دنیا و دنیاپرستی ریشه ی هر گونه گناه است . پس در صورتی می توانیم به عنوان یک ذخیره از این دار فنا برای خودمان فارغ بال از همه ی ان دغدغه ها عزیزانم حقیقتا لحظات تلخ و سختی به استقبال مان خواهد آمد. حقیقتا لحظه ی سکرات مرگ لحظات سختی است .
خداوند متعال می فرمایند: «فإن خیر الزاد التقوی و اتقون یا اولی الالباب» که بهترین زاد و توشه تقوای الهی است و از من بپرهیزید ای گروه خردمندان. از این آیه روشن می شود که قلب سلیم قلبی است که سرچشمه تقواست
امیربیان علی علیه السلام از این لحظات گریه می کند . حضرت زهرا (س) اشک می ریزد . نصفه های شب با خدای خودش درد دل می کند . چگونه بنده ی عبد عاصی می تواند این مسائل به این راحتی از کنارش بگذرد قطعاً تفکر و محاسبه کردن همه ی این امور در مورد مسائلی که کاشته ی بشر است که چه کرده ایم و در صدد جبران بودن این مسائل مسیر سعادت را برای انسان ایجاد می کند . پس به خودمان ، به دل مان ، به نفس مان ، به زندگی مان توصیه به تقوای الهی کنیم . مکتب تقوا را در زندگی فردی و اجتماعی مان ایجاد کنیم و قلب سالم قلبی است که جز خدا در آن نباشد آن گونه که امام صادق علیه السلام می فرمایند «القلب السلیم الذی یلقی ربّه و لیس فیه احد سواء» قلب سالم آن قلبی است که خدا را ملاقات بکند و در آن جز خدا نباشد و مراد از قلب همان روح و جان آدمی است در روایات اسلامی پیرامون قلب سالم و آفاتی که آن را تهدید می کند و راههای مبارزه با این آفات مطالب زیادی بیان شده است .
به فضل خداوند متعال عرض کردیم مواهب الهی ای که برای محقق نمودن و بودن در مسیر تقوا آثار متعددی است که از مواهب الهی است . یکی از این آثار قرآن است و یکی از حلقه های مفقوده در اسلام دور بودن از مبانی و تفکر و مشرب قرآنی است و عده ای هم قرآن را برای امیال شخصی و تمتع شخصی استفاده می کنند و البته یکی از برکات قرآن حضور قاریان قرآنی است که از مکتب قرآن تلمذ کرده اند و آمده اند در محضر قران بودند و شاگری کردند و امروز با صوت و لحن جمیل ما را بهره مند می کنند . یکی وظایف را این عزیزان در قبال قران دارند که بنده به همه ی انهایی که دارند زحمت می کشند تا این مصلا به آن برنامه ی معنوی قران و آموزه های الهی متبرک شود . همه ی عزیزانی که امروز در طی این چند مدت این مکتب را ایجاد کردند و از قاریان بین المللی دعوت می کنند تا ما از انها استفاده کنیم عرض می کنیم سعیکم مشکور. تشکر میکنم وظیفه مان به این هست که در موقع استماع قرآن سکوت را رعایت کنیم . خودمان را در مکتب قران قرار دهیم و با تدبر و تفکر از اموزه های قران بهره مند شویم .
انچه را که تا به امروز گفته شده در طی این مدت بهره گیری از اموزه های قران ناطق و قران صمات است . هم از قران و هم از اهل بیت (ع) درس بگیریم . مِتُد و مدل زندگی مان را در مسیر هدایت گری و روشن گری انوار الهی قرار دهیم . امور را تفویض کنیم . «افوض امری الی الله ان الله بصیر بالعباد» آن عبدی سعادت برای ایشان ایجاد می شود که در مسیر تفویض امور به محضر ذات ربوبیت باشد . حلقه ی وصلش به خدایش باشد . چون آن مسیر مسیر سعادت است . خوش به سعادت آن شخص یا شخصیتی که همه ی امور را خداوند متعال شاهد و ناظر بداند ان مسیر وفقیت است . گفتیم تا به امروز از کتاب مقدس مفاتیح الحیات این کتاب فاخر این فرهیخته ی ارزشمند ، ودیعه ی الهی و افتخار جهان تشیع ، مرجع جهان تشیع حضرت علامع جوادی آملی که آمده است زیست سالم را ، زندگی توأم با سلامت را که در آن دغدغه و اضطراب نباشد که در آن سعادت است و خدایی ناکرده شقاوت نیست آمده است چگونه زیست کردن و بهره مندی از نعمات پس از این عالم ، عوالم پس از این دنیا را آمده است در این کتاب رقم زد . احادیثی که آمده است این عبد عبید چگونه بتواند مسیر زندگی اش را انجام دهد تا بتواند از آن متنعمات الهی در ان خانه ی مسقفی که در ان خدا و اهل بیت (ع) است بهره مند شود . در مورد خانه و خانواده گفتیم تا رسیدیم به مسیر سعادت و عزت و صلابت . عرض کردی یکی از مسیر های سعادت عفت و پاکدامنی است . حجاب و متانت ست . هر مرد و زنی می تواند از این وهله از زندگی در این مرحله که دار ابتلا و آزمایش است و ما امروز در این دار استیجار زندگی می کنیم و مستأجر هستیم و خانه ی اخرت مان خانه ی بقا است از این آثار بهره مند شویم و در مسیر سعادت قرار بگیریم . اما امروز در محضر شریف شما مصادیق عفت در قران کریم چه کسانی هستند را عرض می کنیم . آیا قران کریم که کتاب تمثیل است و کتابی است که با مثال آمده است مسیری را برای ما عنوان فرموده . خیلی انهایی هستند که در محضر قران هستند و از مکتب قران تلمذ کرده اند و عالم عامل به قران هستند قطعا می دانند که قران بسیار زیبا از گذشته عنوان فرموده و فرموده «قل سیروا فی الارض» برویم سیر کنیم . سیر به آفاق و انفس برای ما ممکن نیست ولی سیر در لحظه لحظه بودن در محضر قران و بهره مندی از انوار الهی از باب مکتب قرانی برای ما ممکن است . قران کریم در مقام بیان قوه ی جاذبه و معرفی ملکه ی عفاف هم مثال از مرد اورد و هم مثال از زن . باید ببینیم که آیا این مرد در این وهله و صحنه عفیفانه تر تجلی کرد یا زن در این مقام تجلی کرده است؟ امد در مقابل فحشا قرار گرفت . آمد در مقابل این ابتلا و آزمایش . امروز هم مرحله ی ابتلا و آزمایش است . اگر امروز متأسفانه به هر علت و علل ممکنی متأسفانه برخی از مسائل ایجاد شده که نمی توانند آن بندگان خوب خدا سر بلند کنند مرحله ی ابتلا و آزمایش و سنجیدن است . لذا وقتی که در آن مرحله ی قیامت به ان جوان می گویند که چرا گناه کردید ؟ می گوید که جوان بودم و خوش سیما و خوش تیپ بودم و به واسطه ی ان هیکل زیبای خودم گناه کردم . می گویند که بروید یوسف پیغمبر را بیاورید پس چرا یوسف نبی گناه نکرد . زن گنهکاری را می اورند شما را چرا به فحشا کشیده شدید باز هم اشاره می کند به آن خلقت زیبایی که خداوند متعال ایجاد کرد حضرت مریم را می اورند . لذا در این زمینه هم حضرت مریم سلام الله علیها و هم حضرت یوسف صدیق نبی و البته در مورد حضرت موسی و دختران شعیب است که اگر فرصت شد خدمتتان عرض می کنم .
بحثی که مورد توجه همه ی بندگان مؤمن است این است که وجود ملکه ی عفاف در کالبد شخصیتی بشریت وجود دارد .
خداوند متعال ما را زیبا خلق کرد . « و نفخت فیه من روحی» از خودش در ما دمید . بارها و بارها عرض کردیم . اما باید دقت کنیم که هم جناب یوسف مبتلا شد و در اثر عفاف نجات پیدا کرد و هم مریم امتحان شد و در پرتو عفاف نجات پیدا کرد لذا کسی که در مکتب قران قرار می گیرد باید در مسیر ابتلا قرار بگیرد وگرنه آن کسی که در جنگل زندگی می کند نه گناهی است و نه فحشایی است انجا زیست زیبای بدون گناه معنا ندارد . اگر ان مرد امده است در این راه ابتلا و با همه ی فراز و نشیب هایش قرار گرفته و گناه بوده و گناه نکرده این جا ابتلا و ازمایش است . لذا وقتی که همه ی انسانها باید انجام دهند . عکس العملی که هر یک از این دو معصوم نسبت به این ابتلا انجام دادند . اما در مورد حضرت یوسف نبی آمده است که مورد آزمایش قرار گرفته . قرآن تا این جا تعبیر دارد که می فرماید « وَ لَقَدْ هَمَّتْ بِهِ وَ هَمَّ بِها لَوْ لا أَنْ رَأي بُرْهانَ رَبِّهِ کَذلِکَ لِنَصْرِفَ عَنْهُ السُّوءَ وَ الْفَحْشاءَ إِنَّهُ مِنْ عِبادِنَا الْمُخْلَصينَ» آن زن (زلیخا) قصد یوسف را می کند (این را که دارم عرض می کنم وجود نازنین علامه جلیل القدر علامه جوادی آملی در کتاب مقدس زن در آینه ی جلال و جمال عنوان فرموده و بسایر زیباست که ما باید از این مکتب تلمذ کنیم ). فرموده است که آن زن قصد او کرد و ایشان هم حضرت یوسف اگر برهان پروردگارش را ندیده بود آهنگ او می کرد . پس حتی یوسف نبی هم باید خود را به خداوند متعال تفویض کند . و آن برهان و حکمت الهی هم در شیره و جان این نبی مکرم باید ایجاد شود که البته نه سخن در مقام فعل است . این که ایشان در مرحله ی عمل قرار گرفته نه . و نه در مرحله ی مقدمات . این که حضرت یوسف حتی مقدمه ی حضوردر محضر زلیخا را ایجاد کند نه! نه قبل از این این ارتباط را به عنوان یک عبد عبید ایجاد کرده بلکه در نشعه ی اهتمام است و این مرحله ی سوم است . اول مرحله ی مقدمه است که به عنوان فعل است . دوم مقدماتی است که انسان در مسیر ان گناه قرار بگیرد . پس اهتمام هست . انسان یک زمانی یک مسئله ای را می بیند و عزم را جذم می کند که در این مسیر قرار بگیرد که هیچ یک از این موارد نبوده . این جا بود که این زن مصری ایشان را مورد هجمه ی خودش قرار داد . و همت خودش را جهت تعقیب به گناه کشاندن حضرت یوسف ایجاد کرد . حضرت یوسف نه تها مرتکب به حرام نشد و نه تنها مقدمات حرام را انجام نداده بلکه قصد و همت به سوی این عمل را هم در میان خودش ایجاد نکرد و فرموده : «وَ هَمَّ بِها لَوْ لا أَنْ رَأي بُرْهانَ رَبِّهِ» چون برهان رب را در خودش دید این مقدمه را ایجاد کرد . انسان باید چنان بکند که به فضل خداوند متعال این حکمت در شیره و جان خودش ایجاد شود و شواهد هم وجود دارد که ذات مقدس خداوند متعال در مورد حضرت یوسف به عنوان یک بنده ی طاهر و معصوم یاد کرده انجا که فرموده «انه من عبادنا المخلصین » این صغری قیاس است و کبری قیاس و همه ی این مسائل و شیطان هم گفت من نسبت به بندگان مخلص تو راه نفوذ ندارم . «الا عبادک منهم الخلصین» بنابراین به اعتراف شیطان یوسف نبی ، این صدیق اعظم ، این بنده ی مخلص خداند متعال منزه از این گزند قرار گرفت و در مقبال افتراها قرار نگرقت . در مقابل این هجمه قرار نگرفت . سرانجام اعتراف کردند و گفتند «الان حصحص الحق انا راودته عن نفسه» یقیناً حق پدیدار گشت و من از او کام خواستم. ذات اقدس اله هم که به نزاهت و قداست یوسف علیه السلام شهادت داد و فرمود: نه تنها حضرت یوسف به طرف بدی نرفت بلکه بدی به طرف یوسف نیامد «کذلک لنصرف عنه السوء و الفحشاء» . آن هم بواسطه ی حلقه ی وصلی است که مورد اشاره مان هست . ان عفت و پاکدامنی است که در وجود یوسف قرار گرفت . این مکتب باید ایجاد شود . ما نه تنها در مرحله ی فعل مرتکب به فحشا قرار نگیریم . نه تنها مقدمات در مکان و زمان گناه را انجام ندهیم بلکه اجازه ندهیم که پناه به سوی ما بیاید . این مکتب قرآنی است . این فضا را باید ایجاد کنیم تا به فضل خداوند متعال که در آیه امده «کذلک لنصرف عنه السوء و الفحشاء» این گونه بدی ها و پلیدی ها را خداوند متعال می فرماید ما از او برگرداندیم . گناه به سراغ یوسف نرفت و حسن یوسف را همه ی بندگان شاگرد مکتب قران باید ایجاد کنند و نفرموده: «لنصرفه عن السوء» نفرموده ما او را از گناه باز داشتیم بلکه فرمود: که به گناه اجازه ندادیم که به سراغ او برود .
آخر عرائضم در این خطبه در عروسی های مان مقداری باید متوجه باشیم . سروران عزیز دار ابتلا است . شیطان در کمین نشسته و فضای معنوی و این اجتماع معظم نماز جمعه فضای خلوت گاهی است بین ما و خدای مان . این جا است که حجاب است ولی آنجا که حجابی نیست . آنجا است که همه ی انسان ها بواسطه ی کاشت خودشان یکی است در چهره ی خرس دیگری در چهره ی خوک و دیگری در چهره ی فلان با آن اعمال که خودمان کاشت کرده ایم وارد صحرای محشر می شویم . پس علی ای نفس اوصیکم بتقوی الله . نفس خودمان را به تقوا توصیه کنیم . زندگی مان را و فرزندان مان را در مکتب قران قرار دهیم . برای یک ساعت و یک روز شادی فرزندان مان همه ی زندگی را از ریشه و اساس خراب نکنیم . محبت پدر آن است که تا ابد برای فرزند دل بسوزاند . نگویم که نمی توانم . منِ فرزند از پس ی فرزند بر نیامدم که این چنین مجلسی نگیرم . پدر و مادر مهربان هستند و باید مهربانیت شان در همه ی زندگی مان باشد و سعی بکنند زندگی فرزندانشان را از بن و اساس خراب نکنند و ابتدای زندگی شان را در محور اخلاق قرار بدهند .
خطبه دوم :
اوصیکم عبادالله و نفسی بتقوی الله .
در این لحظات عرفانی و ملکوتی در این اجتماع معظم در محضر شریف شما بندگان مؤمن و مخلص . مؤمنین و مؤمنات در ابتدای امرخودم و بعد همه ی شما سروران عزیز را به تقوای الهی دعوت می کنم . در خطبه ی اول عرض کردیم که در آثار پربرکت تقوا و داشتن قلب سلیم به عنوان سرمایه ی پایدار است که این قلب سلیم است که انسان را از ورطه ی هلاکت نجات می دهد . در این خطبه نیز ضمن دعوت نفس به مراعات تقوای الهی و بهره مندی از این قلب سلیم این نعمت پرافتخار الهی عرض می کنم و عزیزان اهل علم ، سروران عزیز و بزرگوار مستحضر هستند که قلب مرکز اندیشه و عمل هست . این مرکزی که تفکر سربلندی و عزت توسط این نعمت الهی ایجاد می شود . اسلام هم قبل از هر چیز به جریان زیربنای فکری و عقیدتی و اخلاقی اهمیت می دهد چون تمام موضع گیری های فردی و اجتماعی و سیاسی انسان بازتابی است از عقیده و تفکر بشریت . اگر عقل سلیم نباشد مسیر سعادت ایجاد نمی شود . لذا همان گونه که سلامت قلب در انسان عامل سعادت و سلامت جسم ان است بیماری ان قلب هم موجب بیماری و نارسایی هم در بدن انسان می باشد چون تغذیه تما سلول های بدن به وسیله خونی است که به کمک قلب به تمام نقاط تن می رسد و باز ستانده می شود سلامت اعتقاد، اخلاق ، رفتار یا فساد آن ها در برنامه زندگی اسنان جلوه و بازتابی از سلامت یا فساد قلب است که مرکز عقیده و اخلاق و رفتارهای انسان است .
امام صادق علیه السلام می فرمایند: قلب ها چهارگونه است : قلبی که در آن نفاق و ایمان است و قلبی که وارونه است و قلبی که مهر بر آن خورده هیچ بر آن وارد نمی شود و قلبی که نورانی است و خالی از غیر خداست پس بیائیم با تقوای الهی و با حضور در محضر ذات ربوبیت حلقه وصل را برای خودمان و خانواده مان ایجاد نمائیم.
در مورد مسائل سیاسی اقتصادی اجتماعی منطقه مسائلی را محضر شریف شما عرض خواهم کرد .
خوب سروران عزیز مستخضر هستید در ابتدای امر به خاطر جریانی که مدتی گذشته در شهرستان همیشه سرافزار امل . مهد و پایتخت علویان همیشه در همه ی اعصار موجب عزت بوده و هست و خواده بود و هر عزیز در این مهد علم و حکمت و عرفان و تدبیر زندگی میکند قطعاً باید خودش و تفکر خودش را در این مسیر قرار دهد . شاهد یکی از برنامه هایی که خدمات شایسته و بایسته ای که فرماندار عزیز و پرافتخار فرزند عزیز دابودشت با عنایت هایی که داشته به بازنشستی انجام گرفته در محضر معارفه ی یکی از خادمین به نظام عزیزکه مدت های مدیدی سبقه ی خدمت در وزارت محترم کشور را داشته و امروز هم به ما توفیق حضور در این اجتماع و حضورشان هم پیامی است برای همه ی شما مردان عزیز و بزرگوار و بنده در همین تریبون تقدیر و تشکر می کنم که سالی که نکوست از بهارش پیداست . از این که اماده اید در این جمع و به این مردم ابراز احساسات نموده اید تا در محضر این مردم باشید و ان شاءالله بتوانیم خدمات شایسته و بایسته ی جناب آقای دکتر منفرد را ان شاءالله ایجاد کنیم . مطابق با این برنامه بنده عرایض خودم را در دو سه مسئله و فرمایشات ولی امر مسلمین مولای مان ، مقتدای مان امام خامنه ای به اقتضای وقت در چند مسئله مباحثی را محضر شما عرض می کنم .
روز گذشته دیدار جمع کثیری از مردمان با صلابت ایران همیشه مقتدر ایجاد شده و مثل همیشه مکتب و شعاع فکری ایشان شامل حال هم مدیران عزیز شده و هم عزیزان و سروران بزرگوار . یکی از مسائلی که ایشان به ان اشاره داشته نه در این سخنرانی بلکه در همه ی فرمایشات شان دو سه سالی است صحه گذاشته و در جریانت و برنامه های متعدد جریان اقتصاد مقاومتی است . خوب عزیزان باید دقت کنیم بنده در جلسه ی گذشته هم عرض کردم این اقتصاد مقاومتی باید همانند بی سوادی بسیج عمومی و یک نهضت ایجاد شود . از ابتدا و در همان سنین طفولیت فرزندان مان نسبت به این مکاتب آشنا شوند و به عنوان کتب درسی در اختیار فرزندان مان ازهمان کلاس اول ابتدایی . درست هست که اقتصاد مقاومتی یک جریان است ولی وقتی این فرزند دل بندمان بداند که ازهمان لحظه ی اول زندگی اش انچه را که در محیطش است با نظم ایجاد شده در سر جایش استفاده نماید و مسائل دیگر قطعا می توانیم نظام و مکتب مان را در همان مسیری ببریم که مورد اشاره ی ان عزیز الهی می باشد. خوب سروران عزیز اقتصاد و مقاومت دو واژه ای هستند که هر کدامد نقش ویژه ای را دارند در سرنوشت زندگی مان و هنگامی که با هم ترکیب و در کنار یکدیگر قرار بگیرند نقش حیاتی و سرنوشت ساز برای فرد و جامعه خواهند داشت. این فرزندمان باید بداند هم اقتصاد میتواند اینده اش را در خشان کند و هم مقاومت در برابر سختی ها و مسائلی که هست لذا می توانیم به عنوان یک دانشگاه تفسیر بکنیم .
واژه ی اقتصاد در لغت به معنای میانه روی است به اندازه خرج کردن ، دخل و خرج را متعادل نگاه داشتن می باشد. مکتب اسلام مکتب رأفت است . مکتب اسلام مان مکتب پیشرفت است و قطعاً بهره مندی از ان مکتب در این جریان موجب این می شود که امروز زندگی ای را داشته باشد که در آن زندگی اضطراب و استرس نباشد . امروز رانندگی های مان در شهریور خونینی که اعلان کردند این همه تصادفات است . چون ذهن مان خراب هست . در مسیر و اقتصاد و مسائل دیگر . ولی وقتی بیاییم این دو را در کنار هم قرار دهیم و بعنوان یک متد و مدل و الگو در بستر فرهنگ سازی آن می توان قدم های بزرگی برداشت .
واژه مقاومت نیز به معنای ایستادگی کردن و با کسی در امری برابری و ضدیت نمودن است .
هر اندیشمند متفکری مسائل اقتصادی را تصدیق می کند که مردم در اقتصاد نقش اول را بازی می کنند و اقتصاد مقاومتی شعاع متعددی دارد که نقطه اصلی همه آن شعاع ها جامعه و امت اسلامی و مردم می باشند.
اگر بخواهیم نقش دولت و هیأت حاکمه را بیان نمائیم: دولت و هیأت حاکمه نقش نظارت و زمینه سازی برای مدیریت مردمی را ایفاد می کند تجربه نشان داده که کارخانه ها و تولیدات هر وقت در دست مردم قرار گرفت سود دهی قابل قبولی داشته است.
به هر کسی بگویید که نظر شما در مورد مسائل اقتصادی چیست و نظر شما در مورد مقاومت در مسائل اقتصادی چیست . مقاومت در مسائل اقتصادی به این معنا نیست که نداشته باشیم و نخوریم . بخوریم و داشته باشیم . در مورد داشته های مان برنامه ریزی کنیم . داخل خودمان را قوی کنیم . ما محصولات نظام مقدس جمهوری اسلامی مان هست ولی متأسفانه میل به لوازم خارج را داریم . ما کشاورزان عزیزمان زحمت می کشند بیاییم در مضر این عزیزان باشیم و لباس خدمت را در حمایت این عزیزان قرار دهیم . هم دولت و هم ملت یک هیئت حاکمه ای در کنار هم هستند . زیرا تا مادام این که ملت نباشد دولتی بوجود نمی آید که بحمدلله دولت محترم تدبیر و امید با بهره گیری از منویات ولی امر مسلمین در صدد اجرا نمودن منویات این عزیز الهی است که همه و همه باید فضای کشور را در مسیر همدلی و همزبانی ببریم در غیر این صورت ناخودآگاه مطابق با امیال دشمنان قسم خورده دین عمل نموده ایم .
خوب جناب آقای منفرد حتماً حضرت عالی در طی این مدت خدمت (بنده هم چند جلسه ای که بود با شما داشته ام حقیقتاً خوشحال شدم ) شما با سبقه ای که از قبل داشته اید دانسته آمدید و وارد مرحله شید و آمل هم بستر خدمت و پیشرفت است.
حضرت امیرالمرمنین (ع) به استاندار مصر یادآور می شود که مبادا از نقش مردم در جریان پیشرفت غافل شود . در جریان صنعت ، در جریان تجارت و تأمین اقتصادی قوی غفلت نماید: «انما عماد الدین و جماع المسلمین و العُدّة للاعداء العامّة من الامة فلیکن صغوک لهم و میلک معهم» ستون های استوار دین جریان اجتماعات پرشور مسلمین و نیروهای ذخیره دفاعی عموم مردم می باشند پس به آنها گزرارش داشته باش و اشتیاق توبه آنها بیشتر باشد «و اشعر قلبک الرّحمة للرعیة و المحبة لهم و الّطف بهم و لا تکونن علیهم سبُعا ضاریا » ای مالک دل خویش را سرشار از مهر مردم قرار بده و با همه دوست و مهربان باش مبادا چون درنده بر آنها به چشم طمع بنگری .
این سخن حضت امیر علیه السلام بیانگر و نشانگر قدر و جایگاه و منزلت و اثرگذاری و نقش مردم است.
با مشارکت مردم در مدیریت کلان جامعه رنج ها کاسته می شود و اگر حکومت به مردم اعتماد کرده و آنان را در کارهای اقتصادی شرکت دهد رنج و مشکلات جامعه به وسیله مردم از جلوی نظام و مجریان برداشته می شود .
امیرالمومنین علیه السلام به مالک فرمودند: «فلیکن منک فی ذلک امر یجتمع لک بحسن الظن برعیّتک فإنّ حُسنَ الظّن یقطع عنک نصبا طویلا» ای مالک سایستی پیشه کن که با تکیه بر آن خوشبهتی و اعتمادت به ملت فراهم گردیده و به دست آید که بی تردید خوشبختی و اعتماد به مردم رشته طولانی و دراز زنج های تو را در اداره جامعه از بین می برد.
لذا سروران عزیز خادمان نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران ایم مردم هستند که با بکارگیری فکر و اندیشه و خلاقیت خود می توانند مشکلات اقتصادی کشور را یکی پس از دیگری با نوآوری حل بکنند و شما مردم غیور نیز با فرهنگ شازی اقتصاد مقاومتی می توانید کمک شایانی در این امر نموده و از فرامین ولی امر مسلمین تبعیت نمائید.
به فضل خداوند متعال ما هم در ارتباط داخلی درون مان با قدرت و قوت و هم در جریان خارجه که ولی امر مسلمین مان در دیدار با رؤسای جمهور کشورهای متعدد در دیدار های اخیر خصوصا رئیس جمهور اتریش فرموده اند که استقبال می کنند از این که این مراودت ها باشد . این کنار هم بودن و داد و ستد هایی که برای دلسوزی از مردم باشد .
با عنایت به انتخاب اخیر دولت محترم تدبیر و امید در تودیع و معارفه معاون محترم استاندار و فرماندار ویژه شهرستان آمل که الحمدلله شخصیتی متجرب و توانمند می باشند و سابقه چندین ساله در این امر داشته اند که بنده ضمن عرض تبریک محضر شریف مردم این شهرستان که با شرافت و کرامت اند مختصر از نگاه دین در تبیین مسئولیت عرائضی خواهم داشت:
خوب سروران عزیز می دانید که انسانها برای زندگی اجتمعی خود نیازمند به تشکیل حکومت می باشند حکومتی که بتواند احیاگر حق باشد و با باطل مبارزه نماید و به همین جهت باید افرادی در این حکومت به کار گرفته شوند که بتوانند از عهده مسئولیت محوله خود برای رسیدن به این اهداف بلند و والای نظام قدم برداند چرا که اگر افرادی انتخاب شوند که توان برآمدن از عهده مسئولیت های واگذار شده را نداشته باشند حکومت دچار مشکل و تزلزل خواهد شد و در متون های دینی معیارهای مناسبی برای انتخاب کارگزاران بیان شده است که با تکیه بر این الگوها از جمله کلام امام علی علیه السلام مسئولیت های کارگزاران مورد بررسی قرار بگیرد که بنده به آن اشاره خواهم داشت و آن آیتم هایی که از حضرت عالی (فرماندار محترم) درخواست داریم در جریان انتخاب مدیرانی که ان شاءالله برای اینده ی شهرستان مان رقم خواهد خورد استفاده نمائید.
امیرالمؤمنین (ع) احکام شرعی را از وظایف بندگان دانسته . یعنی یک مدیر در ابتدای امر باید بداند که شرعش در مقابلش چه خطوطی را قرار داد و چه چیز به عنوان خط قرمز برایشان ترسیم نموده است « و اخرجوا الی الله بما افترض علیکم من حقه و بیّن لکم من وظائفه» و با انجام واجبات دینی و الهی و وظائفی که در حق خویش برای شما بیان کرد به سوی خدا حرکت
وظیفه و مسئولیت در عین حال اینکه ارتباط نزدیکی با هم دارند اما از لحاظ معنا و مصداق متفاوت هستند چرا که وظیفه که شرعا و عرفا بر عهده کسی باشد که حضرت علی در کلام فوق احکام شرعی را از وظائف بندگان می شمارد.
مسئولیت به معنای موظف بودن یا متعهد بودن به انجام امور می باشد بنابراین مسئولیت برخاسته از تعهدی است که در وظیفه نهفته است و می توان چنین گفت که از لحاظ مصداق مسئولیت حوزه عام تری نسبت به وظیفه دارد و به این معنی که هر جا وظیفه در کار است مسئولیت نیز وجود دارد ولی ممکن است گاهی در بربر کاری وظیفه نداشته باشیم ولی مسئول باشیم و هر عزیز مسئول نسبت به عزیزان دیگراست . پدر و مادر نسبت به فرزندان و مسئولین نسبت به انها ولی انچه را که در دین عنوان شده اول داشتن تعهد است .
روابط اجتماعی و نظام اقتصادی و مسئل سیاسی بر محور عهدها و پیمان هاست که اگر تزلزلی در بین آنها پیدا شود و سرمایه اعتماد از بین رود به زودی نظام اجتماع فرو ریزد و هرج و مرج بر ان حاکم می شود به همین دلیل در آیات قرآن و کلام معصومین تاکید فراوان به عهد شده است و یک مدیر موفق و عزیز کسی است که بیاید متعهد شود به مردم و تعهد یکی از شاکله های دستوری دین مبین اسلام است که هم در سیره ی عملی و هم در سیره ی علمی اهل بیت (ع) بوده . وفای به عهد یکی از مهمترین پشتوانه ها بوده . که از این جریان هم می خواهم عرض کنم نسبت به عزیزانی که در جریان انتخابات هستند و کاندیداتوری انتخابات . عزیزانم فرصت فرصت مغتنمی است . فرمایشاتی را داشته باشید که بتوانید عمل کنید و تعهدی را ایجاد کنید که بتوانید عمل کنید . خدایی ناکرده انتظارات مردم را بالا نبرید . به خاطر همین هر مدیر موفقی اولین قدمش و اولین خواستگاه مردم این است به ان قولی که به مردم می دهد باید وفا کند .
دوم تخصص است .
از ملاک های انتخاب کارگزاران در حکومت اسلامی داشتن تخصص و مهارت لازم در انجام وظیفه مربوطه است یعنی هر کارگزاری بر اثر برخورداری از علم و دانش مورد نیاز در حوزه خود بتواند ماموریت های محوله خود را به بهترین نحو وجه ممکن به سرانجام مقصود برساند که در این صورت سعادت است و در غیر این صورت شقاوت.
ما متخصصان زیادی داریم که الحمدلله علم آن را دارند و قطعاً حضور این متخصصان در ان جایگاه داشتن تخصص و مهارت مسیر عزت و اقتدار را همچنان برای ایران عزیز رقم خواهد زد که در این کلام زیبای حضرت امیر علیه السلام آمده است: ای مالک از افراد با تجربه و با حیاء از خانواده های پاک و شایسته و با سابقه در اسلام برای داره کشور استفاده کن.
از طرفی دیگر می توان گفت کارگزار متعهدی که مسئولیتی را پذیرفته اگر نسبت به آن تخصصی نداشته باشد مغایر با تعهد و امین بودن وی می باشد چرا که شخص متعهد و امین در صورت عدم تخصص نسبت به مسئولیتی که به او واگذار خواهد شد آن را نخواهد پذیرفت.
داشتن تخصص و مهارت در قبول مسئولیت آنقدر مهم و ضروری است که رسول مکرم اسلام می فرمایند : «من عمل علی غیر علم کان ما یفسد اکثر مما یصلح »
سوم اخلاص و تقوا است
از مهم ترین ویژگی های کارگزاران نظام اسلامی اخلاص و تقواست که این شخص مدیر باید از آن بهره مند شود .
به این معناست که تمام تلاش های خودش را برای خدا انجام دهد و همچنین خدا را شاهد و ناظر خویش بدانند زیرا ارزش هر عملی به این است که برای خداوند انجام شود که در این باره حضرت امیر علیه السلام فرمودند: «افضل العمل ما اُرید به وجه الله » برترین عمل آن است که خدا در آن مورد توجه قرار گیرد که الحمدلله هم حضرت عالی یک شخص متقی هستید و انشاءالله با خلوص نیت به مردم ثابت خواهید کرد که این املی که ما برای همه ی اعصار علمای دینی مان با نخبه های الهی مان حرفی برای زدن دشته اند و به فضل خداوند متعال این چهره های درخشان و ستاره های نورانی آسمانی.
و یکی بحث ساده زیستی است که اگر مردم ساده زیستی را در زندگی فردی و اجتماعی بنده ی مدیر بدانند انها در مسیر ساده زیستی قرار می گیرند .
و دیگر از شاخصه های گارگزار اسلامی خدمت به مردم و رابطه ی مستقیم به مردم است که ما هر چه بتوانیم برای این مردم انجام بدهیم مسیر سعادت و خوشبختی خودمان را رقم زدیم چون این مردم عیال الهی هستند مطابق با روایت های مأثور.
آخرین عرضم در این جریان انتخابات است که فرمایشات زیبایی را عنوان فرموده اند . ما باید متوجه باشیم همه ی عزیزان و خصوصاً دستگاه های کارگزاری که در جریان مسئله ی انتخاب هستند . فرمودند حق الناس است و همیشه ی اعصار این انتخابات به عنوان یک مسئله ی حق الناس است که حق رأی همه ی چهارصد و خرده ای هزار نفر شهرستان آمل و همه ی جاها است و شورای محترم نگهبان با نظارت استصوابی خودشان به عنوان امین مردم به عنوان یک دستورالعمل دینی در خدمت این مردم هست و تبعیت از این شورای نگهبان بر هر شخص مومنی فرض و لازم هست و خدای ناکرده با تبعیت از نقشه دشمن آب تو هاونگ دشمن نریزیم که نقشه شوم دشمنان را در صحنه انتخابات سابق دیده ایم و خصوصا در جریان اخیر مذاکرات نیز یکی از اهداف شوم استکبار جهانی اختلاف اندازی در نظام هست و همه اهل بصیرت باید بهوش باشند.
بنده تقدیر و تشکر می کنم از صبر و حوصله شما عزیزان نمازگزار ولی طبق همه ی گذشته دو توصیه را محضر عزیزان خصوصاً مهمان ویژه ی امروز مان دارم . جشنواره ی برنج را محضر شریف حضرت عالی گزارش دادیم . درخواست بنده از همه ی مسئولین خصوصاً از حضرت عالی به عنوان نماینده ی ارشد دولت و هم چنین از محضر همه ی عزیزان و مسئولان مان این است انتظار ما مردمان کشاورز که با فضل خدا و درایت خودتان از وزیر محترم جهاد کشاورزی دعوت کنیم در این جشنواره حضور پیدا کند و حضور وزیر محترم جهاد کشاورزی پشتوانه ای است بری کشاورزان و موجبات دلگرمی را برای مان محقق می کنند خوب مردم فهیم کشاورزمان هیچ وقت الطاف همه عزیزان در خرید برنج طارم از سوی دولت را فراموش نخواهند کرد و قطعا این جشنواره ملی نیز برای مان بسیار ارزشمند هست تا از همه کشاورزان خصوصا در امر برنج و تخصیصا طارم معطر و خوشبوی این شهرستان ولایمتدار و پایتخت علویان
و آخرین توصیه ام یکی از وظایفی که دین برایمان ترسیم نموده است این که همه با هم برای همه ی مردم بستر شادی و نشاط را ایجاد کنیم و البته در مسیر شرع و دین مقدس اسلام و بر اساس حلیت و حرمت . همه ی کارگزاران باید فضایی را آماده کنند تا این بستر شور و نشاط را ایجاد کند . یکی از این مراکز رسانه می باشند که در این امر صحه گذاشته اند و تخصیصا صدا و سیما است که در صدد بستر نشاط اسلامی و دینی می باشند چون دین دستور داده است همچنان که در ایام عزا و مصیبت عزاداری می کنیم در ایام دیگر نیز فضای شور و نشاط انقلابی اسلام ناب محمدی را برای مردم رقم بزنیم و عرض نموده و تاکید می کنم که بر اساس شرع ودستور مراجع عظام.
و یکی از برنامه هایی که الحمدلله عالمان مان تقدیر کردند و بنده هم به عنوان یک خطیب وظیفه ام هست عرض کنم برنامه ای است که از شبکه نسیم به نام برنامه خندوانه پخش می شود . عزیزان من این عرضم را خرده نگیرید چرا که همان گونه که ما قرار است ما دین را به مردم عنوان کنیم از طریق مسیر شور و نشاط خیلی زیبا می توانیم این را در زندگی مردم بیاوریم . همه اش که نباید غصه باشد . شادی ها موجب نشاط و موجب پیشرفت ی شود ولی بنده ضمن تقدیر و تشکر از جناب آقای سرافراز و همه دست اندرکاران عزیز خصوصا محری عزیز و جوان این برنامه توصیه ای را دارم همان گونه که قرار است مکتب اسلام را از طریق رسانه معرفی کنید قطعاً مهمانانی را دعوت کنید که آن مهمان مطابق با مِتُد و مُدل اسلامی وارد در ان رسانه و برنامه شوند . در صورتی که برگرفته از فرهنگ غرب است شایسته نیست . بنده ضمن این که تقدیر و تشکر می کنم واقعا صمیمانه امده اید نشاط را در خانواده ها ایجاد کردید ولی فرزندان مان از انها الگو می گیرند لذا عزیزان و نور چشمانی را دعوت کنید که مطابق با آموزه های دین باشد و با لباس های دینی و با مدل های اسلامی نه برگرفته از فرهنگ غربی و وزک کرده غربی که مطابق با شرعمان نخواهد بود.